۱۹ شهريور ۱۳۹۳ - ۱۴:۲۹
کد خبر: ۲۲۰۱۷۱
به بهانه کسب جایزه فیلم ضد انقلابی «قصه‌ها»؛

خانم بنی اعتماد «ننه گیلانه» را فراموش نکنید

خبرگزاری رسا ـ خانم بنی اعتماد! گرچه شما در فیلم «قصه‌ها»یتان بی انصافی کردید و ناجوانمردانه، ایران اسلامی را به لجن کشیدید و دستمزدتان را هم از آن طرف آب، به خوبی گرفتید، اما، ما بی انصاف نیستیم و حتی در چنین موقعیتی هم به یاد خودمان و خودتان می‌آوریم که شما همان کارگردان فیلم «ننه گیلانه»هستید که تصویر بکر و دردمندانه و متعهدانه‌ای از مادران صبور و ایثارگر ایرانی در هشت سال دفاع مقدس برجای گذاشتید.
فيلم قصه ها
خبرش، بیخود و بی جهت تبدیل به تیتر یک رسانه‌های ضدانقلابی از بی بی سی فارسی گرفته تا دیگران نمی‌شود. تصویرش بی دلیل، به عکس یک رسانه‌های شبه روشنفکری داخلی مبدل نمی‌شود. موج رسانه‌ای جهانی برای تبلیغ فیلم بی مجوز «قصه‌ها» که حالا در یک جشنواره درجه A جایزه بهترین فیلم را در حوزه فیلمنامه گرفته و از رخشان بنی اعتماد تقدیر کرده کاملا قابل درک است. 
 
 
فیلمی که به جهت سینمایی، مملو از حفره‌ها و نقصان‌ها و معایب ریز و درشت سینمایی است. از عدم شخصیت پردازی درست تا تصویر ابتر و بی رمقی که از وقایع ادعایی‌اش برجای می‌گذارد؛ از الکن بودن لحن فیلم تا کشدار بودن برخی اپیزودها؛ از کنایه‌های و استعاره‌های درنیامده و زمخت فیلم تا همه هم و غمی که بر سر اداها و ادعاهای سیاسی کارانه‌اش می‌گذارد و نهایتا تصویری که باقی می‌ماند یک سیاه نمایی تام و تمام از جامعه امروز ایران است.
 
جامعه‌ای که در فساد و سیاهی و تباهی و فلاکت دست و پا می‌زند و هیچ راه چاره‌ای هم برای رهایی از این سیاهچالی که لابد نظام اسلامی برایش تدارک دیده و به بارآورده، ندارد! داستان ادعایی خانم کارگردان این است که فیلم قصه‌ها گذر به هفت موقعیت از زندگی آدم‌هایی است که در شرایطی شبیه به بسیاری از ما و آدم‌های دیگر جامعه، روزگار می‌گذرانند... اما این آدم‌ها اگر هم مشابه‌هایی در جامعه ایران امروز- مثل هر جامعه دیگری از ترکیه گرفته تا همین آمریکا که قبله آمال جماعت شبه روشنفکر ماست - داشته باشند، لابد «بخشی» از جامعه‌اند و نه تمام آن؛ و این همان چیزی است که تصویر «قصه‌ها» در جهت القای آن است.
 
 
 
اینکه جامعه ایران امروز، سراسر نکبت و سیاهی و تیرگی است و مردمانش جز فلاکت، روزی دیگری ندارند! رخشان بنی اعتماد که کارنامه قابل توجهی هم در فیلم‌های سیاه نما، فمینیستی، شبه روشنفکری و البته برخی آثار قابل تأمل و تحمل در سینمای ایران دارد و گروهی او را مهم‌ترین و بلکه بزرگ‌ترین کارگردان زن سینمای ایران می‌دانند، پس از 7 سال دوری از سینما با فیلم «قصه‌ها» در سینمای امروز ایران حضور دارد.
 
فیلمی که فارغ از ویژگی‌های ساختاری و محتوایی‌اش، یک ایراد و یا شاید هم به اعتقاد سازنده‌اش، حسن و بلکه دهن کجی و افتخار اپوزیسیون نما هم داشت: فیلمی که بدون مجوز ساخته شده بود! فیلم «قصه‌ها» در واقع 7  فیلم کوتاه است که بنی اعتماد در آن، به سراغ آدم‌ها و شخصیت‌های فیلم‌های گذشته خود رفته است  و سرنوشت شخصیت‌ها و آدم‌های «روسری آبی» ، «زیر پوست شهر»، «گیلانه»، «خارج از محدوده» و ...  را نمایش می‌دهد.
 
جالب آنکه ایرادهای فیلم «قصه‌ها» در بیان تعدادی از شاخص‌ترین سینماگران و منتقدان سینمایی هم، مورد توجه و تأکید قرارگرفته است: محمد تقی فهیم فیلمساز و منتقد باسابقه سینمای ایران معتقد است: قصه‌ها فیلم مضمون و شعار است تا فرم و هنر. برای نگارنده که همواره سینمای بنی اعتماد را دوست داشته قصه‌ها یک «غصه» است. اولین مشکل بارز و برجسته قصه‌ها این است که داستان ندارد. قصه کم می‌آورد. این ربطی به چند قصه‌ای بودنش ندارد. اصولا هر قصه‌ای حتی کوتاه می‌بایست کامل باشد.
 
و نیز مسعود فراستی هم درباره این فیلم می‌گوید: بهتر بود در پوسترها و اعلان‌ها و در آغاز فیلم جمله یی می‌آمد که: «کسانی که فیلم‌های قبلی فیلمساز را ندیده‌اند به دیدن این فیلم نیایند.» فیلمی اجتماعی زده پر از معضلات و دردهای عام اجتماعی طبقات پایین جامعه اما برای مخاطب خاص خاص. خودشیفتگی و درد فروشی به جای دردی داشتن. جالب آنکه علی جنتی وزیر ارشاد چندی پیش در اقدامی قابل تأمل، با شفافیت در این رابطه اظهارنظر کرده و نسبت به صدور مجوز برای راهیابی این فیلم به جشنواره‌های خارجی موضع‌گیری کرده است ولی در اظهارنظرهای حجت‌الله ایوبی رئیس سازمان سینمایی، این موضوع- موضع گیری وزیر ارشاد- به نحوی مبهم و غبارآلود مورد انکار و تردید قرار می‌گیرد و زیر سوال هم می‌رود!
 
معلوم نیست قصد مدیران سینمایی از این بازی موش و گربه چیست و بنا ندارد با چنین تدبیر نیم بند و شترسواری دولا دولا و یک بام و دو هوایشان به کدام امیدآفرینی نایل آیند و برای کجا و چه کسی؟ اپوزیسیون خارج نشین و ایادی داخلی شان یا جشنواره‌های سیاسی کار آن سوی آب؟ تصویری که قصه‌ها از ایران اسلامی به نمایش می‌گذارد براستی زننده و چندش آور و البته دروغین و ناجوانمردانه است.
 
تصویری که در آن هیچ نشانی از روشنی و نشانه‌ای از درستی و زیبایی نیست؛ تصویری مملو از تاریکی و نکبت و فلاکت که مردمانی رنجور و بی کس و درمانده را در بر گرفته است! و حالا خوب می‌شود فهمید که پاسخ سوالهای ابتدای این نوشتار چیست و چرا خبر این موفقیت فیلم رخشان بنی اعتماد، تبدیل به تیتر یک رسانه‌های ضدانقلابی از بی بی سی فارسی گرفته تا دیگران می‌شود. اینکه چرا تصویرش، به عکس یک رسانه‌های شبه روشنفکری داخلی مبدل می‌شود.
 
و چرا موج رسانه‌ای جهانی برای تبلیغ فیلم بی مجوز «قصه‌ها» که حالا در یک جشنواره درجه A جایزه بهترین فیلم را در حوزه فیلمنامه گرفته و از رخشان بنی اعتماد تقدیر کرده، به راه می‌افتد. خانم بنی اعتماد! گرچه شما در فیلم «قصه‌ها» یتان بی انصافی کردید و ناجوانمردانه، ایران اسلامی را به لجن کشیدید و دستمزدتان را هم از آن طرف آب، به خوبی گرفتید، اما، ما بی انصاف نیستیم و حتی در چنین موقعیتی هم به یاد خودمان و خودتان می‌آوریم که شما همان کارگردان فیلم «ننه گیلانه» هستید که تصویر بکر و شجاعانه و دردمندانه و متعهدانه ای از مادران صبور و ایثارگر ایرانی در هشت سال دفاع مقدس برجای گذاشتید.
 
 
چه شد که زیبایی و صفا و دردمندی مومنانه و نجیب «ننه گیلانه» کارش به «قصه‌ها» یی رسید که نه باب طبع مردم ایران اسلامی، که مطابق میل اهالی «ونیز» است؟ خانم بنی اعتماد! در خلوت خودتان، به دور از زرق و برق و هیاهوی این روزهای جشنواره‌ها و رسانه‌های مدعی و شیفته، به پاسخ این سوال فکر کنید!
 
محمد آرمان/1327/ز503/س
ارسال نظرات