پنجره جمعیتی در حال بسته شدن است؛ فرصت بازگشت نداریم

در شرایطی که شعار «فرهنگسازی برای فرزندآوری» سالها تکرار شده اما نتیجهای نداشته، اکنون تنها راه نجات، ورود دولت با سیاستهای واقعی و مشوقمحور است. دیگر وقت توصیه نیست؛ باید اقدام کرد.
به گزارش خبرنگار گروه جمعیت و تعالی خانواده خبرگزاری رسا، در حالیکه بسیاری از کشورهای توسعهیافته پس از عبور از بحران کاهش جمعیت، سالهاست سیاستهای پرهزینه و سختگیرانه برای افزایش موالید را دنبال میکنند، ایران تازه در آستانه همان بحران قرار گرفته است.
آمارهای رسمی نشان میدهد نرخ باروری کل در کشور به حدود ۱.۶ فرزند به ازای هر زن کاهش یافته و این رقم در برخی استانها حتی به زیر ۱.۲ رسیده است. این یعنی نسل آینده ایران در حال کوچک شدن است.
طبق گزارش مرکز آمار، رشد طبیعی جمعیت ایران در سال ۱۴۰۳ به پایینترین میزان در ۶۰ سال گذشته رسیده است. جمعیت سالمندان رو به افزایش است و جمعیت زیر ۱۵ سال روندی نزولی دارد. نتیجه روشن است: پنجره جمعیتی کشور در حال بسته شدن است.
پنجره جمعیتی به بازهای گفته میشود که در آن، جمعیت فعال (۱۵ تا ۶۴ سال) بیشترین سهم را دارد و کشور میتواند از این فرصت طلایی برای توسعه اقتصادی، پیشرفت صنعتی و ارتقای رفاه اجتماعی استفاده کند. اما اگر این فرصت از دست برود، کشور وارد دورهای از پیری جمعیت و رکود اقتصادی خواهد شد؛ وضعیتی که بازگشت از آن تقریباً ناممکن است.
وقت شعار و توصیه نیست؛ باید به سراغ اقدام واقعی رفت
بیش از یک دهه است که نهادهای مختلف از لزوم «فرهنگسازی برای فرزندآوری» سخن میگویند. بیتردید فرهنگسازی لازم است، اما نه بهعنوان تنها اقدام. جامعه امروز با مشکلات اقتصادی، اشتغال، مسکن و آیندهنگری مواجه است.
وقتی جوانی شغل پایدار ندارد و خانوادهای برای اجاره خانه دچار بحران است، تبلیغ تلویزیونی یا شعارهای عمومی نمیتواند انگیزهای واقعی برای فرزندآوری ایجاد کند.
به تعبیر رهبر معظم انقلاب، «در مسئله جمعیت نباید با توصیه و موعظه بسنده کرد؛ این موضوع باید در رأس برنامهریزیهای کلان کشور قرار گیرد.»
بنابراین، اکنون وقت آن است که دولت و حاکمیت وارد میدان اقدام عملی شوند. فرزندآوری باید از حرف به سیاست و از سیاست به امتیاز تبدیل شود.
نسخه نجات: سیاستهای واقعی و مشوقمحور
کشورهایی مانند فرانسه، مجارستان، روسیه و ژاپن برای مقابله با بحران جمعیت، با مشوقهای واقعی و ملموس توانستهاند مسیر کاهش تولد را متوقف کنند.
ایران نیز باید همین مسیر را، با تکیه بر ظرفیتهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خود طی کند.
در ادامه بستهای از سیاستهای پیشنهادی برای حمایت عملی از خانواده و فرزندآوری آورده شده است:
۱. ثبتنام خودرو فقط برای خانوادههای دارای فرزند
در شرایطی که ثبتنام خودرو در ایران یکی از خواستههای گسترده مردم است، دولت میتواند این امتیاز را بهطور مستقیم به سیاست جمعیتی گره بزند.
یعنی تنها خانوادههایی بتوانند از این امکان استفاده کنند که دارای فرزند باشند یا در سال آینده صاحب فرزند میشوند. این سیاست ضمن ایجاد انگیزه، پیام فرهنگی روشنی به جامعه منتقل میکند: فرزندآوری امتیاز است، نه بار اضافی.
۲. هدیه واحد مسکونی به خانوادههای دارای فرزند سوم
یکی از دغدغههای بزرگ خانوادهها، مسکن است. دولت باید با استفاده از ظرفیت زمینهای ملی و پروژههای مسکن ملی، به خانوادههایی که سومین فرزند خود را به دنیا میآورند، یک واحد مسکونی ۸۰ تا ۱۰۰ متری هدیه دهد یا وام بلاعوض در اختیارشان قرار دهد.
چنین اقدامی نهتنها به عدالت اجتماعی کمک میکند، بلکه خانوادهها را به سمت فرزند سوم و چهارم تشویق خواهد کرد.
۳. پرداخت کمکهزینه پوشک و شیر خشک تا دو سالگی
هزینههای ابتدایی نگهداری نوزاد (پوشک، شیر خشک، دارو، لباس و...) سهم قابلتوجهی از درآمد خانوادهها را میبلعد.
پیشنهاد مشخص این است که دولت با همکاری وزارت رفاه، کارت یارانه کالایی مخصوص نوزاد صادر کند و تا دو سالگی هر فرزند، ماهانه مبلغی ثابت برای تهیه این اقلام پرداخت کند.
۴. رایگان شدن کامل زایمان، درمان و مراقبتهای بارداری
هیچ مادری نباید نگران هزینه زایمان یا بستری باشد. تمام خدمات بارداری، زایمان و مراقبتهای پس از تولد باید تحت پوشش کامل بیمه قرار گیرد و حتی بیمارستانهای خصوصی موظف شوند حداقل بخشی از این خدمات را رایگان ارائه دهند.
۵. پرداخت مستمر کمکهزینه نقدی برای فرزندان تا پنجسالگی
خانوادههایی که نوزاد تازه متولد شده دارند باید ماهانه مبلغی ثابت بهعنوان یارانه فرزند دریافت کنند تا هزینههای نگهداری، پوشاک و خوراک را پوشش دهند. این پرداخت میتواند از محل بودجه عمومی یا درآمدهای حاصل از مالیات بر کالاهای لوکس تأمین شود.
۶. اعطای امتیاز استخدام و ارتقای شغلی به والدین دارای فرزند
خانوادههایی که دو یا چند فرزند دارند باید در فرآیندهای استخدام، ارتقای رتبه شغلی یا دریافت تسهیلات، در اولویت باشند. این سیاست علاوه بر تشویق به فرزندآوری، به عدالت در فرصتها نیز کمک میکند.
۷. کاهش مالیات و هزینههای زندگی برای خانوادههای پرجمعیت
مالیات بر درآمد و عوارض خدمات شهری باید برای خانوادههایی که سه فرزند یا بیشتر دارند، کاهش یابد. این اقدام در بسیاری از کشورهای موفق در سیاست جمعیتی اجرا شده است و اثر روانی و اقتصادی قابل توجهی دارد.
نقش نهادها: همه باید وارد میدان شوند
حل بحران جمعیت فقط وظیفه یک وزارتخانه نیست؛ بلکه نیازمند همافزایی ملی است؛ سازمان بازرسی کل کشور باید اجرای کامل قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت را پیگیری کند و دستگاههای متخلف را معرفی نماید.
صدا و سیما باید در تراز یک جهاد فرهنگی عمل کند؛ با ساخت مستند، سریال و برنامههایی که الگوی خانوادههای پرجمعیت را واقعی و جذاب نشان دهند.
وزارت آموزش و پرورش باید با اصلاح محتوای درسی، ارزش ازدواج و فرزند را از سنین پایین در ذهن نسل جدید نهادینه کند.
بانک مرکزی موظف شود وامهای ازدواج و فرزندآوری را بدون بروکراسی، با بهره پایین و بازپرداخت طولانی ارائه دهد.
شهرداریها نیز باید امتیازهای شهری برای خانوادههای پرجمعیت در نظر بگیرند؛ از تخفیف عوارض تا اولویت در طرحهای مسکن شهری.
فرهنگسازی؛ مکمل اقدامهای واقعی
در کنار همه این سیاستهای حمایتی، باید فرهنگ فرزندآوری نیز بازسازی شود. امروز بخشهایی از جامعه با تبلیغات غلط غربگرایانه، فرزند را مانع آسایش یا پیشرفت میدانند. باید این تصویر تغییر کند. خانواده پرجمعیت باید بهعنوان خانواده موفق، شاد و مولد معرفی شود.
روحانیون، هنرمندان، رسانهها و نخبگان فرهنگی باید با زبان امید و منطق، ارزش داشتن فرزند را به جامعه منتقل کنند. اما این فرهنگسازی باید بر بستر واقعیت اقتصادی حمایتگرانه باشد، نه صرفاً شعار.
مقایسه جهانی: تجربه دیگر کشورها
کشور مجارستان در سال ۲۰۱۹ با اختصاص ۵ درصد از تولید ناخالص ملی خود به سیاستهای جمعیتی، توانست نرخ تولد را از ۱.۲ به ۱.۶ برساند.
در روسیه برای تولد فرزند دوم، خانوادهها وام بدون بهره معادل ۱۰ هزار دلار دریافت میکنند. در فرانسه، هر خانواده به ازای فرزند سوم، ماهانه کمکهزینه قابلتوجهی میگیرد و از معافیتهای مالیاتی گسترده برخوردار میشود.
ایران نیز میتواند با ترکیب منابع نفتی، مالیاتی و اجتماعی، چنین مدلهایی را بومیسازی کند؛ زیرا جمعیت، امنیت ملی است.
اگر امروز نجنبیـم، فردایی وجود نخواهد داشت
فرصت تاریخی ما برای اصلاح مسیر جمعیت رو به پایان است. اگر امروز اقدام نکنیم، ده سال بعد حتی با صدها هزار میلیارد تومان هزینه هم نمیتوان نرخ موالید را بازگرداند. هر سال تأخیر، معادل از دست دادن بخشی از نسل آینده است.
بنابراین باید گفت اکنون دیگر زمان سخنرانی نیست؛ زمان اقدام ملی و واقعی است. همه دستگاهها باید در خدمت جوانی جمعیت قرار گیرند؛ از دولت و مجلس گرفته تا رسانهها و نهادهای مدنی. آینده ایران در گرو تصمیم امروز ماست.
اگر امروز برای فرزندآوری بجنگیم، فردا ایران زنده خواهد ماند؛ و اگر امروز غفلت کنیم، فردایی نخواهد بود.
ارسال نظرات