موانع پنهان ازدواج چیست؟

به گزارش خبرنگار گروه جمعیت و تعالی خانواده خبرگزاری رسا، در فضای امروز جامعه ما یکی از چالشهای بزرگ اجتماعی کاهش میل به ازدواج در میان جوانان است؛ پدیدهای که برخلاف سنت اسلامی، عقل جمعی و حتی منطق زیست طبیعی انسانها در حال گسترش است. آنچه در این میان کمتر دیده میشود تحلیل ریشههای معرفتی و ایمانی این مسئله است. دو روایت ارزشمند از پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله و امام صادق علیهالسلام، دریچهای مهم برای فهم ژرفتر این معضل و ارائه راهکارهای آن میگشاید.
پیامبر رحمت صلیاللهعلیهوآله در حدیثی معروف میفرمایند: « اذا تزوج الرجل احرز نصف دینه»؛ «هرگاه مردی ازدواج کند، نیمی از دین خود را حفظ کرده است.» (مستدرکالوسائل، ج ۱۴، ص ۱۵۴) و امام صادق علیهالسلام نیز میفرمایند: «من ترک التزویج مخافة الفقر فقد أساء الظن بالله - عز و جل -، إن الله - عز و جل - یقول: إن یکونوا فقراء یغنهم الله من فضله»؛ «کسی که از ترس فقر ازدواج نکند، به خداوند سوءظن برده است، چرا که خداوند فرموده: اگر فقیر باشند، خداوند آنان را از فضل خویش بینیاز میسازد.» (من لا یحضره الفقیه، ج ۳، ص ۲۵۱)
این دو حدیث در عین سادگی دو جنبه اساسی از حقیقت ازدواج در منظومه دینی را آشکار میسازند: یکی بُعد معنوی ازدواج در استکمال دین و دیگری اعتماد به رزاقیت خداوند در مواجهه با تنگنای معیشتی. غفلت از این دو جنبه نهتنها فرد را از مسیر رشد انسانی بازمیدارد بلکه ساختار خانواده و سپس جامعه را با آسیبهای عمیق روبرو میسازد.
ازدواج؛ سنگر دین و سلامت
در منظومه معرفتی اسلام، ازدواج نه یک قرارداد صرفاً اجتماعی و نه صرفاً یک نیاز غریزی بلکه فرآیندی مقدس برای تأمین سلامت دینی، روحی و اخلاقی انسان است. در نگاه پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله ازدواج یک گام اساسی در حفظ و تکمیل دین است. آن حضرت میفرمایند: «إذا تزوّج الرجل أحرز نصف دینه»؛ یعنی کسی که ازدواج میکند نیمی از دین خود را حفظ کرده است. این بیان ژرف حامل پیامی بنیادین است: بخشی از دینداری نه در عبادات فردی چون نماز و روزه بلکه در بستر روابط اجتماعی و در میدان خانواده شکل میگیرد.
نهاد خانواده مهمترین بستر رشد فضائل اخلاقی و پایبندی به مسئولیتهای دینی است. انسان بهویژه در جوانی با غریزه جنسی و احساسات عاطفی شدیدی روبهروست که اگر هدایت نشوند به انحراف و لغزش منتهی میشوند. ازدواج تنها راه مشروع و مؤثر برای مهار این غرایز است و مانع فروپاشی سلامت روانی و معنوی فرد میشود. دینداریِ بدون مدیریت غرایز ناپایدار و شکننده خواهد بود. همچنین هیچ اخلاقی بدون تمرین در بستر مسئولیتهای خانوادگی در وجود انسان نهادینه نمیشود. همسرداری، فرزندپروری، صبر، ایثار، گذشت، قناعت و مهرورزی، فضائلیاند که جز در میدان زندگی خانوادگی بهندرت در انسان شکوفا میشوند.
اما در کنار این بُعد اخلاقی و تربیتی یک بُعد معرفتی عمیق نیز در مسئله ازدواج نهفته است که در کلام امام صادق علیهالسلام بهزیبایی بیان شده است. آن حضرت میفرمایند: «من ترک التزویج مخافة الفقر فقد أساء الظن بالله»؛ یعنی کسی که از ترس فقر ازدواج نکند به خدا سوءظن دارد. این جمله نه یک تذکر اخلاقی معمول بلکه یک هشدار معرفتی جدی است. امام با صراحت میفرماید که چنین فردی به وعدههای الهی اعتماد ندارد و نگاهش به خداوند متزلزل و ضعیف است. در ادامه آیه شریفهای از قرآن نیز یادآوری میشود: «إِن یَکُونُوا فُقَرَاءَ یُغْنِهِمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ»؛ اگر فقیر باشند خداوند از فضل خود آنان را بینیاز خواهد کرد.
این وعده همانقدر یقینی و قطعی است که وعده بهشت برای اهل تقوا. یعنی همانطور که یک مؤمن به پاداش آخرت ایمان دارد باید به گشایش رزق از سوی خدا نیز ایمان داشته باشد. ترس از نداری زمانی مشروع است که انسان در این جهان تنها و بیپشتوانه باشد اما در فرهنگ اسلامی خداوند خود را ولیّ مؤمنان، رزّاق بندگان و کفیل روزی آنان معرفی کرده است.
نقش خانوادهها و نهادهای فرهنگی
در فرهنگ دینی ما ازدواج نهتنها یک نیاز طبیعی بلکه یک فریضه اجتماعی و بستری برای رشد معنوی، اخلاقی و اقتصادی انسان است. با این حال در بسیاری از خانوادهها به جای ترویج روحیه توکل بر خدا و سادهزیستی ناخواسته فضایی از اضطراب، دلسردی و نگرانی نسبت به آینده در ذهن جوانان شکل میگیرد. شروط سنگین برای ازدواج، توقعات تجملی و حساسیتهای افراطی نسبت به سطح درآمد و وضعیت مالی غالباً جای روح ایمان، قناعت، و اعتماد به الطاف الهی را گرفتهاند. نتیجه این رویکرد ایجاد موانعی روانی و اجتماعی برای جوانانی است که علیرغم آمادگی روحی به دلیل ترسهای القاشده از آغاز زندگی مشترک بازمیمانند.
بسیاری از جوانان حتی با انگیزه و نیت الهی برای ازدواج با موانعی روبهرو میشوند که نه از فقر واقعی بلکه از نگاه سنگین خانوادهها، فرهنگ رایج تجملگرایانه و فشارهای روانی نشئت میگیرد. در چنین فضایی مهمترین سرمایهای که باید تقویت شود روح اعتماد به خدا و بازگشت به سبک زندگی اسلامی است؛ سبکی که سادگی، مسئولیتپذیری و توکل را فضیلت میداند نه عیب.
اینجاست که نقش نهادهای فرهنگی، حوزوی، رسانهای و تربیتی برجسته میشود. این نهادها باید روایتهای الهامبخش و امیدآفرین از جوانانی را که با توکل به خدا و بدون وابستگی به ظواهر مادی، زندگی مشترک خود را آغاز کردهاند به جامعه عرضه کنند. بازخوانی سیره معصومان علیهمالسلام در قناعت، سادگی و آغاز زندگی با حداقل امکانات میتواند فرهنگ تازهای از ازدواج مؤمنانه را در دل نسل جوان زنده کند. یادآوری زندگی امیرالمؤمنین علیهالسلام و حضرت زهرا سلاماللهعلیها که با جهیزیهای ساده اما سرشار از محبت الهی آغاز شد نمونهای از این الگوهای نجاتبخش است.
در شرایطی که سن ازدواج رو به افزایش است و آمار آن کاهش چشمگیری یافته دیگر نمیتوان به توصیههای کلیشهای یا شعارهای سطحی بسنده کرد. نیاز امروز جامعه بازسازی عمیق مفاهیم ایمانی پیرامون ازدواج است. باید به نسل جوان فهماند که ازدواج نه بار هزینه بلکه آغاز فصلی تازه از رزق، رشد، استقلال و کرامت انسانی است. اگر ازدواج به عنوان یک سرمایهگذاری الهی در مسیر شکوفایی انسان معرفی شود نه تنها جذابتر بلکه عاقلانهتر از تأخیر آن به نظر خواهد رسید.
از اینرو باید در همه سطوح از تریبونهای دینی گرفته تا رسانهها و مشاوران خانواده این پیام را منتقل کرد که ترک ازدواج به دلیل ترس از فقر به تعبیر امام صادق علیهالسلام نشان از بدگمانی به خداوند کریم دارد. این سخن نهفقط یک هشدار ایمانی، بلکه یک کلید برای تغییر نگاه جامعه است. رسانههای غربی، ازدواج را بهعنوان محدودیتی برای آزادی، مانعی برای پیشرفت و عامل فشار روانی تصویر میکنند حال آنکه در فرهنگ توحیدی ازدواج فرصت پرواز و تکامل است.
برای نجات جامعه از بحران جمعیت، تجردگرایی و فروپاشی بنیان خانواده راهحل فقط اقتصادی نیست؛ باید با اصلاح نگرشها، تقویت معرفت دینی و احیای اعتماد به رزاقیت الهی، ازدواج را به عنوان مسیری بهسوی رشد، عزت، آرامش و برکت معرفی کنیم.
نتیجهگیری: از تردید به توکل
سنت ازدواج تنها در بستر ایمان زنده میماند. اگر ایمان به رزاقیت خدا، به اهمیت تقوا در کسب روزی و به نقش ازدواج در سلامت معنوی انسان در ذهنها تقویت شود، بسیاری از موانع ازدواج فرومیریزد. ترس از فقر زمانی مانع است که انسان خود را تنها و بیپناه ببیند. اما مؤمن، کسی است که زندگی را در سایه لطف الهی میبیند و به وعدههای او اعتماد دارد.
بنابراین راهکار ترویج ازدواج فقط در تسهیلات اقتصادی یا حذف مهریه نیست؛ بلکه در بازسازی بنیانهای معرفتی ازدواج و ایجاد فضای توکل و اعتماد به خداست. وظیفه ما فراتر از تحلیل آمارها و بیان دغدغههاست؛ ما باید در جبهه بازخوانی فرهنگ ایمانی ازدواج پیشقدم باشیم و جوانان را از مرزهای تردید، به میدان توکل و آغاز راه زندگی الهی هدایت کنیم.