استاد دانشگاه:
فطرت انسان قادر به درک حسن و قبح است
خبرگزاری رسا ـ اسماعیلی گفت: خداوند فطرت انسان را طوری آفریده که قادر به درک حسن و قبح اعمال است، یک وقت هست که قبح عقلی یا عرفی و یا شرعی کار برای ما معلوم است و جای تردید نیست اما خیلی وقت ها قبح عمل برای ما معلوم نیست و مردد هستیم.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، محسن اسماعیلی، عضو هیأت علمی دانشگاه امام صادق(ع) شامگاه چهارشنبه 26 فروردین ماه در ادامه سلسله جلسات تفسیر نهج البلاغه که در مجموعه شهدای انقلاب برگزار شد، با اشاره به نامه 69 نهج البلاغه گفت: خداوند فطرت انسان را طوری آفریده که قادر به درک حسن و قبح اعمال است، خیلی اوقات ما در طول شبانه روز با کارهایی مواجه می شویم و مردد هستیم که آیا می توانیم آنها را انجام دهیم یا خیر، یک وقت هست که قبح عقلی یا عرفی و یا شرعی کار برای ما معلوم است و جای تردید نیست، اما خیلی وقت ها قبح عمل برای ما معلوم نیست و مردد هستیم.
وی در ادامه افزود: اهل دل و اهل ذکر و اهل تدبیر و نصیحتی هم در دسترس نیست تا مشورت کنیم. انسان می تواند از آن قاضی صادق درونی خودش سوال کند. حضرت فرمود اول از خودت سوال کن آیا اگر همین عمل را دیگران انجام دهند، می پسندی؟ اگر نه؛ از آن برحذر باش، ملاک دوم اینکه از خودت سوال کن آیا این کار را حاضری علنی و در مقابل چشم دیگران انجام دهی یا فقط در خفا آن را انجام می دهی؟ اگر علنی آن را انجام نمی دهی، مخفیانه هم آن را انجام نده. این دو بخش را قبلا خوانده بودیم.
اسماعیلی تصریح کرد: نوع سوم از کارهایی که باید از آنها بر حذر باشیم این است: فرض کنید دیگران از آن کار مطلع شدند و از شما پرسیدند که چه کسی آن کار را انجام داده؟ شما؟ اگر مسؤولیت انجام آن را می پذیری و به آن افتخار می کنی، برو انجام بده. اما اگر وقتی سوال کنند، به دست و پا می افتی و آن را انکار می کنی، و یا عذرخواهی می کنی؛ در این صورت آن را انجام نده و اجتناب کن و بر حذر باش.
عضو هیأت علمی دانشگاه امام صادق(ع) افزود: اصل ریشه انکار به معنای عدم معرفت است؛ ولی استعمالش غالبا برای جایی است که می شناسد و خود را به نشناختن می زند. نمی خواهد زیر بار شناخت و یقین خودش برود.
وی در ادامه افزود: واژه «کفر» هم به همین معنی است. «کفر» به معنی پوشاندن است. در عربی به «لیل» یا شب، «کافر» می گویند؛ چون شب با تاریکی خودش همه چیز را می پوشاند. در عربی به «زارع» یا کشاورز، «کافر» هم می گویند؛ چون بذر را زیر خاک می پوشاند. می داند که بذر زیر خاک است؛ ولی می پوشاند. «کفر» به معنای پوشاندن با علم است. با اینکه نفس و جانشان یقین دارد ولی انکار می کنند: «وَ جَحَدُوا بِها وَ اسْتَیْقَنَتْها أَنْفُسُهُمْ ظُلْماً وَ عُلُوًّا».
اسماعیلی با بیان اینکه ریشه اصلی کفر در انکار گناه است افزود: انکار، نشناختن است؛ گرچه غالبا برای جایی به کار می رود که فرد می شناسد و خود را به نشناختن می زند. من فکر می کنم این نوع استفاده، مجاز در استعمال نیست.
عضو هیأت علمی دانشگاه امام صادق(ع) افزود: اعتذار یعنی عذرخواهی، مانند انکار است. «عُذر» یعنی حجت و دلیلی که شخصِ فاعل برای کارش می آورد تا بگوید بد کردم؛ بگوید چاره ای نداشتم تا تبرئه شود.
وی در ادامه با اشاره به قدر مشترک واِژه انکار و اعتذار افزود: قدر مشترک این دو واژه، بد بودن کار است. آدم عاقل که از کار خوب عذرخواهی نمی کند. انکار و اعتذار مربوط به قبیح و زشت عقلی یا شرعی و یا عرفی است. حضرت می فرمایند کاری که تو را مجبور به انکار و اعتذار می کتد، انجام نده. چرا؟ چون همین انکار و اعتذار دلیلی برای بد بودن آن کار است. اشاره به احکام عقلی است، تعبد نیست، این ملاکی که حضرت می فرمایند برای تشخیص بد بودن یک کار است.
اسماعیلی در پایان افزود: بی نیاز بودن از عذرخواهی عزت بخش تر از آن است که انسان صادقانه از کسی عذرخواهی کند. بعضی از عذرخواهی ها صادقانه نیست، حقه بازی است تا کلاه دیگری بگذارد. حضرت می فرمایند حتی اگر عذر موجه داشته باشی، گرچه عزت آور است، ولی این کجا و عزت ناشی از کار بد نکردن کجا./817/پ203/ب4
ارسال نظرات