۰۲ مهر ۱۳۹۲ - ۱۵:۲۲
کد خبر: ۱۸۵۲۴۹
معرفی پایان‌نامه‌های حوزوی؛

مقایسه آراء استاد مطهری و دکتر شریعتی در نظریه امامت

خبرگزاری رسا ـ پایان‌نامه «مقایسه آراء استاد مطهری و دکتر شریعتی در نظریه امامت» پژوهشی از «علی مقیسه» به بررسی و مقایسه آراء استاد مطهری و دکتر شریعتی در نظریه امامت می‌پردازد.
پايان نامه

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، پایان‌نامه «مقایسه آراء استاد مطهری و دکتر شریعتی در نظریه امامت» پژوهشی از «علی مقیسه» به بررسی و مقایسه آراء استاد مطهری و دکتر شریعتی در نظریه امامت اهتمام ورزیده است.

بر اساس این گزارش، در چکیده این پایان‌نامه میخوانیم:

چکیده:

نظریه امامت در دیدگاه مطهری و شریعتی عنوان این پایان نامه است. هدف آن بررسی و مقایسه دیدگاه دو اندیشمند معاصر است که متد و شیوه نو فکری و علمی آن‌ها عرصه فکر و فرهنگ را تحت تأثیر قرار داده است. در بین مسائلی که هر دو متفکر به آن اهتمام نشان داده‌اند نظریه امامت است. امامت هم جنبه اعتقادی دارد و هم بُعد سیاسی و اجتماعی به همین دلیل این موضوع هم چنان جذاب و با طراوت است به ویژه که نظریه امامت اعتقاد اساسی و دکترین نظام سیاسی و اجتماعی شیعه محسوب می‌شود و این دو اندیشمند نواندیش با هدف دفاع از تشیع و ارائه یک نظام سیاسی-اجتماعی مترقی در مقابل ایدئولوژی‌ها و ایسم­های جدید به این بحث پرداخته‌اند؛ البته با دو نگاه و دو رویکرد متفاوت. مطهری با رویکرد کلامی و فلسفی و با تکیه بر قرآن و سنت و شریعتی با رویکرد جامعه‌شناختی و با تکیه بر علوم جدید.

روشن است که این دو نوع نگاه در مسیر خود به اختلاف‌ها و تفاوت‌هایی دچار می‌شوند که نشان دادن این تفاوت‌ها نوع بینش و نگرش این دو اندیشمند را آشکار می‌سازد و با تکیه بر آن می‌توان جنبه‌های افتراق و اشتراک تفکر این دو را در موضوعات دیگری که در آثار و تأملات علمی خود به جا گذاشته‌اند را فهمید. این پایان‌نامه در چهار فصل و هشت گفتار تدوین شده است که فصل اول با دو گفتار به مبادی تصوری موضوع و واژه‌شناسی اختصاص یافته است و در فصل دوم با سه گفتار به زندگی‌نامه و تحولات عصر مطهری و شریعتی پرداخته شده است و در فصل سوم با دو گفتار دیدگاه آن دو در نظریه امامت تبیین شده است و در فصل چهارم نقاط اشتراک و افتراق این دو دیدگاه و نتیجه حاصل از این مقایسه و بررسی آمده است.

طرح بحث:

امامت یکی از آموزه‌های مهم اسلامی است. اگر دیگر مذاهب اسلامی امامت را از فروع فقهی می‌دانند، شیعه آن را از اصول اعتقادی می‌شمارد. اجرای احکام و حدود اسلامی، برقراری امنیت و گسترش عدالت و دفاع از کیان اسلام و مسلمین از مهم‌ترین اهداف امامت و مسئولیت‌های امام است که شیعه و اهل سنت بر آن‌ها توافق دارند؛ اما شیعه علاوه بر امور یادشده تبیین معارف و احکام اسلامی و صیانت فکری و معنوی اصول و فروع اسلامی را نیز از اهداف امامت و رسالت‌های امام می‌شمارد و بلکه آن را مهم‌ترین فلسفه امامت می‌داند. امام از نظر شیعه یک رهبر سیاسی و پیشوای دینی به حساب می‌آید که بقا و بالندگی اسلام وابسته به آن است اعتقاد به نص و عصمت از یک سو و نقشی که امامیه برای جایگاه معنوی امام یعنی مرجعیت انحصاری دینی امامان قائل بوده‌اند، بر اهمیت این جایگاه می‌افزاید. چنان که بسیاری از پژوهشگران اندیشه‌های اسلامی تأکید کرده‌اند، امامت تنها اصل اساسی است که شیعیان (دوازده‌امامی) را از دیگر فرقه‌های اسلامی متمایز می‌کند.

به نظر محمدحسین آل کاشف الغطاء، امامت فرق جوهری و اصلی است و دیگر تفاوت‌ها همانند اختلاف مذاهب مختلف اهل سنت، امور فرعی، عرضی و اجتهادی هستند. ناصر بن عبدالله الغفاری، پژوهشگر سنّی نیز می‌نویسد: «امامت نزد شیعه همان اصلی است که احادیث شیعه بر محور آن می چرخد و عقایدشان به آن اصل  باز می گردد.این اصل اثر آشکاری در فقه و اصول و تفسیرها و دیگر علوم شیعه دارد.به همین لحاظ شیعیان اعم از قدیم و جدید و در گذشته و حال اهتمام خاصی به مسئله امامت دارند» شیعیان بر خلاف اهل سنت به مسئله امامت چونان رکن اساسی دین و جزئی از اصول مذهب می‌نگرند. به اعتقاد شیعه امامت منصبی الهی است که خداوند با توجه به علم خود درباره شرایط و نیازهای بندگان و همانند پیامبر تعیین می‌کند.

آراء شهید مطهری و دکتر شریعتی در نظریه امامت:

الف) امامت در اندیشه مطهری:

تعریف امامت:

در تعریف امامت، استاد مطهری با نگاهی که خواجه در تجرید الاعتقاد دارد به مسئله نگریسته و آن را از مقوله لطف دانسته و همچون نبوت، آن را امری لازم التعیین از سوی خداوند معرفی می‌نماید. می‌گویند: امامت ریاستی است عام و فراگیر، هم در امور دینی و هم در امور دنیایی. به تعبیر کلامی خواجه «الامام لطف» مقصود این است که امامت هم نظیر نبوت از مسائلی است که از توان بشری بیرون است و به همین جهت انتخاب امام از حد استطاعت بشری بیرون است و بنابراین مثل نبوت است که از طریق وحی و تعیین الهی باید بیابد، با این تفاوت که نبوت مستقیماً از ناحیه خداست. ایشان در تعریف امام می‌افزایند: کلمه امام یعنی پیشوا. کلمه پیشوا در فارسی، درست، ترجمه تحت‌اللفظی کلمه امام است. در عربی خود کلمه امام یا پیشوا مفهوم مقدسی ندارد. پیشوا یعنی کسی که پیشرو است. عده‌ای تابع و پیرو او هستند اعم از آن که آن پیشوا عادل و راه‌یافته و درست رو باشد یا باطل و گمراه باشد. قرآن هم کلمه امام را در هر دو مورد اطلاق کرده است در یک جا می‌فرماید: «وَجَعَلناهُم اَئِمَّهَ یهدونَ بِأمرِنا»(انبیاء/73) در جایی دیگر می‌فرماید: «أئمَهَ یدعونَ إلی النار» (قصص/41)

ب) امامت در اندیشه شریعتی:

1- تعریف لغوی و اصطلاحی امام:

دکتر ابتدا به تبیین جایگاه این بحث در منظومه اعتقادی مسلمانان به ویژه شیعیان می‌پردازد و تأکید می‌کند که امامت از کهن‌ترین و مشهورترین اصول اعتقادی اسلام است و به ویژه در تشیع پایه اساسی عقیده ماست. ایشان با اشاره به حدیث سلسله الذهب حضرت ثامن‌الائمه (ع) اهمیت فوق‌العاده و جایگاه ویژه و منحصربه‌فرد امام و هم چنین اهمیت موضوع را روشن می‌سازد. وی می‌گوید: امام رضا (ع) با حدیث سلسله الذهب اثبات اصل توحید می‌کند به شرط اعتقاد به امامت. همان‌گونه که ملاحظه می‌شود ایشان امامت مورد اعتقاد شیعه را که مذهب ما به آن شناخته می‌شود و مهم‌ترین شاخصه و امتیاز شیعه است و به خاطر آن به امامیه معروف شده است را مورد نظر دارد.

2- فلسفه وجودی امام:

ایشان مطابق نگاه خود به مسئله امامت نقش و فلسفه وجودی امام را در جامعه و در رابطه با امت تبیین می‌کند. او نظام سیاسی شیعه را نظام امت و امامت می‌داند که در آن امامت مسئولیت هدایت امت به سوی ابدیت و به سوی تعالی مطلق را به عهده دارد.

شایان‌ذکر است، پایاننامه «مقایسه آراء استاد مطهری و دکتر شریعتی در نظریه امامت» پژوهش پایانی «علی مقیسه»، برای اخذ مدرک کارشناسی ارشد دانشگاه ادیان و مذاهب قم است که در پاییز 1389 دفاع شده است و استاد راهنمای آن «حجت الاسلام دکتر ایمانی» و استاد مشاور آن «دکتر قنبری» است./9193/پ202/ی

ارسال نظرات