وحدت و تنزل از عقاید
به گزارش گروه سیره امامین انقلاب خبرگزاری رسا، فرآیند گفتمان سازی فرآیندی علمی منظم و برنامهمند است، در این فرآیند ما باید از ابطال گفتمان رقیب شروع کنیم و به اثبات گفتمان مطلوب برسیم و بعد از آن گفتمان مطلوب باید تبدیل به یک ارزش در لایه فرهنگ عمومی شود و در نهایت شبکه رفتاری مطابق گفتمان مطلوبمان را عرضه کنیم.
اگر این مراحل را بهترتیب پیش رفتیم میتوانیم گفتمانی فراگیر را در جامعه استقرار بدهیم و انرا به مقصد رفتار سازی برسانیم .
گفتمان وحدت هم از این فرایند مشتثنا نیست، ما برایاینکه بتوانیم گفتمان وحدت را در جامعه تبدیل به یک شبکه رفتاری کنیم؛ ابتدا باید بگوییم منظورمان از وحدت چه چیزی نیست و گفتمان رقیب را در مسئله وحدت ابطال کنیم.سپس به استقرار و اثبات گفتمان مطلوبمان در نظریه وحدت بپردازیم.
همین عدم ابطال گفتمان غلط در مسئله وحدت باعث شدهاست بسیاری از کسانی که مخالف وحدت هستند یا در جنگ با دشمن فرضی هستند و آن تصوری از نظریه وحدت که با آن می ستیزند، واقعیت مسئله وحدت نیست؛ یا در تقابل با تفسیرهای جعلی از مسئله وحدت پرچم مخالفت برداشته اند. لذا بسیار ضروری است که اول به بعد مانعیت گفتمان وحدت بپردازیم و سپس به جامعیت آن بپردازیم.
اگر گفتمان وحدت را منقح کنیم خواهیم دید که مخالفین وحدت جمع بسیار محدود لجوجی خواهند بود که هیچ گاه پایگاه اجتماعی پیدا نخواهند کرد. در حقیقت تنقیح گفتمان سبب پالایش صف مخالفان خواهد بود .
اصلیترین مقابله هویتی و گفتمان نابجایی که در تفسیر گفتمان وحدت طرح میشود معادل سازی وحدت با نظریه اجتماعی همزیستی مسالمتآمیز است. چیزی که در برهههایی در جغرافیاهای مختلف دنیا تجربه شدهاست؛ گاهی بین بریتیش ها و وایکینگها در اروپا گاهی بین کره شمالی وجنوبی در آسیا و گاهی بین سومالی وکنیا در آفریقا ...
در نظریه همزیستی مسالمتآمیز طرفین از اعتقادات و آرمانهای خود تنزل میکند و با این تنزل که عمدتاً در مسائل تقابلی و سویه های مخالفتی اتفاق میافتد این امکان را پیدا میکنند که بدون درگیری کنار هم زندگی کنند و منافع خود را بهطور حداکثری تأمین کند .
اما نظریهی وحدت دنبال ایجاد یک وحدت هویتی است طرفین با حفظ حداکثری هویت اعتقادی و آرمانی خود باید براساس یک مسئله مشترک و مأموریت مشترک در کنار هم اقدامی مشترک را رقم بزنند. اساساً بنا نیست کسی از اعتقاد یا آرمانش تنزل کند. اعتقادات و آرمانها در لایه نخبگانی بهطور جدی مورد مباحثه و مجادلات شدید علمی قرار خواهد گرفت تا بالاخره یکی از طرفین در مقابل منطق علمی طرف دیگر زانو بزند.
نظریهی وحدت در اندیشه امامین انقلاب براساس منطق قرآن «نظریه امت واحده» است. در نظریهی امت واحده ما در یک نزاع تمدنی و تاریخی در هم جبههگی با برادران اهل سنت خود هستیم و هر دو در یک خاکریز مشترک علیه یک دشمن مشترک که اندیشه تمدن مادی باشد مشغول مبارزهای تنگاتنگ هستیم. اینجاست که با حفظ وحدت هویتی برای هم جان میبازیم و حاضریم برای یکدیگر فدا شویم و این جانبازی برای یکدیگر براساس تأکید بر بعد مشترکاتی است که ما را در یک مبارزه در صفی واحد قرار داده است، و دیگر براساس تاکید بر خطر مشترکی است که همین مشترکات اعتقادی را تهدید میکند .
براساس نظریه امت واحده، وحدت یک عنوان ثانوی نیست که به اقتضاء مصلحت مدارا یا خوف و در یک زمان مشخص مقتضی پیدا کند، بلکه یک عنوان اولی و واجبی است که در همه حالات و ازمان مادامی که این مبارزه برپاست اقتضا وجوب دارد و دلیل این وجوب هم ادله وجوب دفاع و حفظ کیان اسلام و دلیل نفی سبیل است.
با طرح بعد غیریت نظریهی وحدت و سپس تبیین تصویر صحیح از موضوع وحدت، اگر هنوز کسی در موضع مخالفت با نظریه وحدت لجاجت بورزد؛ با اولیات و ضروریات اسلام مواجهه پیدا کردهاست که در فقه امامیه ثمره مشخص خواهد داشت. همچنین دانسته خواهد شد که انگیزه درونی او تعصب دینی نبوده است و مسایل متعدد و بعضا خطرناک دیگری خواهد بود .
نهم ربیع الاول
محمد امیری طیبی