روایت اول؛ نبرد روایتها در حادثه اسکله شهید رجایی

به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، حادثه انفجار اسکله شهید رجایی بار دیگر نشان داد که در بحرانهای خبری، مدیریت روایت اولیه نقش تعیینکنندهای در شکلدهی افکار عمومی دارد.
رسانههای داخلی در ساعات نخست پس از وقوع حادثه با چالشهایی همچون ابهام اطلاعاتی، تأخیر در اطلاعرسانی و فقدان هماهنگی خبری مواجه شدند. در مقابل، با اینکه هنوز ابعاد و علت حادثه مشخص نیست، رسانههای خارجی با جهتدهی هوشمندانه اخبار، تلاش کردند تا روایتهای موردنظر خود را به مخاطبان تحمیل کنند.
1- عملکرد رسانههای خارجی؛ خط خبری هدایتشده رسانههای بینالمللی با انتشار سریع اخبار و بزرگنمایی خسارات، گمانهزنی درباره خرابکاری، و مرتبطسازی حادثه با مسائل سیاسی، تلاش کردند تا فضای خبری را به سمت اهداف خاص سوق دهند. برخی نمونههای بارز این جهتدهی رسانهای عبارتند از:
- نیویورک تایمز با تیتر انفجار در بندر ایران؛ خرابکاری یا حادثه صنعتی؟ تلاش کرد بدون ارائه شواهد مستند، احتمال دخالت عوامل خارجی را برجسته کند.
- بیبیسی عربی در گزارشی حادثه را با انفجار بندر بیروت مقایسه کرد و آن را مشکوک و غیرعادی خواند، در حالی که علت حادثه هنوز در حال بررسی است.
- واشنگتن پست با تیتر انفجار بندر ایران؛ تأثیر بر مذاکرات هستهای؟ حادثه را در چارچوب فشارهای بینالمللی بر ایران تحلیل کرد.
2- رسانههای رژیم صهیونیستی؛ آنها نیز در پوشش حادثه انفجار اسکله شهید رجایی از گمانهزنیهای خاص و تحلیلهای جهتدار استفاده کردهاند:
- ادعای ارتباط اسرائیل با انفجار
تایمز اسرائیل با تیترانفجار بندر ایران؛ خرابکاری یا حادثه صنعتی؟ با مطرح کردن احتمال دخالت عوامل خارجی در این گزارش به تنشهای منطقهای و نقش اسرائیل در حملات سایبری و خرابکاریهای گذشته اشاره کرده است، در حالیکه هیچ منبع رسمی این ادعا را تأیید نکرده است.
- مشابهتسازی با انفجارهای گذشته
یروشالم پست در تیتر انفجار بندر شهید رجایی؛ تکرار الگوی حملات مخفی؟ با تلاش برای مرتبط کردن این حادثه با حملات مخفیانه گذشته که به اسرائیل نسبت داده شده است در این گزارش به سابقه خرابکاری در تأسیسات هستهای ایران اشاره کرده و سعی کرده است تا این حادثه را در همان چارچوب تحلیل کند.
- ایجاد ارتباط با مذاکرات هستهای
معاریو با تیترانفجار بندر ایران؛ تأثیر بر مذاکرات هستهای؟با مرتبط کردن حادثه با مذاکرات هستهای ایران و غرب بدون ارائه شواهد مستند دراین گزارش تلاش کرده است تا حادثه را در چارچوب فشارهای بینالمللی بر ایران تحلیل کند و احتمال استفاده از این حادثه بهعنوان ابزار فشار دیپلماتیک را مطرح کرده است.
- انکار دخالت اسرائیل
معاریو با تیتر ارتش اسرائیل: هیچ ارتباطی با انفجار ایران نداریم با تلاش برای انکار هرگونه دخالت اسرائیل در این حادثه در این گزارش به نقل از مقامات ارتش اسرائیل تأکید کرده است که هیچ ارتباطی میان این حادثه و عملیاتهای اسرائیل وجود ندارد.
3- ضعف رسانههای داخلی در مدیریت روایت اولیه؛ بحران ارتباطی و تأخیر استراتژیک در مقابل، رسانههای داخلی در ساعات نخست پس از وقوع حادثه، بهجای روایتسازی سریع و مستند، به اطلاعرسانی خطی و منفعلانه بسنده کردند. این رویکرد نشاندهنده چند ضعف اساسی رسانه ها در مدیریت بحران است:
- تأخیر در انتشار روایت اول: در جنگ شناختی، زمان عامل قدرت است؛ رسانههای داخلی با عدم انتشار فوری روایت رسمی، باعث شدند که چارچوب معنایی حادثه توسط رسانههای خارجی شکل بگیرد.
- فقدان انسجام در پیام: بهجای یک روایت واحد و هماهنگ، پیامهای ضدونقیض از منابع مختلف داخلی منتشر شد که این عدم انسجام به بیاعتمادی مخاطب نسبت به روایت رسمی منجر شد.
- ضعف در مقابله با تکنیکهای عملیات روانی: رسانههای داخلی هیچ تلاشی برای بیاثر کردن گمانهزنیها و شایعات نکردند، در حالیکه رسانههای خارجی با تکنیکهای خبرسازی، برجستهسازی گزینشی و اتصال به گفتمانهای غالب، مدیریت روایت را در دست گرفتند.
4- راهکارها برای بهبود مدیریت بحران رسانهای؛ در ایران برای جلوگیری از تکرار چنین ضعفهایی، رسانههای داخلی باید راهبردهای نوین مدیریت رسانه در بحران را در دستور کار قرار گیرد:
- مدیریت روایت اول: حتی اگر اطلاعات کامل نباشد، باید چارچوب اولیه حادثه بهصورت رسمی منتشر شود تا از شکلگیری روایتهای جانبی جلوگیری شود.
- ایجاد مرکز عملیات رسانهای بحران: این مرکز باید یک پیام واحد و منسجم را از طریق کانالهای رسمی و غیررسمی منتشر کند.
- بهکارگیری تکنیکهای خنثیسازی عملیات روانی: رسانههای داخلی باید با تحلیل محتوای رسانههای خارجی، راهبردهای مقابلهای برای خنثیسازی چارچوبهای تحمیلشده تدوین کنند.
- کنترل افکار عمومی در فضای مجازی: باید سامانههای هشدار سریع در برابر اخبار جعلی فعال شوند تا روایتهای نادرست و گمانهزنیهای غیرمستند مدیریت شوند.
- تعامل مؤثر با رسانههای بینالمللی: روایت رسمی ایران باید به زبانهای مختلف منتشر شود تا بتوان در سطح جهانی از شکلگیری روایتهای جعلی جلوگیری کرد.
حادثه انفجار اسکله شهید رجایی نشان داد که در عصر جنگ شناختی، رسانه صرفاً ابزار اطلاعرسانی نیست، بلکه سلاحی استراتژیک برای هدایت افکار عمومی. رسانههای خارجی با برجستهسازی گزینشی اطلاعات، چارچوبسازی معنا و اتصال به گفتمانهای موجود، مدیریت روایت را در دست گرفتند. رسانههای داخلی نیز با عدم انسجام پیام، تأخیر استراتژیک و ضعف در مقابله با عملیات روانی نتوانستند روایت اول را تثبیت کنند. لذا رسانههای داخلی باید با رویکرد فعال، مدیریت روایت، شناخت تکنیکهای عملیات روانی و هماهنگی خبری جایگاه خود را در مدیریت بحرانهای رسانهای تقویت کنند.
دکتر مهدی قریشی استاد علوم ارتباطات و مدرس تکنیک های جنگ شناختی