۲۱ تير ۱۴۰۴ - ۱۶:۴۱
کد خبر: ۷۸۶۱۳۵

حجاب، نماد مقاومت ملت ایران؛ از واقعه گوهرشاد تا پیروزی انقلاب اسلامی

حجاب، نماد مقاومت ملت ایران؛ از واقعه گوهرشاد تا پیروزی انقلاب اسلامی
بیست و یکم تیرماه، نه فقط سالروز یک جنایت، بلکه یادآور حماسه‌ای است که در صحن خونین مسجد گوهرشاد رقم خورد، آن روز، گلوله‌های رضاخان، حجاب از سر زنان نکند؛ بلکه آن را به پرچم مقاومت بدل کرد.
به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، بیست و یکم تیرماه، صحن مطهر مسجد گوهرشاد در مشهد مقدس، به خون صدها زن و مردی رنگین شد که بزرگ‌ترین جرم‌شان ایستادن پای شرف و عفت بود. مردمی که به خیالی ساده آمده بودند تا بگویند: «چادر و روسری، تنها یک تکه پارچه نیست؛ میراثی است که ما را نگاه داشته است.»اما پاسخ حکومت قزاق، گلوله بود؛ پاسخ رضاخانی که خود را مأمور تمدن‌سازی می‌دانست اما از عمیق‌ترین ریشه‌های تمدن ایرانی و اسلامی، یعنی حجاب و حیا، می‌ترسید.
 
رضاخان؛ قلدری که «سوغات غرب» را با چماق تحویل داد
این فاجعه، یک تصمیم شخصی نبود؛ نقشه‌ای بود که در غرب طراحی شد و در تهران با سرنیزه اجرا شد. رهبر انقلاب اسلامی با صراحت، راز این طراحی را بارها و بارها برای ملت گفته‌اند. «رضا خان قلدر وقتی خواست از غرب برای ما سوغات بیاورد، اولین چیزی كه آورد، عبارت از لباس و رفع حجاب بود؛ آن هم با زور سر نیزه و همان قلدریِ قزّاقیِ خودش!....زنها حق نداشتند حجابشان را حفظ كنند؛ نه فقط چادر- چادر كه برداشته شده بود- اگر روسری هم سرشان می‌كردند و مقداری جلوی چانه‌شان را می‌گرفتند، كتك می‌خوردند! چرا؟ برای اینكه در غرب، زنها سربرهنه می‌آیند! این‌ها را از غرب آوردند.» ۱۳۸۰/۰۲/۱۲
 
در این چند جمله، دو حقیقت عمیق نهفته است: یکی اینکه کشف حجاب، هدیه‌ی دلسوزانه‌ای برای پیشرفت نبود؛ بلکه بخشی از همان پروژه‌ی باستان‌ستیزی و دین‌ستیزی بود که از دل اتاق‌های فکر استعمار برخاسته بود. و دوم اینکه برای اجرای این توطئه، نه استدلال و منطق، بلکه سرنیزه و خشونت به میدان آمد.
 
«برداشتن حجاب»؛ برداشتن حیا و سرگرم‌کردن ملت
در واقع استعمارگران از همان ابتدا می‌دانستند که ملت زنده و مؤمن، با عفت و حیا، کمتر فریب سرگرمی‌های مبتذل را می‌خورد. برداشتن حجاب فقط برداشتن یک پوشش نبود؛ برداشتن دیوار دفاعی بود که روح جامعه را از هیاهوی شهوت، مصرف‌زدگی و غرب‌زدگی محافظت می‌کرد. «برداشتن حجاب، مقدمه‌ای برای برداشتن عفت بود؛ برای سرگرم کردن مردم به عامل بسیار قوی و نیرومند جنسی بود؛ برای اینکه از همه‌ی کارهای دیگر بمانند.» ۱۳۸۶/۱۰/۱۹ در پس این پروژه، همان سیاست مشهور «نان و سیرک» قرار داشت: سرگرم‌کردن ملت به ظاهر و جنسیت، برای خالی‌کردن ذهن‌ها از استقلال، عدالت، علم و پیشرفت واقعی.
 
نقش روشنفکران وابسته؛ آری به تمدن غرب، نه به استقلال ایران
رهبر انقلاب به نکته‌ ظریفی اشاره می‌کنند و میفرمایند «طبق نقشه‌ی دشمنان اسلام و ایران، به کمک روشنفکران آن روز متصل به دربار پهلوی، تصمیم گرفتند زن ایرانی را از دائره‌ی عفاف و حجاب بیرون کنند.»۱۳۸۶/۱۰/۱۹در حقیقت، بدون تبلیغات روشنفکرانی که غرب را منبع مطلق خیر و حقیقت معرفی می‌کردند، رضاخان نمی‌توانست این‌چنین گستاخانه به فرهنگ یک ملت بتازد.این روشنفکران با توجیهات زیبا، مردم را آماده کردند که بپذیرند: برای پیشرفت، باید مثل غرب زندگی کرد؛ حتی اگر بهایش شکسته‌شدن ستون اخلاق و هویت یک ملت باشد.
 
انگلیس و یک قزاق بی‌باک برای یک کار ویژه
رضاخان نه آغازگر یک راه، بلکه مجری یک نقشه‌ی از پیش نوشته‌شده بود. برای پیشبرد این پروژه، استعمار به یک فرد محتاط یا متفکر نیاز نداشت؛ بلکه به یک قلدر نیاز داشت که از له‌کردن هویت و سنت‌های ملت ایران ابایی نداشته باشد. «او را انگلیسی‌ها از میان فوج قزاق پیدا کردند به یک قلدر بی‌باک و بی‌محابا احتیاج داشتند آوردند و دست او سلاح دادند! دست، پشتش زدند، او را آوردند تا به مقام سلطنت رساندند، بعد مقاصد خودشان را به وسیله‌ی او اعمال کردند! آن کاری را که می‌خواستند در این مملکت بکنند به وسیله‌ی او کردند!» ۱۳۷۷/۰۲/۰۲
 
رهبر انقلاب با مقایسه‌ای تاریخی نشان می‌دهند که استبداد رضاخان از شاهان پیشین شدیدتر بود: «هیچ‌کس نمی‌تواند بگوید که استبداد رضا خان از استبداد ناصر الدّین شاه کمتر است؛ بلکه بلاشک بیشتر از آن است. ناصر الدّین شاه در قضیه‌ی تنباکو وقتی‌که حرکت مردم را دید، عقب نشست؛ اما رضا خان در سال ۱۳۱۴ هنگامی که حرکت مردم و علما را دید، حرکت مردم را سرکوب کرد و علما را دستگیر نمود و واقعه‌ی مسجد گوهرشاد را پیش‌آورد!» ۱۳۷۰/۱۲/۰۴
 
مقاومت خاموش؛ زن ایرانی تسلیم نشد
با همه‌ی خشونت و تهدید، حجاب از دل مردم ایران ریشه‌کن نشد. رهبر انقلاب با احترام به این ایستادگی تاریخی می‌فرمایند: «زنهای مسلمان ما با وجود سختگیریها در طول زمان، در مقابل این فشار سرکوبگر مقاومت کردند.»۱۳۸۶/۱۰/۱۹همین مقاومت بود که نگذاشت پروژه‌ی کشف حجاب به «فرهنگ‌ستیزی کامل» بدل شود. و نسل‌های بعد، توانستند در انقلاب اسلامی، حجاب را دوباره به‌عنوان یک انتخاب آگاهانه و یک سنگر هویتی زنده کنند.
 
آنچه رضاخان نیاورد، آنچه با خشونت آورد

به‌جای علم، تجربه، دانش و عزت؛ رضاخان برای ملت ایران، لباس کوتاه و کلاه شاپو آورد. و برای آن، مسجد ویران کرد، خون ریخت و سنت شکست و به فرموده رهبر معظم انقلاب «چیزی را كه برای این ملت لازم بود، نیاوردند. علم كه نیامد، تجربه كه نیامد، جِدّ و جهد و كوشش كه نیامد، خطرپذیری كه نیامد- هر ملتی بالاخره خصوصیات خوبی دارد- این‌ها را كه نیاوردند. آنچه را هم كه آوردند، بی‌دریغ قبول كردند.» ۱۳۸۰/۰۲/۱۲امروز اگر می‌پرسیم «چرا حجاب مهم است؟» پاسخ را باید در خون شهدای گوهرشاد دید. حجاب، فراتر از سلیقه شخصی یا قانون، نماد مقاومت یک ملت در برابر استعمار فرهنگی است؛ همان مقاومتی که از مشهد گوهرشاد آغاز شد و در بهمن ۵۷ به ثمر نشست.

ارسال نظرات