اجتهاد تمدنساز مولد علم در ساحت علوم اسلامی است/ اجتهاد تمدن ساز سبکی از اجتهاد نظام ساز برای شکلگیری تمدن اسلامی است
به گزارش سرویس اندیشه خبرگزاری رسا، حجتالاسلام و المسلمین علیرضا اعرافی در نشست بینالمللی بانو مجتهده امین که در محل تالار بیداری اسلامی جامعه الزهرا(س) برگزار شد با بیان اینکه در دنیای علم فقه و اصول اجتهادی که میتواند مقدمه تمدن سازی نوین اسلامی باشد لازم است در ماهیت اجتهادی خود تمدن سازی را به همراه داشته باشد، اظهار کرد: اجتهاد تمدن ساز موضوعیت علمی در علم فقه و اصول است که در کتاب «اجتهاد تمدن ساز» ـ بهزودی منتشر میشود ـ به عنوان یک علم راهبردی تخصصی به آن پرداخته شده است؛ بر این اساس در این نشست تخصصی ضمن اعلام این خبر ـ انتشار کتاب اجتهاد تمدن ساز ـ به بررسی مفاد علمی مندرج در آن میپردازیم.
اسلام تنها دین تمدن ساز است
رییس جامعه المصطفی العالمیه به تشریح و تعریف اجتهاد تمدن ساز پرداخت و گفت: اجتهاد تمدن ساز یعنی اجتهادی که بتواند همه این مراحل را که در اجتهاد مرسوم حوزههای دین است را تجربه کرده و بتواند پس از این عبور گزارههای پایه ساز نظامهای مختلف دینی باشد.
حجتالاسلام و المسلمین اعرافی با اشاره به اینکه در مقدمه این کتاب ـ اجتهاد تمدن ساز ـ به طرح و بررسی نگاه علمی اسلام بر موضوع تمدن سازی پرداخته شده است، تصریح کرد: در نگاه و منظر اجتهاد تمدن ساز اساس اسلام دین تمدنی به شمار آمده است. باید در نظر داشت که تمدنی بودن یک آیین شرایطی خاص دارد که متشکل از چند رکن اساسی است. باید در اصالت شناسی مذاهب در نظر داشت که آیینی تمدنی است که از عقلانیت منظومه وار برخوردار باشد و پایههای آن بر مدار یک اندیشه منظومه منسجم استوار باشد. این استواری در اصالت شناسی اجتهاد تمدن ساز به عنوان اولین رکن یک دین تمدن ساز به شمار میآید. در وهله دوم در یک آیین تمدنی باید آن اندیشه که دارای ساختار نظاموار است و سیستم منظومهای سامانمند دارد تولیدکننده تفکر و اندیشه باشد و سومین رکن یک آیین تمدن ساز این است که اندیشه تولید شده در این آیین بتواند همه ساحت زندگی بشر را مستقیم تحت تأثیر قرار دهد یا به عبارت دیگر از شمول و جامعیت برخوردار باشد.
امام جمعه موقت قم منظومه عقلانی یک دین تمدنی را محرک در ابعاد عقلانی و اجتماعی جوامع انسانی توصیف کرد و گفت: باید در نظر داشت در نهایت این شمول و این منظومه عقلانی شاخصههای فکری آن در یک جهت معین به حرکت در میآید. با تکیه بر این فرضیه که سه مورد مذکور از مهمترین موارد شاخصهای یک آیین تمدنی به حساب میآید باید پذیرفت برخی از ادیان و مذاهب در دنیا هستند که هیچگونه شاخصی در اعتبار سنجی خود برای جلوه یک آیین تمدنی ندارند و این حقیقت که آیینها و اندیشههایی که تمدنی نیستند، یعنی یکی از چند شاخصی که در این مقدمه مورد بررسی قرار گرفتند در آنها وجود ندارد، از اعتقادات راسخ در مقدمه نظریه اجتهاد تمدن ساز است.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی با اشاره به اینکه اعتقاد اساسی مطرح در کتاب اجتهاد تمدن ساز این است که ما معتقدیم آیین اسلام با قرائتی و تفسیری که از آن داریم آیینی تمدنی و به معنای تمام یک دین برای تمام جهانیان است، تصریح کرد: به تعبیر آنچه در بیان فقه شیعه آمده است حرام و حلال آن ـ دین اسلام ـ همیشگی است و مردم و تمام ملل دنیا مخاطب آن هستند. اندیشه حاکم در شریعت الهی در دین مبین اسلام بهگونهای است که تمام آنچه در سعادت بشر گنجیده مورد تأکید و واجبات آن به شمار میآید و هر آنچه در شقاوت زندگی بشری و تهدیدکننده سعادت و پیشرفت انسان است را حرام و به شدت مورد نهی قرار داده است.
منظومههای غنی علمی اسلام را به یک دین جهان شمول و کامل تبدیل کرده است
حجتالاسلام و المسلمین اعرافی دین اسلام در مشی انسانی آن را یک دین هدفمند دانست و گفت: دین مبین اسلام که تمام مشی آن مستقیماً از سوی خداوند متعال تعیین تکلیف شده است به صورت مستقیم یا غیرمستقیم تمام ساحت زندگی بشری را مورد هدف آرمانی خود قرار داده است. این نوع جهانبینی در یک آیین، مهمترین نشانه تمدنی بودن آن دین است و اعتقاد راسخ همه مسلمانان بالأخص عالمان علم دین این است که اسلام یک دین جهان شمول و کامل است. البته زمانی که ما از تمدنی بودن این آیین آسمانی که آخرین دین الهی است در ساحت تولید و تحریر علم یاد میکنیم، باید توجه داشت که قاعده اساسی این نگرش برمدار عدالت و میانهروی است و به هیچ وجهی نگاه حداکثری و افراط در این راه پذیرفته نیست.
عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم با بیان اینکه فقیه و پژوهشگر علوم اسلامی در همه آحاد قلم با شکل نگاه مستقیم به عناوین اولیه ورود کرده و یا در همه امور نتایج او الزام و ایجاب دارد برداشتی غلط از ارائه مبانی علمی اسلامی در مجامع اهل دانش است، تصریح کرد: دامنه علوم اسلامی وسیع است. باید آن را از لحاظ نوع معارف توصیفی و تجویزی اسلام گاهی مستقیم، گاهی غیرمستقیم و گاهی الزامی دسته بندی و در به بیان نتایج پژوهشی با این نگاه به آن پرداخته شود. باید در نظر داشت که گاهی نتایج الزامی نیست؛ بر این اساس نگاه تمدنی ضمن اینکه عناصر مهم و ثابت دارد از عناصر منعطف نیز برخوردار است. به تعبیر شهید صدر قابلیت لازم در این اندیشه تمدنی اسلام برای ایجاد نظامها وجود دارد تا بتواند برای تشکیل و دستیابی به تمدن اصیل اسلامی دست یابد.
اجتهاد تمدن ساز مسیری برای تولید اندیشه در جوامع بشری است
امام جمعه موقت قم، اجتهاد تمدن ساز را اجتهادی اجتهاد اندیشهساز در ساحت اسلام توصیف کرد و گفت: این نشست تخصصی به دنبال معرفی همین الگو به دانشپژوهان دین است تا بتواند مقدمه تحلیل و پژوهشی باشد. نتایج یک پژوهش موفق باید بتواند تمدن اسلامی را در سایه نظام اسلامی شکل دهد. باید در نظر داشت که استنباط دینی اگر بخواهد معطوف به این نگاه جامع و تمدنی باشد، باید مراحلی را برای رسیدن به کمال قابل تکیه طی کند؛ چرا که استنباط دینی اقتضائاتی دارد. در این نشست با بررسی ابعاد علمی مطرح در کتاب اجتهاد تمدن ساز میخواهیم با تکیه بر مبانی اسلامی این نگاه و اقتضائات آن را تفصیلی مورد بحث و بررسی قرار دهیم.
نتیجه مجاهدت در ساحت اجتهاد تمدن ساز تدوین نقشه جامع علمی حوزه های علمی دین است
حجتالاسلام و المسلمین اعرافی نتیجه بررسی دقیق مباحث مطرح در اجتهاد دینی را شکلگیری نقشه جامع علمی دانست و گفت: طلاب علوم دینی که این مبانی را مورد پژوهش قرار میدهند باید در نظر داشته باشند که نتیجه این مباحث میتواند نقشه جامع علمی برای پژوهشهای فقهی و اصولی حوزه علمیه و گرا دهنده به خیلی از پژوهشهای فقهی در این موضوع باشد. در ابتدا باید برخی از واژهها مورد توجه پژوهشگران علوم دینی باشد؛ چرا که ما اگر میگوییم تحقیق، استنباط و اجتهاد، منظورمان از استنباط و اجتهاد، اجتهاد فقهی بزرگان فقهی مانند اجتهاد مراجع تقلید نیست.
استاد درس خارج حوزه علمیه قم در ادامه به تبیین معانی مختلف اجتهاد در پژوهشهای علمی حوزوی پرداخت و تصریح کرد: در اجتهاد تمدن ساز در حقیقت تلاشی که به کار گرفته میشود برای تحصیل و دستیابی به حجت بر اساس تعریف فقها و مراجع تقلید نیست؛ چرا که در تعاریفی که از فقه از سوی این عالمان دین ارائه شده آمده است: «تحصیل علی الحکم شرعی» این اجتهاد رایج و ناظر به فقه است که بر اساس این تعریف نتیجه آن به استخراج گزارههای فقهی از منابع دینی است. اجتهادی که بر اساس این تعریف به استخراج مبانی و گزارههای دینی بپردازد اجتهاد به معنای خاص است. باید در نظر داشت کاملترین تعریف ارائه شده از اجتهاد به معنای عام علمای علم فقه «تحصیل الحجة علی الحکم الشرعی» است.
وی ادامه داد: تعریفی که از اجتهاد به معنای خاص فقهی به آن اشاره شد در حقیقت میخواهد بگوید انسان یا مکلّف است یا مجتهد؛ به عبارتی تحصیل حجت بر حکم شرعی داشته یا مقلد باشد تا به فتوای آن مجتهد عمل کند، تعریف جامع و کاملی است. این تعریفی است که خیلی از علمای معاصر آن را بیعیب و نقص دانستهاند. این در حالی است که ۵ یا ۶ تعریف مختلف از اجتهاد از عالمان علم فقه ارائه شده است. این حقیقت تام واژه فقیه نیست، بلکه یک معنای دیگری برای اجتهاد و فقیه وجود دارد که در دایره فقه به معنای خاص آن نمیگنجد. این تعریف اجتهاد را به معنای استخراج گزارههای منتصب به دین اعم از حکم یا گزاره اخلاقی، کلامی، فلسفی یا توصیفی میداند.
رییس جامعه المصطفی العالمیه با اشاره به اینکه در نوع دوم اجتهاد که به منظور استخراج گزارههای دینی به کار گرفته میشود نیز تلاش علمی روشمند مضبوط مانند تعریف محفوظ است، عنوان کرد: تفاوتی در این نوع استنباط با نوع اول استنباط وجود دارد و آن هم این است که تلاش علمی معطوف روشمند برای استخراج حکم فقهی و گزارههای تجویزی و فقهی نیست، بلکه استنباط و استخراج گزارههای دینی و منتصب اتخاذ شده از منابع دینی است. اجتهاد تمدن ساز به معنای دومی که از آن ارائه شد، وسیع است.
اجتهاد تمدن ساز مولد علم در گستره اصولی، فقهی اسلامی است
حجتالاسلام و المسلمین اعرافی به تشریح اجتهاد تمدن ساز پرداخت و گفت: در این روش اجتهاد هنگامی که ما به یک موضوع کلامی میپردازیم از آن حیث که یک گزاره را بتوانیم از دین بگیریم و مجدد با سبکی جدید به دین نسبت دهیم نیازمند به یک سیره اجتهادی هست. به همین دلیل در برخی از سخنرانیها و کلاسهای درس خارج عرض شده است که ما دو یا چند نوع اصول یا روش تحقیق در دین و مبانی دینی داریم. نوعی از اصول فقه داریم که تحقیق نازل به «تحصیل الحجة علی الحکم الشرعی» است و از طرفی دیگر اصولی برای دین پژوهی وجود دارد که برای کشف گزارههای اصولی توصیفی مورد استفاده است.
استاد درس خارج حوزه علمیه قم با اشاره به اینکه امروز در ساحت علم کلام نیز به نوعی از اصول استنباط نیازمندیم، این در حالی است که کشف گزارههای اخلاقی دین، سومین روش تحقیق اصولی در عرض یکدیگر به حساب میآید، عنوان کرد: البته هر سه روش اصول مشترک نیز دارند که مشهور به اصول عامه هستند. به نظر میآید در روش تحقیق اجتهادی و اصول به معنای اصول فقه که همان قواعد فهم است، یک اصول عامه مشترکه داریم که روش فهم مشترک در این علوم به حساب میآیند؛ با احتساب اینکه در گزارههای فقهی، در گزارههای اخلاقی و در گزارههای کلامی و توصیفی به کار میرود که بخش اعظم از آن در اصول فقه رایج حوزههای علمیه موجود است.
امام جمعه موقت قم با اشاره به اینکه حداقل سه شاخه روشمند در تحقیق و استنباط گزارههای توصیفی وجود دارد، اظهار کرد: البته باید در نظر داشت که اصول روشمند در این موضوع علمی به معنای عام مورد نظر به کار گرفته شده است. همانگونه که در آیات قرآن و در سایر متون دینی آمده است باید توجه داشت که همه توصیفاتی که در قرآن و سایر منابع دینی آمده ناظر بر علوم انسانی و مبانی اجتماعی است. در چنین شرایطی چنین روش استنباط و علم تحصیل شده از آن به علم کلام، آن هم به معنای عام شناخته میشود.
علم اصول باید در ساختاری منظم و هدفمند ارائه شود
وی ادامه داد: در روش استنباط شاخه دیگری به نام اصول فقه وجود دارد که حوزههای علمیه بر روی آن تلاش و مجاهدتهای علمی زیادی کردهاند و امروزه یکی از شاهکارهای پیشرفته و عمیق علمی در ساحت مبانی دین است. چهارمین متد استنباطی در حوزههای علوم دین اصول ناظر به گزارههای تجویزی است که در علم اخلاق به کار گرفته میشود. این چهار روش تحقیق در پژوهشهای حوزوی و مبانی دین است. یکی از روشهای مطرح مشترک و سه روش دیگر را میتوان بهصورت خاص در هر علمی جداگانه تفسیر کرد.
حجتالاسلام و المسلمین اعرافی با بیان اینکه در این نشست علمی برای تبیین مواضع علمی و اصولی اجتهاد تمدن ساز واژه اصول که مورد نظر است ناظر بر روش تحقیق است، اظهار کرد: باید طلاب علوم دینی در نظر داشته باشند که علم اصول مشتمل بر دو نوع از انواع این قواعد است که یک نوع از قواعد آن قواعد عامه است. قواعد عامه از مباحث الفاظ، بخشی از مباحث عقلی و حجج مشترک در استنباط کلامی و معارفی شکل گرفته است.
وی ادامه داد: از طرف دیگر بخشی از علم اصول موجود ناظر بر تحصیل قواعد فقه است. بر این اساس است که ما معتقدیم اصول در بطن خود دو نوع قاعده کلی و مجزا دارد؛ این در حالی است که قواعد عامه علم اصول در همه جا کاربردهای فراوانی دارد. اگر کسی بخواهد علم تفسیر یا علم کلام و یا هر رشته مرتبط با این مبانی را بیاموزد باید بر این قواعد عامه مسلط باشد.
قواعد مشترکه علم اصول پایه درک علوم عقلی در حوزه دین است
استاد درس خارج حوزه علمیه قم، اصول قواعد مشترکه را پایه فهم مبانی دینی توصیف کرد و گفت: اگر بخواهیم گامی به جلو برداریم احتیاج به قواعد مشترکه داریم تا همه قلمروهای استنباطی دینی اعم از اخلاقی، کلامی، تفسیری، فلسفی و دینی را در برداشته باشد. باید توجه داشت که طلاب علوم دینی بر توسعه اصول برای دستیابی به این افق باید اهتمام کامل داشته باشند و اگر این اتفاق عظیم حادث شود طلاب علوم دینی در انتخاب مسیر تخصصی تحصیلی با فضایی وسیع از رشتههای کاملاً تخصصی روبرو خواهند شد.
وی ادامه داد: در چنین حالتی طلابی که نمیخواهند فقه را تخصصی ادامه دهند و به رشتههایی همچون فلسفه یا تفسیر بپردازند، فقط باید این قواعد مشترکه دین را بیاموزند و تخصصی به تحصیل رشته منتخب خود ادامه دهند.
علم اصول نیازمند توسعه هرچه بیشتر است
رئیس جامعه المصطفی به تفسیر گام بعدی روش استنباط پرداخت و ادامه داد: حداقل سه علم اصول به روش خاص نیازمندیم که ناظر به معارف توصیفی، کلامی، فلسفی و کلام اسلامی باشد. طلاب هر علمی باید اصول مشترک را به همراه این علم اصول خاص هر علم بیاموزند تا مجتهد در آن علم شوند. برخی معتقدند که در علم اصول تورم وجود دارد، ولی من معتقدم که نه تنها این موضوع صحت ندارد بلکه هنوز نیازمند توسعه است. این در حالی است که مستندات فعلی این علم باید نظام دهی شود. اگر حوزه علمیه وارد این ساماندهی شود زمینه برای خیلی از تخصصها فراهم خواهد شد.
حجتالاسلام و المسلمین اعرافی در ادامه به جمعبندی مقدمه اجتهاد تمدن ساز پرداخت و گفت: اجتهاد به معنای خاص فقهی در معنای اول همان اجتهاد به معنای عام تحصیل حجت است تا گزارههایی به دین نسبت داده شود. برای این اجتهاد یک متد تحقیق یا دستگاه فهم میخواهیم که دو الگو برای آن ارائه شده است. از سوی دیگر الگویی برای درک مسأله وجود دارد که چهار مدل از علم اصول را شکل داده است و یک الگو با همین روش ناظر به منابع است.
امام جمعه موقت قم با اشاره به اینکه اجتهاد به معنای سوم که به تفسیر آن پرداختیم همان اجتهاد تمدنی است، تصریح کرد: اجتهاد تمدنی فراتر از اجتهاد مصطلح در مراحل استنباط و استخراج گزارههای دینی عمل میکند. اجتهاد تمدن ساز اجتهادی است که در ساحت فقه از سطوح استنباطات عبور کرده و به سمت نظام سازی در دنیای نظامات و فلسفههای مضاف و امتدادهای معارف میرود. اجتهاد تمدن ساز در واقع اجتهادی بر پایه دو اجتهاد مرسوم است؛ البته با این تفاوت که از سطح عبور کرده و به پایههای مبنایی و قواعد نظام ساز دین میرسد.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی به تشریح مشی استنباطی اجتهاد تمدن ساز پرداخت و ابراز کرد: اجتهاد تمدن ساز در مسیر استخراج گزارههای دینی از منابع دین که همان کتاب، سنت و عقل بوده و به طور اعم هر منبعی که برای تحصیل یک گزاره دینی به سراغ آن میتوان رفت چهار مرحله را طی کند تا بتواند گزارههای قابل اعتماد خود را در نتیجه این تلاش علمی در اختیار مجتهد قرار دهد. در اولین مرحله اجتهاد تمدن ساز باید بتواند در باب یک قضیه توصیفی، تجویزی و یا کلامی بهصورت تک گزاره نظر دین را استخراج کند./۸۳۷/503/ر
ادامه دارد…
گزارش: محمد جعفری