۲۱ مهر ۱۴۰۴ - ۱۵:۱۵
کد خبر: ۷۹۴۳۰۱

جایزه‌ای که دیگر حفظ ظاهر هم نمی کند+عکس

جایزه‌ای که دیگر حفظ ظاهر هم نمی کند+عکس
بالاخره بعد از مدت‌ها گمانه‌زنی درباره شانس دونالد ترامپ برای دریافت جایزه صلح نوبل، کمیته نوبل نروژ تصمیم گرفت جایزه صلح امسال را به ماریا کوریانا ماچادو، رهبر اپوزیسیون ونزوئلا اهدا کند.

 بالاخره بعد از مدت‌ها گمانه‌زنی درباره شانس دونالد ترامپ برای دریافت جایزه صلح نوبل، کمیته نوبل نروژ تصمیم گرفت جایزه صلح امسال را به ماریا کوریانا ماچادو از ونزوئلا اهدا کند. این اقدام، درست در مقطعی که تنش میان واشنگتن و دولت ونزوئلا در اوج است و هر لحظه بیم یک درگیری نظامی می رود، بار دیگر حرف و حدیث‌ها را درباره ماهیت کاملا «سیاسی» این جایزه به راه انداخت.

این فعال به خاطر "کار بی‌وقفه‌اش در ترویج حقوق دموکراتیک برای مردم ونزوئلا و تلاشش برای دستیابی به یک انتقال عادلانه و صلح‌آمیز از دیکتاتوری به دموکراسی" این جایزه را دریافت کرده است، کمیته در بیانیه‌ای توضیح داد. ماچادو در سال ۱۹۶۷ در کاراکاس متولد شد. او در سال ۲۰۱۰ به نمایندگی مجلس ملی ونزوئلا انتخاب شد و دو سال بعد رهبری جنبش مخالف ونته ونزوئلا را بر عهده گرفت. در سال ۲۰۱۴، او به طور فعال در اعتراضات ضد دولتی شرکت کرد و به اتهام رهبری توطئه‌هایی برای سرنگونی رئیس‌جمهور نیکلاس مادورو و حتی قتل او محاکمه شد. پس از محاکمات، او به طور موقت از سمت‌های دولتی منع شد.

«صلح نوبل» در دست رهبر اپوزیسیون ونزوئلا!/ جایزه‌ای که دیگر حفظ ظاهر هم نمی کند+عکس

سال گذشته، ونزوئلا یک انتخابات ریاست‌جمهوری برگزار کرد که مادورو با ۵۱.۹۵ درصد آرا پیروز شد. هرچند ماچادو در انتخابات ریاست‌جمهوری شرکت نکرد، اما از ادموندو گونزالس حمایت کرد که ۴۳.۱۸ درصد آرا را کسب کرد. ماچادو در روز انتخابات گفت که کمپین گونزالس پیروزی مادورو را به رسمیت نخواهد شناخت.

در حالی که ایالات متحده و چند کشور دیگر انتخاب دوباره مادورو را به رسمیت نشناختند، روسیه، چین، بولیوی، کوبا، ایران و سایر کشورها پیروزی انتخاباتی رهبر ونزوئلا را تبریک گفتند.

مادورو با دشمن اصلی چاوز، یعنی ایالات متحده آمریکا مواجه است، که در سال ۲۰۰۲ کودتایی را ترتیب داده بود (با تیراندازی به جمعیت در کاراکاس توسط تک‌تیراندازانی که مظنون به ارتباط با سیا بودند، همانطور که در سال ۲۰۱۴ در کی‌یف اتفاق افتاد) که با یک قیام توده‌ای و بازگشت رئیس‌جمهور قانونی به قدرت به لطف مداخله اسقف اعظم کاراکاس ناکام ماند.

دولت مادورو تحت تأثیر جنبش سوسیالیسم بولیواری قرار دارد، اما مسیحیت را در مرکز اخلاق خود قرار می‌دهد. بنابراین این رژیم اولین نمونه از یک دولت سوسیالیسم مبتنی بر مسیحیت را نمایندگی می‌کند.

درست زمانی که ونزوئلا در مرحله‌ای از رشد اقتصادی و اجتماعی عظیم به لطف منابع نفت و طلا بود، ایالات متحده تلاش کرد تا کشور را از طریق تحریک‌کنندگان مخالف مانند لئوپولدو لوپز در ابتدا و سپس خوان گوایدو، تسخیر کند. گوایدو حتی با حمایت ایالات متحده و اتحادیه اروپا خود را رئیس‌جمهور موقت ونزوئلا اعلام کرد. این شخصیت‌های اپوزیسیون معمولا در دانشگاه‌های آمریکایی نزدیک به سیا رشد کرده و سپس توسط دولت‌های عمیق و آمریکایی‌ها تأمین مالی شده بودند.

«صلح نوبل» در دست رهبر اپوزیسیون ونزوئلا!/ جایزه‌ای که دیگر حفظ ظاهر هم نمی کند+عکس خوان گایدو
«صلح نوبل» در دست رهبر اپوزیسیون ونزوئلا!/ جایزه‌ای که دیگر حفظ ظاهر هم نمی کند+عکس لئوپولدو لوپز

رهبران اپوزیسیون ونزوئلا در طول اقدامات خیابانی خود، "گواریمباها" را به خیابان‌ها آوردند، باریکادهای آتش‌زا که به یاد یک بازی کودکانه محبوب توسط یک روانشناس آمریکایی نامگذاری شده بود، اما از آن‌جا که سرویس امنیتی بولیواری و پلیس همیشه موفق به کنترل این حملات تروریستی برنامه‌ریزی‌شده شدند(که در آن پلیس و غیرنظامیان با کوکتل مولوتف توطئه‌گران داخل جمعیت زنده زنده سوزانده می‌شدند) ایالات متحده تحت رهبری دونالد ترامپ نه تنها تحریم‌ها را علیه کاراکاس تشدید نمود، بلکه برای چندین ماه در سال ۲۰۱۹ زیرساخت‌های ونزوئلا را با حملات الکترومغناطیسی کشنده بمباران کرد.

با این اوصاف، ماچادو اکنون ملکه جدید گواریمباها است و جایگزین گوایدو و لوپز شده است! جالب این‌جاست که ماچادو یکی از طرفداران سرسخت و متعصب رژیم اسراییل، آن هم در زمانه‌ای است که صدای کوبیده شدن طشت رسوایی این رژیم حتی به گوش عوام کوچه و خیابان در اقصی نقاط جهان نیز رسیده است. در سال ۲۰۱۸ او نامه‌ای به بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر وقت اسرائیل، ارسال کرد و در آن خواستار اعمال «نفوذ و قدرت» آن رژیم برای تغییر حکومت در ونزوئلا شد.

پس از این اقدام، ماچادو متعهد شد که حمایت بی‌قید و شرط خود را از اسرائیل ادامه دهد و همچنین برنامه انتقال سفارت کشورش به قدس را پیگیری کند.

صلح نوبل: یک اهرم سیاسی رسوا

بررسی برندگان دست‌کم یک دهه اخیر جایزه صلح نوبل، این ادعا را که این جایزه به ابزاری سیاسی برای برکشیدن چهره‌های اپوزیسیون کشورهای ناهمسو با غرب تبدیل شده، تقویت می‌کند. شواهد نشان می‌دهد در سال‌های اخیر، تمرکز قابل توجهی بر انتخاب برندگانی از میان مخالفان دولت‌هایی بوده که با سیاست‌های ایالات متحده و اروپا اختلاف دارند.

برای درک بهتر این روند، نگاهی به شماری از برندگان چند سال اخیر می‌اندازیم:

۲۰۲۵ ماریا کورینا ماچادو از ونزوئلا، رهبر اپوزیسیون دولت نیکلاس مادورو

۲۰۲۳ نرگس محمدی از ایران، فعال سیاسی مخالف حکومت ایران

۲۰۲۲ الس بیالیاتسکی ازبلاروس، فعال مخالف دولت بلاروس

۲۰۲۱ دمیتری موراتف از روسیه، روزنامه‌نگار منتقد دولت روسیه

۲۰۱۰ لیو شیائوبو از چین، مخالف سیاسی حکومت چین

روند و زمینه تاریخی

این روند انتخاب، در بستر تاریخی و نظری گسترده‌تری قابل‌درک است:

حتی پیش از این دوره، انتخاب‌هایی مانند باراک اوباما در سال ۲۰۰۹، تنها چند ماه پس از آغاز ریاست‌جمهوری‌اش، و هنری کیسینجر در سال۱۹۷۳، با انتقادات شدیدی مبنی بر سیاسی بودن و دوری از اهداف اولیه جایزه صلح مواجه شدند.

الگوی تاریخی آشنا

.برخی تحلیل‌ها به اسنادی استناد می‌کنند که نشان می‌دهد ایالات متحده از دهه ۱۹۵۰ از طریق شبکه‌ای از بنیادهای به ظاهر مستقل (مانند فورد و راکفلر) و نهادهای فرهنگی، به پیشبرد اهداف سیاسی و ایدئولوژیک خود در سطح جهانی پرداخته است. در این چارچوب، اعطای جایزه به عنوان ابزاری برای "مشروعیت‌بخشی فرهنگی" و برجسته کردن "اپوزیسیون خوب" در برابر "دشمن بد" تفسیر می‌شود

 

غایبان بزرگ

منتقدان روند اهدای جایزه صلح نوبل، معمولا به عنوان یک مثال شاخص، به مهاتما گاندی اشاره می کنند که به عنوان نماد بارز مبارزه صلح‌آمیز برای استقلال هند، هرگز موفق به دریافت جایزه صلح نوبل نشد. کمیته نوبل نیز بعدها به طور رسمی اعتراف کرد که عدم اعطای جایزه به او یکی از "بزرگ‌ترین اشتباهات" تاریخچه این جایزه بوده است. این موضوع، سؤالات بیشتری درباره معیارهای سیاسی و مصلحت‌اندیشانه کمیته ایجاد می‌کند.

کمیته نوبل نروژ در پاسخ به این انتقادات معمولا چنین توجیه می کند که بر اساس وصیتنامه آلفرد نوبل عمل می‌کند که هدف از اهدای جایزه را، تقدیر از کسانی می‌داند که "بیش‌ترین یا بهترین کار را برای برادری بین ملت‌ها، لغو یا کاهش ارتش‌های ثابت و حفظ و ارتقای صلح" انجام داده باشند.

در توجیه انتخاب برندگان اخیر نیز بر "مقاومت مسالمت‌آمیز" در برابر سرکوب و تلاش برای "دموکراسی و حقوق بشر" تأکید شده است

با این حال، منتقدان استدلال می‌کنند که وقتی این جایزه به طور سیستماتیک به مخالفان کشورهای خاصی محدود می‌شود و مخالفان کشورهای غربی یا متحدان ایالات متحده اساساً در این چارچوب قرار نمی‌گیرند، ادعای "بی‌طرفی" آن زیر سؤال می‌رود.

این الگو این پرسش را برمی‌انگیزد که آیا این جایزه واقعاً برای قدردانی از "صلح" است یا برای تأیید و مشروعیت‌بخشی به جریان‌های سیاسی همسو با یک بلوک خاص قدرت.

بهره‌ی سخن

شواهد عینی از الگوی انتخاب برندگان در یک دهه اخیر، همراه با پیشینه تاریخیِ مورد انتقاد این جایزه، نشان می‌دهد که سیاسی بودن جایزه صلح نوبل یک ادعای بی‌اساس نیست. به نظر می‌رسد این جایزه، دست‌کم در عمل، بیش از آنکه یک نهاد کاملاً مستقل و صرفاً مبتنی بر آرمان‌های بشردوستانه باشد، به یکی از ابزارهای میدان نبرد ایدئولوژیک و ژئوپلیتیک جهان معاصر تبدیل شده است.

واکاوی یک مصداق

روند سیاسی «آنگ سان سوچی»، به عنوان یکی از پرهیاهوترین برندگان جایزه صلح نوبل، را می‌توان نمونه بارزی از تضاد بین ایده‌آلیسم در دوران مبارزه و ملاحظات عملی در هنگامه‌ی قدرت دانست.

«صلح نوبل» در دست رهبر اپوزیسیون ونزوئلا!/ جایزه‌ای که دیگر حفظ ظاهر هم نمی کند+عکس

زمانی، داستان خانم سوچی برای جهانیان الهام‌بخش بود، که البته در این الهام‌بخشی نقش تبلیغات مستمر و حرفه‌ای رسانه‌های غربی برای او بسیار پررنگ و اساسی بود. رهبری که برای باورهایش ۱۵ سال را در حبس خانگی گذراند و به نماد جهانی «مبارزه مسالمت‌آمیز» تبدیل شد.

اعطای جایزه‌ی صلح نوبل به او در سال ۱۹۹۱، تلاشی برای تقویت این چراغ امید و تحت فشار گذاشتن حکومت نظامیان میانمار بود.

واقعیت قدرت: محاسبات سیاسی و سکوت:

اما زمانی که سوچی در سال ۲۰۱۶ به قدرت رسید، با یک ساختار سیاسی بسیار پیچیده روبرو بود که ارتش همچنان نفوذ زیادی در آن داشت.

«صلح نوبل» در دست رهبر اپوزیسیون ونزوئلا!/ جایزه‌ای که دیگر حفظ ظاهر هم نمی کند+عکس

به نظر می‌رسد محافظه‌کاری سیاسی و تلاش برای حفظ ثبات و تعامل با ژنرال‌ها، او را وادار به سکوت در قبال خشونت‌های سازمان‌یافته علیه اقلیت مسلمان روهینگیا کرد. او این خشونت‌ها را "پاکسازی قومی" ننامید و فراتر از آن، در دادگاه بین‌المللی لاهه در سال ۲۰۱۹ از اقدامات ارتش میانمار دفاع کرد.

این سکوت و همراهی، موجی از سرخوردگی و محکومیت در سطح جهانی به دنبال داشت. سازمان عفو بین‌الملل در سال ۲۰۱۸ جایزه "سفیر وجدان" خود را از او پس گرفت و اعلام کرد که سوچی "دیگر نماد امید، شجاعت و دفاع جاودان از حقوق بشر نیست."

پیش از آن نیز پارلمان کانادا شهروندی افتخاری او را لغو کرده بود.

سرگذشت سیاسی آنگ سان سوچی به وضوح نشان می‌دهد که اعطای جایزه صلح نوبل به یک فرد، تضمینی برای رفتارهای صلح‌جویانه او در آینده و در شرایط پیچیده سیاسی نیست. سفر او از یک نماد مبارزه صلح‌آمیز به رهبری که در اوج قدرت در برابر یکی از بدترین بحران‌های انسانی دهه اخیر سکوت اختیار کرد، یکی از بحث‌برانگیزترین داستان‌های سیاسی عصر ماست که در عین حال، ماهیت واقعی جایزه «صلح» نوبل را هم فاش می کند.

ارسال نظرات