نگاهی به ویژگی های زندگی علامه شیخ جعفر شوشتری
خبرگزاری رسا ـ در آستانه برگزاری نخستین کنگره بزرگداشت مرحوم علامه شیخ جعفر شوشتری در خوزستان، فرصت مناسبی است به کتاب ارزشمند ترجمه الخصائص الحسینیّه نوشته این علامه، نگاهی افکنیم.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا در اهواز، در آستانه برگزاری نخستین کنگره بزرگداشت مرحوم علامه شیخ جعفر شوشتری در خوزستان، فرصت مناسبی است به کتاب ارزشمند ترجمه الخصائص الحسینیّه علامه حاج شیخ جعفر شوشتری، ترجمه و نگارش علیرضا کرمی رجوع کرده و از ویژگی های این علامه که توسط مترجم در بخش «درباره مؤلف» نوشته شده بهرهمند شویم.
در بخش درباره مؤلف این کتاب، آمده است: نام بلندآوازه اش شیخ جعفر، نام پدرش حسین و از شهر شوشتر، از خطّه زرخیز خوزستان قامت برافراشت.... و آنگاه پس از پیمودن مدارج عالی علمی و خودسازی و تهذیب نفس و آراستگی به ارزشهای اخلاقی و انسانی و پیراستگی جان و روان، سرانجام به فقیه گرانمایه، سخنور بزرگ، دانشمند سترک، علاّمه فرزانه، آیت اللّه حاج شیخ جعفر شوشتری شهرت یافت.
علاّمه تهرانی که یکی از بزرگان جهان علم و عمل بود، در مورد او مینویسد: مرحوم حاج شیخ جعفر شوشتری، فرزند حسین شوشتری، از بزرگان علما و اجلاّ ء فقها و مشاهیر دانشمندان و از فراخوانان به سوی خدا ودعاة الی اللّه در عصر خود بودهاست.
نگرشی بر ویژگی های علامه شوشتری
از ویژگیهای او، علاوه بر دانش گسترده و آگاهی عمیق، گوهر گران بهای اخلاص و عملکرد شایسته و بایسته بود؛ رفتارش در زندگی با گفتارش هماهنگ و هم آوا بود و به راستی بر این باور بود که: « من نصب نفسه للنّاس اماما فلیبدء بتعلیم نفسه قبل تأدیب غیره»، هر کس خویشتن را تدبیرگر امور و پیشوای جامعه قرار داد بر اوست که پیش از آموزش و دعوت دیگران به ارزش ها، از خود آغاز کند و باید پیش از آن که با زبان، ادب آموز مردم باشد، با کردار شایسته و عملکرد بایسته خویش راه و رسم زندگی را به دیگران بیاموزد.
علامه شیخ جعفر شوشتری، به هنگام تلاوت قرآن و تفسیر آیات و تحلیل روایات و وعظ وارشاد مردم، از دل سخن میگفت و لاجرم بر دلها مینشست، همه را دگرگون میساخت و میگریاند و شور و شعور بسیار پدید میآورد.
در ادامه دو نمونه از اثرگذاری عمیق گفتارش به هنگام ارشاد مردم آمده است:
آیت اللّه اراکی، از مرحوم آیت اللّه عبدالکریم حائری، مؤسس حوزه علمیّه قم آوردهاند که : روزی پای منبر مرحوم حاج شیخ جعفر شوشتری بودم که در اوج سخن به ناگاه خطاب به انبوه مردم گفت: «هان ای مردم ! میخواهم شما را بیازمایم که آیا اهل ایمان هستید یا نه ؟ چرا که خدا در قرآن میفرماید: اِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذینَ اِذا ذُکِرَ اللّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَاِذا تُلِیَتْ عَلَیْهِمْ آیاتُهُ زادَتْهُمْ ایمانا وَعَلی رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ. ایمان آوردگان تنها کسانی هستند که چون نام خدا برده شود خوف بر دلهایشان چیره میگردد و هنگامی که آیات خدا بر آنان تلاوت شود ایمانشان افزون میگردد و بر پروردگار خویش اعتماد میکنند. اینک، آیاتی از قرآن را برای شما تلاوت میکنم تا با دیدن اثرگذاری قرآن یا عدم اثرپذیری شما معلوم گردد که به راستی اهل ایمان هستید یانه ؟»
آیت اللّه حائری میافزاید: با سخن مرحوم شوشتری، من سخت بر خود لرزیدم و به فکر فرو رفتم که اگر آیاتی تلاوت کرد و در من اثر و انعکاسی نداشت، چه خاکی بر سر کنم؟ در این حال خویشتن را جمع و جور کردم و آماده نشستم، تا آیات را آنگونه که شایسته گوش جان سپردن به قرآن است، بشنوم. آنگاه او به تلاوت قرآن پرداخت و آیاتی چند با شور وصف ناپذیری تلاوت کرد و خدای را سپاس که آن آیات در من اثری عمیق نهاد.
نمونه دیگر را، حضرت آیت اللّه شیرازی آوردهاند که بدین صورت است: در جریان سفر مرحوم شوشتری به ایران، هنگامی که ایشان وارد تهران گردید انبوه مردم از جمله سفیر کشور روسیه به ملاقات ایشان رفتند. مردم تقاضای موعظه کردند و مرحوم شوشتری بنا به اصرار مردم، سرش را بلند کرد و فرمود: «مردم ! آگاه باشید که خدا در همه جا حاضر است و به نهفته سینهها داناست.» این فراز تکاندهنده و کوتاه، اثری عمیق در مردم نهاد،به گونهای که اشک ها روان شد و قلبها تپید و مردم دگرگون شدند. سفیر روسیه در نامهای به امپراتوری روس در این مورد نوشت: «تا هنگامی که این قشر روحانیون راستین مذهبی، در میان مردم باشند و مردم از آنان پیروی کنند، سیاست ما کاری از پیش نمیبرد؛ چرا که وقتی یک جمله شوشتری در یک مجلس عظیم، اینگونه دگرگونی ایجاد میکند، روشن است که دستورات و فتواهای آنان چه خواهد کرد.»
عشق به حسین علیه السلام
ویژگی دیگر علامه شوشتری، شیفتگی وصف ناپذیرش به سالار شایستگان حضرت حسین علیه السلام بود، به همین جهت هم با آن مقام علمی، فقهی و کهولت سن تا آخرین مراحل زندگی پربرکت خویش منبر میرفت و با شوری وصف ناپذیر نام و یاد، کربلا، عاشورا و شهادت جانسوز حسین علیه السلام و راه و رسم افتخارآفرین و ستم سوز او را برای دوستداران ورهروانش ترسیم میکرد.
مردم را به ارزش هایی که کربلا، دانشگاه آن و حسین علیه السلام آموزگار بزرگ و تبلور و تجسّم راستین آنها بود، فرامی خواند و از ضدارزش ها هشدار میداد. خودش به هنگام یادآوری رخداد جانسوز کربلا میسوخت و سوز دلش به صورت قطرات اشک، از دیدگانش فرو میبارید. او از گوهر گرانبهای اخلاص و عرفان و عشقی بهره ور بود که هم وعظ و ارشاد و منبرهایش مورد قبول افتاده بود و هم یادآوری مصائب جانسوز و هدفدار حسین علیه السلام که بخشی از منبرهای او را تشکیل میداد، به همین جهت هم مورد عنایت امیر کاروان قافله عشق بود و هم جد گرانقدرش پیامبر گرامی، که تنها به دو نمونه جالب و شنیدنی در این مورد بسنده میشود.
رؤیای عجیب و معنویّت او
از مرحوم آیت اللّه شیخ عبدالنّبی عراقی آوردهاند: زمانی که مرحوم علامه شوشتری در مدرسه سپهسالار سابق منبر میرفت، انبوه مردم از همه قشرها از جمله علما و گویندگان در مجلس او شرکت میکردند.
یکی از علمای عصر که نژاد از شاهان قاجار داشت، جلسه درس و بحث علمی برای دانشجویان مذهبی داشت، یکی از همان روزها از شوشتری سخن به میان آمد و یکی از حضّار اظهار داشت : «شما نیز خوب است همانند دیگر بزرگان به منظور تعظیم شعائر دین در مجلس شیخ، شرکت کنید.»
شاهزاده دانشمند که هنوز به مقام علمی و قداست و پروای شیخ آگاهی نیافته بود، پاسخ داد: «دوست عزیز! او نیز سخنوری همچون دیگر سخنوران و منبری ها است، فکر نمیکنم لزومی داشته باشد که ما درس و بحث خود را تعطیل نموده، پای منبر او برویم.»
شب هنگام شاهزاده دانشمند، در عالم رؤیا دید رستاخیز با همه هول و هراسش برپاگشته و پیامبر به پیروان راستین خاندان وحی و رسالت، جواز و برات بهشت اعطا میکند و او نیز گام به پیش نهاد و سلام کرد و گفت : «ای پیامبر خدا! به من هم عنایتی بفرمایید، چرا که افتخار خدمت به قرآن و دین و مذهب را دارم»
پیامبر او را مورد محبّت قرار میدهد، امّا میفرماید: «برای تو هنگامی برات صادر میشود که جناب شیخ جعفر شوشتری از تو راضی شود، در غیر این صورت دریافت نخواهی کرد.»
شاهزاده دانشمند، ناگهان از خواب بیدار میگردد و درمی یابد که شیخ مردی وارسته و زیبنده و دارای پارسایی و کمال و جمال معنوی است و از سست نهادی و فقدان سرمایه علمی و عملی به دور است .
مردی است که شایسته مقام رفیع ارشاد خلق است، عالمی عامل و وارستهاست و زهدفروشی و ریاکاری و بازیگری و عوام فریبی و جلب رضایت مخلوق به قیمت ناخشنودی خالق، نخواهد نمود. دین را به دنیا نفروخته و نخواهد فروخت؛ بر این اساس بود که دیدگاه او در مورد شخصیّت شیخ دگرگون شد و روز بعد پس از گردآمدن شاگردان گفت: «اینک، همه با هم به محضر شیخ و پای منبر او میرویم». شاگردان شگفت زده به همراه استاد خویش به محفل شیخ آمدند و پای سخنان روح بخش او که از آیات و روایات برمی خاست، نشستند.
پس از پایان بحث و پراکنده شدن مردم، شاهزاده دانشمند نزد شیخ رفت و با او روبوسی کرد و پس از آن به شیخ ارادت بیشتری پیدا کرد، چرا که به هنگام روبوسی، شیخ سر به گوش شاهزاده نهاد و گفت: «بیان پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله را درست دریافتی اگر من از شما راضی و خشنود نگردم، برات بهشت به شما نخواهد رسید.»
عروج روح علامه به ملکوت اعلی
مرحوم آیت اللّه شوشتری، پس از انجام رسالت دینی و ارشاد مردم در شهرهای مختلف ایران و زیارت هشتمین امام نور حضرت رضا علیه السلام در شور و شوق زیارت امیرمؤ منان علی علیه السلام، دگر باره راه عراق را درپیش گرفت، امّا متأسّفانه در منطقه غرب کشور و مرز کنونی ایران و عراق بیمار شد و پس از چند روز، سرانجام در تاریخ 28صفر سال 1303 ه. ق، روح بلندآوازه و ملکوتیش به جوار رحمت حق پرکشید.
پیکر مطهّر علامه شیخ جعفر شوشتری به وسیله ارادتمندان، به آستان سرور و سالارش، حضرت امیرالمومنین علی (ع)، منتقل و در آنجا به خاک سپرده شد.
گفتنی است، نخستین کنگره بزرگداشت علامه شیخ جعفر شوشتری، فردا پنجشنبه، هفتم بهمن ماه جاری، در تالار فرهنگ شهرستان شوشتر، با حضور آیت الله موسوی جزایری، نماینده ولی فقیه در خوستان و دیگر علمای برجسته استان برگزار می شود./945/ت302/ص
ارسال نظرات