شباهتهای مدیریتی امام خمینی و رهبر معظم انقلاب در بحرانها
اشاره: مدیریت بحران در نگاه امام خمینی(ره) و رهبر معظم انقلاب بر بنیاد شجاعت، اشراف اطلاعاتی و اتکای عمیق به ایمان است. امام در برابر تهدیدهای دشمن با قاطعیت تصمیم میگرفتند و رهبر انقلاب نیز در بحرانهای اخیر، از جمله جنگ ۱۲ روزه، با آرامش و دقت راهبردی، صحنه را مدیریت و مسیر اقدام را روشن کردند. شناخت دقیق میدان و دریافت گزارشهای لحظهای، یکی از شباهتهای مهم این دو رهبر الهی است؛ همانگونه که وجود نیروهای مؤمن و آمادهجانفشانی در کنار آنان، پشتوانهای تعیینکننده بوده است.
در عرصه اجتماعی نیز وحدت ملی پدیدهای صرفاً مدیریتی نیست؛ جلوهای از هدایت الهی است که دلها را در لحظات حساس به هم نزدیک میکند؛ همانگونه که در دفاع مقدس و نیز در جنگ ۱۲ روزه رخ داد. رهبر انقلاب با اطلاعرسانی سنجیده، سخنان زمانمند و اعتماد کامل به مردم، افکار عمومی را از انحراف حفظ کردند؛ حقیقتی که بار دیگر نشان داد دشمن، نه رهبر را میشناسد و نه امت را.
در همین راستا خبرنگار گروه سیره امامین انقلاب خبرگزاری رسا، با حجت الاسلام سیدحسن میرسید، استاد سطوح عالی حوزه علمیه قم و از جانبازان دفاع مقدس داشته است که در ادامه تقدیم خوانندگان فرهیخته خواهد شد:
رسا ـ شباهتها مدیریت بحران امام خمینی و امام خامنهای در چه مواردی است؟چطور شرایط تاریخی و اجتماعی هر دوره روی تصمیمگیریهای آنها تاثیر گذاشته است؟
اساسیترین ویژگی مشترک امام خمینی(ره) و رهبر معظم انقلاب در مدیریت بحران، شجاعت و قاطعیت است. نقل مشهور است که وقتی گزارش رسید ناو آمریکایی وارد منطقه شده و تحرکاتی داشته، امام خمینی(ره) فرمودند: «اگر من بودم، همان روز اول میزدم.» این نشاندهنده اوج صلابت و جسارت ایشان است.
رهبر معظم انقلاب نیز پس از دشمنیهای آشکار آمریکا و ترور سرداران و دانشمندان کشور، در همان ساعات ابتدایی حادثه تصمیم قاطع و راهبردی گرفتند. در حالی که بسیاری از مدیران هنگام بحران سردرگم میشوند، ایشان با آرامش، فرماندهان را تعیین کردند، خود مدیریت صحنه را بر عهده گرفتند و جهتگیری کلان را مشخص نمودند. این همان روحیه شجاعتِ همراه با مدیریت است که در سیره امام هم دیده میشود.
شباهت دوم، اشراف دقیق بر میدان و اطلاعات است. امام خمینی(ره) مسائل جنگ را کاملاً زیر نظر داشتند؛ فرماندهان باید گزارش میدادند و امام بر اساس اطلاعات کامل، دستور میداد. رهبر انقلاب نیز همین روش را دارند؛ در هر بحران، از جمله در جنگ ۱۲ روزه اخیر، ابتدا وضعیت را دقیق دریافت میکنند و سپس تصمیم مبتنی بر واقعیتهای میدان میگیرند. این اشراف اطلاعاتی، یکی از نقاط اشتراک مهم میان امام و رهبری است.
شباهت سوم، وجود نیروهای مطیع، مؤمن و ازجانگذشته در کنار رهبری است. در دفاع مقدس نیروهایی تحت امر امام بودند که با اخلاص کامل، بیچونوچرا فرمان میبردند و جان خود را برای تحقق دستور امام میگذاشتند. امروز نیز در جریان جنگ ۱۲ روزه و دیگر میدانها، نیروهای تحت فرمان رهبر انقلاب با همان روحیه ایثار، ایمان و آمادگی کامل عمل میکنند. داشتن چنین مجموعهای که با سلامت و توان بالا وارد میدان میشود، شباهت دیگر دوران امام و دوران رهبری است.
اما کلیدیترین شباهت، توکل، توسل و قدرت روحی رهبری است. امام خمینی(ره) در مسائل بزرگ، از جمله عملیات فتحالمبین، با اطمینان معنوی سخن میگفتند و حتی زمانی که فرماندهان درخواست استخاره داشتند، با قاطعیت فرمودند که نتیجه پیروزی است؛ و استخاره نیز با سوره فتح آمد. امام با یقین و آرامش بر پیروزی تأکید میکردند.
رهبر معظم انقلاب نیز در بحرانهای اخیر، دائماً به فرماندهان میفرمودند: «شما پیروزید؛ تردید نکنید.» این روحیه معنوی، توکل به خدا و توسل به اهلبیت(ع)، دقیقاً امتداد همان سیره امام خمینی است. باور به نصرت الهی، راز پیروزیهای گذشته و حال ماست و انشاءالله پیروزیهای بزرگتر نیز در راه است.
رسا ـ رهبر معظم انقلاب در آن دوران حساس جنگ 12 روزه با چه روشها و اقداماتی توانستند وحدت و اتحاد ملی و بین گروههای مقاومت را حفظ و تقویت کنند؟
در موضوع وحدت و همبستگی ملی نیز رهبر معظم انقلاب توانستند میان گروههای متنوع و اقشار مختلف جامعه اتحاد ایجاد کنند. اما باید توجه داشت که این وحدت فقط نتیجه اقدامات شخصی یا عملکرد افراد خاص نیست؛ حقیقت آن است که دست قدرت الهی دلها را به یک سمت متوجه کرد.
در ماجرای جنگ ۱۲ روزه نیز همین حقیقت دیده شد. برخی افراد یا جریانهایی که پیش از این زاویه داشتند، یا حتی کسانی که خارج از کشور بودند و نسبت به مسائل داخلی انتقاد داشتند، در این برهه دچار تحول شدند و دلهایشان به سمت دفاع از کشور و مقاومت متمایل شد. این همان سنت الهی است که در دوران امام خمینی(ره) نیز وجود داشت.
در زمان امام راحل، هنگام جنگ تحمیلی با صدام، بارها دیده شد که خداوند دلها را تغییر داد؛ کسانی که قبلتر منتقد یا بیتفاوت بودند، در لحظات حساس منقلب شدند و با تمام وجود به صحنه دفاع آمدند. امروز نیز همان جریان الهی دوباره تکرار شد؛ بسیاری از اقشار مختلف کسانی که پیشتر انتقادهای جدی داشتند در دفاع از عزت و امنیت کشور متحد شدند.
به اعتقاد من، این حضور گسترده و این همصدایی یک «اتفاق معمولی» نیست؛ بلکه نقش غیب و هدایت الهی در پشت آن وجود دارد. کاری که خدا با دلهای مردم میکند، فراتر از تحلیلهای انسانی است. همین لطف و هدایت الهی، نقطه مشترک دوران امام و دوران رهبری است.
رسا ـ در بخش رسانهای و روایت جنگ ۱۲ روزه، رهبر انقلاب چگونه فضای افکار عمومی داخل را هدایت کردند و مانع انحراف شدند؟
یکی از نکات بسیار مهم در مدیریت امام خمینی(ره) و رهبر معظم انقلاب، اطلاعرسانی بهموقع و متناسب با شرایط بود. در دوران جنگ، هرگاه فرماندهان گزارش میدادند، امام راحل هنگام سخنرانی برای مردم، دقیقاً مطابق با وضعیت زمان و شرایط جبهه صحبت میکردند. این هماهنگی زمانمند و سنجیده بودن پیامها نقش حیاتی داشت.
رهبر معظم انقلاب نیز همین روش را دنبال کردهاند. در جریان جنگ ۱۲ روزه، در چند مرحله سخنرانیهای مستقیم و رسانهای انجام دادند؛ سخنانی کاملاً حسابشده، طبقهبندیشده و متناسب با شرایط موجود. این نوع پیامدهی تلفیقی از بصیرت موقعشناسانه، امتشناسی و نیروشناسی است؛ یعنی شناخت دقیق از وضعیت مردم، شرایط کشور و توان میدان.
امام خمینی(ره) شناخت عمیقی از مردم و نیروهای انقلاب داشتند و از صمیم قلب به آنها اعتماد میکردند. این باور ریشهدار باعث میشد در حساسترین مقاطع، با اطمینان سخن بگویند. رهبر انقلاب نیز همین اعتماد کامل را نسبت به مردم دارند. با وجود حجم گسترده تبلیغات رسانههای بیگانه که تلاش میکردند فضای کشور را متزلزل نشان دهند، ایشان با اعتقاد راسخ میدانستند مردم پشت انقلاب ایستادهاند.
همان تعبیر معروف که اینها دچار اشتباه محاسباتیاند؛ نه امام را شناختهاند و نه امت را.. امروز نیز همین واقعیت درباره رهبر معظم انقلاب وجود دارد. دشمنان نه رهبری را شناختهاند و نه مردم را؛ و این ناآگاهی، ریشهی خطاهای پیدرپی آنهاست.