۲۱ بهمن ۱۳۹۶ - ۱۷:۴۹
کد خبر: ۵۵۴۰۷۲
در نشست علمی صورت گرفت؛

بررسی عوامل انسجام جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی

نشست علمی تخصصی جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی عوامل تشتت، راهکارهای انسجام با ارائه حجت الاسلام جعفری و نقادی جلیلی حجت الاسلام آقاجان لو برگزار شد.
جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، نشست علمی تخصصی جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی عوامل تشتت، راهکارهای انسجام به همت شورای تخصصی شورای عالی انقلاب فرهنگی در سالن همایش های مدرسه علمیه معصومیه(س) برگزار شد.

این نشست علمی با ارائه حجت الاسلام علی جعفری از اساتید حوزه علمیه قم و نقادی وحید جلیلی رییس دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی و حجت الاسلام آقاجان لو برگزار شد.

در آغاز نشست حجت الاسلام علی جعفری به ارائه پژوهش خود پرداخت و گفت: این مباحثی که مطرح می شود گزارش یک پروژه تحقیقاتی است که زیر نظرکمیسیون حوزوی شورای عالی انقلاب فرهنگی به مدت دو سال انجام شده است.

 

 

سؤال تحقیق

 موضوعی که به عنوان پروژه تحقیقاتی پیشنهاد شد بررسی زمینه های تشتت در جبهه فرهنگی انقلاب بود اما از آنجا که باید عنوان را به مسأله قابل مطالعه و بررسی تبدیل کرد در این فرآنید مسأله مندی این سؤال مطرح شد به چه دلیل جمهوری اسلامی تاکنون در فرآیند تبدیل جناح مؤمنین فرهنگی به جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی ناکام مانده است؟.

 این که جمهوری اسلامی در سه دهه گذشته به محوریت رهبر معظم انقلاب به دنبال تأسیس جبهه فرهنگی انقلاب بوده یک واقعیت است؛ رهبر معظم انقلاب در دیدار با دست اندرکاران قرارگاه قرب بقیة الله سپاه پاسداران که امروزه راه اندازی جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی از مسؤولیت های اصلی آن قرارگاه است، به ایجاد جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی تصریح کرده و می گوید من چندین بار از جریان ها و عناصر مختلفی خواسته ام جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی را ایجاد کنند که موفق نشدند و امیدوارم که شما موفق شوید.

بنابراین علاوه بر توجه به ایجاد جبهه فرهنگی انقلاب باید بررسی کرد که چرا جمهوری اسلامی تا کنون با رغم تلاش ها و پشتیبانی رهبر معظم انقلاب نتوانسته است این جبهه را تشکیل دهد؟.

فرض ما این است که در سطح یک جناح مؤمن و بدنه قابل توجه از نیروهای انقلابی که به امر تولید فرهنگ در جمهوری اسلامی مشغول هستند، وجود دارد اما در این که تبدیل به جبهه قدرتمندی نشده و ناکام مانده است نیازمند مطالعه است وباید علل ناکامی عبور از مرحله جناح انقلاب به مرحله جبهه انقلاب را بررسی کرد.

نخستین گام روشن شدن تلقی ما از جبهه فرهنگی انقلاب است زیرا جبهه مفهومی است که رهبر معظم انقلاب بیان کرده اند که باید بدانیم جبهه چیست؟ و باید به دنبال چه باشیم تا بتوانیم آن آرمان را شکل دهیم؛ در زمینه تلقی جبهه فرهنگی انقلاب در جناح مؤمن اختلاف نظر فراوانی وجود دارد زیرا برخی می گویند جبهه یک سازه مفهومی است نه یک پدیده علمی یعنی در واقعیت تشکیل نشده است بنابراین باید براساس فعل و انفعالات ذهنی از آن تصوری داشته باشیم که کار ما را سخت می کند؛ دیگر این که جبهه در عین حال که ابهام دارد فراوان استفاده می شود و سوم این که در مطالعات فرهنگی، جبهه یک مفهوم شناخته شده ای نیست و از مفاهیم دیگری نیز استفاده می شود که ما به ازاء جبهه محسوب نمی شوند که وجود این مفاهیم، تفهیم مفهوم جبهه را مشکل می کند.

همچنین ما در مقام کاوش در بیانان رهبر معظم انقلاب، فرهنگ عمومی نیروهای انقلابی، اخباری گونه با بیانات رهبر معظم انقلاب برخورد می کنند که چنین نگاهی کار مفهوم سازی و استفاده از بیانات رهبر معظم انقلاب برای به دست آوردن نظریه ها دشوار می کند؛ نکته آخر این است که جبهه به دلیل این که از زبان نظامی گری بیرون آمده است و نیروهای نظامی و جریان های نظامی از آن استفاده می کنند، موجب شده است وجهه نظای گری بیشتر تغلیظ شود به گونه ای که موجب شده است ماهیت فرهنگی آن تهی شود.

برای فهم مفهوم جبهه فرهنگی انقلاب باید به مبدا و مرجع آن که بیانات رهبر معظم انقلاب است مراجعه کرد که سخنان رهبر معظم انقلاب در دوم اردیبهشت 92 در دیدار با اعضای قرارگاه قرب بقیه الله مهم ترین بیان رهبر در زمینه جبهه فرهنگی انقلاب به شمار می رود زیرا این بیان کوتاه اما صریح است و در دیدار بعدی نیز مضامینی را که در دیدار نخست بیان کرده بودند را تکرار می کنند.

 سخنان رهبر معظم انقلاب در دیدار با اعضای قرارگاه قرب بقیه الله شامل چهار لایه است که به ترتیب همدیگر را در بر می گیرند یعنی این سخنان دارای هسته ای است که در آن پوسته هایی به ترتیب اولیت قرار می گیرد که مهم ترین نکته از منظر رهبرمعظم انقلاب در جبهه انقلاب فرهنگی خود سازی است و پس از آن ایجاد پشتوانه فکری برای جبهه فرهنگی انقلاب و در مرحله های بعد به ترتیب برنامه ریزی و کارهای مدیریتی، و فضای مردمی و کنش گری میدانی قرار دارند.

به طور کلی جبهه دارای یک هسته هویتی است که برآمده از آن هسته هویتی لایه های نظری، مدیریتی و کنش گری شکل می گیرند بنابراین جبهه فرهنگی عبارت است از انسجام معنایی شبکه ‌ای و دارای ابتکار عمل برآمده از کنشگران فرهنگی همگرا با انقلاب اسلامی در برابر انسجام معنایی شبکه ای کنشگران فرهنگی سه گانه سرمایه داری، صهیونیزم و اهتجار که در نتیجه فرآیندی تدریجی از خود سازی قومیتی، نظری، سیاستی و کنشگری میدانی در جناح مقابل فرهنگی و در زمینه اصلاح شکل می گیرد.

در این مقاله سعی شده است تلقی بیان شده از جبهه فرهنگی انقلاب به دست آید و این لایه بندی از فرآیند شکل گیری جبهه توضیح داده شود به این معنی اگر جبهه فرهنگی می خواهد شکل گیرد باید مانند جنین تا زمانی کع به دنیا می آید فرآیندی را طی کند یعنی جبهه در مرحله نخست باید همانند جنین سلول اولیه را تکثیر کند و همچنین دارای چهار بعد اصلی است که هم زمان با هم تولید می شوند اما با یکدیگر رشد نمی کنند زیرا رشد یکی منوط به رشد دیگری است به عنوان مثال در مرحله نخست باید قلبد فعال شود تا سایر اعضا نیز رشد کنند که در بررسی ها انجام شده قلب جبهه فرهنگی هویت آن است و زمانی که قلب جبهه فرهنگی به میزان لازم رشد کند امکان رشد در سایر قسمت ‌ها نیز به وجود می ‌آید.

عوامل تشتت در جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی

مطالبی که تا کنون بیان شد برگرفته از سخان رهبر معظم انقلاب بود اما پس از آن از افرادی که اهل تأمل و دارای تجربه زیستن در جبهه فرهنگی انقلاب هستند گفت و گوهایی در ابعاد مختلف جبهه که مهمترین آنها عوامل تشتت در شکل گیری جبهه انقلاب اسلامی است صورت گرفته است به عنوان مثال در سطح هویتی جبهه فرهنگی که به چیستی در جبهه و احساس در جبهه بودن بر می گردد چه مسائلی آن را دچار تشتت می کند؟ که به شکل دو گانه توضیح داده شداند اعم از دو گانه نظام و نهضت، صنف و جناح، انقلابی و روشنفکری، مدیر و کنشگر، در ادامه و خلق الساعه، سیاست و فرهنگ، منطقه‌ای، ملی و جهانی که موجب ایجاد چالش می‌شود.

از مهم ترین دلایل تشتت در هویت جناح مؤمنی که مانع از شکل گیری هویت قدرتمندتر جبهه انقلاب می شود عبارت است از این که اغلب اعضای جبهه فرهنگی انقلاب نمی توانند در میانه نهضت و نظام یعنی گرایش های نهضتی، آرمانی وگرایش هایی که نظم عمومی و نظامات موجود را  حمایت می کنند تعادل برقرار کنند که این امر موجب تششتت می شود یعنی اهالی فرهنگی انقلاب احساس می کنند اگر از نظم جمهوری اسلامی ایران دفاع کنند از آرمان گرایی فاصله گرفته اند.

افرادی که دچار بحران هویت می‌ شوند اگر نتوانند این بحران را به خوبی مدیریت کنند هویت آن ‌ها تضعیف شده و انجام کارهای بزرگتر را از دست می دهند در سطح نظری نیز از مهم ترین عوامل تشتت، انقطاع از میراث جبهه ای و جناحی است ما  از قبل انقلاب تا به امرز میراث عظیمی داریم و تولیدات فراوانی داشته ایم و تجارب زیادی را پشت سر گذاشته ایم اما نسل های جدید ما به روشنی با عقبه تاریخی و میراثی جناح مؤمن قطع رابطه کرده اند و می توان گفت نسل گذشته خود را نمی شناسند و تجربه های آنها را نمی دانند در نتیجه آزمون و خطاهای آنها را تکرار می کنند و به طور کلی با افرادی مواجه هستید که می خواهند از صفر شروع کنند.

همچنین فقدان دانش های راهبردی مذهبی از مشکلات تکاپوی جناح فرهنگی است و مواردی که مراجع نظری مذهبی از فقها و اهل فن، روحانیان و پژوهشگران حوزه دین به فعالان فرهنگی منتقل می شود کلیات است و نمی تواند در چالش های پیش آمده در حوزه فرهنگ و رسانه راهبری کند به عنوان مثال برخی علما هم نشینی های فراوانی با اهالی هنر داشته اند اما این دیدارها به این که اسلام هنر را قبول دارد و فقه هنر را به رسمیت می شناسد و با هنر منفی مخالف است خلاصه می شود در حالی که امروزه هنرمندان سؤالات فراوانی دارند و علما باید به آنها پاسخ دهند.

در زمینه چالش در حوزه مدیریت نیز می توان گفت گرایش این حوزه بیشتر به دشمن شناسی است و دوست شناسی را فراموش کرده است یعنی دشمن شناسی مقدمه ای است برای این که از ظرفیت های خود برای مقابله با دشمن استفاده کنیم و دشمن شناسی خود دچار تحریف شده و به یک آیین فرهنگی تبدیل شده است.

همچنین فقدان سازمان های ایده پردازی در مدیران حوزه فرهنگی مشادهده می شود در حالی که ایده پردازی اساسا یکی از فعالیت های مدیر در حوزه فرهنگ است اما مدیران حوزه فرهنگی نه ایده پرداز هستند و نه از ساختارهای متناسب که ایده پردازی را ایجاد می کنند استفاده می کنند که یکی از این ساختارها مشاورین در حوزه فرهنگ هستند یعنی کسانی که خلأ ایده و خلاقیت را تا حدودی جبران می کنند اما امروزه مشاوران اغلب کسانی هستند که ایده ‌های فاصله را حذف کرده و به آن‌ها برچسب می‌ چسبانند و در عرصه پرورش هیچ گونه اقدامی نمی ‌کنند.

 

 

در ادامه این نشست وحید جلیلی به عنوان نخستین منتقد نشست با کنایه ای مبنی براین که امیدواریم این جلسه خود از عوامل تشتت در جبهه فرهنگی انقلاب نشود، گفت: نخستین نقد من این است در جلسه سال 92 رهبر معظم انقلاب در زمینه جبهه فرهنگی انقلاب برای نخستین بار ادبیات جبهه فرهنگی انقلاب بیان نشده است زیرا پیش از آن نیز وجود داشته است و خود من نیز در سال 80 مقاله ای را با همین عنوان تدوین کرده ام.

در حوزه مفهومی سازی جبهه فرهنگی تنها رهبر معظم انقلاب است که این اصطلاح را قبول دارند و بسیاری از بزرگان، حتی از به کاربردن این واژه خجالت می کشند؛ از اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی که رهبر معظم انقلاب در حکم اعضای آن در سه سال گذشته بیان کرده است فلسفه وجودی شواری عالی انقلاب فرهنگی فهم، تبیین، تثبیت و انفاذ ماهیت فرهنگی انقلاب اسلامی و بازآرایی مداوم جبهه فرهگی انقلاب اسلامی است سؤال می کنم در مدت سه سال از 70 جلسه شورای عالی انقلاب فرهنگی چند مرتبه به این واژه تفوه شده است؟.

 تا کنون حتی ندیده ام هیچ یک از اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی در زمینه جبهه فرهنگی نقلاب اسلامی مقاله ای تدوین یا سخنرانی کرده باشد یا از آن واژه استفاده کرده باشد، این سخن یک گذاره ابطال پذیر است و اگر اشتباه می کنم می توانند آن را ابطال کنند؛ می خواهم بگویم در عالی ترین سطوح فرهنگی نظام، جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی در حد یک شوخی به رسمیت شناخته می شود.

همچنین در صدا وسیما که بیش از بیست شبکه دارد حتی با تسامح چه مقدار می توان برنامه های آن را به جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی نسبت داد؟؛ برای برطرف شدن مشکلات باید سؤالات چالشی همانند آنچه که بیان کردم مطرح شود در غیر این صورت با تعارف کردن کار به جایی نخواهیم برد.

در مورد مفهوم جبهه فرهنگی، مشکل عمده در گم شدن هدف است و اساسا وقتی از مفهوم جبهه فرهنگی سخن می گوییم، یعنی همان مفهوم سازی از انقلاب است و به جای تعریف مفهوم سازی انقلاب از اندیشه امام خمینی(ره) به سمت تعریف انجمن حجتیه از انقلاب اسلامی رسیده ایم.

جنس کارهای فرهنگی همان تعریف انجمن حجتیه ای و سکولار و با ظاهر حزب اللهی است، یعنی یک اسلام فردگرای صرفا عبادی و حداکثر اخلاقی منهای اعتنا به جابه جا شدن فضای طبقاتی؛ چنانچه در دهه هفتاد فعالیت فرهنگی کم نبود اما فعالیت های فرهنگی سکولار بودند بنابراین نیازی به جبهه شدن نبود زیرا زمانی به جبهه نیاز است که بخواهیم کار بزرگی انجام دهیم و زمانی که نیازی برای راه اندازی جریانی برای ایجاد عدل احساس نشود دیگر نیازی به جبهه نیز نیازی نیست.

متاسفانه امروزه از ادبیات قرآنی جدا شده و به سمت ادبیات وارداتی رفته ایم که این ضعف نیروهای انقلابی است؛امام علی(ع) در نهج البلاغه می گوید اگر جامعه ای هم افزا نباشد به قسم جلاله شکست می خورد یا در آیه 4 سوره صف بیان شده است خداند دوست دارد شما هم افزا عمل کنید و دو آیه قبل آن نیز بخشی از عوامل تشتت و نا هم افزایی را بیان می کند که یکی از عوامل تشتت این است که، تشتت در تمامی افراد وجود دارد یعنی من امروز حرفی می زنم و فردا حرف دیگر و بین قول و عمل فاصله فراوان است و زمانی که دارای قوام شخصیتی نباشند نمی تونند در یک حلقه کنار یکدیگر قرار گیرند این دو نمونه را بیان کردم برای این که نشان دهم ادبیات حدیثی و قرآنی ما قابلیت فراوانی دارد، ولی تعجب می کنم برخی علما برای توضیح انقلاب فرهنگی از این ادبیات در بحث های خود استفاده نمی کنند.

جبهه فرهنگی انقلاب در گذشته وجود داشته است و ما باید بررسی کنیم چرا از بین رفته است و انقلاب اسلامی به نوعی، محصول جبهه فرهنگی انقلاب است و مجموعه فعالیت هایی که از سال42 تا 57 انجام شده است جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی نامیده می شوند به عنوان مثال فعالیت هایی که رهبر معظم انقلاب پیش از انقلاب در مسجد امام حسن(ع) و کرامت مشهد از جهت تولید فکر به عنوان طرح تولید اندیشه اسلامی در قرآن انجام داده است که پس از گذشت چند دهه امروزه نیز تازه است یا طرح های دهه شصت در هر مسجدی یک گروه سرود، تئاتر وکتابخانه فعال مشاهده می شد به گونه ای که تیراژ کتاب در جمعیت یک 35 میلیونی به یک و نیم میلیون رسیده بود و بحث های اندیشه ای و هنری در مسجد که با همدیگر ارتباط دارند وجود داشت همه این های جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی نامیده می شوند.

 در آن زمان مسؤولان فرهنگی خود را در خط درگیری می دیدند همان گونه که گفته شده است در جبهه فرصتی نداشته اند که وارد حاشیه شوند زیرا خطر را احساس می کردند و در جبهه فرهنگی انقلاب نیز برخی دچار تشتت می شوند برای این است که خود را در خط درگیری نمی بینند بنابراین به هم افزایی نمی رسند و همدیگر را خنثی می کنند.

مسؤولان فرهنگی اگر حس کنند مورد تهاجم دشمن قرار دارند نه تنها توان امنیتی را تضعیف نمی کنند بلکه تلاش می کنند که هم افزایی نیز داشته باشند؛ به طور کلی در دهه شصت جبهه وجود داشته است چنانچه در خاطرات نیروهای حوزه هنری مشاهده می شود رهبر معظم انقلاب پس از نماز به تالار اندیشه می رفتند و به سؤالات هنرمندان پاسخ می دادند که این یعنی اتصال فضای هنر با فضای اندیشه فرهنگی انقلاب اسلامی و پس از آن نیز اتصال به فضای مخاطب، یعنی تولیدات آنها در مساجد ارائه می شدند اما در مقطعی کنار گذاشته شدند و خط متهجرین آنها را کنار گذاشتند.

به طور کلی جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی را باید مفهوم در نظر گرفت تا تشکیلات، و یک نمونه آن جشنواره عمار است که در آن تشکیلات ایجاد نشده است و اگر می خواستیم برای آن سازمان شکل دهیم در همان روز اول شکست می خورد اما برای آن مفهوم مطرح شد که اکنون بندر گناوه، چابهار و تمامی کشور جشنواره عمار برگزار می شود که ما ارتباطی با آنها نداریم اما خود این ایده به قدری قدرت داشته که عناصری را پای کار آورده است که با خود نیز امکانات آورده اند.

عدم نرم افزار مناسب مهم ترین مشکل در زمینه فرهنگ

امروزه مشکل اساسی در حوزه فرهنگی عدم نرم افزار است اگر نرم افزار مناسبی به نیروهای انقلابی برسانیم، نیرو و پول و امکانات وجود دارد به عنوان مثال در برخی فعالیت های فرهنگی کارهایی انجام می شود که اولویت صدم رهبر معظم انقلاب در بحث فرهنگی به شمار نمی رود زیرا مسؤولی در یک نهاد به دلیل این که به بحث خاصی علاقه دارد همان را پشتیبانی می کند و حتی در عمق روستاها آن را پایه ریزی می کند بنابراین ما ناکارآمد نیستیم اما مشکل ما نرم افزار است و به همین دلیل است که رهبر معظم انقلاب در دیدار دوم اردیبهشت 92 بر ایجاد هیأت اندیشه ورز تأکید کرده و بیان می کند هیأت های اندیشه ورز نباید تزئینی و نمایشی باشند که پس از آن نیز تکرار کرده اند.

در ادامه حجت الاسلام آقاجان لو به عنوان ناقد به بیان نظرات خود پرداخت و گفت: انتظار داشتیم آقای جلیلی به بررسی مقاله ارائه شده بپردازند و نکاتی در زمینه آن بیان شود تا مباحث دیگر؛ این مقاله ارائه شده یک پروژه خلاقانه و جدید است به همین دلیل هیچ گونه منبعی در آن دیده نمی شود اما به هر حال از نظر روش و محتوا دارای اشکالاتی است.

 در برخی موارد تعارض و غیریت با آنچه که رهبر معظم انقلاب بیان کرده است مشاهده می شود؛ جبهه فرهنگی انقلاب دارای کارهای موفق و ادبیات خوبی است،‌ ولی سؤال اینجا است چرا تنها به یک بحث و مسئله متمرکز شده و امور بیان شده دارای نوعی دوگانگی در موضوع تربیتی و فرهنگی است و باید ثابت شود چگونه این امور می توانند باعث تشتت شود.

باید چارچوب موضوع، نظر و عمل و نظریه پردازی مشخص باشد و به تبع آن حتی به خود گفتمان سازی در موضوع بحث توجه شود اما در این نظریه به این موضوع توجهی نشده است و بحث نظریه پردازی و گفتمان سازی که بسیار مهم است، مورد غفلت واقع شده است.

زمانی که موضوعی به گفتمان رسانه و مخاطب راه پیدا کند، ابزار را خود خواهد شناخت و راه خود را باز می کند که در جبهه فرهنگی نیز همین گونه است بنابر این به همین دلیل به بحث گفتمان سازی توجهی نشده است؛ وقتی بحثی را ارائه می کنیم، باید در فضای عمومی فرهنگی کشور دیده شود تا معلوم شود، کدام مسأله مربوط به آسیب های فرهنگی است، ولی این گونه نبوده است.

پس از سخنان ناقدان حجت الاسلام جعفری به سؤالات آنها پاسخ داد و گفت: نکته آقای جلیلی مبنی بر این که باید به ادبیات بنیادی مراجعه کنیم بسیار صحیح است اما این نکته زمانی است که بتوانیم از دناش راهبردی استفاده کنیم یعنی یا باید مجتهد باشیم یا از دست آوردهای اجتهای در حوزه تلقی های فرهنگی استفاده کنیم که متأسفانه در این حوزه ادبیات معتبر تولید نشده است بنابر این بهترین کاری که ما می توانیم انجام دهیم بازگشت به ادبیات یک فقیه که اشراف به موضوع فرهنگی دارد و بیش از چند دهه با دغدغه فرهنگی کشور را مدیریت کرده است و ادبیات او ازاهمیت بالایی برخوردار است مراجعه کنیم.

بیانات رهبر معظم انقلاب ادبیات متمایز جهانی است یعنی از هیچ انسانی در دینی به این میزان بیان ثبت نشده است و در سامانه اینترنتی حفظ اثار و نشر ارزش های رهبر معظم انقلاب بیش از 15 هزار صفحه بیان ثبت شده است و به همین اندازه نیز منتشر نشده است که تمامی اینها سخنان یک فقیه است بنابراین در فهم تولید بنیادهای نظری می توان به سخنان رهبر معظم انقلاب پناه برد./1324/ز۵۰۳/ج

ارسال نظرات