مطرح کنندگان شورای رهبری مروجان فرهنگ اموی/ مشکل اصلی دشمن با ولایت و رهبری جامعه اسلامی است
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، تاریخ همواره بهترین درسها و پندها را برای بشریت به همراه داشته است، مطالعه متون تاریخی و به ویژه مطالعه و بررسی وقایع و اتفاقات خاص و پیچیدهای که در طول تاریخ رخ داده است میتواند همواره راهگشا و چراغ راهی باشد برای بشر امروزی که در عصر ارتباطات با هجمه عظیمی از دروغها و شانتاژها روبرو است و انتخاب مسیر درست برایش سخت و دشوار شده است.
جهان اسلام و جوامع اسلامی و انسان مسلمان و به ویژه تشیع یکی از سوژهها و اهداف دستگاه تبلیغاتی و رسانهای غرب برای ایجاد سردرگمی و تشویش فکری است، از این رو لازم است تا هر مسلمانی به ویژه مسلمان شیعه در تاریخ صدر اسلام مطالعات دقیقی داشته باشد تا بتواند خود را از درون امواج عظیم تهاجم فکری دشمن مصون بدارد.
از مهمترین وقایع صدر اسلام میتوان به ماجرای شورای سقیفه و بی اعتنایی عدهای به ظاهر دلسوز اسلام به وصیت پیامبر اکرم (ص) در تعیین جانشین اشاره کرد، شورایی که با کنار گذاشتن علی(ع) از جانشینی پیامبر اسلام(ص) مسیر تاریخ را تغییر داد و حاصل این شورا چیزی نشد جز قدرت گرفتن شخصی نظیر معاویه و پس از وی روی کار آمدن فرزند فاسق او یزید که به قدرت رسیدن یزید یکی از عظیمترین وقایع بشریت یعنی حادثه روز عاشورا در کربلا را رقم زد.
عاشورا نیز یکی از مهمترین و عظیمترین مسائلی است که در صدر اسلام رخ داده است و بررسی ابعاد مختلف آن میتواند هر انسانی را در شناسایی و تعیین ملاکها برای انتخاب حق و باطل یاری کند، حادثه روز عاشورا در کربلا یکی از عجیبترین و پیچیدهترین مسائلی است که طی آن اشخاص در شناسایی حق و باطل به شدت دچار مشکل شدند، برخی نیز حق را شناخته اما طعم شیرین دنیا نتوانست آنها را در مسیر حق قرار دهد و در برابر حق ایستادند، از طرفی عدهای هم ابتدا رودر روی حق ایستادند اما در نهایت راه حق و حقیقت و مبارزه با باطل را در پیش گرفتند و در این راه شهید شدند، اما در این میان کسانی که از قافله حق طلبی و آزادی و آزادگی عقب ماندند و کسانی که به نام دین خدا علیه دین خدا جنگیدند هم عبرتهای بسیاری برای ما در پی دارند.
تاریخ همواره در حال تکرار است، شاید بررسی برخی اتفاقات و شرایط درون کشور گواه خوب باشد برای تکرار تاریخ، از این رو برای تطبیق برخی اتفاقات در دوران ظهور امویان به عنوان خلفای اسلامی و حکومت معاویه و پسرش یزید به نام اسلام علیه اسلام، به سراغ حجت الاسلام والمسلمین سید محمد صادق ابطحی رفتیم.
حجت الاسلام والمسلمین ابطحی از جانبازان هشت سال دفاع مقدس و از اساتید حوزه علمیه اصفهان است، وی همچنین یکی از خطبا و وعاظ مطرح اصفهان است که در گذشته نیز در تهران و اصفهان سمت نمایندگی ولی فقیه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را هم بر عهده داشته است.
در ادامه میتوانید گفتوگوی حجت الاسلام والمسلمین سید محمد صادق ابطحی با خبرنگار خبرگزاری رسا را مطالعه کنید:
رسا: به نظر شما وقایع فرهنگی و ایدئولوژیک صدر اسلام چه شباهتی به شرایط کنونی جهان اسلام و تقابل آن با غرب دارد؟
واقعه عاشورا و مکتب امام حسین (ع) با شرایط کنونی جهان معاصر و کشورهای اسلامی شباهتهای زیادی دارد، واقعه عاشورا تقابل اسلام ناب با اسلام اموی است، در واقعه کربلا و روز عاشورا تمامیت اسلام در مقابل فرهنگ منحرف اموی ایستاده است و در شرایطی که از اسلام دیگر نامی باقی نمانده بود امام حسین (ع) با همه وجود به میدان آمدند برای اینکه دین خدا را احیا بکنند.
از ابتدا شاهد دشمنی عمیق و سرسختانه بنی امیه با بنی هاشم در دوران پیش از اسلام هستیم و با ظهور اسلام مبارزات بنی امیه با بنی هاشم رنگی دیگر گرفت و جنگهای متعددی را به پیامبر گرامی اسلام (ص) تحمیل کردند، زمانی که پیامبر(ص) در مکه بودند فشارهای زیادی بر ایشان وارد کردند و پس از هجرت ایشان به مدینه جنگهای بسیاری به فرماندهی ابوسفیان سر سلسله بنی امیه به اسلام و مسلمین تحمیل شد، بنی امیه در زمان فتح مکه به ظاهر و از روی ناچاری اسلام آوردند درحالی که در باطن هرگز اسلام نیاورده بودند، پس از آن مبارزات خود را رنگ دیگری دادند، آنها نتوانستند با حربه شمشیر اسلام را از پا دربیاورند پس با حربه تحریف به جان اسلام افتادند و تلاش کردند اسلام را از درون خالی کنند، به ویژه زمانی که معاویه بر شام حاکمیت پیدا کرد، طی چهل سال فرهنگ منحط اموی با فرهنگ رومی در هم تنید شده بود و جنگ آنها با اسلام رنگ و بوی دیگری گرفته بود.
فرهنگ رومی در حقیقت همین فرهنگ غربی است که امروزه ما با آن مواجه هستیم، فرهنگ رومی اسلام را با رنگ دیگری غیر از آنچه که آنها در راستای منافع خود میخواهند نپذیرفت، متولیان این فرهنگ تلاش کردند تا تأثیرگذار بر فرهنگ اسلامی باشند کما اینکه با مسیحیت هم به این صورت بودند، زمانی که مسیحیت را پذیرفتند آن را رنگ خود دادند و با جریان رنسانس اصلا مسیحیت را بیرون انداختند، اسلام را هم با حاکمیت شخصی مانند معاویه اصلا نتوانستند بپذیرند و تلاش کردند تا آن را دچار دگرگونی و تغییر کنند.
معاویه که اعتقادی به اسلام نداشت و جزء دشمنان اسلام بود همواره در تلاش بود تا با استفاده از فرهنگ اموی رومی به اسلام ضربه بزند و فرهنگ اصیل اسلامی را دستخوش تغییر و تحریف کند، وجود مقدس امیرالمؤمنین (ع) این وضعیت را میبینند از این رو هرچند هم که آن را برای مردم بیان میکنند بازهم آنها گمان میکنند که مبارزه ایشان با معاویه و جریان اموی به علت مسائل شخصی یا دعوایی بر سر خلافت است، مردم نمیتوانستند واقعیت مسأله را درک کنند و علت اصلی دغدغه و نگرانی امام علی(ع) را بفهمند.
در زمان امام حسن مجتبی (ع) هم مسأله به همین وضعیت بود و مردم ایشان را تنها گذاشتند، مردم امام حسن(ع) رایاری که نکردند بلکه جبهه مقابل امام یعنی جبهه معاویه با عدم یاری و یا حمایت آنها قوت و قدرت گرفت و با وضع دیگری به جنگ با اسلام آمد، دستگاه معاویه تلاش کردند اسلام را از محتوا خالی کنند و استحاله فرهنگی در جامعه اسلامی به وجود بیاورند، همین تعبیری که اخیرا رهبر معظم انقلاب در دیدار با مسؤولان صدا و سیما به کار بردند و فرمودند: دشمنان دنبال استحاله فرهنگی در کشور ما هستند.
مشکل اصلی دشمن با ولایت و رهبری جامعه است
بنی امیه با نام اسلام مشکل نداشتند کما اینکه امروزه هم دشمنان با جمهوری اسلامی مشکلی ندارد، حتی یک عمامه به سر هم به تعبیر رهبر معظم انقلاب اگر در رأس نظام باشد با اوهم مشکل ندارند، اما وقتی یک عالم فقیه جامع الشرایط و ژرف نگر و آشنا به شرایط و مسائل روز در رأس نظام باشد با او مشکل دارند و در زمان ائمه هم مشکل همین بود، دشمن نمیخواهد تا دسیسهها و توطئههای او علیه اسلام و مسلمین کشف، خنثی و برای امت اسلامی مطرح شود.
استحاله فکری و فرهنگی بزرگ ترین استراتژی و راهبرد بنی امیه و فرهنگ اموی رومی در تقابل با اسلام و امت اسلامی بود، در دوران امامت امام حسین (ع) کار را به جایی رسانده بودند که از قرآن فقط یک رسم و خط باقی مانده بود و از اسلام تنها نام آن باقی بود، در چنین شرایطی علیرغم خفقان شدیدی که بنی امیه ایجاد کرده بود و کسی جرأت نفس کشیدن نداشت امام لازم دید تا اقدامی کند برای زنده کردن اسلام، در دوران خلفا مردم آزادی داشتند اما معرفت و بصیرت دینی نداشتند، اعمال دینی را به ظاهر انجام میدادند اما معرفتی در این اعمال وجود نداشت، بصیرتی در بین مردم نبود تا بتوانند مسائل را تشخیص دهند و دشمن شناسی نداشتند، به همین علت تیغ جریان بنی امیه به راحتی توانست تمامی جامعه را بگیرد و در عمق جامعه اسلامی نفوذ کردند و توانستند مردم را فریب داده و آنها را دچار استحاله فرهنگی کنند.
رسا: امام حسین(ع) در چه سطحی و با چه رویکردی به مبارزه با امویان و یزیدیان پرداختند؟
امام حسین (ع) با همه وجود به مبارزه با دشمنان پرداختند و در برابر آنها قرار گرفتند، مبارزه امام حسین (ع) با فرهنگ اموی است، همین فرهنگی که امروزه تحت عنوان فرهنگ غربی و تهاجم فرهنگی دشمن نام گرفته است، جبهه همان است و راه ادامه دارد، اگر جریان کربلا به همان کربلا منتهی میشد دیگر سر جنگ داشتن با کسانی که امام حسین (ع) با آنها مبارزه کرده است و «إنی سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم» معنی نداشت، ما هنوز هم باید با فرهنگ اموی و رومی که امروزه آن را به عنوان فرهنگ جربی و جریان ایدئولوژیک غرب میشناسیم مبارزه کنیم و این یعنی ادامه دادن راه امام حسین(ع) در کربلا و روز عاشورا، فرهنگ منحط اموی و فرهنگ ناب و اصیل امام حسین (ع) در آن زمان باهم تقابل داشتند و امروز هم به طرز دیگری اسلام ناب در پرتو جمهوری اسلامی ایران و فرهنگ غرب که با همه وجود به میدان آمده است در برابر هم قرار دارند، شیطان پیاده نظام و سواره نظام خود را به میدان آورده است برای اینکه شرایط را عوض کند.
رهبر معظم انقلاب بر تلاش دشمن برای نفوذ در کشور تأکید دارند و لازم است که همه اعم از عوام و خواص و نهادها و دستگاهها نسبت به این مسأله هشیار و بیدار باشیم، دشمنان با اسم جمهوری اسلامی مشکلی ندارند، آنها با اصل نظام اسلامی دشمنی دارند و در تلاش هستند تا از درون جامعه را از بین ببرند، دشمنان از بیرون با تهدید و ارعاب و از داخل با افرادی که اجیر کردهاند تا فرهنگ غرب را در جامعه رواج دهند در تلاش هستند برای نابودی ما و استحاله فرهنگی جمهوری اسلامی و تغییر دادن فرهنگ اسلامی به سود خودشان و در راستای منافع و اهداف جهان غرب.
رسا: چگونه و با شناخت چه ملاکها و معیارهایی میتوان متوجه نفوذ دشمن و وجود فرهنگ اموی رومی در سطوح مختلف و اشخاص شویم تا بتوانیم به مبارزه با آن بپردازیم؟
شناخت شاخصهها و ملاکهای فرهنگ اموی برای ما بسیار لازم و ضروری است، فرهنگ منحرف اموی رومی یک سلسله شاخصههایی دارد که ما نیاز داریم تا آن را بشناسیم، چرا که شناخت آن امروزه و در شرایط کنونی هم برای ما کارساز است، ما نیاز داریم این فرهنگ را بشناسیم چرا که در برابر آن وظیفه داریم و نمیتوانیم در مقابل آن ساکت باشیم.
سوق دادن حاکمیت جامعه از حاکمیت ولایی به سوی حاکمیت خلفایی یکی از شاخصههای فرهنگ امویرومی است
یکی از مهم ترین شاخصهها و راهکارهای این فرهنگ سوق دادن جامعه از حاکمیت ولایی به سوی حاکمیت خلافتی و خلفایی است، این اتفاقی بود که در ماجرای سقیفه افتاد، زمانی که حضرت زینب (س) در کنار پیکر مطهر امام حسین (ع) قرار گرفت فرمود سلام بر تو ای شهید روز دوشنبه، عاشورا روز جمعه بوده است اما روز دوشنبه آن روزی بود که پیامبر اسلام(ص) از دنیا رفتند و سقیفه اتفاق افتاد، در سقیفه مسیر خلافت و رهبری جامعه عوض شد، یعنی حسین(ع) شهید سقیفه است و جریان سقیفه کار را به شهادت ایشان رسانده است، دشمنان تمام امکانات و تواناییهای خود را به کار گرفتهاند تا جامعه را از مسیر اصلی حاکمیت یعنی حاکمیت ولایی منحرف کنند و آن را به سمت حاکمیت خلفا ببرند، در صدر اسلام در این توطئه دشمنان به موفقیت رسیدند.
اینکه امیرالمؤمنین(ع) در آن زمان در بدترین شرایط قرار گرفت و مجبور به خانه نشینی شد، امام حسن(ع) شد مذل المؤمنین و معاویه شد امیرالمؤمنین، حسین (ع) و اهل بیت ایشان شدند خارجی و یزید شد امیر مؤمنان همه حاصل این انحراف به وجود آمده در مسیر حاکمیت است، حاکمیتی که باید در اختیار ائمه اطهار(ع) باشد در اختیار اشخاصی نظیر یزید و عبدالملک مروان و امثال اینها تا برسد به خلفای ظلم و جور بنی العباس رسید و این مسیر تا امروز ادامه دارد.
دعوای ما با فرهنگ غرب نیز بر سر همین مسأله است، کسانی که چشم و گوش خود را بستهاند ونمیتوانند و یا نمیخواهند حقیقت را بفهمند هرچند هم تذکر داده شود نمیخواهند و نمیتوانند بفهمند، امروز دشمن در این تلاش است تا جایگاه رهبری جامعه اسلامی را بشکند، جامعه اسلامی زمانی که یک ولی فقیه در رأس آن باشد نسبت به نفوذ دشمن مصونیت پیدا میکند، تحلیلگر آمریکایی رهبر معظم انقلاب را یک ابر مردی توصیف میکند که نقشه راه را به خوبی میشناسد و مسائل را به مردم متذکر میشود و مقبولیت مردمی دارد و مردم تذکرات او را قبول میکنند، دشمنان مشکلشان با ما بر سر این مسأله است، وقتی حاکمیت ولی فقیه باشد دشمنان حاضر به پذیرش مشروعیت و قدرت ما نخواهند بود و این موضوع در زمان ائمه هم بود، از این رو تلاش کردند با ترویج فرهنگ اموی ولایت را کنار بزنند تا بتوانند ارزشهای اسلامی را در سطح جامعه از بین ببرند.
انتخابات مجلس خبرگان رهبری یکی از زمینههایی است که باید در آن هشیاری و بیداری و بصیرت داشته باشیم، چرا که دشمن خیز بلندی برای انتخابات آینده مجلس خبرگان رهبری برداشته است، افرادی که در گوشه و کنار کشور شورای رهبری را عنوان میکنند و این زمزمه برخی اشخاص برگرفته از همان فرهنگ اموی است.
افراطی خواندن و کنار گذاشتن چهرههای متعهد و انقلابی شاخصه دیگر فرهنگ اموی رومی است
یکی دیگر از شاخصههای فرهنگ اموی رومی تخریب و کار زدن چهرهها و اشخاص و جریانهای متعهد و انقلابی است، پس از تخریب این عناصر چهرههای غیرمتعهد و لاابالی را در جامعه جایگزین آنها میکنند، ابوذر غفاری را به شام تبعید میکنند و زمانی که شام را بهم ریخت و برای معاویه مشکل ساز شد معاویه به عثمان نامه داد اگر شام را میخواهی ابوذر را احضار کن، پس از اینکه عثمان ابوذر را احضار کرد آنقدر او را کتک زدند که خون بالا آورد و پس از آن ایشان به رمذه تبعید شد و دستور دادند هیچکس حق بدرقه کردن وی را ندارد، امام علی (ع) و حسنین (ع) تنها کسانی بودند که ایشان را بدرقه کردند، جناب عمار یاسر تبعید شد، کتک خورد و دندههای ایشان را شکستند، مالک اشتر تبعید شد و همه اینها یعنی حذف چهرههای متعهد و دینی و کسانی که دلشان برای اسلام و ولایت میسوزد.
حکم و پسرش مروان که زمان پیامبر تبعید شده بودند در زمان عثمان برگشتند و افزون بر آن حکومت پیدا کردند، بعد از جریان کربلا و سرنگونی بنی امیه همین بنی مروان حاکمیت را به دست گرفتند، خالد بن ولید که از دشمنان پیامبر اکرم (ص) بود در زمان مروان فرمانده لشگر اسلام شد و بسیاری دیگر از دشمنان پیامبر اکرم(ص) و کسانی که از سوی ایشان رانده شده بودند حکومت را در دست گرفتند و به قدرت رسیدند، یعنی چهرههای متعهد به بهانه های مختلف از میدان خارج شدند و چهرههای لا ابالی و سکولار و کسانی که دلسوز دین و ارزشهای دینی نبودند به قدرت رسیدند.
شرایط کنونی جامعه ما شباهت زیادی به دوران ائمه (ع) دارد، مگر رهبری نفرمودند که فتنه سال 88 خط قرمز ما است، حالا شما ببینید افرادی که در فتنه 88 دخیل هستند بعضیهایشان کجا قرار گرفتهاند، برخی از آنها پستها و سمتهای کلیدی در دست دارند، در زمان معاویه شرایط بسیار بد شده بود، سب و لعن امیرالمؤمنین روی منابر یک قانون و فرهنگ در جامعه شده بود، مروان میگوید امر خلافت ما پابرجا نمیماند مگر به سب و لعن و جسارت به علی (ع) هفتاد هزار منبر را معاویه کار گذاشت تا بالای آنها اهانت به امیرالمؤمنین شود، سالیان سال در مدتی نزدیک به هشتاد سال سب و لعن امیرالمؤمنین علی (ع) رواج داشت، امام سجاد کاری که کردند این بود که زمانی که وارد شام شدند با خواندن خطبهای مهم و مؤثر بیش از نیمی از سخنان خود را به معرفی امام علی(ع) اختصاص دادند و غبار را از چهره نورانی علی(ع) برطرف کند.
در زمان حکومت و سیطره امویان در جهان اسلام هجم گسترده فشار و تخریب علیه ارادتمندان اهل بیت و ائمه معصومین(ع) شکل گرفته بود، هرکسی که ذرهای اعتقاد و ارادت و محبت نسبت به امیرالمؤمنین داشت و یا محبت اهل بیت(ع) را داشت را از میدان بیرون کردند و از بین بردند، معاویه دستور داده بودند بگردند هرکسی از شیعیان و محبین امام علی(ع) را پیدا کردند از بین ببرند و حتی به زنها و بچهها هم رحم نکردند، هرکجا شیعه پیدا شد به بدترین روشها شکنجه کردند و از بین بردند، حذف چهرههای متعهد برای فراهم شدن شرایط میدان داری یزید و یزیدیان است، امویان متعهدین را افراطی خواندند تا آنهایی که مشکل دارند بتوانند مصادر و پستهای کلیدی را در اختیار بگیرند، رهبر معظم انقلاب فرمودند انقدر چهرههای انقلابی و متعهد را افراطی نخوانید و این مشکل در دوران اهل بیت(ع) نیز وجود داشت.
شاخصه دیگر فرهنگ اموی رومی استفاده از سیستم تبلیغاتی علیه مبانی دینی و ارزشهای اسلامی اهل بیت است
یکی دیگر از شاخصههای فرهنگ اموی به کار گیری سیستم تبلیغاتی وسیع و گسترده علیه مبانی دینی و ارزشهای اسلامی و اهل بیت(ع) است، قرآن را به نفع خود تفسیر میکردند و ثمرة بن جندب که از دشمنان پیامبر اکرم(ص) بود شده بود مفسر قرآن، معاویه چهارصد هزار دینار برای او فرستاد تا بر بالای منبر قرآن را علیه امام علی(ع) تفسیر کند، احادیثی که در دست و بال مردم ریخته شد تا احادیث ناب نبوی از بین برود، کتاب صحیح مسلم مینویسد در زمان خلیفه اول احادیث نبوی را جمع کردند و سپس سوزاندند و در جامعه نقل روایت و حدیث ممنوع شده بود و سالهای سال کسی جرأت نداشت حدیث نقل کند ولی میدانی باز کردند تا امثال ابوحریره از پیامبر حدیث جعلی نقل کنند و در جامعه رواج دهند.
سطح گستردهای از احادیث جعلی و دروغین در جامعه اسلامی دوران حکومت امویان رواج پیدا کرده بود، اگر امروز رهبر معظم انقلاب یک تنه به میدان میآیند در بحث تحریف امام سخنرانی میکنند در کنار حرم امام خمینی(ره) در سالگرد رحلت ایشان به علت این است که بعضی به دنبال تحریف امام هستند، یا خواب میبینند، یا خاطره میگویند یا تحلیل ارائه میدهند، آن زمان هم همین بلا به سر جامعه آمد، کعب الاحبار یهودی یک تنه میشود میدان دار حدیث ابوهریره میدان دار حدیث میشود، بخش نامه صادر میشود که هرکس حدیث درباره خلاف حدیث بیاورد جایزه میگیرد، هرکسی در برابر احادیث پیامبر(ع) در شأن و منزلت امام علی(ع) و اهل بیت(ع) ایشان بیاورد جایزه میگیرد، آنقدر حدیث آوردند و هر بی سروپایی رسید حدیث جعل کرد و به پیامبر نسبت داد که جامعه دچار انحراف و تزلزل شد، سیستمی پیاده کردند تا جامعه را از درون خالی کنند تا بتوانند فرهنگ اموی را در جامعه رواج دهند.
جلوگیری از تفسیر قرآن و نقل حدیث یکی دیگر از راهبردهای دشمن برای رواج فرهنگ اموی در جامعه بود، زمان امام باقر(ع) و امام صادق(ع) حضرات انقلاب فرهنگی در جامعه به وجود آوردند، این بزرگواران تمام چیزهایی را که از جامعه گرفته شده بود مجددا تزریق کردند به جامعه، همه ارزشها و مسائل مهم نظیر احادیث پیامبر از جامعه گرفته شده بود و این دو امام بودند که آنها را دوباره زنده کردند و در بین مردم رواج دادند.
رسا: در دوران صدر اسلام و به ویژه حکومت امویان شاهد رواج احادیث جعلی در شأن برخی افراد هستیم، علت این کار چیست؟
چهره سازی و قهرمان پروری از دیگر دسیسههای بنی امیه برای رواج فرهنگ اموی در جامعه اسلامی بوده است، خیلی از مردم در آن زمان بنی امیه را نمیشناختند، معاویه دشمن پیامبر(ص) و دشمن اسلام با این راهبرد شده بود خال المؤمنین، دایی مؤمنان کسی شده بود که دشمن آنان و دین آنها و پیامبرشان بود، این یک فاجعه بزرگ است، افرادی از این قبیل میدان دار شدند، خیلی از شخصیتهای کذایی را ساختند و در جامعه به عنوان اصحاب پیامبر اسلام(ص) آنها را تبلیغ کردند و در مقابل پیامبر و ائمه معصومین (ع) را پایین آوردند و شأنیت ایشان را نزول دادند تا بتوانند اربابان خود را بال برده و شأنیت ببخشند.
پایین آوردن شأنیت پیامبر اکرم (ص) حربه دشمنان بود، زمانی که نمیتوانستند اربابان و بزرگان خود را بالا ببرند پیامبر را پایین آوردند، نسبتهایی در احادیث جعلی به ساحت مقدس پیامبر اکرم(ص) دادند که یک آدم عادی هم مرتکب آن نمیشود، اما در مقابل چهرههایی ساختند باور نکردنی، به طور مثال میگفتند پیامبر فرموده اگر جبرئیل بر من نازل نمیشد هر آینه بر فلانی نازل میشد و این جور اکاذیب را در جامعه رواج دادند و متأسفانه اینها تبدیل به فرهنگ مردم و جامعه شد، مردم متأسفانه اینها را به عنوان دین باور میکردند.
حضرت زینب در کاخ یزید خطبههای کوبنده و طوفانی خواندن، اینکه ایشان چنین خطبههایی را خواندند و یزید را منکوب کردند برای این بود که میخواستند چهرهای که از یزید ساخته شده بود را از بین ببرند و لگدمال کنند و این ابهت را فرو بریزد، زینب آمده بود این چهرههای ساختگی را تخریب کند، امروزه هم در کشور ما و در جامعه ما بعضی اشخاص علامه و آیت الله میسازند، بهرحال در آستانه انتخابات مجلس خبرگان رهبری است و باید کسانی را بسازند که به خورد جامعه بدهند تا بتوانند با استفاده از آنان از شرایط به وجود آمده استفاده کنند.
ایجاد بحران یکی دیگر از ترفندهای دشمنان برای رواج فرهنگ اموی رومی در زمان اهل بیت بود
ایجاد بحران و مشکل در جامعه از دیگر ترفندهای دشمنان است، برای اینکه بتوانند فرهنگ اموی رومی را رواج دهند باید جامعه درگیر مشکلات باشد، نمونه آن زمان حکومت امیرالمؤمنین علی(ع)، چه جنایت هایی که مرتکب شدند، نخستین منطقهای که از حکومت علوی گرفتند مصر بود، محمد بن ابی بکر و جناب مالک اشتر در این توطئه شهید شدند، این همه بحران ایجاد کردند و هر روز یک منطقه از مناطق تحت حاکمیت امام علی (ع) شاهد آشوب و ناامنی بود، بحرانهای موجود در منطقه و در کشورهای اسلامی نیز در همین راستا و به دنبال همین راهبرد دشمنان است، ظهور داعش، القاعده، طالبان و النصره در منطقه و بوکو حرام در آفریقا در راستای همین توطئه است، هر خونی که بر زمین ریخته میشود از مسلمانان است و در منطقه نیز با دلارها و پولهای مسلمانان جنگها نیابتی ایجاد شده است، دشمنان هم تسلیحات خود را در این جنگها به فروش میرسانند، آل سعود در چند کشور اسلامی در حال جنگ و مسلمان کشی است و بی میل نیستند که در کشور ما نیز جنگ و بحران ایجاد کنند، همه اینها را درست کردهاند برای ما، این مسائلی که مطرح شد شاخصههای فرهنگ اموی بود که جامعه را گرفت و امام حسین(ع) در این شرایط ملاحظه کردند جز با شهادت و فدا کردن خود و عزیزانشان نمیتوانند این فرهنگ را متزلزل کنند.
رسا: به نظر شما راهکار مقابله با این روش جنگ دشمن چیست؟
امام خامنهای فرمودند: اگر خواص وظیفه خود را انجام ندهند حسین ابن علیها به مسلخ خواهند رفت، اگر خواص بیدار نباشند و توجه نکنند و به موقع به وظایف خود عمل نکنند علی(ع) هم باشد خانه نشین میشود، خیلیها دلشان را به این قرص کردهاند که در رأس نظام ولی فقیه قرار دارد و تحرکات دشمن را هم رصد میکنند و کشور هم در پناه امام زمان(عج) قرار دارد اما علی(ع) هم باشد اگر مردم و خواص به وظایف خود عمل نکنند خانه نشین میشود و حسین(ع) به مسلخ کربلا میرود، راه عاشورا و مکتب عاشورا و نهضت امام حسین (ع) منحصر به همان زمان نخواهد بود، نفرات عوض میشوند اما مسیر همان مسیر است، آن زمان دشمن معاویه بود و فرهنگ منحط اموی، امروزه آمریکا و صهیونیستها و وهابیت هستند و فرهنگ غربی که نهاد خانواده و جوامع و نسل جوان را مورد هجمه قرار دادهاند و لازم است تا با الگو برداری از ائمه معصومین(ع) و یاران و اصحاب با وفای ایشان و درس گرفتن از وقایع تاریخی و تبعیت و پیروی کردن از ولایت و رهبری به مبارزه با این تهاجم گسترده دشمن بپردازیم./1304/402/ب1
گفتوگو از متین فیروزآبادی