۱۰ آذر ۱۴۰۴ - ۲۱:۲۱
کد خبر: ۷۹۹۱۹۲

تبیین مبانی کارآمدی رهبری در حکمرانی اسلامی

تبیین مبانی کارآمدی رهبری در حکمرانی اسلامی
عضو هیئت علمی مؤسسه امام خمینی(ره) با تشریح جایگاه رهبری در نظام سیاسی اسلام، گفت: کارآمدی در حکومت توحیدی حاصل ترکیب سنجیده‌ای از ایدئولوژی، مردم، ساختارها و محیط داخلی و خارجی است؛ ترکیبی که رهبری در هر مسئله و بحران با تشخیص متقن خود سامان می‌دهد.

به گزارش سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، ‌حجت‌الاسلام محمدجواد نوروزی در هفتمین همایش کتاب سال حکومت اسلامی که با موضوع «رهبری و مدیریت در نظام سیاسی» در موسسه امام خمینی(ره) برگزار شد، اظهار کرد: موضوع بحثی که مقرر است خدمت حضورتان تقدیم کنم، همان‌گونه که اشاره شد، «کارآمدی رهبری در چارچوب نظام حکمرانی اسلامی» است؛ مبحثی که بیش از هر چیز بر پایه بیانات و رهنمودهای مقام معظم رهبری استوار بوده است.

عضو هیئت علمی مؤسسه امام خمینی(ره) افزود: مباحث مربوط به نظام سیاسی اسلامی را می‌توان از منظرهای گوناگون مورد تأمل قرار داد؛ از منظر قرآن کریم، بر اساس سنت‌های الهی، از جهت ابعاد مختلف نظام سیاسی و حتی از زاویه دید یک متفکر که ازاین‌رو، بحث ما حول این پرسش بنیادین دور می‌زند که مبنای کارآمدی حاکم دینی در نظام سیاسی چیست؛ یا به بیان دقیق‌تر، اساس کارآمدی ولی‌فقیه در ساختار سیاسی اسلام کدام است.

حجت الاسلام نوروزی ادامه داد: برای توضیح این مسئله قصد دارم سه محور فرعی را مطرح کنم؛ نخست نسبت کارآمدی حاکم با سنت‌های الهی؛ دوم مبنای کارآمدی حاکم اسلامی در چارچوب نظام سیاسی اسلام؛ و سوم مبنای کارآمدی حاکم غیر دینی در یک نظام سیاسی طاغوتی. توجه حاشیه‌ای به محور سوم از آن‌روست که مسئله کارآمدی، همانند مسئله دستیابی به تمدن، از مسیرهای متعددی قابل بحث است؛ زیرا در هر نظام سیاسی ـ چه دینی و چه غیر دینی ـ امکان بروز کارآمدی وجود دارد، اما کارآمدی رهبری غیر دینی از استمرار و بقا برخوردار نیست و همچون کف بر سطح آب، زودگذر و بی‌ثبات است.

وی تأکید کرد: اما نظام سیاسی اسلام بر اساس مختصاتی که بیان خواهم کرد، واجد شاخص‌هایی است که منطق عقلی و برهان روشن اقتضا می‌کند چنین نظامی کارآمد باشد. اگر رهبری را در جایگاه ایده‌آل آن تصور کنیم؛ رهبری برخوردار از عصمت، مسلح به دانشی بی‌پایان که علمی فراتر از آن متصور نیست و برخوردار از نهایت درجه کفایت و کاردانی، بدیهی است که چنین رهبری می‌تواند نظامی کارآمد بنا کند.

حجت الاسلام نوروزی افزود: اگر در برهه‌هایی ظاهراً نشانه‌هایی از چالش یا ناکارآمدی مشاهده می‌شود، این مسئله نه به اصل رهبری، بلکه به سایر عناصر و متغیرهایی بازمی‌گردد که باید در کنار رهبری ایفای نقش کنند؛ عناصری که گاه دچار اختلال می‌شوند و حاصل آن بروز مشکلاتی است که گمان ناکارآمدی را پدید می‌آورد. بدین ترتیب، برای تحلیل کارآمدی، من نظام سیاسی را مشتمل بر چهار مؤلفه می‌دانم: نخست ایده مشروعیت یا نظریه حکمرانی؛ دوم مردم و افراد جامعه که همراه با رهبری و کارگزاران، علت فاعلی مدیریت جامعه‌اند؛ سوم ساختارها، اعم از رسمی و غیر رسمی؛ و چهارم محیط داخلی و فراملی.

عضو هیئت علمی مؤسسه امام خمینی(ره) تصریح کرد: در کنار این مؤلفه‌ها، عنصر رهبری نقش بنیادین دارد. با ترکیب رهبری، ایدئولوژی، مردم و ساختارها می‌توان تبیین‌های متنوعی از کارآمدی ارائه کرد. مجموعه ظرفیت‌ها، امکانات، اهداف و شرایط بیرونی، فضای تحلیل کارآمدی را شکل می‌دهد. اما نکته محوری در این بحث آن است که کارآمدی در نظام سیاسی توحیدی به نحوه ترکیب این عناصر وابسته است.

حجت الاسلام نوروزی بیان کرد: رهبری در هر مسئله، بحران یا پدیده‌ای که با آن مواجه می‌شود، ترکیبی ویژه و سنجیده از ایدئولوژی، مردم، وضعیت ساختاری، محیط داخلی و شرایط بین‌المللی را در نظر می‌گیرد و بر پایه این ملاحظات، کارآمدترین و صائب‌ترین تصمیم را اتخاذ می‌کند. بنابراین، کارآمدی امری ثابت و جامد نیست، بلکه حقیقتی پویا و وابسته به اقتضائات زمان، موضوع و شرایط محیطی است.

وی گفت: کارآمدی آنگاه تحقق می‌یابد که رهبری بتواند ترکیبی بهینه از عناصر یادشده را پدید آورد؛ ترکیبی که بر بنیاد آن، نظام سیاسی قادر شود در برابر حوادث تصمیمی سنجیده، واکنشی مؤثر و عملکردی متناسب با اهداف متعالی خود داشته باشد.

حجت‌الاسلام نوروزی اظهار کرد: سامان‌دهی این سه عنصر نکته‌ای اساسی است که در بیانات مقام معظم رهبری با تعابیری همچون «هماهنگی اجزای نظام»، «ظرفیت بی‌نظیر مردم» و «تدبیر در رأس هرم مدیریتی» از آن یاد می‌شود و معظم‌له بر این باورند که در جمهوری اسلامی، هر جا مدیریت انقلابی حاکم بوده استکه یکی از شاخصه‌های آن پیوند با مؤلفه‌هایی چون ایمان، عدالت، رویکرد جهادی و انقلابی استکارآمدی نظام به شکل برجسته‌ای ظهور یافته است. همچنین در خصوص عنصر مردمی تأکید می‌کنند که بدون حضور مردم، هیچ نظام سیاسی نمی‌تواند کارآمد باشد. ازاین‌رو در بحث کارآمدی، با محوریت مؤلفه رهبری، باید مجموعه این سه عنصر به‌طور هم‌زمان و هماهنگ مورد توجه قرار گیرد.

وی ادامه داد: همان‌گونه که اشاره شد، اگر در مقطعی به ظاهر نشانه‌هایی از ناکارآمدی مشاهده می‌شود، باید توجه داشت که متغیرهای دخیل در کارآمدی بسیار متنوع‌اند؛ یکی از آنها رهبری است، اما مشارکت مردم نیز باید سنجیده شود و وزن حضور آنان در هر دوره مورد تحلیل قرار گیرد. این حضور ممکن است در زمانی کمرنگ شود، چنانکه در سال‌های پایانی ولایت امیرالمؤمنین(ع) مشاهده می‌کنیم. بنابراین باید مجموعه مؤلفه‌ها و متغیرها را یکجا مورد توجه قرار داد.

عضو هیئت علمی مؤسسه امام خمینی(ره) افزود: نکته دیگر اعتقادم به «کارآمدی پایدار» در یک نظام سیاسی دینی است؛ کارآمدی‌ای که در عصر حضور و عصر غیبت، بر اساس شاخصه‌های رهبری الهی استوار است. در مقابل، نظام‌های غیر دینی تنها واجد «کارآمدی ناپایدار» هستند؛ چراکه ممکن است رهبری با کفایت نسبی در چارچوب نظام طاغوتی وجود داشته باشد، اما این کارآمدی موقتی و گذراست و چنین نظامی از پایداری لازم برخوردار نخواهد بود.

وی تصریح کرد: بر اساس این مبانی، «فرمول کارآمدی» عبارت است از ضرب رهبری در ایدئولوژی، ضرب در مردم و ضرب در ساختار؛ و رهبری در مسیر دستیابی به اهداف و آرمان‌های نظام، می‌کوشد این مؤلفه‌ها را به‌صورت هماهنگ به‌کار گیرد. در مقابل، اعتقاد من این است که رهبر غیر الهی نگاهی ابزاری به مردم دارد. همچنین باور دارم که در جهان معاصر پدیده‌ای به‌نام «دموکراسی واقعی» وجود خارجی ندارد؛ آنچه در رسانه‌ها به‌عنوان دموکراسی نمایش داده می‌شود، در حقیقت روحی استبدادی دارد، و این مدعا را در مقالات متعدد با استناد به نوشته‌های اندیشمندان غربی تبیین کرده‌ام.

او ادامه داد: ازاین‌رو رهبری الهی، با توجه به شاخصه‌های بنیادینی که دارد، از مختصات نظام توحیدی برای هدایت جامعه به‌سوی اهداف عالیه بهره می‌گیرد؛ اما رهبر غیر دینی از قدرت، ثروت، زور، محاسبات مادی و ترکیب این عناصر برای دستیابی به اهداف دنیوی خود استفاده می‌کند. هرچند در ظاهر ممکن است کارآمد جلوه کند، اما همان‌گونه که اشاره شد، چون این نظام‌ها بر اساس نظام خلقت، فطرت و جهت‌گیری تکوینی استوار نیستند، کارآمدی‌شان ناپایدار بوده و آثار مخرب کوتاه‌مدت یا بلندمدت در پی خواهد داشت.

حجت الاسلاک نوروزی تصریح کرد: در نظام سیاسی، ایدئولوژی مسیر حرکت را ترسیم می‌کند، مردم علت فاعلی آن‌اند، و ساختارهاکه دامنه‌ای گسترده در نظام سیاسی دارند و بستر تحقق اهداف را می‌سازند. کارآمدی حاصل آن است که این عناصر به صورت هماهنگ در مسیر تصمیم‌گیری به‌موقع، درست و هوشمندانه فعال شوند؛ امری که از رهبری دینی صادر می‌شود و می‌تواند تهدیدها و نقاط ضعف را به فرصت و قوت تبدیل کند. تجربه چهار دهه جمهوری اسلامی ایران به روشنی این حقیقت را نشان داده است.

وی افزود: بنابراین، هم‌سویی این عناصر می‌تواند زمینه‌ساز کارآمدی و، به بیان دیگر، تحقق حکمرانی صالح و مطلوب باشد..

حجت‌الاسلام نوروزی اظهار کرد: کارآمدی امری است که برآمده از سنت‌های الهی است؛ بدین معنا که هر انسانی، صرف‌نظر از اینکه در مسیر الهی یا غیرالهی حرکت کند، نتیجه تلاش خود را دریافت می‌کند. برخلاف برخی نویسندگان داخلی و خارجی که مدعی‌اند دستیابی به پیشرفت، توسعه و تمدن با سکولاریسم همسوست و برای رسیدن به این اهداف باید دین را کنار گذاشت، این فرضیه کاملاً نادرست است. تجربه تمدن اسلامی نشان می‌دهد که پیشرفت، توسعه و تمدن، نتیجه رعایت اصول و قواعد ثابت و تلاش مستمر انسان است. هر انسانی که تلاش کند، به نتایج کوشش خود خواهد رسید.

نوروزی افزود: تفاوت اصلی این است که کارآمدی در یک نظام دینی می‌تواند پایدار باشد، اما در نظام غیر دینی، این پایداری وجود ندارد. این کارآمدی پایدار را می‌توان در آیات قرآن درباره پیامبران الهی و در تمدنی که پیامبر اسلام پایه‌گذاری کرد مشاهده کرد. در طول تاریخ نیز نمونه‌های فراوانی وجود دارد که نشان می‌دهد رهبران الهی، به واسطه ویژگی‌هایی همچون عدالت، پایبندی به ارزش‌های اخلاقی، نگاه دقیق به مردم و نخبگان جامعه و تمسک به آرمان‌های والا، کارآمدی پایداری داشته‌اند و ویژگی‌هایی که در نظام‌های غیر دینی قابل قیاس نیست.

وی ادامه داد: کارآمدی در رهبران غیر دینی نیز ممکن است رخ دهد، اما این کارآمدی ناشی از سنت الهی تلاش و کوشش انسان است؛ یعنی افراد با اتکا به وجدان کاری و اصول ثابت، به توسعه و پیشرفت دست می‌یابند. نمونه‌های معاصر مانند چین نشان می‌دهد که پیشرفت و توسعه قابل دستیابی است حتی در چارچوب نظام غیر دموکراتیک. با این حال، تفاوت اساسی دستیابی به کارآمدی در نظام دینی این است که این کارآمدی منطبق با ناموس خلقت، نظام تکوین، فطرت انسانی و آرمان‌هایی است که توسط پیامبران ابلاغ شده و موجب استمرار و پایداری آن می‌شود.

عضو هیئت علمی مؤسسه امام خمینی(ره) تصریح کرد: کارآمدی در یک رهبر دینی، نتیجه تنسیق و هماهنگی بین مؤلفه‌هاست؛ ایدئولوژی مسیر و جهت حرکت را تعیین می‌کند، مردم عامل فاعلی و توانمندسازی آن هستند، و ساختارها که شامل ساختارهای رسمی و نامرئی در محیط‌های مختلف می‌شوند، بستر تحقق اهداف و پیشرفت‌اند. بنابراین کارآمدی دو گونه است: کارآمدی مکانیکی در نظام‌های غیر دینی و کارآمدی مبتنی بر ایدئولوژی، واقعیت و ارزش‌ها در نظام دینی.

وی افزود: اگر بخواهیم این کارآمدی را در جمهوری اسلامی ایران مشاهده کنیم، شاهدیم که حتی دوستان و دشمنان اذعان دارند این نظام در مواجهه با ده‌ها بحران طی سه دهه اخیر، توانسته است از تلاطم‌های فراوان عبور کند که در این میان، عنصر رهبری نقش برجسته و تعیین‌کننده‌ای ایفا کرده است و پژوهشگران خارجی، از جمله موسسات و اتاق فکرهای آمریکایی با خاستگاه‌های صهیونیستی، حتی اگر هدفشان تحلیل بی‌طرفانه نبوده، ناگزیر از مشاهده این کارآمدی برجسته در جمهوری اسلامی هستند؛ چرا که رهبری توانسته است با بهره‌گیری از مؤلفه‌های ایدئولوژی، مردم و ساختارها، نظام را در مسیر اهداف خود هدایت کند و از بحران‌ها عبور دهد.

حجت‌الاسلام نوروزی اظهار کرد: وقتی مولفه رهبری را مورد بررسی قرار می‌دهیم، مشاهده می‌کنیم که چگونه رهبر، با در نظر گرفتن متغیرهای متعدد، آن‌ها را در هر مسئله و بحران به شکلی ویژه چینش و ترکیب می‌کند و بر اساس آن، نظام سیاسی را به جلو هدایت می‌کند. این موضوع ممکن است برای کسانی که در داخل نظام سیاسی اسلام و جمهوری اسلامی حضور دارند، به چشم نیاید و برخی مشکلات به نظرشان برجسته نباشد. اما وقتی این پدیده از دیدی کلان‌تر و با نگاه درجه دوم مورد مطالعه قرار می‌گیرد، مشخص می‌شود که رهبری چگونه با وجود موانع فراوان و محدودیت‌هایی که دشمن در ظرفیت‌ها و امکانات نظام ایجاد کرده، توانسته با بهره‌گیری از سه مؤلفه اصلیرهبری، مردم و ساختاربه بهترین نتیجه در جهت اهداف و آرمان‌های نظام سیاسی اسلام برسد، که مهم‌ترین آن صیانت از اسلام و امت اسلامی است.

عضو هیئت علمی مؤسسه امام خمینی(ره) ادامه داد: تحلیلگران داخلی و خارجی اذعان دارند که مولفه رهبری در نظام دینی، با شاخص‌هایی که پیش‌تر ذکر شد، کارآمدی بی‌نظیری دارد. و باید تأکید کرد که اگر این ویژگی‌ها در رهبر دینی مشاهده نشود، می‌توان نتیجه گرفت که در یکی از ابعاد کاردانی، عدالت یا دانش و آگاهی، نقصی وجود دارد. به عبارت دیگر، عدم کارآمدی ناشی از کاستی در حکمت، فرزانگی، فقاهت و عدالت است. لازم به ذکر است که این مسئله ارتباطی با مقوله مشروعیت ندارد؛ مشروعیت مفهومی الهی و انتصابی است، اما وجود یا عدم وجود کارآمدی اقتضائات خاص خود را دارد.

وی در ادامه افزود: عصاره مهم آنچه مراکز پژوهشی در بررسی مولفه کارآمدی مورد توجه قرار می‌دهند، شاخص‌هایی چون عقلانیت و نگاه راهبردی و آینده‌نگر رهبری است. رهبر در نظام جمهوری اسلامی ایران، خصوصاً در عصر غیبت، با بهره‌گیری از این شاخص‌ها، دارای دیدگاه راهبردی و عمیق است. این نگاه حاصل سال‌ها مطالعه در حوزه انسان‌شناسی، هستی‌شناسی، شناخت نظام تکوین و تعاملات انسانی و علوم مختلف انسانی است و نه صرفاً درس و بحث‌های دانشگاهی. بر این اساس، رهبری قادر است روندها و مناسبات پیچیده را تحلیل کرده و تصمیماتی خردمندانه و استراتژیک اتخاذ کند.

حجت‌الاسلام نوروزی اظهار کرد: حاکم دینی، یعنی ولی فقیه، همواره چند گام جلوتر از نظام‌های سیاسی مادی‌محور حرکت می‌کند و با نگاهی راهبردی، تلاش دارد آرمان‌ها و اهداف حاکمیت ارزش‌های دینی را در دنیای مادی به پیش ببرد. یکی از شاخص‌های کارآمدی، از نگاه نویسندگان غربی، ثبات‌سازی در محیط‌های پرآشوب است؛ و در این زمینه، جمهوری اسلامی ایران نمونه‌ای شاخص و مستمر از ثبات سیاسی پس از انقلاب اسلامی را به نمایش گذاشته است. این ثبات مرهون نگاه راهبردی و علمی رهبری نظام است که بر پایه عقلانیت، حکمت و اراده پولادین الهی، نظام سیاسی را مدیریت می‌کند

وی ادامه داد: ایجاد یک مدل مستقل مردم‌محور دینی در حکمرانی، از دیگر شاخص‌های مهم کارآمدی است. فشارهای داخلی و خارجی هرچقدر هم شدید باشند، نظام سیاسی ایران با برخورداری از اراده الهی و رویکرد راهبردی خود، توانسته است ایستادگی کند، مقاومت ورزد و نظریه راهبردی مقاومت خود را به سطح منطقه‌ای و جهانی ارتقا دهد. این موفقیت حاصل توان علمی، حکمت و تدبیر رهبر است.

حجت الاسلام نوروزی افزود: کارآمدی نظام جمهوری اسلامی، به‌ویژه در مدیریت بحران‌های چندلایه، به وضوح قابل مشاهده است. برای مثال، در دوران جنگ تحمیلی، دشمن با تمام توان مادی و نظامی خود تلاش می‌کرد که نظام را فرو بریزد، اما رهبری راهبردی نظام، توانست معادلات را تغییر دهد و منجر به شکست دشمن شود. از سوی دیگر، جمهوری اسلامی ایران توانسته است موازنه قدرت منطقه‌ای و جهانی را به نفع خود تغییر دهد و جایگاه خود را در عرصه جهانی تثبیت کند؛ این شاخص، یکی از مهم‌ترین مصادیق کارآمدی نظام سیاسی ایران با تأکید بر مولفه رهبری است و کمتر در نظام‌های دیگر مشاهده می‌شود.

وی خاطرنشان کرد: شاخص‌هایی مانند قدرت تحلیل راهبردی، استقلال عمل، توان مدیریت بحران‌های پیچیده، مشروعیت اجتماعی، نفوذ مردمی و نقش‌آفرینی مؤثر در مقاومت منطقه‌ای، از مهم‌ترین مؤلفه‌های کارآمدی در نظام جمهوری اسلامی است. این کارآمدی، همان‌طور که بیان شد، برآمده از سنت الهی است؛ یعنی نتیجه تلاش و کوشش مستمر انسان. اما نکته مهم این است که کارآمدی در یک انسان دینی، چه در سلوک فردی و چه در عرصه حیات اجتماعی و نظام سیاسی، می‌تواند پایدار و مستمر باشد؛ به شرطی که پایبندی به ارزش‌های دینی و سنت‌های الهی رعایت شود.

عضو هیئت علمی مؤسسه امام خمینی(ره) در پایان تأکید کرد: پایداری کارآمدی در نظام‌های غیر دینی، به میزان نزدیکی یا فاصله آن نظام با روح نظام هستی و تکوین بستگی دارد و دوام یا زوال آن را تعیین می‌کند. بنابراین، کارآمدی در نظام‌های الهی و غیرالهی از نظر هدف و استمرار تفاوت بنیادین دارد. رهبری الهی می‌تواند ترکیبی پایدار از مؤلفه‌ها ایجاد کند که مدل آن، الگویی برای کارآمدی در نظام سیاسی اسلامی است. بر اساس این نکات، امید است که این بحث برای مخاطبان قابل استفاده و بهره‌برداری باشد.

ارسال نظرات