۱۰ آبان ۱۳۹۳ - ۲۲:۵۴
کد خبر: ۲۲۸۹۶۹

ویژه‌نامه «زنان در عاشورا» در فضای مجازی منتشر شد

خبرگزاری رسا ـ ویژه‌نامه اینترنتی «زنان در عاشورا» به مناسبت دهه اول محرم‌الحرام در پایگاه اطلاع‌رسانی راسخون منتشر شد.
زنان در عاشورا

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، به مناسبت دهه اول محرم‌الحرام، ویژه‌نامه اینترنتی «زنان در عاشورا» شامل مقالات، چندرسانه‌ای، مقالات مرتبط، پیامک، گالری، کارت پستال، پرسش و پاسخ، احادیث و ویژه‌نامه‌های مرتبط در پایگاه اینترنتی راسخون منتشر شد.

 

در این ویژه‌نامه مقالاتی همچون «نقش زنان در نهضت عاشورا»، «تبلور عزت‌مداری عاشورا در سیره زینبی(س)»، «شکوه شکیبایی»، «گزارش حضرت زینب از رویداد کربلا»، «حضرت زینب(س) و اخبار عاشورا» «تبلور عزت‌مداری عاشورا در سیره زینبی(س)»، «گفتاری در مدفن حضرت زینب(س)»، «جایگاه علمی و مقام روایی بانو حضرت زینب(س)»، «اثبات وجود نازنین حضرت رقیه(س)»، «سیمای سکینه بنت‌الحسین(ع)»، «سکینه(س)، دختر شهادت و بانوی نور»، «نگاهی به زندگی حضرت سکینه(س)»، «باران اشک از چشمان سکینه» و «ام‌البنین در سوگ شهدای کربلا» به چشم می خورد.

 

نقش زنان در نهضت عاشورا

در این مقاله می‌خوانیم: کوثر زلال «عاشورا» در متن زندگى شیعه و در عمق باورهاى پاک او جریان داشته و در طول چهارده قرن سیراب کننده جانها بوده است. اینک نیز عاشورا پرگارى است که عشق را ترسیم مى‏کند و کانونى است که ارزشها، احساسها، عاطفه‏ها، خردها و اراده‏ها برگردش مى‏چرخند.

 

بى‏شک، محتوا، انگیزه‏ها ، اهداف و درسهاى آن، حماسه عظیم فرهنگى ناب و الهام بخش را تشکیل مى‏دهد. از اینرو در حوزه وسیع تشییع و دلباختگان اهل بیت، پیروان عترت همه با «فرهنگ عاشورا» زیسته‏اند و براى آن جان باخته‏اند. آنان در آغاز تولد کام نوزاد را با تربت‏سیدالشهدا(علیه السّلام) و آب فرات بر مى‏دارند و هنگام خاکسپارى، تربت کربلا را با میت همراه مى‏کنند.آنان از روز ولادت تا هنگامه مرگ به حسین بن‏على(علیه السّلام) عشق مى‏ورزند و براى شهادتش اشک مى‏ریزند و این مهر مقدس، با شیر وارد جان مى‏شود و از جان به در نمى‏رود.

 

عاشورا از دیرباز تجلى‏گر روز درگیرى حق و باطل و روز فداکارى و جانبازى در راه دین و عقیده، شناخته شده است. حسین(علیه السّلام) در این روز با یارانى اندک ولى با ایمان و صلابت و عزتى بزرگ و شکوهمند، با سپاه سنگدل و بى‏دین کومت‏ستم یزیدى به مقابله برخاست و کربلا را به صحنه همیشه زنده عشق خدایى و آزادگى مبدل ساخت.

 

عاشورا اگر چه یک روز بود، اما دامنه تاثیر آن تا ابدیت کشیده شد و چنان در عمق دلها اثر گذاشته است که همه ساله دهه محرم و به ویژه روز عاشورا، اوج عشق و اخلاص نسبت‏به معلم حریت و اسوه جهاد و شهادت، حسین بن‏على(علیه السلام) مى‏گردد و حتى غیر شیعیان نیز در مقابل عظمت آن آزادمردان سر تعظیم فرود مى‏آورند.

 

عاشورا نشان دهنده معناى «حسین منى و انا من حسین‏» بود که دین رسول خدا با خون سید الشهدا آبیارى شد و به تعبیر امام خمینى(ره) عاشورا، قیام عدالت‏خواهان با عددى قلیل و ایمان و عشقى بزرگ در مقابل ستمگران کاخ‏نشین و مستکبران غارتگر بود. و اگر عاشورا نبود، منطق جاهلیت ابوسفیانیان که مى‏خواستند قلم سرخ بر وحى و کتاب بکشند و یزید، یادگار عصر تاریک بت‏پرستى که به گمان خود با کشتن و به شهادت کشیدن فرزندان وحى امید داشت اساس اسلام را بر چیند و با صراحت و اعلام «لا خبر جاء و لا وحى نزل‏» بنیاد حکومت الهى را بر کند نمى‏دانستیم بر سر قرآن کریم و اسلام عزیز چه مى‏آمد.

 

حماسه عاشورا را زنان و مردانى ساختند که مرگ سرخ و شهادت را بر زندگى ذلت‏بار ترجیح دادند تا گلواژه آزادى و آزادگى همواره در تاریخ سبز بماند.

 

در این حماسه خونین بیشتر به نقش آفرین مردان و یارانى که در رکاب حضرت به فوز عظیم شهادت نایل شدند توجه شده است و نقش زنان کمتر مورد توجه بوده است. تنها در حماسه عاشورا از اسوه صبر و مقاومت زینب کبرى (علیها السّلام) و نقش وى در پیام رسانى صحبت‏شده است و نقش دیگر زنان حماسه شعور و شرف و آزادگى مورد غفلت واقع شده است، از این رو در این مقاله به معرفى اجمالى زنان حماسه‏ساز در نهضت عاشورا مى‏پردازیم.

 

بدون تردید در طول تاریخ اسلام و به ویژه تشییع زنان از سهم بسزایى برخوردار بوده‏اند و عاشورا نیز برهه‏اى از همین تاریخ سراسر صبر و ایثار و مقاومت و خودآگاهى است.

 

زنان مسلمانان از بدو تولد اسلام به جهانیان نشان دادند که از آگاهى و شناخت و شعور برخوردارند و بر خلاف آنچه سردمداران دفاع حقوق زن مى‏پندارند، زن مسلمان نه عروسک حرمسرا و نه موجودى به دور از واقعیتها و مسایل اجتماعى و سیاسى و نظامى است و تاریخ عاشورا بیانگر این واقعیت است، چنانکه زمانى که افرادى چون عمر سعد در انتخاب صراط مستقیم راه را گم کردند و افرادى چون زهیر بن قین که در یارى امام دچار تردید شده بودند، زنانى چون دلهم ( همسر زهیر ) شوهرش را به یارى امامش دعوت کرد و او را از تنگناى امتحان سرفراز بیرون آورد. نیز زنانى چون ام وهب و بانوى غیریه قاسطیه که شجاعت در رکابشان مردانگى آموخت.

 

در حقیقت نقش زنان در حماسه عاشورا همچون خود عاشورا جاوید خواهد ماند و آنان براى همیشه تاریخ بر بار شیعه بهترین الگوى ایمان و ایثار و اخلاص و فداکارى خواهند بود.

 

پیرامون زنان در حادثه کربلا در دو محور سخن مى‏توان گفت: یکى آنکه آنان چند نفر و چه کسانى بودند،دیگر آنکه چه نقشى داشتند.زنانى که در کربلا حضور داشتند ، برخى از اولاد على(علیه السّلام) بودند ، و برخى جز آنان،چه از بنى هاشم یا دیگران. زینب، ام کلثوم، فاطمه، صفیه، رقیه و ام هانى، از اولاد(علیه السّلام)بودند، فاطمه و سکینه، دختران سید الشهدا(علیه السلام) بودند، رباب، عاتکه، مادر محسن بن حسن، دختر مسلم بن عقیل، فضه نوبیه، کنیز خاص امام حسین(علیه السّلام) و مادر وهب بن عبد الله نیز از زنان حاضر در کربلا بودند.

 

5 نفر زن که از خیام حسینى به طرف دشمن بیرون آمدند ، عبارت بودند از:کنیز مسلم بن عوسجه ، ام وهب زن عبد الله کلبى ، مادر عبد الله کلبى ، مادر عمر بن جناده ، زینب کبرى (علیه السّلام). زنى که در عاشورا شهید شد،مادر وهب بود ، بانوى نمیریه قاسطیه ، زن عبد الله بن عمیر کلبى که بر بالین شوهر آمد و از خدا آرزوى شهادت کرد و همانجا با عمود غلام شمر که بر سرش فرود آورد، کشته شد.

 

در عاشورا دو زن از فرط عصبیت و احساس ، به حمایت از امام برخاستند و جنگیدند: یکى مادر عبد الله بن عمر که پس از شهادت فرزند ، با عمود خیمه به طرف دشمن روى کرد و امام او را برگرداند. دیگرى مادر عمرو بن جناده که پس از شهادت پسرش، سر او را گرفت و مردى را به وسیله آن کشت، سپس شمشیرى گرفت و با رجزخوانى به میدان رفت، که امام حسین(علیه السّلام) او را به خیمه‏ها برگرداند.(2) دلهم ، دختر عمر(همسر زهیر بن قین) نیز در راه کربلا به اتفاق شوهرش به کاروان حسینى پیوست.

 

زهیر بیشتر تحت تأثیر سخنان همسرش حسینى شد و به امام پیوست. رباب، دختر امرء القیس کلبى ، همسر امام حسین(علیه السّلام) نیز در کربلا حضور داشت، مادر سکینه و عبد الله. زنى از قبیله بکر بن وائل نیز حضور داشت، که ابتدا با شوهرش در سپاه ابن سعد بود، ولى هنگام حمله سپاهیان کوفه به خیمه‏هاى اهل بیت، شمشیرى برداشت و رو به خیمه‏ها آمد و آل بکر بن وائل را به یارى طلبید.

زینب کبرى و ام کلثوم، دختران امیر المؤمنین(علیه السلام) ، همچنین فاطمه دختر امام حسین(علیه السلام) نیز جزو اسیران بودند و در کوفه و... سخنرانیهاى افشاگر انه داشتند. مجموعه این بانوان، همراه کودکان خردسال،کاروان اسراى اهل بیت را تشکیل مى‏دادند که پس از شهادت امام و حمله سپاه کوفه به خیمه‏ها ، ابتدا در صحرا متفرق شدند، سپس بصورت گروهى و اسیر به کوفه و از آنجا به شام فرستاده شدند.

 

زنان در عاشورا

نقش زنان در حادثه خونبار عاشورا از ابعاد گوناگونى برخوردار است که به بعضى از آنها اشاره مى‏شود:

 

1- مشارکت در جهاد

شرکت در جبهه پیکار و همدلى با نهضت مردانه امام حسین(علیه السّلام) و مشارکت در ابعاد مختلف آن، از جلوه‏هاى این حضور است. از همکارى طوعه در کوفه با نهضت مسلم و همراهى همسران برخى از شهداى کربلا گرفته تا اعتراض و انتقاد برخى همسران سپاه کوفه به جنایتهاى شوهرانشان مثل خولى نمونه‏هایى از این دست است.

 

2- آموزش صبر

روحیه مقاومت و تحمل زنان در مقابل شهادت مردان اسلام در کربلا از درسهاى نهضت عاشورا بود که اوج این صبورى در رفتار زینب کبرى(علیها السّلام) جلوه‏گر شد. آموزش صبر و مقاومت‏ حماسه عاشورا در زنان آگاه و مبارز متجلى شده و در طول جنگ تحمیلى زنان مبارز و فداکار انقلاب اسلامى ایران نشان دادند که آموزش صبر و مقاومت را از شیر زنان کربلا به خوبى آموخته‏اند.

 

3- پیام رسانى

افشاگرى جنایات یزیدیان چه در سفر اسارت و چه پس از بازگشت‏به مدینه ، به معناى پاسدارى از خون شهدا بود. افشاگرى بانوان به دو صورت ، خطبه و گفتگوهاى پراکنده صورت پذیرفت ، و اگر پیام رسانى زینب کبرى(علیها السّلام) و بقیه زنان نبود ، امروز حماسه عاشورا به این روشنى براى شیعه تجلى نمى‏کرد و چه بسا آن واقعه عظیم عقیم مى‏ماند.

 

4- روحیه بخشى

یکى از مسایل مهمى که در هر جنگى مورد توجه بوده است، روحیه جنگاوران است و زنان این مهم را بر عهده داشتند چه در جنگهاى صدر اسلام و چه در جنگهاى دیگر.

 

در کربلا نیز حضور تشویق‏آمیز زنان در جبهه به رزمندگان روحیه مى‏بخشید و همسران و مادران شهدا آنها راتشویق به یارى امام معصوم مى‏کردند، مانند ام وهب که خودش وارد میدان شد و با سر جگرگوشه‏اش یکى از یزیدیان را به هلاکت رساند و این روحیه بخشى بعد از چهارده قرن در هشت‏ سال مقاومت جنگ ایران علیه کفر باعث‏شد که زنان ایرانى درسى را که از زینب(علیها السّلام) و زنان عاشورا گرفته بودند، به نحو احسن باز پس دهند.

 

5- پرستارى

رسیدگى به بیماران و مداواى مجروحان از دیگر نقشهاى زنان در جبهه‏ها ، از جمله در حماسه عاشورا است.نقش پرستارى و مراقبت ‏حضرت زینب (علیها السّلام) از امام سجاد(علیه السّلام) یکى از این نمونه‏هاست.

 

6- مدیریت

بروز صحنه‏هاى دشوار و بحرانى، استعدادهاى افراد را شکوفا مى‏سازد. نقش حضرت زینب (علیها السّلام) در نهضت عاشورا و سرپرستى کاروان اسرا ، درس مدیریت در شرایط بحران را مى‏آموزد. وى مجموعه بازمانده را در راستاى اهداف نهضت، هدایت کرد و با هر اقدام، خنثى کننده نتایج عاشورا از سوى دشمن مقابله کرد و نقشه‏هاى آنان را خنثى ساخت.

 

7- حفظ ارزشها

درس دیگر زنان قهرمان در کربلا، حفظ ارزشهاى دینى و اعتراض به هتک حرمت‏خاندان نبوت و رعایت عفاف و حجاب در برابر چشمهاى آلوده بود. زنان اهل بیت، با آنکه اسیر بودند و لباسها و خیمه‏هایشان غارت شده بود و با وضع نامطلوب در معرض دید تماشاچیان بودند، اما اعتراض‏کنان، بر حفظ عفاف تاکید مى‏ورزیدند.

 

ام کلثوم در کوفه فریاد کشید که آیا شرم نمى‏کنید براى تماشاى اهل بیت پیامبر جمع شده‏اید؟ وقتى هم در کوفه در خانه‏اى بازداشت‏بودند، زینب اجازه نداد جز کنیزان وارد آن خانه شوند. در سخنرانى خود در کاخ یزید نیز به گرداندن، شهر به شهربانوان ،اعتراض کرد و فرمود: «آمن العدل یابن الطلقاء تخد یرک حرائرک و امائک و سوقک بنات رسول الله سبایا قد هتکت‏ ستورهن و ابدیت وجوههن یحدوبهن الاعداء من بلد الى بلد و یستشرفهن اهل المناهل و المکاتل و یتصفح وجوههن القریب و البعید و الغائب و الشهید؛ اى پسر آزاد شده، آیا در پشت پرده قرار دادن زنان و کنیزان خود و جلو انداختن دختران رسول خدا به صورت اسیر از عدل است. تو پرده آنان را دریدى، چهره‏هایشان را آشکار ساختى، از شهرى به شهرى مى‏رانى، رهگذران و بام‏نشینها به تماشایشان مى‏ایستند و آشنا و بیگانه و حاضر و غایب به سیماى آنان خیره مى‏شوند».

 

8- تغییر ماهیت اسارت

آنان اسارت را به آزادى تبدیل کردند و در قالب اسارت، به اسیران واقعى درس حریت و آزادگى دادند و مفهوم اسیر در اذهان را به گونه‏اى دیگر تغییر دادند.

 

9- عمق بخشیدن به بعد عاطفى و تراژدیک کربلا

گریه‏ها، شیونها، عزادارى بر شهدا و تحریک عواطف مردم به ماجراى کربلا عمق بخشید و بر احساسات تاثیر گذاشت و از این رهگذار ماندگارتر شد.

 

گفتاری در مدفن حضرت زینب(سلام الله علیها)

در ذیل مقاله دیگری از این ویژه‌نامه آمده است: در مورد مزار حضرت زینب(سلام الله علیها) میان مورخان اختلاف است. از سویی وجود دو مرکز مشهور در دمشق و قاهره و از سویی بیان برخی مورخان که مزار ایشان را در مدینه می دانند. نویسنده در این گفتار، ادلّة هر سه نظر را بیان کرده و نظر سوم را قوی‌تر می‌د‌اند.

 

مقدمه

حضرت زینب(سلام الله علیها) دختر امیر المؤمنین، علی ابن ابی طالب بن عبدالمطلب بن هاشم قریشی هاشمی حضرت زهرا(علیها السلام) در حیات رسول خدا( صلی الله علیه و آله) به دنیا آمد و الطاف آن حضرا را درک کرد.  براساس گفته ابن اثیر حضرت زینب(سلام الله علیها) آخرین فرزند حضرا زهرا(علیها السلام) بود. ایشان در رجب 61 یا 62 هجری، رحلت فرمود.

 

بیان سیّد محسن امین

سیّد محسن امین، صاحب کتاب اعیان الشیعه، ذیل نام حضرت زینب(سلام الله علیها) دربارة مکان قبر آن حضرت بحثی دارد. ایشان می نویسد: در قریه ای به نام راویه، حدود یک فرسخ از شهر دمشق، مقبره ای وجود دارد که به نام قبر الست معروف است. در روی این قبر صخره ای دیده می شود که بر آن نوشته شده است:« هذا قبر سیّدة زینب مکنّی به أمّ کلثوم.» تاریخی بر آن ذکر نشده است و خط نوشته شده به گونه ایست که دلالت بر قرن هشتم هجری دارد.

 

با وجود تفحّص و تتبّع چیز بیشتری نیافتیم که مورخین به آن اشاره کرده باشند؛ جز ابن جبیر در سفرنامه‌اش و یاقوت حموی در مجمعش و بن عساکر در کتاب تاریخ دمشق که قدمت این سخنان به قرن‌های اول هجری نمی رسد. بلکه سابقة آن به اوایل قرن هفتم دربارة دمشق برمی‌گردد. ابن جبیر در اوایل قرن هفتم سفر کرده و سفرنامه را نوشته و گفته است: از مشاهد اهل بیت - رضی الله عنهم- مشهد ام کلثوم ابنة علیّ بن ابی طالب -رضی الله عنهم- است. به او زینب صغری گفته می شود که کنیه اش امّ کلثوم است. مشهد او مورد احترام است و در فاصلة یک فرسخی دمشق، در سرزمینی به نام راویه، قرار دارد و بر آن قبر مسجد بزرگی بنا گردیده است. خارج خانه‌ها وقفهایی متعلق به اوست. مردم این منطقه آن را قبر الست امّ کلثوم می‌شناسند. ما نزد آن قبر رفتیم و تبرک جستیم.

 

یاقوت(م626) در معجم البلدان می نویسد:«راویه بلفظ راویه الماء قریه من غوطه دمشق بها قبر امّ‌کلثوم.» ابن عساکر- که در اوایل قرن پنجم می زیسته- آنجا که دربارة مساجد دمشق می‌نویسد، آورده است: مسجد راویه مسجدی بر قبر امّ کلثوم است و البتّه این امّ کلثوم دختر رسول خدا(صلی الله علیه و آله) –که همسر عثمان بود- نیست. ام، کلثوم دخت پیامبر(صلی الله علیه و آله) در زمان حیات رسول خدا(صلی الله علیه و آله) رحلت کرد و در مدینه مدفون شد. نیز این امّ کلثوم، امّ کلثوم دختر علی(علیه السلام)و فاطمه(علیها السلام) که به ازدواج عمربن خطّاب در آمد نیز نیست؛ زیرا او وپسرش زیدبن عمر در مدینه در یک روز از دنیا رفتند. این قبر متعلق به بانویی از اهل بیت است که به این نام نامیده شده است و نسب او حفظ نشده است.

 

متذکّر می‌شویم که این قبر به «قبر امّ کلثوم» در میان مردم معروف است بدون این‌که نامی از زینب باشد. یاقوت و ابن‌عساکر نام پدر این خانم را ذکر نکرده اند و اشاره‌ای به نام زینب هم ندارند و فقط گفته‌اند امّ کلثوم. از گفته ایشان حاصل نمی‌شود که او دختر علی بن ابی طالب(علیه السلام) باشد.

 

سیّد محسن امین درباره مکان قبر آن حضرت می نویسد: واجب است که قبر ایشان در مدینة منوّره باشد. ثابت نشده است که آن حضرت پس از بازگشت به مدینه ـ از سفر کربلا و کوفه و شام- از مدینه خارج شده باشد. ابومخنف صحابی امام حسین و امام حسن و امیرالمؤمنین(علیهم السلام) پس از گزارش واقعه کربلا و سفر کاروان اسرا به کوفه و شام، ذیل عنوان إلی المدینه می‌نویسد:« فخرج بهم و کان و کان یسایرهم باللّیل أمامه حیث لایفوقون طرفه، فاذا نزلوا تنحّی عنهم و تفّرق هو و اصحابه حولهم لهم، و ینزل منهم بجیث اذا أراد انسان منهم وضوءا أوقضاء حاجه لم یحتشم. فلم یزل ینازلهم فی الطریق هکذا، ویسألهم عن حوایجهم، و یلطفهم حتّی دخلوا المدینه.»

 

بیان برخی کتب تاریخی

در کتاب‌های معتبر تاریخی، گزارشی دربارة اینکه حضرت زینب(سلام الله علیها) پس از بازگشت به مدینه، از آنجا خارج شده باشد، نیست. در برخی از کتب، مانند رسالة «نزهه أهل الحرمین» دربارة آن حضرت آمده است: از جمله قبور اولاد معصومین، قبر زینب کبری دختر امیرالمؤمنین(علیه السلام) است که کنیة ایشان امّ کلثوم استو قبرشان نزدیک قبر شوهرش عبدالله ابن جعفر طیّار بیرون شهر دمشق شا م می باشد. آن حضرت با همسرش، عبدالله ابن جعفر، در دوران عبدالملک بن مروان در سال مجاعه، به شام رفت تا عبدالله به املاک و مزارعش بیرون شام سرکشی کند تا مجاعه پایان یابد.زینب آنجا از دنیا رفت و در جایی از آن سرزمین مدفون گردید.

 

نقد و بررسی

 این کلام درست نیست و به چند دلیل مردود است:

 1) هیچ یک از مورّخان زینب کبری را امّ کلثوم ننامیده اند. آن حضرت را زینب کبری نامیده اند؛ در کنار ذکر نام امّ کلثوم کبری که هر دو فرزند امیرالمؤمنین(علیه السلام) و حضرت زهرا(علیها السلام) بودند.

 

 2) اینکه گفته شده در دمشق نزدیک قبر همسرش عبدالله بن جعفر مدفون است، سخن درستی نیست؛ زیرا مورّخان و شرح حال نویسان، محل قبر عبدالله را مدینة منوّره گفته اند. چنان چه یعقوبی می‌نویسد: عبدالله بن جعفر بن ابی طالب حدود سن نود سالگی، در سال 80، در مدینه از دنیا رفت. عبدالله هنگام خروج امام حسین(علیه السلام) از مدینة رسول خدا(صلی الله علیه و آله) در مدینه بود و زمان ورود کاروان حضرت سجّاد واهل بیت(علیهم السلام) نیز در مدینه بود.

 

 3) اینکه گفته شده حضرت زینب(سلام الله علیها) با همسرش عبدالله بن جعفر در سال مجاعه(قحطی) به شام رفت، با وجود بررسی فراوان، در کلام هیچ یک از مورّخین دیده نشده است و این گفته حدسی است که از توهّم بودن قبر حضرت زینب(سلام الله علیها) در شام در ذهنی متبادر شده است. گویندة این مطلب شنیده که قبری به نام زینب در شام است و گمان کرده که متعلّق به حضرت زینب(سلام الله علیها) است؛ در حالی که این زینب دیگری است و مردم گمان کرده اند که چون مورد توجّه است، قبر فردی باکمالات است.

 

 سیّد محسن امین می نویسد: در کتابی چاپ شده در مصر، خواندم که قبر حضرت زینب(سلام الله علیها) به صورت مخفی از شام به مصر منتقل شده است؛ در حالی که زینبی که در مصر مدفون است زینب دختر یحیی حسنیه یا حسینیه است.

 

4) مورّخان دربارة زمینها و مزارع متعلّق به عبدالله بن جعفر مطلبی نیاورده اند .ضمن اینکه عبدالله در حبشه، از مادرش اسماء بنت عمیس به دنیا آند. و در مدینه زیست و در مدینه از دنیا رفت؛ در حالی که معاویه و پسرش یزید سالها بر شام حکومت کردند و دشمن خاندان پیامبر(صلی الله علیه و آله) و امیر المؤمنین(علیه السلام) بودند؛ ازاین رو، هیچ گونه توجیهی برای اینکه او در شام زمین و مزرعه خریده باشد، نیست. پدرش جعفر طیار هم اهل مکه بود و چند سال در حبشه زندگی کرد.

 

سپس به مدینه رفت و در آنجا شهید شد و در شام زمین و مزرعه نداشت؛ تابر اساس گفته برخی، به سبب جود و سخاوت فراوان، آنها را ببخشد.

 

5) حضرت زینب(سلام الله علیها) که در راه کربلا و کوفه و شام وبه سبب حکومت یزید، آن همه مصیبت دید و عزیزترین عزیزانش شهید شدند و در شام تحقیر شد، آیا علاقه ای به دیدن دوبارة سام داشت؟ با آن همه مشکلات و غمها چگونه می توانست در سرزمین معویه و یزید زندگی کند؟!

 

6) چنانچه برخی نویسندگان اصرار دارند که این قبر متعلّق به دختر امیرالمؤمنین(علیه السلام) است –چنان چه مشهور است که به نام امّ کلثموم است- ممکن است متعلّق به امّ کلثوم صغری دختر دیگر امیرالمؤمنین(علیه السلام) باشد که آن هم با بیان آغازین سیّد محسن امین که خط مکتوب بر آن به قرن ششم هفتم هجری می رسد، بعید است که متعلّق به دختران امیرالمؤونین(علیع السلام) باشد. والله اعلم.

 

صاحب کتاب ریاحین الشریعه نیز دربارة مدفن آن حضرت معتقد است که در مدینه است؛ اگرچه علامت قبری ندارد. ایشان گزارش‌های مربوط به اینکه مدفن آن حضرت در مصر یا شام باشد را در می‌کند؛ چنان که از کتاب «اخبار زینبیّات» نقل می‌کند که پس از ورود حضرت زینب(سلام الله علیها) به مدینه، میان آن حضرت و عمر بن سعید اشدق امموی، والی مدینه -که از طرف یزید بود- کدورتی حاصل شد. یزید امر کرد حضرت زینب(سلام الله علیها) را از مدینه به مصر منتقل کنند. او هم در اوّل شعبان سال 61 هجری به مصر رفت و تا رجب سال 62 در مصر اقامت داشت تا در روز یکشنبه چهاردهم رجب، وفات یافت و در محلی که فعلاً الحمراء القصوی معروف است، مدفون گردید.

 

محلّاتی پاسخ می دهد که این قول مخالف قولی است که مدفن آن حضرت را در شام می داند و با قول کسانی که در مدینه می دانند.

 

نکتة مهم

در پایان تذکر این نکته مناسب است که با وجود اختلافات یاد شده واعیّت مشهود این است که هر مکان منسوب به معصومین (علیهم السلام) و فرزندان بزرگوارشان خود عملاً به مرکزی برای نشر حقایق دینی و تزکیة مردم تبدیل می شود.

 

لذا با توجه به این مطلب نباید این دقّت تاریخی را وسیله ای برای تضعیف شور و ایمان مردو و محبّت فوق العادة فطری به اهل بیت(علیهم السلام) قرار داد. علاوه بر اینکه نفس زیارت حضرت زینب(سلام الله علیها) امری مستحب است و اینگونه امور مستحب عموماً به نیت رجاء انجام می شود نه به نیت ورود. و نتیجة آن استحکام پیوند قلبی مردم با اهل بیت(علیهم السلام) که همگان شاهد آن هستیم.

 

نتیجه:

بنابراین، حضرت زینب(سلام الله علیها) دختر امیرالمؤمنین(علیه السلام) و حضرت زهرا(علیها السلام) پس از آن همه مصیبت و فشارهای وارده و پس از بازگشت از کربلا به مدینه، تا 15 رجب سال 61 یا 62 در مدینه در کنار همسر خود عبدالله بن جعفر و حضرت سجّاد (علیه السلام) زندگی کرد و در همانجا رحلت فرمود و مدفون گردید؛ لکن همچنان که محلّ دفن مادر گرامی آن حضرت مخفی است، قبر وی نیز آشکار نیست و این مطلب یکی دیگر از اسرار این خاندان است. به امید روز ظهور حضرا صاحب الامر و الزمان(عج) و آشکار شدن این اسرار به دست ایشان.

 

ویژه نامه اینترنتی «زنان در عاشورا» ویژه دهه اول محرم‌الحرام در پایگاه اطلاع‌رسانی راسخون منتشر شده است و علاقه‌مندان به مشاهده و استفاده از این ویژه‌نامه می‌توانند به نشانی اینترنتی www.rasekhoon.net مراجعه کنند./907/پ202/ی

ارسال نظرات