اتهامات وهابیت علیه شیعه مبتنی بر دلایل شرعی و عقلی نیست/ اهل سنت مراقب دسیسه های وهابیت باشند
از بدو ظهور اسلام، عده بسیاری در تلاش برای از بین بردن آخرین و کاملترین دین الهی و آسمانی یعنی اسلام ناب محمدی از هیچ تلاشی فروگزاری نکردند و این تلاش ها تا به امروز نیز ادامه دارد، چرا که اگر مردم دنیا از حقیقت اسلام مطلع گردند، ادیان دیگر رونقی نخواهند داشت، در این میان عدهای از کشورهای استعمارگر بیشترین تلاش و ابزار را به کار میبرند و در قرن حاضر ابزار خطرناکی به نام وهابیت را به کار گرفتهاند و با ایجاد شبهاتی که ترویج دهنده آن بزرگان وهابیت هستند، سعی در ایجاد تفرقه بین شیعه و اهل سنت میکنند، در این میان حوزههای علمیه وظیفه خطیری را در پاسخگویی به این شبهات بر عهده دارند، از این رو گفت و گویی با حجت الاسلام محمد محسن مروجی طبسی، کارشناس مسائل فرق و مذاهب ترتیب داده ایم.
حجت الاسلام مروجی طبسی استاد حوزه و دانشگاه، مولف چندین مقاله،کتاب و استاد وهابیت شناسی می باشد که از آثار وی می توان به کتابهای امام رضا(ع) به روایت اهل سنت، درسنامه نقد وهابیت، زیارت امام رضا(ع) از دیدگاه اهل سنت، اولین یار پیامبر کیست، حدیث سلسلة الذهب به روایت اهل سنت و بازخوانی یک ریزش اشاره کرد.
در ادامه، متن کامل این گفت و گو را می خوانید:
رسا ـ با توجه به اهانتهایی که به زائران شیعه، خصوصا ایرانی در مدینه و مکه توسط وهابیت صورت میگیرد و بعضا علمای آنها فتاوایی مبنی بر کفر شیعیان میدهند، اساسا مشکل وهابیت در مساله توسل، شفاعت و زیارت اهل قبور با شیعیان چیست؟
قبل از ورود به بحث، به خوانندگان محترم عرض می کنم که بعضا پیامهای سخیفی از جانب وهابیت صادر می شود که با چنین کاری، ماهیت پلید خودشان را به جامعه اسلامی و کل جوامع بشری نشان می دهند، از یک منظر این بسیار برای ما مایه خرسندی می تواند باشد، چرا که دگم اندیشی و بی منطقی و واپس گرایی خود را کاملا نمایش می دهند.
این فرقه با این نحوه برخورد، به مسلمانان جهان اعلام میکنند که وهابیت نمیتواند سخنگوی اهل سنت باشد، و تبلیغات آنها که خود را مدافع و ناجی اهل سنت و نماینده جهان اسلام معرفی می کنند نقش بر آب می شود.
اما در ادامه باید گفت مذهب شیعه و اهل سنت در خیلی از مباحث با هم مشترکاتی دارند، نه به این معنا که عقایدشان در همه امور یکسان است، بلکه خیلی راحت می توانند در باب مسایل مختلف گفتوگوی منطقی و مسالمت آمیز داشته باشند، و در این بین فرقه وهابیت است که اعتقاداتی ضد شیعه و اهل سنت دارد. به طور مثال در اعتقاد به توسل و استغاثه به انبیا، اولیا، صلحا، زیارت قبور و ساختن گنبد و بارگاه بر روی قبور که از مسایلی هستند که وهابیت روی آنها دست گذاشته و یکی از محورهای اصلی تکفیر قرار داده است و کسانی که قائل به استغاثه و توسل هستند و به زیارت اهل قبور می روند را بر اساس این تصور، تکفیر می کنند، دقیقا نقطه افتراق وهابیت با شیعیان و حتی اهل سنت است.
در منابع تاریخی معتبر اهل سنت مثالهای زیادی وجود دارد که نه تنها اهل سنت به زیارت اهل قبور می رفتند و به اهل بیت(ع) توسل میکردند، بلکه علما و فقهای اهل سنت به کرات متوسل به قبور اهل بیت می شدند و حاجت میگرفتند، به طور مثال اقای "ابن حبان" که از علمای بزرگ شافعی مذهب است که در قرن چهارم زندگی می کرده و از فقها و متکلمین و رجالیون اهل سنت است، در کتابی به نام (کتاب الثقات) جلد هشتم در ذیل نام آقا علی بن موسی الرضا(ع) می گوی : از بزرگان بنی هاشم و بزرگان اهل بیت است و پس از تجلیل و تمجید به این جا میرسد که میگوید من بارها، به زیارت قبر علی بن موسی(ع) رفتهام و هر وقت مشکلی برای من پیش میآمد به زیارت رفته و متوسل میشدم، در حالی که خداوند به برکت علی بن موسی الرضا(ع) مشکل من را حل میساخت و در ادامه میگوید (هذا شیئ جربته مراراً) یعنی یک چیزی است که بارها تجربه کردهام.
این یک مصداق از چندین سند برای اثبات وجود سیره زیارت و توسل به اهل بیت در میان علما و بزرگان اهل سنت است، پس اگر این کار شرک است، اولین کسانی که انگشت اتهام به سمت آنها نشانه میرود بزرگان و علمای اهل سنت هستند.
به عنوان مصداق دیگر در کتاب "تهذیب التهذیب" (ابن حجر عسقلانی) ذیل نام مبارک حضرت امام رضا(ع) یک جریان خیلی مهم را نقل میکند که فردی به نام "ابن خزیمه" از بزرگان شافعی مذهب که در قرن سه و چهار هجری قمری زندگی میکرده به همراه شاگردانش از نیشابور به قصد زیارت علی بن موسی الرضا(ع) حرکت میکنند و منقول است که آن چنان گریه و تواضعی نسبت به مرقد مطهر میکند که اطرافیان متعجب میشوند که چطور ممکن است که یک عالم شافعی مذهب چنین واکنشی را نسبت به مرقد مطهر علی بن موسی الرضا(ع) داشته باشد.
همچنین خطیب بغدادی در کتاب بغداد ذیل نام مبارک حضرت موسی بن جعفر(ع) نقل میکند که ابو علی خلال، که یکی از علمای بزرگ حنبلی مذهب بود، به زیارت قبر امام کاظم (ع) میرفت و متوسل به قبر مبارک حضرت میشدند.
اینها همه بخشهایی از مواردی است که در کتابهای معتبر اهل سنت منعکس شده است و جای هیچ بحثی را باقی نمیگذارد که این مساله یک امر کاملا مشروع است، و نه تنها شرک نمیباشد، بلکه مستحب موکد است و سیره علمای اهل سنت بوده و مردم هم این کار را انجام میدادند.
به عنوان آخرین نمونه بارز در این بحث به دوران حاضر و سیره ترکهای حنفی مذهب در ترکیه اشاره میکنیم، قبر ابو ایوب انصاری در قسطنطنیه ترکیه است، و امروزه یکی از سنتهای پسندیده برادران اهل سنت حنفی مذهب ساکن در ترکیه این است که قبل و بعد از تشرف به مکه مکرمه، به زیارت ابو ایوب انصاری میروند و یا اینکه در مواجهه با مشکلات مثل خشکسالی و طلب باران در ترکیه، مسلمانان حنفی مذهب به زیارت ابوایوب رفته و متوسل به ایشان میشوند و حتی حنفی مذهبهای کشور ایران در استان گلستان دو رسم خیلی پسندیده دارند که قبل و بعد از تشرف به مکه مکرمه از باب تبرک به زیارت حضرت امام رضا(ع) میروند، همین تبرکی که وهابیت عامل تکفیر شیعیان قرار داده است، و رسم دیگر آنها خواندن عقد ازدواج فرزندانشان در جوار حرم مطهر امام رضا(ع) است.
در نتیجه مساله زیارت، تبرک و توسل اختصاص به شیعه ندارد و این اشکال به شیعه توطئهای از جانب وهابیت است که در جهان به گونهای ترویج میدهد که این امور از اختصاصات شیعه است، در حالی که همه این امور از عقاید مسلم و مشترک بین شیعه و سنی است، وهابیت باید پاسخ دهد که شما بر چه اساسی جهان اسلام را تکفیر می کنید، لذا باید همه جهان اسلام بدانند که وهابیت دشمن شیعه و سنی است، نباید تصور شود که وهابیت از اهل سنت هستند و به این وسیله بین شیعه و سنی تفرقه افکنی شود.
امروزه کاری که وهابیت انجام میدهد، این است که عقائد خرافی خودش را به نام اهل سنت به جهان اهل سنت عرضه می کند و متاسفانه جوانان اهل سنت و شیعه متوجه نیستند که وهابیت برای خروج خودش از انزوا در حال اجرای چه پروژه حساس و خطرناکی است.
رسا ـ آیا مالکی مذهبهای اهل تسنن نیز در این مساله هم عقیده شیعه هستند؟
بله، مالکیهای کشورهایی مثل مصر، لیبی، تونس، مراکش، مغرب و به طور کلی در افریقای عربی همگی سیره مشترکی دارند و آن حضور در مقابر متبرکه در کشورهای خود است و توسل و تبرک از آن مقبرهها، گفتنی است که به جهت حکومت کردن فاطمیان و ادریسیان در آن منطقه، سادات فاطمی در آن مناطق هستند و گذشتگان آنها دارای گنبد و بارگاه در آن مناطق هستند و مقبره این فرزندان رسول خدا(ص) زیارتگاه مالکیها در آن محدوده میباشد.
رسا ـ علاوه بر سیره که بیان شد مستندات دیگری مثل آیات قرآن بر این مدعا وجود دارد؟
یکی از مستندات قرآنی آیه شریفه (وابتغوا الیه الوسیله) است، البته مفسران وهابی همچون بسیاری از آیات دیگر تفسیر دلخواه خود را راجع به این آیه شریفه ارائه میدهند، اما آنچه که مسلم است یکی دیگر از مستندات مشروعیت بحث توسل و تبرک به اهل بیت(ع) است، همین آیه میباشد.
آیه دیگری در همین زمینه در سوره مبارکه یوسف (ع) که راجع به قصه حضرت یعقوب (ع) و حضرت یوسف(ع) می باشد و غیر قابل انکار است، در آنجا بیان میکند که وقتی فرزندان یعقوب(ع) پیراهن یوسف(ع) را برای پدر آوردند و حضرت یعقوب(ع) آن را به چشمان مبارک خود کشیدند (فارتد بصیرا) و بینا شدند و این دلیل مسلم و غیر قابل انکار دیگری بر مساله تبرک است و به آن مشروعیت میبخشد.
رسا ـ از میان روایات هم مستنداتی بر این امر وجود دارد؟
در کتاب" الدر المنثور" جلال الدین سیوطی، مفسر مشهور شافعی مذهب چند روایت را نقل میکند که حضرت آدم(ع) برای بدست آوردن بخشش خداوند از ترک اولی که مرتکب شده بود، به پنج تن آل عبا(ع) متوسل میشوند و این خود نشان دهنده وجود دلیل بر بحث توسل در منابع اهل سنت میباشد.حال با وجود این منابع غنی و استنادات محکم، آیا عقل سلیم میپذیرد که موضوع توسل و تبرک و شفاعت و زیارت اهل قبور موجب تکفیر مسلمانی شود.
رسا ـ منشا اشکال وهابیت به قائلین توسل در بحث توحید چیست؟
کوتاه کلام این است که آنها فکر میکنند که شیعه نگاه استقلالی به اهل بیت(ع) دارد، لذا شیعه را مشرک میدانند، درحالی که ما نگاه استقلالی به اهل بیت(ع) نداریم، بلکه می گوییم که ایشان در طول قدرت لایزال الهی هستند.
قبل از ادامه بحث یک استفاده دیگری از بحث توسل باید کرد و آن این است که اولین کسی که حرمت توسل و تفسیر خاصی را از بحث توحید ارائه داد "ابن تیمیه" بوده است، لبه تیز سخن ابن تیمیه قبل از اینکه به شیعیان باشد به عرفا و صوفیهای اهل سنت بود، مثل"ابن عربی، شاذلی و رفاعی" لذا غرض این است این اتهام شرک ابتدا گریبانگیر خود اهل سنت است، زیرا آنها کنار قبر عرفا و صوفیها رفته و به آنها متوسل شده، از آنها مطالبات مادی میکردند، آقای ابن تیمیه اینها را منافات با توحید ربوبی میداند.
همینطور وهابیت با شیعه در توحید تدبیری مشکل دارند و تصور می کنند که شیعه، اهل بیت را مدبران جهان می دانند و جایگاهی خدائی برای آنها قائلند و از ایشان مستقلا مطالبه میکنند، اخیرا هم تفسیر جدیدی از توحید شیعه ارائه میکنند و میگویند شیعیان توحید در عبادت ندارند، یعنی اهل بیت(ع) را به جای خداوند پرستش میکنند و مستنداتشان این است که شیعیان به مرقد علی بن موسی الرضا(ع) میروند و به مهر کربلا سجده میکنند و اگر مشکلی برایشان پیش آید میگویند یا زهرا، یا امام رضا، یاحسین و یا ابالفضل و نتیجه میگیرند که شیعه شرک در توحید دارد.
اما در پاسخ به این شبهه دو حال وجود دارد، اگر روی صحبت ما با شیعیان یا برادران اهل سنت باشد پاسخ این است که ما به اهل بیت(ع) نگاه استقلالی نداریم و قائل هستیم که اهل بیت(ع) هر آنچه دارند، از جانب خداوند متعال است و آنها بهترین بندگان و مخلوقات خداوند هستند که خداوند به دلیل مقامات معنوی که کسب کردهاند تفضل به ایشان کرده و قدرتهایی را در اختیار آنها قرار داده است.
اما به وهابیت نمیتوان این پاسخ را داد، لکن به دو نحو به وهابیت پاسخ میدهیم :اول اینکه سیره مسلمین و سلف را به آنها گوشزد کنیم چون آنها میگویند ما پیرو سلف صالح هستیم، بسیار خوب، ما میگوییم اینها سلف صالح شما هستند، صحابه پیامبر به قبر پیغمبر متوسل میشدند، در زمان "عایشه" در مدینه قحطی آمد و عایشه دستور داد بروید در جوار پیغمبر و متوسل شوید تا خداوند رحمت خودش را بر شما نازل کند، حال اگر پیرو سلف هستید، این عایشه است که دستور توسل به قبر پیغمبر(ع) میدهد، اگر اینگونه است باید عقائد خودتان را تصحیح کنید و باید اتهام شرک را به عایشه هم نسبت دهید.
در کتاب مروج الذهب مسعودی آمده که در زمان صحابه، مردم مطلع شدند که قرار است"زیاد ابن ابیه" از طرف معاویه حاکم شود، تا شنیدند سه روز در کنار قبر پیغمبر(ع) متوسل شدند که یا رسول الله(ع) این فرد، انسان جلادی است و به اینجا نیاید که گفته شده بعد از سه روز از دنیا رفت، پس در زمان سلف صالح نیز صحابه و تابعین و تابعِ تابعین هم این کار را انجام میدادند.
این پاسخ اول شیعه به وهابیت به جهت اینکه با آنها تحلیلی نباید سخن گفت، بلکه باید موارد تاریخی را برای آنها ذکر کرد، اما پاسخ دوم اینکه اتهام شرک لایق خود وهابیت است نه سایر مسلمین، به دلیل تفاسیری که وهابیت از خداوند متعال ارائه میدهند.
آنها در کتابهای خود برای خداوند (جل و علی) جسم قائل هستند و برای او دست و پا و گوش و مو تصور میکنند، تمام این مطالب در کتابهای ابن تیمیه و همفکرانش ذکر شده است که ادعا میکنند سلفی هستند، آنها نوشتهاند که خداوند شبهای جمعه از عرش به فرش و به زمین نزول اجلال میکند، در کتاب"رحلة ابن بطوطه" اثر ابن بطوطه یکی از جهانگردها و سفرنامه نویسهای معروف اهل سنت است، که مالکی مذهب و اهل مراکش بوده است، نوشته شده، در یکی از سفرهایم که به دمشق رفتم مشاهده کردم در مسجد بزرگ دمشق یک شخصی به نام ابن تیمیه بالای منبر رفته و میگوید خداوند شبهای جمعه از عرش به زمین میآید همانگونه که من الان از بالای منبر به پایین منبر میآیم، لذا اتهام شرک لایق خود وهابیت است و باید پاسخ دهند که چرا این تفکرات شرک آلود را نسبت به خداوند متعال میدهید.
همیشه لازم نیست که ما دلیل بر عقائد خود بیاوریم، بلکه باید سوال را به طرف وهابیت بر گردانیم و آنها پاسخگو باشند که به چه دلیل برای پروردگارجسم قائل هستید، و توسل را شرک میدانید.
رسا ـ آیا توصیهای به اهل سنت برای برون رفت از این معضل دارید؟
باید حساب وهابیت را از اهل سنت جدا کرد، علما و جوانان اهل سنت باید هوشیار باشند و حساب خود را از وهابیت جدا کنند و در غیر این صورت اگر آثار منفی به وجود آید، تر و خشک با هم میسوزند، عامل این فتنه وهابیت است و اطلاع رسانی در این زمینه باید بیشتر شود تا ماهیت خبیث آنان روشنتر از هر زمان دیگری نمود پیدا کند، چرا که خطر نپنداشتن وهابیت خود یک خطر است./925/ گ402/ر