هدایت معنوی؛ مسیر پایداری جامعه و تحقق تمدن نوین اسلامی

اشاره: نورانی کردن دلها در آموزههای اسلامی به معنای هدایت انسان از تاریکی جهل، غفلت و گناه به سوی نور ایمان، تقوا و ذکر الهی است. قرآن و روایات دل را مرکز فهم و تصمیمگیری معرفی کرده و تأکید دارند که روشنایی دل سرچشمه هدایت حقیقی است. موانع این نور شامل غفلت، گناه، جهل، یأس و تفرقه است که در ابعاد فردی، اجتماعی و فرهنگی دلها را تاریک میکنند.
روحانیون و طلاب با تزکیه اخلاقی، پاسخگویی به شبهات، آموزش معارف دینی و امیدآفرینی، نقش اساسی در روشن کردن دلها دارند. فعالیتهای فرهنگی و تبلیغی حوزه علاوه بر ایجاد معرفت و بصیرت، انسجام اجتماعی و هویت جمعی را تقویت کرده و نورانیت جمعی میآفرینند. بهرهگیری از تجربه بزرگان و عرفا نیز با الگوی سلوک فردی، رفتار محبتآمیز و پیوند معنویت با مسئولیت اجتماعی، راهنمای مؤثری برای تحقق جامعهای پرنور و اخلاقمدار است. این فرآیند زیربنای تحقق تمدن نوین اسلامی است.
درهمین راستا خبرنگار سرویس حوزه و روحانیت خبرگزاری رسا، با حجت الاسلام سید علی خوش نظر استاد حوزه علمیه گفتوگویی انجام داده است که در ادامه تقدیم خوانندگان فرهیخته خواهد شد:
رسا ـ معنای «هدایت معنوی و نورانی کردن دل ها» از دیدگاه آموزههای اسلامی چیست؟
از نگاه دینی قلب و دل انسان مرکز فهم، هدایت و تصمیمگیری است. در قرآن کریم نیز نابینایی حقیقی به معنای نابینایی دل معرفی شده، نه چشم ظاهری: «فَإِنَّهَا لَا تَعْمَى الْأَبْصَارُ وَلَكِنْ تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتِي فِي الصُّدُورِ». اگر دل انسان در تاریکی جهل، غفلت و گناه فرو رود سرچشمه بسیاری از انحرافها خواهد شد.
اما وقتی دل به نور ایمان، ذکر الهی و تقوا روشن شود، به سرچشمه اصلی هدایت متصل میگردد. قرآن این حقیقت را چنین توصیف میکند: «أَفَمَنْ شَرَحَ اللَّهُ صَدْرَهُ لِلْإِسْلَامِ فَهُوَ عَلَى نُورٍ مِنْ رَبِّهِ» یعنی گشودگی دل به سوی حق هدیهای الهی است که با صداقت، پذیرش حقیقت و مجاهدت در راه خدا حاصل میشود.
در روایات نیز آمده است که همانگونه که بدن انسان خسته میشود دل هم نیازمند تجدید قواست و این تجدید با یاد خدا و حکمت صورت میگیرد. بنابراین نورانی کردن دل تنها یک امر فردی نیست بلکه ابعاد اجتماعی نیز دارد. جامعهای که دلهای اعضایش به ایمان و معنویت روشن باشد در برابر فتنهها، شایعات، تهاجم فرهنگی و فشار دشمن مقاوم خواهد ماند. برعکس بسیاری از آسیبهای اجتماعی مانند ناامیدی، بیاعتمادی، فساد و شکافهای اخلاقی ریشه در تاریکی دلها دارد.
چنین جامعهای که دلهای مردمش سرشار از امید، ایمان و معنویت باشد در مسیر عدالت گام برمیدارد و بستری برای شکلگیری تمدن نوین اسلامی فراهم میسازد. به همین دلیل رهبر معظم انقلاب بارها بر ضرورت نورانی کردن دلها تأکید کردهاند زیرا روحانیت با تبلیغ معارف قرآن و اهلبیت، عمل اخلاقی و جهادی و ایجاد امید و بصیرت در مردم، چراغ ایمان و معنویت را در جامعه روشن نگه میدارد.
در حقیقت این همان ادامه رسالت پیامبران است که انسانها را از تاریکی به سوی نور رهنمون میساختند. بنابراین نورانی شدن دلها به معنای حرکت دادن مردم از ظلمت جهل و گناه به سوی نوری است که هم ایمان و اخلاق فردی را تقویت میکند و هم سرمایه اجتماعی و سیاسی امت اسلام را ارتقا میبخشد و همین امر زیربنای تحقق تمدن اسلامی است.
رسا ـ چه عواملی مانع نورانی شدن دلها در جامعه امروز ما میشود؟
در آموزههای دینی موانع نورانی شدن قلبها تحت عنوان «ظلمات قلوب» معرفی شدهاند. به طور کلی میتوان مهمترین این عوامل را در چند دسته بیان کرد. نخست غفلت و دنیازدگی است؛ بیتوجهی به یاد خدا و فراموش کردن هویت حقیقی انسان باعث تیره شدن دل میشود. یکی از مهمترین دلایل غفلت امروز سبک زندگی مادیگرایانه و مصرفمحور است که بر سرگرمیهای بیهدف و گذرا مبتنی است و زمینه تاریکی دلها را فراهم میکند.
دوم گناه و آلودگیهای اخلاقی است؛ هرگاه انسان مرتکب گناه شود لکهای بر قلبش نقش میبندد و تکرار گناه این لکه را گسترش میدهد تا جایی که نورانیت دل از بین میرود. مفاسد اخلاقی، بیحیاییها و بیبندوباریهای فرهنگی بهویژه در رسانهها تهدیدی جدی برای روشنایی دلها هستند.
سوم جهل و ناآگاهی است؛ جهالت و شبههافکنی دلها را تاریک نگه میدارد و امروز دشمنان اسلام با جنگ روایتها تحریف تاریخ و تولید شبهات در فضای مجازی تلاش میکنند نور ایمان و یقین را در دلهای مردم خاموش کنند. چهارم یاس و ناامیدی است؛ ناامیدی یکی از عوامل اصلی تاریکی دلهاست و مشکلات اقتصادی و تبلیغات رسانهای دشمن اگر بدون نگاه ایمانی دیده شوند زمینه یأس و دلزدگی مردم را فراهم میکنند و نور امید الهی را از دلها میگیرند.
پنجم تفرقه و دو قطبیهای کاذب است؛ نزاعهای بیپایه، تعصبات کور و دشمنیهای داخلی، نور وحدت و محبت را خاموش کرده و دلها را تیره میکنند. میتوان این موانع را در سه جنبه اصلی دستهبندی کرد: جنبه درونی شامل غفلت، گناه و آلودگیهای اخلاقی؛ جنبه بیرونی شامل تهاجم فرهنگی و رسانهای دشمن؛ و جنبه اجتماعی که ضعف همبستگی، نداشتن همدلی و اختلافات داخلی دلها را تاریک میکند.
رسا ـ نقش روحانیت و طلاب در فرآیند هدایت معنوی چیست؟
وظیفه روحانیون در نورانی کردن دلها دقیقاً همان نقطهای است که رهبر معظم انقلاب بر آن تأکید دارند. روحانیون همواره میراثدار رسالت انبیا در هدایت جامعه و روشن کردن دلها هستند. اگر قبول کنیم که نورانی شدن دلها پایه پایداری امت اسلام است طبیعی است که روحانیت مهمترین نقش را در این مسیر ایفا میکند.
از جنبه معنوی، روحانیون مسئول تزکیه و تربیت اخلاقی مردم هستند. آنها با برپایی عبادات جمعی، آموزش سیره اهل بیت(علیهمالسلام) و احیای سنتهای ایشان محبت و معنویت را در دلها زنده نگه میدارند. طلاب با بیان حکمتهای دینی و تشویق به عمل صالح میتوانند چراغ دلهای مردم را روشن کنند.
بعد معرفتی نیز اهمیت ویژهای دارد؛ پاسخگویی به شبهات، مقابله با جهل و نادانی و روشنگری مردم در برابر تهاجمات فکری دشمن از جمله وظایف روحانیون است. همانطور که رزمندگان در میدان دفاع مقدس از کشور محافظت میکردند روحانیون نیز در میدان فکر و رسانه با تبیین مستدل معارف اسلام، ایمان و شناخت مردم را حفظ میکنند.
بعد اجتماعی و امیدآفرینی نیز یکی دیگر از جنبههای مهم است. ناامیدی و تاریکی دلها ناشی از مشکلات و سختیهای زندگی است؛ روحانیون باید با حضور در کنار مردم کمک به حل مشکلات و همراهی در سختیها دلها را آرام و روشن کنند. سنت علما نیز همواره چنین بوده است که در بیماریها، حوادث طبیعی و مشکلات اقتصادی در کنار مردم حضور داشتهاند.
نورانی شدن دلها بیش از هر چیز با عمل رخ میدهد. وقتی طلاب و روحانیون خود اهل صداقت، تواضع، سادهزیستی، همدلی و خدمت بیمنت باشند، دلهای مردم بهطور طبیعی روشن میشود؛ همانطور که امام صادق (علیه السلام) فرمودند: «كُونُوا دُعَاةً لِلنَّاسِ بِغَيْرِ أَلْسِنَتِكُمْ لِيَرَوْا مِنْكُمُ اَلْوَرَعَ وَ اَلاِجْتِهَادَ وَ اَلصَّلاَةَ وَ اَلْخَيْرَ فَإِنَّ ذَلِكَ دَاعِيَةٌ» مردم را با عمل خود دعوت کنید نه فقط با زبان.
خلاصه اینکه روحانیون میتوانند با سه اقدام اصلی، تسکین و تزکیه دلها، روشنگری و روشن کردن عقلها و امیدآفرینی در جامعه نقش مؤثر در نورانی کردن دلها ایفا کنند.
اگر این فرآیند به درستی دنبال شود بسیاری از موانع مانند جهل، یأس، غفلت و دنیازدگی از بین رفته و سبک زندگی مردم به سبک زندگی مؤمنانه نزدیک میشود که در نهایت باعث نورانی شدن دلها خواهد شد.
رسا ـ حوزه و روحانیت باید چه فعالیت های تبلیغی و فرهنگی انجام دهد تا مسئله «هدایت معنوی» محقق شود؟
فعالیتهای تبلیغی و فرهنگی حوزه یکی از مهمترین ابزارها برای تحقق رسالت نورانی کردن دلهاست که رهبر معظم انقلاب بارها بر آن تأکید کردهاند. این فعالیتها به ویژه وقتی با زبان روز و با توجه به نیازهای نسل جوان انجام شوند میتوانند پردههای جهل و نادانی را کنار زده و عقل و قلب مردم را روشن کنند.
اولین تأثیر این فعالیتها ایجاد معرفت و بصیرت دینی در جامعه است. حوزه با تبیین معارف دینی و پاسخ به سوالات مردم دلها و ذهنها را روشن میکند و زمینه فهم بهتر دین و اخلاق را فراهم میآورد.
تأثیر دوم تقویت اخلاق و معنویت افراد است. فعالیتهای فرهنگی و تبلیغی حوزه به مردم کمک میکند از آلودگیهای اخلاقی دور شوند و دلهایشان با محبت اهل بیت(ع) و محبت الهی روشن شود.
بعد دیگر امیدآفرینی است. اگر برنامههای تبلیغی صرفاً هشداردهنده نباشند و با بیان فرصتها، نمونههای موفق، سیره شهدا و دستاوردهای انقلاب همراه شوند، دلها خسته نمیشوند و جامعه مقاوم و امیدبخش شکل میگیرد.
همچنین فعالیتهای فرهنگی و تبلیغی حوزه حکم سپر دفاعی و حتی تهاجمی دارند. تولید محتوای رسانهای درست میتواند غبار جهل و تحریف را از دلها بزداید و نور حقیقت را جایگزین آن کند.
یکی از مهمترین کارکردها ایجاد نورانیت جمعی است. مناسبتهای دینی و ملی مانند محرم و سفر که توسط طلاب و روحانیون برگزار میشوند دلها را در فضای معنوی جمعی به هم پیوند میدهند. این انسجام اجتماعی حول محور قرآن و اهل بیت(ع) علاوه بر اثر فردی نورانیت اجتماعی ایجاد میکند و مسیر جامعه را به سوی الهی شدن هموار میسازد.
به طور خلاصه فعالیتهای تبلیغی و فرهنگی حوزه علاوه بر روشنگری فردی، موجب ایجاد هویت جمعی، انسجام اجتماعی و نورانی شدن دلها در سطح آحاد جامعه میشوند.
رسا ـ چگونه میتوان از تجربیات بزرگان و عارفان برای تحقق هدایت معنوی بهره برد؟
تجربیات بزرگان دین و عرفای الهی در طول تاریخ یک گنجینه بیبدیل برای روشن کردن دلها هستند. این بزرگان هم در عرصه فردی و معنوی و هم در میدانهای اجتماعی و سیاسی توانستند دلهای بسیاری را از تاریکی به نور هدایت کنند. بهرهگیری از این تجربیات میتواند راهنمای روحانیت و طلاب امروز باشد.
یکی از مهمترین عوامل نگاه به سلوک فردی بزرگان است. عارفانی مانند امام خمینی(ره) و آیتالله قاضی ابتدا دل خود را نورانی میکردند و سپس اثر این نورانیت به دیگران سرایت میکرد. امروزه نیز اگر طلاب و روحانیون جوان خود اهل ذکر، تهذیب و تقوای نفس باشند تأثیر تبلیغی آنان بر دل مردم چندین برابر خواهد شد.
عامل دوم شیوه تبلیغ و تربیت مردم است. علمای پیشین و عرفا همواره با روش محبتآمیز و مدارا با مردم رفتار میکردند. نمونههایی مانند آیتالله بهجت و علامه طباطبایی نشان میدهد که جذب دلها ابتدا با اخلاق نیکو، رفتار عملی و نگاه محبتآمیز حاصل میشود نه صرفاً با موعظههای سخت. این روش برای نسل جوان بسیار مؤثر است.
عامل سوم نحوه مواجهه بزرگان با مردم در بحرانهاست. در تاریخ معاصر رفتار حضرت امام و رهبر معظم انقلاب نمونه برجستهای است؛ آنها حتی در سختترین شرایط اجتماعی دلها را با نور ایمان و امید روشن میکردند. این تجربه به ما میآموزد که در بحرانهای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی باید با گفتار و عمل، چراغ امید را در دل مردم زنده نگه داشت.
نکته آخر پیوند بین معنویت فردی و مسئولیت اجتماعی است. عرفای قدیم هرگز از جامعه و مشکلات مردم جدا نبودند؛ آنها دلها را با ذکر و معنویت روشن میکردند و همزمان در مواقع نیاز در کنار مردم حضور پیدا میکردند، از دوران مشروطه تا دفاع مقدس. این پیوند کامل بین عبادت و مسئولیت اجتماعی الگویی ارزشمند برای طلاب امروز است تا در میدان نورانی کردن دلها نقشآفرینی کنند.
اگر روحانیون مسیر بزرگان را ادامه دهند همانطور که گذشتگان دلها را نورانی کردند جامعه امروز نیز میتواند از تاریکیها رهایی یافته و با دلهای روشن به سمت یک تمدن نوین اسلامی حرکت کند جایی که مردم در راه تحقق حاکمیت کلمه حق پایداری خواهند کرد.