هشت نکته در مورد انتخابات ۹۶
به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از روزنامه رسالت، نکته1. رقابتهاي انتخابات رياست جمهوري و شوراهاي شهر 1396، تمام شد. ابزار سنجش که در اختيار نداريم، ولي بايد اقل آنچه مشهود است را از اين «سرشماري افکاري عمومي» مورد توجه قرار دهيم، و اين مسير تحليلي، تازه شروع شده است.
نکته2. رقابتها تمام شد، هنوز صحت انتخابات تأييد نشده، بويژه که وقوع «تخلف»ها، چه در گزارشهاي مردمي و چه از سوي نهاد ناظر انتخابات مورد تصديق قرار گرفته است. هر چند که گمان نميرود که واژه «تخلف» به «تقلب» تبديل شود، و نتايج انتخابات از سوي نهاد ناظر، غير قابل تأييد اعلام گردد، ولي، به گمانم، بايد ميزان عددي تأثير مجموعه «تخلف»ها بر نتيجه انتخابات محاسبه شود. اين را هم خوب است بدانيم که اين حجم از «تخلف»، قبلاً در انتخابات مجلس سوم و مجلس ششم سابقه داشته است. هر دو بار، وقتي اين جناح سياسي مجري انتخابات بودهاند.
نکته 3. همچون انتخاباتهاي 88 به بعد که بايد آراي تهران و غير تهران را جداگانه تحليل کرد، انتخابات 96 نيز از همين سنخ است.
نکته 4. در موضوع انتخابات رياست جمهوري، در کل بايد گفت که نظر به قاعده دور دوم رياست جمهوري مستقر، هر چند که شق محتمل استمرار دولت مستقر رخ داده است، ولي اين دولت اکنون با يک اقليت نيرومند، و يک وجهه شديداً تخريب شده مواجه است. البته وجهه آقاي روحاني بيشتر از جانب خود او و عملکرد و گفتار و کردار خود او تخريب شده است تا توسط رقبا. ما امروز با رئيس جمهوري مواجهيم که در مورد وعده صد روزهاش صادق نبوده است، در مورد انکار امکان ايجاديک ميليون شغل و سپس اعلام وعده ايجاد سالانه 950 هزار شغل يا همان يک ميليون شغل از جانب خود صادق نبوده است، و اين که بخش اعظم رأي خود را از ايجاد هراس از رقيبان خويش و نه به اتکاء محبوبيت و عملکرد خود به دست آورده است. اينها واقعيتهاي اين رقابت انتخاباتي هستند.
نکته 5. اگرروي سخنم با حاميان آيت الله سيد ابراهيم رئيسي و دکتر محمد باقر قاليباف باشد، بايد ضمن تأکيد بر اين نکته که هدفگذاري تغيير دولتي که 4 سال ديگر جا داشته، هدفگذاري بلند اما منطقي بوده است، ولي اذعان کنم که عملکرد هواداران و فعالان کمپين در رقابتهاي انتخاباتي «بسيار خوب» بوده است، بويژه که ضعف اصلي همه گزينههاي اين انتخابات، حتي گزينه پيروز، در عدم شفافيت در ارائه برنامه يا بيبرنامگي بوده است. با اين ضعف در موضوع برنامه نامزدها، بايد بخش اصلي نتايج انتخابات را به فعاليت هواداران منتسب کرد. پس، به گمان من، اجزاي رقابتهاي انتخاباتي در منتقدان دولت، بايد همچنان حفظ شوند و فعال بمانند. آنها به خوبي جواب دادند.
نکته 6. در اينجا يک اصل مهم وجود دارد و آن اين که «اختلاف نتايج چند درصدي، نبايد منجر به تجديد نظر صد در صدي در مکانيسمهاي عملکردي شود». واقع آن است که در انتخاباتي که مطابق قاعده تاريخ انتخابات جهان، بايد رئيس جمهور مستقر پيروز ميشد، منتقدان دولت واقعاً جايگاه او را تهديد کردند و وي با عملکردي نامتعارف، نهايتاً به يک پيروزي لرزان ديگر دست يافت. منتقدان دولت، پس بايد در عين تأمل راجع به راههاي بهبود، به فکر تشخيص و استمرار علل اين ميزان از کاميابي باشند. در اين زمينه، بويژه لازم است به توانمندي بيسابقه فرآيند سياسي «جمنا» تأکيد کنم. اين مکانيسم، به رغم نوپا بودن، توانست فرآيند سياسي انتخابات را به خوبي هدايت کند.
نکته 7. و اما، در موضوع تهران، و وقوع وضعيت اجتماعي پسامدرن در اين ابرشهر، تأمل ويژه لازم است. در اين زمينه پيش از اين بسيار سخن گفتهام، ولي سخن تازهام اين است که نيروهاي انقلاب، بايد اين وضعيت را به رسميت بشناسند، و بکوشند تا اين جمعيت9 ميليوني ساکن و13 ميليوني متغير را «درک کنند». فيالجمله اين درک، منتهي ميشود به پذيرش وقوع مختصات پسامدرن در اين شهر پر رفت و آمد و سيال.
اگر نيروهاي انقلاب ميخواهند مواضع خود را براي اين مردم مجدداً توضيح دهند، بايد از «متن» به در آيند و به سمت «ايميج» و تصوير گسيل شوند؛ اين، لازمه وضعيت پسامدرن است. اين، فرآيندي است که آغاز شده و استمرار آن در آتيه نتيجهبخش خواهد بود. در اين زمينه نيز، به گمان من، نبايد با درخواست تجديد نظر صد درصدي در مکانيسمهاي عمل سياسي افراط کرد. واقع آن است که اين جمعيت به سه پاره تقسيم شدهاند؛1/3 ميليون رأي دهنده بيطرف و خواهان کارآمدي،1/7 ميليون رأي استمرار وضع موجود حاکم بر دولت و پارلمان، و 0/6 ميليون منتقد ثابت قدم دولت.
نکته آخر. درمجموع، با تذکر مجدد اين که «ما ابزار سنجش در اختيار نداريم»، و به اتکاء اين دو تحليل متمايز از وضع کشور و تهران، توصيه ما به منتقدان دولت آن است که ضمن حفظ متين انبوه نقاط قوتي که منجر به اين نتيجه قابل قبول شده است، اقدامات زير را براي کاميابي در انتخابات پارلماني آتي مد نظر قرار دهند:
1. ضعف و خلأ برنامه دقيق و جزئي براي اداره کشور را جبران کنند؛
2. به طور قاطع از مرحله توليد محتواي متني به سمت توليد محتواي تصويري حرکت کنند؛
3. «جمنا» را تثبيت و مکانيسمهاي عملکرد منظم حزبي آن را کامل نمايند؛
4. زمينه را براي ورود يک نسل تازه به صحنه انتخابات آينده را فراهم کنند؛
5. به نقادي مشفقانه و منضبط فعاليتهاي جناح حاکم ادامه دهند و تحقق وعدهها را پيگيري نمايند؛
6. ساز و کار منظمي براي برنامهريزي فني مبارزات انتخاباتي ايجاد نمايند./۹۶۹//۱۰۲/خ