داعش و پیچیدگی رقابت قدرتهای منطقهای
به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا، پدیده داعش که در ماههای گذشته به محور مسائل امنیتی در مناطق متلاطم سوریه و عراق بدل گشته، قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای را به شیوههای مختلف دل مشغول خود ساخته است. رقابت و اصطکاک منافع جدی رقبای منطقهای، در ظهور، رشد و مقابله با داعش نمود داشته و امروز نیز مقابله با داعش تحت تأثیر تقابل منافع کشورهای مختلف قرار گرفته است.
نگاهی به روند ظهور داعش
مسیر پر تلاطم دولت اسلامی عراق و شام (و پس از آن خلافت اسلامی) تجلی شکافی راهبردی، فرهنگی و شخصی درون اجتماع سلفی- جهادی است. آنچه امروز به عنوان خلافت اسلامی شناخته میشود، در سال 2003 و تحت رهبری ابومصعب الزرقاوی پدیدار شد. این گروه در 2004 رسماً به القاعده پیوست و نام دولت اسلامی عراق را در پی مرگ زرقاوی در 2006 برگزید. این گروه در زمان زرقاوی خود را از دیگر وابستگان القاعده به واسطه جنگ به اصطلاح فرقه ای با جامعه شیعیان عراق و بهره گیری از روشهای بیرحمانه در مقابله با مخالفان خود در مناطق تحت تصرف، از جمله حملات انتحاری و کشتار از طریق سر بریدن، متمایز ساختگروه یاد شده در زمان جانشینان زرقاوی در پی تحمیل اقتدار خود بر نواحی سنی و عقب راندن رقبای شورشی و قبیله ای بدون در جریان گذاشتن اسامه بن لادن رهبر آن زمان القاعده برآمد.
از آن زمان به این گروه از طرف حامیان و اعضایش، دولت یا خلافت اطلاق میشود که البته از طرف رقبای آنها به استهزا گرفته میشود. «دولت اسلامی» در تشکیل جبهه النصره که یک گروه نزدیک به القاعده بود در اواخر 2011 مؤثر افتاد. ولی پیوندهای بین جبهه النصره و «دولت اسلامی» در اثر کشمکش در سطح رهبری که نیروهای آنها را ناگزیر به انتخاب یکی از آنها نمود گسسته شد.
رهبر دولت اسلامی ابوبکر البغدادی در آوریل 2013 اعلام کرد که جبهه النصره را تحت سیطره خواهد گرفت و از این پس جناحهای سوری و عراقی دولت اسلامی به عنوان دولت اسلامی عراق و شام شناخته خواهند شد. سرکرده جبهه النصره ابومحمد الجولانی با تغییر نام مخالفت و استقلال جبهه را از دولت اسلامی اعلام کرد. وی بیان کرد که اولویت باید کارکرد داشتن به مثابه یک دولت و نه اعلام یکجانبه دولت باشد و تأسیس نهائی دولت اسلامی در سوریه تنها باید از طریق همکاری با دیگر گروههای معارض و شخصیتهای مخالف اسد باشد.
جولانی در تقابل گسترده سلفی- تکفیری با دولت اسلامی در واقع راهبرد رهبر القاعده ایمن الظواهری را پذیرفت که با راهبرد دولت اسلامی تقابل تباین حاد دارد. با تعهدی که جولانی برای وفاداری به الظواهری داد، رهبر القاعده جبهه النصره را به عنوان یکی از شاخههای القاعده تائید کرد. در هفتههای بعد تلاشهای الظواهری برای میانجیگری بین البغدادی و الجولانی شکست خورد. جدائی این دو گروه رسمیت یافت و القاعده دولت اسلامی را از خود طرد کرد.
دولت اسلامی تا پایان سال 2013، یکی از قدرتمندترین گروهها در مناطق تحت تسلط شورشیان شده بود و احترام، ترس یا خصومت دیگر گروههای ضد حکومت سوریه را برانگیخته بود. توان رزمی، طرح ریزی، سازماندهی و تأمین مالی دولت اسلامی اجازه رشد نفوذ این گروه را میداد و به ویژه جنگجویان کارکشته غیر سوری و پایگاههای این گروه در عراق به پیشروی آن در سوریه کمک میکردند. رفتارهائی که در عراق در سالهای قبل نمود داشت مانند اعدام مخالفان و رقبا و سرکوب سنگین مخالفین به قصد تحمیل اقتدار سیاسی و اجرای تفسیر خشن از شریعت در مناطقی از سوریه که نیروهای دولتی به عقب رانده شده بودند، به نمایش درآمد.
در شهرهای عمده حلب بحث بر سر ظهور داعش در میان شبه نظامیان شوروشی و فعالین سیاسی بالا گرفت. مساله این بود که چگونه میتوان از مزایای کوتاه مدت و تاکتیکی همکاری با داعش بهره مند شد، در حالیکه این گروه در پی توسعه نفوذ خود به زیان دیگر گروههاست و به نحوی عمل میکند که ادعای دولت دمشق در مورد بیرحم و افراطی بودن معاندان و برخورداری آنها از حمایت خارجی را در عمل تائید میکند؟ گرایشهای خودکامانه و ایدئولوژی افراطی داعش مایه نگرانی بود، ولی داعش در غیاب نیروئی که بتواند با نفوذ آن مقابله کند، به نیروی نظامی مسلط در مناطق تحت سیطره شورشیان مانند حلب و دیگر شهرهائی که از کنترل دمشق خارج شد، تبدیل گردید.
نگاه بازیگران ذی نفع به داعش
به موازات رشد نفوذ و بازیگری داعش، درک مسیر تحولات در عراق و سوریه و سرنوشت آتی داعش، مستلزم توجه به جایگاه، مواضع و کنشهای بازیگران بیرونی میشود. از این منظر، ظهور داعش و خطر عامی که برای منطقه ایجاد میکند، میتواند فرصت هائی را برای ایران از حیث مقابله با ائتلافهای منطقه ای علیه تهران به وجود آورد. در ماههای گذشته حمایت دستگاههای اطلاعاتی ترکیه و عربستان سعودی از گروه داعش در کنار پشتیبانی مالی و نظامی از این گروه، در گسترش دامنه فعالیت داعش در عراق و سوریه مؤثر بوده است.
گفته میشود که حتی اشغال کنسولگری ترکیه در موصل توسط داعش، اقدامی فریب آمیز بود که به قصد سر پوش نهادن بر پشتیبانی آنکارا از داعش صورت گرفت. کنسولگری ترکیه اتاق فرماندهی مرکزی داعش در موصل بود و در واقع داعش از کارکنان این کسنولگری محافظت نمود. این افراد بودند که برای داعش موشک و سلاحهای سنگین ارسال میکردند. گزارشهای مربوط به ارسال سلاحهای شیمیائی به جبهه النصره در سوریه از طرف ترکیه و به واسطه بازار سیاه بلغارستان را نیز باید به موارد فوق افزود.
عربستان سعودی نیز که از تمامی امکانات مالی، نظامی و تبلیغتی علیه دولت عراق بهره میگیرد در تقویت داعش نقش داشته است. رسانههای مورد حمایت عربستان و نیز برخی رسانههای ترکیه در گسترش جنگ روانی و القای پیشروی داعش به منزله انقلابی عمومی و مورد حمایت قبائل عرب فعال بودهاند. برای مثال در تابستان گذشته تبلیغ میکردند که تل عفر که شهری استراتژیک با جمعیت 200 هزار نفر بین موصل و سوریه است و 45 درصد از جمعیت آن را شیعیان تشکیل میدهند، به دست داعش افتاده است و در این مسیر، حمایت مردمی سبب تسهیل فعالیت گروه داعش شده است.
محور این تبلیغات مرتبط کردن فعالیت داعش با رقابتهای شیعه و سنی در عراق و بدین ترتیب زمینه سازی برای استمرار بخشیدن به کمکهای غیر رسمی به این گروه به منظور پیروزی در جنگهای فرقه ای است.
تحولات پیچیده سوریه نیز بازیگری قدرتهای مختلف را تحت تأثیر قرار میدهد و با توجه به جولان داعش و برخورد قدرتها با این گروه، فعالیت سایر گروههای تروریستی تحت تأثیر قرار میگیرد. شاید غرب که از احتمال عملکرد روسیه و ایران در تقویت حکومت دمشق در پرتو تضعیف داعش نگران است، بیش از گذشته به حمایت مادی و معنوی از شورشیان غیر سلفی و غیر جهادی مخالف حکومت بشار اسد روی آورد. از دید مخالفان حکومتهای مرکزی در سوریه و عراق، بازیگرانی چون قطر، عربستان، ترکیه و آمریکا باید در حمایت از مخالفان غیر سلفی بشار اسد، و به منظور تضعیف داعش کمکهای نظامی و مالی خود را افزایش دهند و در عین حال به نگاه روسیه و ایران به پیامدهای تضعیف داعش حساس باشند.
با این حال حامیان خارجی مخالفان اسد باید از روسیه و ایران بخواهند که اگر در مقابله با جریانات سلفی ثابت قدماند، امکانات همکاری با جریان اصلی مخالف اسد را به منظور پس زدن خطر مشترک و اضطراری سلفیان داعش را در نظر بگیرند و از تقویت جریان اصلی مخالفان حکومت دمشق علیه دولت اسلامی، ابراز نارضایتی نکنند. در صورت موافقت حکومت سوریه و حامیان خارجی آن از چنین طرحی، مخالفان باید تضمین کنند که حتی با گروهی چون جبهه النصره علیه دولت اسلامی (داعش) همکاری کنند. غرب و حامیان منطقه ای نیروهای مخالف میتوانند برای این هدف اعمال فشار کنند.
عبارات اخیر نشان میدهد که حداقل در سطح رسمی، امکان مشروعی برای غرب در حمایت از داعش حتی به صورت تاکتیکی وجود ندارد و به رغم انگیزههای اولیه مجال دهی به جولان این گروه، غرب از جمله ایالات متحده نمیتواند فعالیت تروریستهای داعشی را با هدف تضعیف ایران، روسیه و اسد مورد حمایت رسمی قرار دهد. نامشروع شدن پشتیبانی از داعش، حامیان منطقه ای تکفیریهای داعش از قبیل ترکیه، عربستان سعودی و امارات متحده عربی را نیز در موضعی دشوار قرار داده است. به مانند وضعیتی که در سال 2001 و در جریان جنگ با طالبان برای حامی مهم منطقه ای طالبان یعنی پاکستان پیش آمد، امکان دارد تأمین کنندگان مادی و معنوی داعش در منطقه ناگزیر از همراهی اسمی در مبارزه با این گروه شوند.
در این صورت بهره گیری تاکتیکی از تروریستهای داعش به منظور تضعیف ایران برای ریاض و آنکارا دشوارتر میگردد. روسیه نیز که از یک سو با افراط گرائی در قفقاز شمالی مواجه است و از دیگر سو بر سر اوکراین با غرب گرفتار تنش شده است، میتواند در مبارزه با داعش، منافع ملموسی داشته باشد. مسکو که از عملکرد غرب در مجاورت خود ناراضی است و از تحریمهای اروپا و آمریکا صدمه دیده است، در پی کشاندن منازعه به مناطقی دورتر از مرزهای خود مانند خاورمیانه است و در این منطقه حفظ نفوذ خود را از رهگذر ایجاد ثبات و بقای حکومت بشار اسد میبیند.
بنابراین برای مقابله با داعش که بسیاری از آدمکشان آن از قفقاز شمالی گسیل شدهاند، دلائل و انگیزه هائی ملموس دارد. در پایان یادآور میشود که برخی مناطق همواره مستعد نزاع و جنگاند و برخی از مناطق دیگر صلح را میپرورانند. خاورمیانه از مناطق دسته اول است و تضاد ایدئولوژی حکومتهای منطقه، در گذار بودن بسیاری از رژیمهای استبدادی و پاتریمونیال آن، منابع انرژی و منافع قدرتهای فرامنطقه ای، جملگی موجد دورههای متناوب جنگ و نزاعاند.
در دوره کنونی نیز این عوامل نقش آفرینی پر رنگ دارند و تا زمانی که گذار دولتهای منطقه به فرجام نرسد و مادامی که کشاکش قدرتهای فرامنطقه ای تداوم داشته باشد، بروز و ظهور گروههای غیر دولتی دارای حمایتهای غیر رسمی حکومتی از قبیل داعش نیز تداوم مییابد./ 998/د101/ب6
منبع: مرکز اسناد انقلاب اسلامی