نقش الهیات رفتاری در تبیین فقه زن و خانواده / نقد رویکردهای یکجانبه به مسائل زنان

به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، به نقل از خبرگزاری اجتهاد؛ نشست علمی «عدالت در فقه خانواده» مدرسه «دارالعلم» با ارائه دکتر عزت السادات میرخانی برگزار شد. در این نشست، عضو هیأت علمی گروه مطالعات زنان دانشگاه تربیت مدرس به بررسی مفهوم عدالت در فقه خانواده پرداخت و آن را با عدالت در فقه جامعه مقایسه کرد.
عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق (ع) بر این ایده تأکید کرد که عدالت در خانواده نه تنها یک اصل بنیادی است، بلکه پایه و زیربنایی برای مفاهیم عمیقتر مانند محبت، کرامت، و رشد اعضای خانواده است. وی همچنین به اهمیت درک عمیق از مبانی بینشی و فقهی برای حل مسائل و چالشهای خانواده پرداخت و معتقد است که سیستم قانونگذاری و حقوق زن باید مبتنی بر پشتوانههای حکیمانه الهی باشد تا به توازن و عدالت واقعی دست یابد.
عدالت در خانواده؛ مبنای ساختار حقوقی
میرخانی در ابتدای سخنان خود، با مثال زدن قوانین سازمانها، لزوم وجود ضوابط و قواعد در نظام خانواده را مطرح کرد. او تأکید کرد که همانگونه که هر سازمان یا نهادی برای عملکرد صحیح به قوانین مدون نیاز دارد، نظام خانواده نیز برای حفظ قوام و استحکام خود و تحقق اهداف الهیاش، محتاج چارچوبهای فقهی و حقوقی است. وی این قواعد را نه صرفاً محدودیت، بلکه تضمینی برای حفظ حقوق و کرامت اعضا و ایجاد فضایی عادلانه برای رشد دانست.
این عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق (ع) به نقد برداشتهای غلط از نابرابری جنسیتی پرداخت و تصریح کرد: برخی دیدگاهها، تفاوتهای احکام زن و مرد در اسلام را به معنای نابرابری و بیعدالتی میپندارند. این تفاسیر سطحی و ناشی از عدم درک عمیق از حکمت تشریع اسلامی است.این تفاوتها، نه از باب تبعیض، بلکه بر اساس توازن و تناسب با نقشها و ویژگیهای طبیعی و فطری هر یک از زن و مرد، برای تحقق عدالت واقعی و رسیدن به سعادت خانواده وضع شدهاند.
حمایت اسلام از مستضعفین و زنان
میرخانی در ادامه مباحث خود، به حمایت اسلام از مستضعفین و بهویژه زنان در طول تاریخ اشاره کرد و با استناد به آیات قرآن کریم و ابطال رویههای غلط جاهلی، تأکید کرد که اسلام همواره مدافع حقوق زنان بوده و در برابر ظلم و ستم رایج در جوامع پیش از اسلام، کرامت و جایگاه ویژهای برای آنان قائل شده است.
پژوهشگر مطالعات زنان و خانواده، ضرورت دفاع از زنان در برابر نگاههای ظالمانه و تفاسیر نادرست را مورد بحث قرار داد و افزود: تبیین صحیح قوانین اسلام، به ویژه در حوزه حقوق زنان، از وظایف مهم فقها و اندیشمندان است. این دفاع، باید بر مبنای الهیات رفتاری و با در نظر گرفتن ابعاد مختلف انسانی و اجتماعی صورت پذیرد.
عضو هیأت علمی گروه مطالعات زنان دانشگاه تربیت مدرس همچنین به ناتوانی جامعه در تبیین صحیح قوانین اسلام، خصوصاً در زمینه حقوق زنان، اشاره کرد و بیان داشت: اگرچه اسلام حمایتهای فراوانی از زنان کرده و قوانین مترقی در این زمینه دارد، اما قصور در تبیین و ارائه درست این قوانین به جامعه، موجب شده تا برخی تصورات غلط در مورد جایگاه زن در اسلام شکل گیرد. این قصور، به سوءتفاهمات و نقدهای بیاساس علیه فقه اسلامی دامن زده است.
عدالت در خانواده: فراتر از توازن صوری
این مدرس حوزه و دانشگاه در تبیین عدالت در خانواده، آن را فراتر از صرف «توازن» و «تساوی صوری» دانست و تأکید کرد:عدالت در خانواده، به معنای «اعطاء کل ذی حق حقه» است و شامل فراهم آوردن بستر رشد، کرامت و محبت برای تمامی اعضای خانواده، با در نظر گرفتن تفاوتهای فردی و جنسیتی آنهاست. در این دیدگاه، عدالت نه فقط یک اصل حقوقی، بلکه مبنایی برای روابط انسانی عمیق و پایدار است.
وی با ارائه یک چارچوب نظاممند، نشان داد که چگونه اصول و قواعد حاکم بر خانواده، مانند خداباوری، حقمحوری، صداقت و احترام متقابل، در راستای تحقق عدالت عمل میکنند و راهحلهای عملی برای روابط پیچیده زناشویی ارائه میدهد. این اصول، مبانی بینشی و فقهی خانواده را تشکیل میدهند که فهم عمیق آنها برای حل چالشها ضروری است. به عنوان مثال، در آیات طلاق، هدف اسلام صرفاً پایان دادن به یک رابطه نیست، بلکه حمایت از حقوق زن و مرد و ایجاد مهارتهایی برای زندگی جدید است.
نقد رویکردهای یکجانبه به مسائل زنان
عضو هیأت علمی گروه مطالعات زنان دانشگاه تربیت مدرس در بخش پایانی سخنان خود، به نقد رویکردهای یکجانبه به مسائل زنان پرداخت و بیان داشت: برخی دیدگاهها، تنها بر ابعاد خاصی از حقوق زنان تمرکز کرده و از جامعیت نگاه اسلام غافل میشوند.
وی تأکید کرد که فقه اسلامی، با در نظر گرفتن تمامی ابعاد وجودی زن و مرد و نقشهای متفاوت آنها در خانواده و جامعه، قوانین خود را وضع کرده است. از نظر او، هرگونه تلاش برای تقلیل جایگاه زن یا مرد به یک بعد خاص، منجر به بیعدالتی و نقض حکمت الهی خواهد شد.
میرخانی در خاتمه افزود: الهیات رفتاری در اسلام، با در نظر گرفتن فطرت و ویژگیهای هر جنس، به گونهای جامع و متعادل به تربیت و هدایت انسانها میپردازد. این الهیات، نه تنها به دنبال احقاق حقوق، بلکه به دنبال تحقق کرامت و رشد واقعی انسانهاست. این رویکرد، در برابر دیدگاههای فمینیستی که صرفاً بر حقوق و مطالبات خاصی تمرکز دارند، جامعیت فقه اسلامی را برجسته میکند.