همزمانی تحرکات سیاسی و فشارهای خارجی؛ نشانههای یک پازل هماهنگ؟

به گزارش سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، در روزهای اخیر، فضای سیاسی ایران شاهد تحرکات چشمگیری از سوی چهرههای برجسته جریان اصلاحطلب بوده است. جبهه اصلاحات ایران در بیانیهای که امروز منتشر شد، ۱۱ محور عملیاتی برای اصلاحات ساختاری پیشنهاد کرد. این محورها شامل آزادی زندانیان سیاسی، جایگزینی دکترین توسعه، انحلال نهادهای انتصابی، محدودیت فعالیت نیروهای نظامی و اصلاح مدیریت رسانه ملی میشود. در حوزه سیاست خارجی نیز، پیشنهادهایی مانند تعلیق داوطلبانه غنیسازی هستهای، پذیرش نظارتهای گسترده آژانس بینالمللی انرژی اتمی، آغاز مذاکرات جامع با ایالات متحده، و همکاری نزدیکتر با عربستان سعودی مطرح شده است.
این بیانیه تنها چند ساعت پس از انتشار یادداشتی از محمدجواد ظریف، وزیر خارجه سابق، در نشریه فارن پالیسی منتشر شد. ظریف در این مقاله، با انتقاد از آنچه "پارادایم تهدید مخرب" نامید، استدلال کرد که زمان گذار به "پارادایم فرصت و امکان" فرا رسیده است. او بر لزوم مذاکره با غرب تأکید کرد و پیشنهاد داد که ایران با تمرکز بر روابط منطقهای و جهانی، از چرخه تعارض خارج شود.
پیش از این دو رویداد، حسن روحانی، رئیسجمهور سابق، در یک فایل تصویری تحلیلی از "شرایط پس از جنگ" ارائه داد. روحانی با اشاره به موانع حمله آمریکا به ایران در دهههای گذشته، تأکید کرد که کاهش تنش با ایالات متحده نه تنها ضروری، بلکه "واجب" است. او روابط با اروپا و آمریکا را کلیدی برای تقویت موقعیت ایران دانست و از لزوم استراتژی نوین ملی سخن گفت. این اظهارات، که روحانی خود را نماینده مطالبات مردم معرفی کرد، با محورهای بیانیه جبهه اصلاحات و مقاله ظریف همپوشانی قابل توجهی دارد.
همزمان با این تحرکات سیاسی، برخی چهرههای فرهنگی و رسانهای نزدیک به جریان اصلاحطلب نیز فعالیتهای خود را افزایش دادهاند. و ضمن تاکید درباره ضرورت مذاکره، در فضای مجازی به ترویج این خط فکری پرداختند. این فعالیتها، که از حدود سه هفته پیش با نامهنگاری برخی اصلاحطلبان به مسئولان آغاز شده، اکنون به شکل کمپین رسانهای درآمده است. با این حال طراحان این کمپین به چرایی حمله آمریکا در حین مذاکره با ایران اشاره ای نکرده اند.
این رویدادها در حالی رخ میدهند که بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونیستی، در پیامهای اخیر خود مستقیماً مردم ایران را خطاب قرار داده و از "فروپاشی همهجانبه" در ایران سخن گفته است. او ایرانیان را به "ریسک برای آینده" و حضور در خیابانها دعوت کرده و تأکید کرده که هدف براندازی باید از داخل ایران پیگیری شود. نتانیاهو پیشتر نیز اصلاحطلبان را "بزرگترین سرمایه اسرائیل در ایران" توصیف کرده بود، اظهاراتی که با عقبنشینی از جنگ مستقیم به کنشگری رسانهای همخوانی دارد.
در این میان، نگاهی به تاریخچه تعاملات با غرب نشان میدهد که توافق برجام، که توسط همین جریان سیاسی مذاکره و اجرا شد، شامل بندی به نام "مکانیسم ماشه" بود. این سازوکار، که امکان بازگرداندن یکجانبه تحریمها را فراهم میکند، امروز به عنوان ابزاری برای فشارهای تازه اروپا و آمریکا مطرح شده است. منتقدان میگویند این بند، که در زمان مذاکرات پذیرفته شد، تحریمها را نه تنها کاهش نداد، بلکه زمینهای برای تشدید آنها فراهم کرد، به ویژه پس از خروج آمریکا از برجام در سال ۲۰۱۸. البته بعدها ظریف اعلام کرد این بند را فردی به نام فرانچسکو به برجام اضافه کرده و او در هنگام امضاء اطلاعی از آن نداشته است.
این همزمانیها، از بیانیهها و مقالات داخلی گرفته تا فشارهای خارجی، پرسشهایی را درباره هماهنگی احتمالی یک کمپین بزرگتر مطرح میکند. آیا این تحرکات بخشی از تلاش برای دوقطبیسازی جامعه و ایجاد تنش داخلی است، آن هم در شرایطی که دشمنان خارجی نتوانستهاند اهداف خود را از طریق جنگ مستقیم محقق کنند؟ تحلیلگران معتقدند که بررسی دقیق این پازل میتواند به درک بهتر چالشهای پیش رو کمک کند، جایی که منافع ملی در تقابل با فشارهای بیرونی قرار گرفته است.