چالشهای انطباق فرهنگ عمومی و فرهنگ دینی

به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا به نقل از رسالت، ظهور و بروز برخی رفتارهای اجتماعی مغایر با شعایر دینی در جامعه باعث شده است تا این نظر که بین فرهنگ عمومی جامعه و فرهنگ دینی یک نوع شکاف و فاصله بهوجود آمده شکل بگیرد.پیروان این دیدگاه معتقدند که فضای عمومی جامعه از فرهنگ دینی تبعیت نمی کند و ما در این حوزه با چالش جدی مواجه هستیم.یک دیدگاه نیز معتقد است که چنین شکافی وجود ندارد و فرهنگ عمومی ما از فرهنگ دینی تبعیت می کند و غاطبه مردم در محیط اجتماعی اصول دینی را رعایت و به احکام دینی احترام می گذارند.این دسته می گویند مشاهده برخی ناهنجاری ها مثل بدحجابی،روزه خواری و امثالهم دلیل بر فاصله بین فرهنگ عمومی جامعه از فرهنگ دینی نیست و اینگونه رفتارها بخش محدودی از افراد جامعه را شامل می شود.البته باید گفت که ما در این حوزه با مشکلاتی مواجه هستیم که نباید با آسودگی خاطر از کنار آنها گذشت.بلکه باید این معضلات مطالعه و ریشه یابی شود و برای رفع آنها و تجلی بیش از پیش فرهنگ دینی در عرصه عمومی راهکار ارائه گردد.
عبدالمطلب عبدالله، عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی، در خصوص ضعف فرهنگ عمومی دینی در جامعه می گوید:"برخی مطرح میکنند که واقعیت فرهنگ عمومی در جامعه قابل مشاهده است و انتظار ما بیش از حد بوده و به سراغ آرمانها رفتهایم و در مقایسه بین آرمانها و واقعیتها فاصلهای وجود دارد و موجب میشود قضاوتهایی دال بر فاصله گرفتن فرهنگ عمومی از فرهنگ دینی صورت بگیرد.در حالی که برخی دیگر با اشاره به مظاهری در جامعه که به هیچ وجه با مظاهر دینی و اخلاق اسلامی قابل جمع نیستند، بر وجود فاصله بین فرهنگ عمومی و فرهنگ دینی تصریح دارند؛ ولی در مجموع میتوان ادعا کرد امروز فرهنگ دینی آنطور که باید و شاید در جامعه ما وجود ندارد.آنچه که اکنون در جامعه کم داریم اخلاق اسلامی است و معضلاتی مانند دروغگویی، بیادبی، احترام نگذاشتن به حقوق دیگران و ... را در جامعه شاهد هستیم و به راحتی در یک رخداد ترافیکی با هتاکیها و بدرفتاریهای مردم با یکدیگر مواجه میشویم".
حجتالاسلام والمسلمین حسین روحانینژاد، معاون امور فرهنگی و تبلیغی سازمان تبلیغات اسلامی،نظر دیگری در این رابطه دارد.او معتقد است:"فرهنگ اصیل اسلامی با فرهنگ عمومی کشور ما عجین شده است و مردم کشور ما فرهنگ اسلامی و دینی را جزء اولویت خود قرار داده و هر جایی که با فرهنگ عمومی تطبیق نمیکرد، در آنجا فرهنگ عمومی را کنار گذاشتند و فرهنگ اصیل دینی و اسلامی را انتخاب کردند".حجتالاسلام روحانینژاد با تأکید بر اینکه نمیتوانیم به صرف دیدن و احساس کردن این مسئله که بین فرهنگ عمومی و فرهنگ اصیل اسلامی فاصلهای به وجود آمده است، چنین قضاوتی داشته باشیم.به عنوان مثال اگر بحث بدحجابی و یا تظاهر به روزهخواری را یک نمونه بارز فاصله بین فرهنگ اسلامی و فرهنگ عمومی بدانیم باید گفت که همیشه بدحجابی، بیحجابی و تظاهر به روزه خواری بوده،اما باید دید غلبه عمومی مردم چگونه است".
اگر چه در حال حاضر عدم رعایت اخلاق دینی در محیط های عمومی فراگیر نشده و بخش کوچکی از افراد جامعه را شامل می شود اما اگر به همین دلیل از این مسئله غفلت شود به مرور زمان رفتار های مغایر با اصول دینی در فرهنگ عمومی جامعه نهادینه خواهد شد و طیف
وسیع تری را فرا خواهد گرفت.
محمد اسحاقی، معاون برنامهریزی و هماهنگی دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی در این باره معتقد است: جامعه ما جامعهای دینی و اسلامی است و ارزشهای دینی در آن مهم و اقشار مختلف مردم به این آموزههای اسلامی به دیده احترام نگاه میکنند، ولی این فرهنگ اسلامی هنوز به طور کامل در جامعه ما ساری و جاری نشده است. در هر جامعهای ممکن است بخشهایی دچار مشکلات و ناهنجاریهای اخلاقی باشند. هیچ جامعهای بری از رذایل نیست، ولی دستگاههای فرهنگی و آموزشی وظیفه دارند نسبت به فراگیر کردن فرهنگ اسلامی و استخراج ریشههای آنان پیگیری کنند.اگر برنامه جامعی برای اصلاح فرهنگ عمومی داشته باشیم این چالشها و مشکلات اخلاقی و اجتماعی در جامعه کمتر بروز پیدا میکند.مشکل عمده ما این است که به فرهنگ نقش ویژه داده نشده و در رأس امور قرار نگرفته است، وقتی فرهنگ در حاشیه باشد چنین مشکلاتی نیز پیش میآید.
چگونه عمل کنیم؟
حال این سئوال مطرح است که اکنون در برهه زمانی که ترویج فرهنگ غربی از طریق رسانهها قوی شده و روز به روز شاهد رسوخ رفتار های مغایر با اصول دینی در فرهنگ عمومی جامعه هستیم برای اصلاح فرهنگ عمومی جامعه و سوق دادن آن به سمت فرهنگ اسلامی چه باید کرد؟
به نظر می رسد در وهله اول باید در این حوزه به فکر انجام کارهای ریشه ای علمی و دقیق بود.عبدالمطلب عبدالله،عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی در رابطه با ترویج فرهنگ دینی در بخش عمومی جامعه می گوید:"تربیت باید از سنین کودکی در مهدهای کودک و مدارس باشد و ما ثمره آن را در دانشگاهها مشاهده کنیم. اکنون باید در نظام آموزشی بازنگری صورت گیرد و در رسانههای عمومی مدیریت فرهنگی درست اعمال شود و نخبگان باید در طراحی چارچوبهای روند تبلیغی به اجماع برسند که چه الگوهایی باید تبلیغ شود و چه الگوهایی نباید تبلیغ شود".آنچه که باید در انجام کار های فرهنگی مورد توجه قرار گیرد این است که نهادینه کردن یک رفتار صحیح اجتماعی نیاز به مطالعه و برنامه ریزی دقیق و علمی دارد.در این صورت است که می توان در دراز مدت محصول کار فرهنگی را چشید.در غیر این صورت با کار های سطحی و شعار گونه نمی توان در حوزه فرهنگی موفقیت کسب کرد.
مریم معینالاسلام،استاد حوزه و دانشگاه و مسئول مؤسسه فرهنگی ــ آموزشی زن منتظر در تشریح نحوه مواجهه و مقابله با ناهنجاری های حوزه عمومی می گوید:"ما اگر میخواهیم این مشکل حل شود همچنان که معاندان فرهنگ ما بیسرو صدا وارد و تغییرات را ایجاد کردهاند، ما نیز باید به آرامی بازسازی مجددی بر روی تفکر افراد داشته باشیم که این کار نیاز به کار دراز مدت دارد. آنها برای تغییر فرهنگ ما در مدت زمان طولانی موفق شدند ما نیز برای اصلاح آن نباید دستخوش عجله شویم و نمیشود با عجله سبک زندگی را تغییر داد، اما این کار حوصله زیادی میطلبد که متأسفانه متولیان فرهنگی ما حوصله کارهای فرهنگی طولانی مدت را ندارند".
روحانینژاد در خصوص چگونگی مواجهه با این معضل فرهنگی می گوید:"هستههای فرهنگی باید در این زمینه بیش از گذشته کار کنند و اگر احساس میکنند فاصلهای در حال به وجود آمدن است، قبل از آنکه شکاف عمیقتر شود باید برای از بین بردن آن تلاش کنند. دستگاههایی هم که وظیفه برخورد دارند باید برخوردهای قانونی خود را انجام دهند".
کار فرهنگی بر عهده یک نهاد نیست.شاید در زمینه برنامه ریزی و سیاستگذاری بتوان متولی خاصی برای آن در نظر گرفت اما در اجرا همه نهاد ها مسئولند وزمانی کار فرهنگی به بار خواهد نشست که همه نهاد ها هماهنگ با یکدیگر به وظایف خود عمل کنند.
حجتالاسلام علی نصیری، مدیر موسسه معارف وحی و خرد در مورد نقش سازمانها و نهادهای مختلف دینی در عرصه اصلاح فرهنگ عمومی جامعه می گوید:"در بخش سازمانها تکثر و تنوع یک اشکال بزرگ است. بارها این مسئله تذکر داده شده است که میتوان این سازمانهای متکثر را زیر نظر یک سازمان واحد درآورد به نحوی که سازمانها حذف نشوند بلکه زیر نظر یک مجموعه واحد اداره شوند.در این صورت ما دچار موازی کاری نمیشویم و این مسئله که دیگر کسی مسئولیت مشکلات فرهنگی موجود را قبول نکند نیز رخ نمیدهد.ما نباید انتظار داشته باشیم که کار فرهنگسازی را میتوان به صورت سازمانی و اداری پی گرفت چرا که اساساً فرهنگ چیزی برخاسته از متن مردم است. ما هیچگاه از این نحوه عملکرد که سازمانها به صورت آمر و ناهی که از بالا دستور میدهند و آییننامههایی را ابلاغ میکنند نتیجه نگرفتهایم.این سازمانها باید کار ستادی انجام دهند و از اندیشمندان، فرهیختگان و نخبگان جامعه کمک گرفته برنامهای تنظیم و استراتژی روشن، روشمند و هدفمند چند ساله را برای فرهنگسازی مشخص کنند و اعلام کنند که چه گامهایی را باید برای فرهنگ سازی برداشت و سپس در اجرا مسئولان اجرایی را مشخص کنند.داشتن سازمان واحد، برنامه روشن و شفاف دراز مدت و تعیین کسانی که برنامه را نه به صورت تعیین نسخه برای مردم بلکه به صورت برنامهای جهت خط دهی و روشنگری برای مردم ارئه کنند، مجموعه اقداماتی است که در حوزه فرهنگسازی باید صورت گیرد".
خوشبختانه فرهنگ اصیل اسلامی در باورهای مردم عمق دارد و در طول تاریخ کشورمان اسلام همیشه خود را نشان داده است. در فرهنگ دینی ما بسیاری از مسائل وجود دارد که باید به فرهنگ عمومی تبدیل شود. آنچه که مهم است، این است که روحانیت امروز معارف اهل بیت عصمت و طهارت(ع) را برای مردم بیشتر مطرح کنند، به بحث اخلاقیات عمومی بیشتر بپردازند، اوصاف پسندیده را ترویج و تبلیغ کنند و از اوصاف پست و دون مانند غیبت، دروغ، حسد و کبر و .... مردم را بر حذر بدارند که این کار سلامت جامعه را در پی خواهد داشت./971/202/ج