۰۴ دی ۱۳۹۵ - ۱۳:۴۹
کد خبر: ۴۶۸۷۸۹
به مناسبت نتیجه­‌ بخشی "مقاومت" در آزادسازی حلب؛

درس مذاکره در حلب؛ از مقاومت تا دیپلماسی لبخند

در این یادداشت مروری خواهیم داشت بر طرف­‌های مقاومت در سوریه که در مقابل محور مقاومت سر تعظیم فرود آوردند. وقتی به گستردگی و تنوع این گروه­‌ها می­‌نگریم که از حمایت­‌های گسترده محور عربی-غربی-عبری برخوردارند به عظمت کار جریان مقاومت پی­ می­‌بریم.
مقاومت

این روزها سخنان موافقان و مخالفان برجام در یک چیز مشترک شده است که طرف مذاکره ایران در پرونده هسته­ای، خدعه­ گر است و به عهد و پیمانش وفادار نیست. این موضوع را با کلمه نقض برجام می­شنویم. همه حتی شیخ مذاکره نیز پذیرفتند که برجام نقض شده است. این سخنان یادآور دورانی است که سخن از برجام 2 میرفت و موافقان مذاکره در حالی که برجام را مدلی موفق از حل مشکلات بین­ المللی می­دانستند، اصرار داشتند موضوع سوریه نیز با مذاکره به سبک آنان یعنی دیپلماسی لبخند حل شود ولی مخالفان برجام با تسری این مدل به موضوع سوریه مخالفت کردند و مدعی شدند این گره با ایدئولوژی محور مقاومت باز می­ شود نه استراتژی مذاکره.

امروز که آزادی حلب را در سایه مقاومت جشن میگیریم، می­توانیم به این موضوع فکر کنیم که اگر در سالهای قبل موضوع سوریه را با مذاکره حل کرده بودیم امروز چه حال و هوایی داشتیم و با چه مشکلاتی روبه­ رو بودیم. در این صورت حضور نیروهای اشغالگر در منطقه و بلند بودن فریاد سوریان در نقض برجام آنها(برجام 2و 3) راه به جایی نداشت و آنها باید حتی به اشغالگران تروریست باج هم می­دادند؛ بر خلاف امروز که قدرت­های بزرگ در مقابل آنها سرخم کرده و با احترام و بزرگی از آنها می­خواهند اجازه دهند تروریست­ها از حلب خارج شوند و حاضرند در مقابل این مسئله به محور مقاومت امتیاز هم بدهند.

البته در این شرایط به این موضوع هم می­توانیم فکر کنیم که اگر ما هم برجاممان را با این مدل پیش برده بودیم امروز حال و هوای بهتری داشتیم و مجبور نبودیم از معبر برجام برای احقاق حقوقمان از این مجمع به آن مجمع برویم تا ثابت کنیم ما به برجام پایبند بودهایم و این طرف مقابل ما بوده است که برجام را نقض کرده است و البته ما فریاد بلند می­کنیم که ای جهانیان بدانید طرف مقابل ما برجام را نقض کرده است ولی نمی­دانیم چرا آن گوش­هایی که قبلا در مذاکرات سخن ما را می­شنیدند اکنون انگیزه­ای برای گوش کردن به سخنان ما ندارند؛ چرا از آن لبخندها دیگر خبری نیست؛ چرا حتی دیگر آن آدمهای سابق را نمی­بینیم چون دولت عوض شده و دیپلمات­ها تغییر کرده­اند. این گونه می­شود که روابط دیپلماتیک سابق به روابط روابط شخصی تنزل می­یابد و دیگر اعتباری ندارد؛ چرا دیگر مثل قبل که همواره همه برای برقراری جلسات و مذاکرات وقت داشتند، اکنون دیگر کسی وقت ندارد برای شنیدن سخنان ما جلسه بگذارد. گویا آنها به همه اهدافشان رسیده­اند و دیگر وقتی برای ما و جلسه گذاشتن با ما و شنیدن سخنان ما ندارند؛ گویا اصلا با ما دیگر هیچ کاری ندارند و مسائل ما دیگر مسائل بین­المللی نیست و الان خودمان باید مشکلاتمان را حل کنیم.

این سخنان را باز هم می­توان ادامه داد و دو مدل "مقاومت" و "مذاکره" را مقایسه کرد. امروز در حلب جایی را می­بینیم که قرار بود برجام 2 و 3 را تجربه کند ولی با مدلی دیگر خیلی زودتر به موفقیت عزت­آفرین رسید و این است درسی که سربازان و افسران ولایت در عرصه مقاومت به دیپلمات­ها در عرصه مذاکره آموختند. در اینجا از این سخن صرف نظر می­کنیم که اعتباری را که سرداران ولایت ازخیابان­های حلب جمع می­کنند، ممکن است دیپلمات­ها ولخرجانه درخیابان­های ژنو و لوزان به باد دهند.

در این یادداشت مروری خواهیم داشت بر طرف­های مقاومت در سوریه که در مقابل محور مقاومت سر تعظیم فرود آوردند. وقتی به گستردگی و تنوع این گروه­ها می­نگریم که از حمایت­های گسترده محور عربی-غربی-عبری برخوردارند به عظمت کار جریان مقاومت پی­ می­بریم. می­توانیم نام این یادداشت را بگذاریم "مقاومت در مقابل 5+1+1" یعنی کشورهای غربی به همراه عربستان و اسرائیل.

گروه­های تروریستی در سوریه

1.ستاد کل ارتش آزاد سوریه(جیش الحر)

ارتش آزاد سوریه در آگوست سال 2011 با سازماندهی نظامیان جدا شده از ارتش سوریه که به ترکیه گریخته بودند؛ به فرماندهی "ریاض الاسعد" تشکیل شد. البته به دلیل افزایش فعالیت گروه‌های تروریستی دیگر در سوریه بیشتر سرکرده‌های این گروه به جای شرکت در درگیری‌ها در عرصه سیاسی حضور داشتند.

در سال 2012 کشورهای عربی و غربی با هدف آنچه "حمایت از گروه‌های معتدل مخالف دولت سوریه" عنوان کردند، اقدام به تشکیل ستاد مشترک ارتش آزاد کرده و تمام گروهک‌های وابسته به آن را در زیر مجموعه آن سازماندهی کردند. سرکردگی این ستاد پس از قطع عضو "ریاض الاسعد" در حمله هوایی ارتش سوریه، به "سلیم ادریس"، افسر فراری ارتش سوریه واگذار شد. در سال 2013 در پی آغاز درگیری‌های داخلی میان گروه‌های مسلح تروریستی و ضربه‌های سنگینی که ارتش آزاد در درگیری با گروه تروریستی داعش متحمل شد، سلیم ادریس از سرکردگی این گروه برکنار و "عبدالاله البشیر" جایگزین وی شد.

"عبدالاله البشیری"، عضو یکی از گروهک‌های وابسته به ارتش آزاد در منطقه مرزی با سرزمین‌های اشغالی فلسطین بود که در یکی از عملیات‌های ارتش سوریه به شدت زخمی و توسط نظامیان صهیونیست به بیمارستانی در شمال سرزمین‌های اشغالی منتقل شد. ارتش رژیم صهیونیستی پس از موافقت با آموزش وی برای بازگشت به سوریه، ضمن اعلام رسمی مرگ وی، البشیر را برای آموزش‌های نظامی به طور مخفیانه به یکی از پایگاه‌های نظامی ارتش صهیونیستی در شهر اشغالی "حیفا" منتقل کرد. وی پس از پایان آموزش‌های نظامی به ترکیه اعزام شد تا در ستاد کل ارتش آزاد سوریه فعالیت کند.

ستاد مشترک ارتش آزاد سوریه متشکل از 30 عضو که نماینده گروه‌ها در جبهه‌های مختلف هستند، در حال حاضر به عنوان شاخه نظامی ائتلاف ملی مخالفان سوریه و از سوی کشورهای غربی به عنوان جانشین ارتش سوریه پس از سقوط دولت بشار اسد تلقی می‌شود، این در حالی است که این ستاد در انجام عملیات‌ها برای سیطره بر مناطق مختلف سوریه همواره با شکست مواجه شده است و بر هیچ منطقه‌ای در خاک سوریه مسلط نیست و تنها به صورت مقطعی بر مناطق مرزی این کشور و ترکیه تسلط دارد.

این ستاد با هیچ یک از گروه‌های وابسته به خود از جمله "شهدای سوریه"، "احرار سوریه" و غیره ارتباط مستقیم ندارد و حتی برخی از گروه‌ها، آن را به عنوان نماینده خود برای دریافت کمک های خارجی به رسمیت نمی‌شناسند. تعداد نیروهای وابسته به ستاد مشترک ارتش آزاد حدود 10 هزار نفر است که بیشتر آنها در مناطق مرزی ترکیه و سوریه حضور دارند.

به دلیل درگیری‌های داخلی میان گروه‌های تروریستی در سوریه، ارتش آزاد همکاری نزدیکی با "جبهه النصره" -که به عنوان نماینده اصلی گروه تروریستی القاعده در سوریه شناخته می‌شود-، دارد و این موضوع، ادعای آمریکا درباره کمک تسلیحاتی به "گروه‌های مسلح معتدل" در سوریه را نقض می‌کند.

رسانه‌های عربستان، امارات، قطر و طرف‌های همسو با آنها تروریست‌های جیش الحر را ثوار یعنی انقلابیون لقب می‌دادند که البته با گذشت زمان،‌ آنها پوشش اقدامات جنایتکارانه گروه‌هایی همچون جبهة النصره و داعش و احرار الشام را در دستور کار قرار دادند و برای سرپوش گذاشتن بر حمایت‌های خود به این گروه‌های تروریستی، با واژه معارضه مسلح لقب داده که همچنان به این حمایت‌ها ادامه می‌دهند.

 2. جبهه اسلامی آزادی‌بخش سوریه

این جبهه در سال 2012 با اتحاد میان 20 گروه تروریستی از جمله "گردان‌های فاروق"، "الفاروق الاسلامی"، "گردان توحید"، "گردان فتح"، "گردان‌های اسلام"، "گردان عقاب‌های شام" و "شورای انقلابیون دیرالزور" تشکیل شده است.

اعتقادات این جبهه به دلیل اعضای تشکیل دهنده آن، ما بین سلفی معتدل و افراطی است. برخی از گروه‌های معتدل عضو این جبهه، ستاد مشترک ارتش آزاد سوریه را به رسمیت می‌شناسند ولی این ستاد را به برای اخذ کمک‌های مالی خارجی به گروه‌های مسلح مخالف دولت دمشق، قبول ندارند.

جبهه اسلامی آزادی‌بخش سوریه بیش از 40 هزار نیرو دارد که در استان‌های ادلب، حلب، دمشق، حمص و دیرالزور مستقر هستند که سرکردگی کامل آن به عهده "احمد عیسی"، سرکرده گروه تروریستی "عقاب‌های شام" است.

مهمترین گروه‌های عضو جبهه اسلامی آزادی‌بخش سوریه عبارتند از:

  • گردان‌های الفاروق به سرکردگی اسامه الجنیدی
  • گروه تروریستی عقاب‌های شام به سرکردگی شیخ سلفی احمد عیسی
  • گروه تروریستی گردان‌های التوحید به سرکردگی عبدالعزیز سلامه
  • گروه تروریستی گردان الفتح

3. جیش الاسلام

این گروه که به سرکردگی "زهران علوش"، سرکرده گروه تروریستی "گردان اسلام" در سپتامبر 2013 اعلام موجودیت کرد، متشکل از 50 گروهک با تفکر سلفی افراطی است که بیشتر در دمشق و حومه آن فعالیت می‌کنند. جیش الاسلام معروف به ارتش عربستان در سوریه است. این نامگذاری به این دلیل است که اختلافات موجود در ائتلاف ملی مخالفان سوریه باعث اختلاف و جدایی گروه‌های مسلح داخل سوریه شد و عربستان توانست با سرمایه‌گذاری و ارسال سلاح برای گروه‌های مستقر در حومه دمشق آنها را با یکدیگر متحد کند.

با وجود اعلام اینکه جیش الاسلام با هدف جلوگیری از گسترش گروه‌های تکفیری در سوریه فعالیت خود را آغاز کرد اما گروه‌های وابسته به آن از جمله "فتح الشام"، "گردان توحید الاسلام" و "گردان الانصار" از مهمترین گروه‌های تکفیری سوریه هستند. اتاق هدایت این گروه با پیشنهادهای مالی به اعضای دیگر گروه‌های مسلح سعی در جذب آنان به جیش الاسلام را دارد. تعداد اعضای آن بیش از 17 هزار نفر تخمین زده می‌شود. گردان اسلام به سرکردگی "زهران علوش" از ارکان اصلی "جیش الاسلام" است که 9 هزار نیرو در اختیار دارد. این گروه از نظر سلاح و تجهیزات نظامی از مجهزترین گروه‌های مسلح مخالف دولت سوریه است. پدر زهران علوش، سرکرده این گروه یکی از مفتی‌های سلفی معروف در عربستان می‌باشد. این گروه مسئولیت انفجار دفتر امنیت ملی سوریه که به کشته شدن وزیر دفاع، رئیس امنیت ملی و برخی دیگر از مقامات امنیتی سوریه نیز انجامید را بر عهده گرفت.

 

4. جبهه النصره

جبهه النصره به سرکردگی "ابو محمد الجولانی" اواسط سال 2011 میلادی با کمک گروه تروریستی "دولت اسلامی عراق و شام(داعش)" تأسیس و تقویت شد. بعدها ضمن استقلال از گروه داعش، از سوی "ایمن الظواهری" به عنوان شاخه اصلی القاعده در سوریه انتخاب شد و همین موضوع اختلاف النصره و داعش را در پی داشته است.

تعداد نیروهای این گروه 5 الی 7 هزار نفر است که در تمام 11 استان از 14 استان سوریه فعالیت دارند. این گروه تروریستی مسئول بسیاری از عملیات‌های انتحاری و انفجار خودروهای بمب‌گذاری شده در مناطق سوریه است. ربایش، ترور و محاصره شیعیان روستاهای نبل و الزهرا در استان حلب از دیگر اقدامات این گروه تروریستی است. در سال 2012 دولت آمریکا جبهه النصره را در لیست گروه‌های تروریستی خود قرار داد.

 در سال 2013، "ابوبکر البغدادی"، سرکرده گروه تروریستی "دولت اسلامی عراق و شام" خواستار ائتلاف با جبهه النصره برای تشکیل گروه تروریستی "دولت اسلامی در عراق و شام" شد ولی این موضوع با مخالفت "محمد الجولانی"، سرکرده جبهه النصره روبرو شد.

 بسیاری از اعضای این گروه تابعیت غیرسوری دارند و طبق آخرین آمارها، اتباع 48 کشور از جمله عربستان، افغانستان، پاکستان، انگلیس، فرانسه، استرالیا و غیره در این گروه تروریستی عضویت دارند. در اواخر سال 2013 به علت گسترش نفوذ جبهه النصره به مناطق مرزی سوریه و ترکیه و همچنین پیوستن دیگر گروه‌های مسلح به این جبهه، برخی مقامات دولت آمریکا مجبور به مذاکره با سرکردگان جبهه النصره برای پیشبرد طرح خود برای تضعیف دولت سوریه شدند.

 

5. گروه تروریستی "دولت اسلامی در عراق و شام"(داعش)

سرکرده گروه تروریستی دولت اسلامی عراق و شام، "ابوبکر البغدادی" است. این گروه که هسته مرکزی آن از تروریست‌های عراقی مستقر در منطقه الانبار عراق به نام "دولت اسلامی عراق" تشکیل شده است، در سال 2012 با هدف ائتلاف با "جبهه النصره" تشکیل شد، ولی پس از اختلاف با آن به صورت مستقل، گروهی را در سوریه با نام "دولت اسلامی در عراق و شام" یا "داعش" تشکیل داد و سعی در گسترش آن در تمام نقاط سوریه دارد.

 این گروه تروریستی از 5 هزار تروریست تشکیل شده است که به دلیل ارتباط قوی با عشایر حامی خود در خاک عراق و به طور دقیق‌تر در استان الانبار، در مناطق مشترک سوریه و عراق مانند ادلب، دیرالزور و الرقه فعالیت دارد. این گروه کنترل کامل شهر مرزی الرقه در مرز با سوریه و ترکیه را در اختیار داشته و به ادعای خود دولت اسلامی در آن تأسیس کرده است.

فتواهای تکفیری از سوی سرکرده‌های این گروه روزانه باعث قتل ده‌ها نفر در استان الرقه و حومه استان حلب می‌شود. در سال 2013 و در پی حمله این گروه به مواضع گردان احرار شام و گردان طوفان شمال در منطقه مرزی باب الهوی در مرز ترکیه، درگیری داخلی میان گروه‌های مسلح سوری آغاز شد که بر اثر این درگیری‌ها که در یک سو آن گروه‌های احفاد الرسول، طوفان شمال، احرار الشام، ارتش آزاد و جبهه النصره و در سوی دیگر آن دولت اسلامی در عراق و شام و گروه تروریستی انصار و المهاجرین شرکت داشتند.

گروه تروریستی داعش که به نماد وحشی‌گری، بی‌رحمی، جنایت، کشتار و شکنجه تبدیل شده است، در امتداد کمربندی بزرگ در شمال سوریه فعالیت می‌کند که از مرزهای عراق و سوریه آغاز شده و تا دیرالزور و الرقه که بر آن به طور کامل مسلط است، تا جرابلس، منبج، الباب و اعزاز در شمال حلب و نیز تا شمال ادلب در نزدیکی مرزهای ترکیه و همچنین باستانی تعز که اخیرا اشغال کرد، امتداد داد.

گروه تروریستی داعش بر مناطق حساسی سیطره دارد که ده‌ها حلقه چاه نفتی عراق و سوریه در آن مناطق قرار دارد و این گروه با سرقت نفت این مناطق و فروش آن به دلالان در کشور ترکیه با تسهیلات ویژه کسب درآمد می‌کند. این گروه تروریستی همچنین برای اشغال میادین گاز در شرق حمص تلاش می‌کند. علاوه بر این منابع درآمدی، ترکیه، عربستان و قطر به حمایت‌های گسترده از داعش می‌پردازند و به ویژه جنایات این گروه تروریستی را پوشش رسانه‌ای می‌دهند.

داعش تروریست‌هایی را که عضو جبهه النصره بودند، جذب خود کرد به ویژه در شهر حلب شمار زیادی به این گروه پیوستند. همچنین گروه‌های تروریستی دیگری همچون مجلس شوری المجاهدین و تروریست‌های جیش الحر، احرارالشام و التوحید و دیگر گروه‌ها به داعش پیوستند.

گروه تروریستی داعش هدف اصلی خود را مبارزه با شیعیان، علویان و مسیحیان در سوریه معرفی کرده و خواستار تشکیل امارت اسلامی با اندیشه سلفی در سوریه است.

6. جیش الفتح شاخه القاعده؛ تشکلی با 4هزار تروریست

هفت گروه مسلح در 24 مارس 2015 (سال جاری میلادی)، تشکل موسوم به جیش الفتح را تأسیس کردند که در یک اتاق عملیاتی مشترک و تحت فرماندهی نظامی واحد قرار دارد.

جبهه النصره شاخه القاعده در سوریه از مهمترین گروه‌‌های تشکیل دهنده جیش الفتح است، به این گروه تروریستی باید، گروه‌های موسوم به احرار الشام، جندالاقصی، جیش السنه، فیلق الشام، لواء الحق و اجناد الشام را اضافه کرد.

جیش الفتح اقدامات تروریستی و مسلحانه خود را با هدف برپایی آنچه دولت اسلامی در سوریه خوانده، توجیه می‌کند، شمار تروریست‌های جیش الفتح، چهار هزار نفر برآورد می‌شود.

با وجود تلاش تروریست‌های جیش الفتح برای اینکه خود را به‌عنوان معارض میانه‌رو نشان دهند، با این حال این ادعا که از سوی آمریکا، عربستان و دیگر حامیان تروریست‌های تکفیری با هدف سرپوش گذاشتن بر جنایاتشان مطرح می‌شود، حقیقت و ماهیت واقعی این تشکل و تکیه آن بر عقاید و افکار شبکه تروریستی القاعده را نمی‌تواند انکار کند به ویژه آنکه ابومحمد الجولانی سرکرده جبهه النصره در سوریه به صراحت در سال 2013 بیعت خود با ایمن الظواهری سرکرده شبکه القاعده را  اعلام کرده بود.

7. گروه تروریستی احرار الاسلامی شام(هسته مرکزی جبهه اسلامی سوریه)

این گروه تروریستی سلفی اواخر سال 2011 میلادی در استان ادلب سوریه در مرزهای عراق به سرکردگی "حسان عبود" و با حضور 15 الی 20 هزار تروریست عراقی و سوری آغاز به کار کرد. گروه تروریستی احرار الاسلامی شام در ابتدا با حمله به انبارهای سلاح ارتش سوریه اقدام به تجهیز خود کرد و پس از آن با توجه به رابطه سرکرده این گروه با تروریست‌های عراقی، از طریق آنان اقدام به خرید سلاح ‌کرد.

این گروه تروریستی را می‌توان پایه‌گذار عملیات‌های انتحاری و بمبگذاری خودروها در شهرهای مختلف سوریه از جمله دمشق، حلب و حمص با استفاده از تجربیات تروریست‌های عراقی دانست. در حال حاضر این گروه تروریستی در استان‌های الرقه که به صورت کامل تحت تسلط گروه تروریستی داعش قرار دارد و همچنین حومه شرقی حلب مستقر است. احرار الاسلامی شام به دلیل سیطره بر مناطق مرزی با ترکیه گروه اصلی در استقبال و آموزش نیروهای خارجی جدید که برای پیوستن به تروریست‌های سوری وارد این سوریه می‌شوند، است.

8. گردان‌های احفاد الرسول

این گروه تروریستی در سال 2012 از ائتلاف 40 گروهک شبه نظامی در استان ادلب آغاز به کار کرد و پس از آن و با هماهنگی گروه‌های مخالف برای آغاز عملیات و سیطره بر دمشق، به حومه پایتخت سوریه کوچ کرد. این گروه با وجود اینکه گروهی مستقل نامگذاری شده است، اما همکاری‌های آشکاری با ستاد کل ارتش آزاد دارد.

احفاد الرسول 7 الی 9 هزار نیرو در اختیار دارد که به مرور زمان و طی حملات داعش به گروه‌های حامی ارتش آزاد در استان الرقه، بسیاری از اعضای آن کشته یا به داعش پیوستند.

9. ارتش مجاهدین و الانصار

این گروه تروریستی در اواخر سال 2012 با عضویت 7 هزار تروریست خارجی از کشورهای حوزه قفقاز مانند چچن و ازبکستان به سرکردگی "عمر الشیشانی(چچنی)" در شمال حلب و در مرزهای با ترکیه تشکیل شد. فعالیت این گروه تروریستی در مناطق شمالی سوریه به طور مشخص در شهر حلب و برخی مناطق حماه و لاذقیه است و خود را وابسته به گروه تروریستی دولت اسلامی در عراق و شام می‌داند.

 بسیاری از اعدام‌های شهروندان سوری توسط برخی از اعضای ارشد این گروه که در جنگ‌های بوسنی و هرزگوین و جنگ طالبان علیه نیروهای شوروی شرکت داشته‌اند، انجام می‌شود. در حال حاضر فعالیت این گروه در پی عملیات‌های ارتش بسیار محدودتر شده و بیشتر سرکرده‌های آن از پای درآمده‌اند.

 

10. جبهه "حمایت مناطق کُردنشین"

این جبهه که از 12 گروه تشکیل شده است، پس از انتقال نیروهای ارتش سوریه از مناطق کردنشین به مناطق دیگر سوریه برای مقابله با گروه‌های تروریستی، تشکیل شد که بخشی از سلاح و آموزش نظامی را ارتش در اختیار این گروه‌ها قرار داده است. جبهه حمایت از مناطق کردنشین بیش از 15 هزار نیرو در اختیار دارد که هدف آن، خارج نگاه داشتن کُردهای سوری از جنگ داخلی در این کشور است. این گروه‌ها که به صورت متمرکز در استان "الحسکه" و "قامشلی" فعالیت می‌کنند، نقش مهمی در مقابله با گسترش گروه‌های تکفیری در مناطق شمالی سوریه دارند. حملات اخیر این جبهه به گروه‌های تروریستی "النصره"، "داعش" و "انصار والمهاجرین" به کشته شدن صدها عضو این گروه‌های تروریستی انجامیده است. این جبهه تحت حمایت کردهای عراق و کردهای ترکیه است و گروه "پ‌ک‌ک" به رهبری عبدالله اوجولان به لحاظ نیرو و تسلیحات به این جبهه کمک می‌کند. بیشتر کُردهای سوری و عراق و حتی کُردهای ساکن ترکیه از دولت بشار اسد به دلیل اعطای آزادی به آنان و ایجاد مدارس برای تدریس زبان کردی، حمایت می‌کنند.

11. گردان شهدای یرموک

این گروه در آگوست سال 2012 با ائتلاف هشت گروهک شبه نظامی در استان درعا در مرز اردن و منطقه اشغالی جولان در مرز با سرزمین‌های اشغالی به سرکردگی "بشار الزعبی" آغاز کار کرد. مهمترین اقدامات این گروه، ربودن نیروهای حافظ صلح سازمان ملل در سال 2013 بود. این گروه پل ارتباطی گروه‌های مسلح مخالف دولت سوریه با رژیم صهیونیستی شناخته می‌شود. انتقال مجروحان گروه‌ها و همچنین ورود غیرقانونی برخی از مقامات نظامی و خبرنگاران رژیم صهیونیستی به داخل خاک سوریه توسط این گروه انجام می‌شود. شبکه المیادین گروه "شهدای یرموک" را همکار ارتش رژیم صهیونیستی برای از کار انداختن رادارهای مرزی ارتش سوریه برای حمله هوایی جنگنده‌های صهیونیست به پایگاه ارتش سوریه در منطقه "قاسیون" دمشق معرفی کرد.

975/704/ر

محسن محمدی
ارسال نظرات