۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۷ - ۱۴:۳۸
کد خبر: ۵۶۳۱۹۰
یادداشت؛

"کار و کارگر" در منظومه فکری رهبر انقلاب

مؤسّسات بزرگ، خود دولت، دیگران، همه تصمیم بگیرند که از کالای ایرانی حمایت کنند. ما تعصّب علیه دیگران نداریم، نمی خواهیم دشمنی کنیم؛ ما می خواهیم فرزند خودمان، جوان خودمان و کارگر خودمان را وادار کنیم به کار!
کارگر

به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، باری دیگر چشمان ما به جمال روز کارگر روشن شد. یکی از مفاهیمی که جایگاه بسیار ارزشمندی در منظومه فکری امام راحل (رحمه الله) و رهبر معظم انقلاب (حفظه الله) دارد، مفهوم کار و کارگر می باشد. مخصوصا در دوران کنونی که اقتصاد کشور ایران به این دو مفهوم گره خورده است. زمانی که راهبر کنونی انقلاب، حمایت از کار ایرانی را بهترین راه مقابله با دشمن می دانند، این کارگر ایرانی است که می تواند افتخار آفرین باشد.

جایگاه ویژه جامعه کارگران

رهبر معظم انقلاب در تاریخ 10/2/1397 پیرامون جایگاه کارگر در کشور ایران می فرمایند: «در مورد مسائل کارگری، نیروی انسانی یکی از بزرگ‌ترین ثروتهای هر کشور است؛ یعنی وجودِ کارگر، طرّاح، مهندس، فعّالِ برای تولید در هر زمینه‌ای در کشور، ارزشش برای کشور بمراتب از منابع زیرزمینی و از طلا و از نفت و از الماس و مانند اینها بیشتر است؛ آن که میتواند یک کشور را آباد کند، این است.»

حضرت امام (رضوان الله تعالی علیه) نیز پیرامون جایگاه والای این قشر محترم فرموده اند: «از پيغمبر اكرم شنيده‏ايد كه نقل شده است كه كف دست يك كارگر را- يعنى، همان محلى كه كار درش تأثير كرده و پينه بسته- آنجا را بوسيد و اين، يك نشان ارزش است براى كارگر در طول تاريخ؛ پيغمبر اسلام، كه اولين فرد انسانهاست و بزرگترين انسان كامل است، نسبت به كارگر آن طور تواضع بكند و كف دست او را كه علامت كار است، ببوسد! اين نكته دارد كه كف دست را بوسيده، نه پشت دست را؛ كف دست آثار كار درش هست، مى‏خواهد ارزش كار را به عالميان اعلام كند، به مسلمين اعلام كند كه ارزش كار اين است كه آنجايى كه كارگر كار كرده است، در اثر كار يك نشانه‏اى پيدا كرده است؛ من آنجا را مى‏بوسم كه ملتهاى اسلامى و بشر ارزش اين كارگر را بداند.» (سخنرانى در جمع مسئولان وزارت كار و كارگران، 11 ارديبهشت 1361)

راز ارزش کارگر

بدیهی است که کارگر، کار می آفریند، وجود کار برای یک کشور تولید سرمایه می کند و تولید سرمایه استقلال یک ملت را از سایر ملت ها به ارمغان می آورد. شاید برخی بگویند که چرا باید برای جامعه کارگران ارزش قائل شد؟ چرا وقتی کارفرما در منظومه یک کشوری اصل است، به کارگران توجه می شود و یک روز را به آنان اختصاص می دهند؟

رهبر معظم انقلاب در این رابطه می فرمایند: «راز ارزش کارگر در یک جامعه، علاوه‌ی بر این معنای الهی و اسلامی و معنوی، در یک امر بسیار مهم دیگری هم نهفته است و آن این است که استقلال یک کشور، وابسته‌ی به کار است. هیچ کشوری و هیچ ملتی با بیکارگی و تن‌پروری و بیاعتنائی به کار به جائی نخواهد رسید. ممکن است از یک بخش الهی یا غیر الهی - مثل نفتی، چیزی - درآمدی داشته باشند، زندگی را به حسب ظاهر خوش بگذرانند، محصولات خارجی بیاید فضای زندگی آنها را پر کند؛ اما استقلال نخواهند داشت. عزت یک ملتی که دارای استقلال است، جز به وسیله‌ی کار به دست نخواهد آمد. ارزش کار این است. ما با این چشم به کارگر نگاه میکنیم؛ ما با این چشم، بوسیدن دست کارگر را یک ثواب میدانیم. هر کسی دست یک کارگر را ببوسد، یک حرکت صواب و صحیح انجام داده است؛ برای اینکه یک وسیله برای استقلال ملت خود و کشور خود را تجلیل کرده است. کار، اینقدر ارزش دارد.» (بیانات در دیدار کارگران و کارآفرینان، 4/2/1387)

همچنین ایشان در بیانی دیگر توجه به کارگران را برگرفته از یک منطق خوانده و می فرمایند: «در منطق کشورهای سرمایه‌داری، کارگر یک ابزار است؛ وسیله‌ای است در خدمت کارفرما. در منطق آن مکتبهای مضمحل‌شده و نابودشده‌ای که ادعای طرفداری از کارگر میکردند، وجود جنگ میان کارفرما و کارگر بود. از این جنگ بود که آن نظامها میخواستند نان بخورند و اسمشان را بگذارند مدافعین کارگر. آن وقت در نظام به اصطلاح سوسیالیستی شوروی سابق، همان بساط سرمایه‌داری، همان اسرافها، همان فسادهای گوناگون مالی به اسم کارگر و به نام دفاع از طبقه‌ی کارگر وجود پیدا کرده بود. منطقشان، منطق تضاد و تعارض بود. اسلام و نظام اسلامی و جمهوری اسلامی هیچیک از این دو طریق را قبول ندارد؛ معتقد است که این دو عامل، یعنی عامل کارآفرینی و ایجاد بنگاه‌های اشتغال و کارآفرینی یک بازوست، وجود نیروی کار یک بازوی دیگر است. اینها باید هردو باشند و همکاری کنند. نقش دولت، ایجاد یک خط عادلانه‌ی میانه برای این همکاری است؛ ظلم نشود. نه آنها به اینها تعرض کنند، نه اینها از کار آنها کم بگذارند؛ هیچکدام به حقوق یکدیگر تعرض نکنند. اگر اینجور باشد، آن وقت جامعه با سلامت و صفا پیش خواهد رفت؛ نه آن پرخوریها و اسرافها و زیاده‌رویها فرهنگ رائج خواهد شد، نه محرومیت یک طبقه برای آن طبقه فرهنگ ثابت خواهد شد. این، منطق نظام جمهوری اسلامی است.» (بیانات در دیدار کارگران و کارآفرینان، 4/2/1387)

حمایت از کار و کارگر ایرانی خط مقدم مبارزه

روشن است که در دوران مختلف شیوه های مبارزه با استکبار متفاوت بوده و هست. گاهی خط مقدم مبارزه نیازمند نیروهای نظامی است، گاهی نیازمند نیروهای فکری و علمی است. در عصر حاضر نیست خط مقدم انقلاب اسلامی نیازمند کارگران شریف و حمایت همه جانبه از کار ایرانی است.

مؤسّسات بزرگ، خود دولت، دیگران، همه تصمیم بگیرند که از کالای ایرانی حمایت کنند. ما تعصّب علیه دیگران نداریم، نمی خواهیم دشمنی کنیم؛ ما می خواهیم فرزند خودمان، جوان خودمان و کارگر خودمان را وادار کنیم به کار؛ میخواهیم او را سرگرم اشتغال کنیم، میخواهیم او را از مضرّات بیکاری نجات بدهیم. بیکاری خیلی مضرّات دارد؛ مضرّات اجتماعی دارد، مضرّات امنیّتی دارد، مضرّات اخلاقی دارد، انواع و اقسام مضرّات دارد. این را میخواهیم؛ راهش همین حمایت از کالای ایرانی است. از کالای ایرانی، از تولید ایرانی، بایستی طرف‌داری بشود و حمایت بشودبهترین مقابله‌ی با دشمن هم این است. (بیانات در دیدار کارگران، 10/2/1397)

راهبرد اساسی جهت حمایت از کار ایرانی

کلام آخر را با دولت و دولتها به پایان می برم. یکی از موانع مهم، در راستای رسیدن به اقتصاد پویا در جمهوری اسلامی، واردات بی رویه و وجود قاچاق می باشد. برای اهل فن و کسانی که با اقتصاد کشور در کف بازارها سر و کار دارند به خوبی می دانند که این دو عامل چه ضربه مهلکی به اقتصاد کشور می زنند. اینجاست که پای دولت به میان می آید و رسالت مهمی را بر روی دوش دولت می گذارد. و به عنوان یک طلبه تردید ندارم که خداوند از این دو مهم از مسئولین مربوطه سؤال خواهد کرد.

حضرت آیت الله خامنه ای (حفظه الله) پیرامون این دو مانع می فرمایند: « یکی از چیزهایی که در باب مسئله‌ی حمایت از کالای ایرانی بنده تأکید دارم و بارها هم این را گفته‌ایم -حالا آقای وزیر هم اینجا هستند- و ان‌شاءالله بایست به‌طور جدّی در دولت و اطراف قضیّه دنبال بشود مسئله‌ی جلوگیری از واردات بی‌رویّه و جلوگیری جدّی از قاچاق است که شکایت و گله‌ی خیلی از این مسئولان و کسانی که در زمینه‌ی مسائل کالای ایرانی فعّالند [مثل] کارآفرین، سرمایه‌گذار، کارگر ماهر و دیگران این است که جنس خارجی می‌آید، غالباً هم با کیفیّت پایین و رقابت میکند -رقابت نابرابر و نامتوازن- با جنس داخلی و رواج جنس داخلی را محدود میکند؛ این از جمله‌ی چیزهایی است که حتماً بایستی جلویش گرفته بشود.» (بیانات در دیدار کارگران، 10/2/1397)/۸۴۱/ی۷۰۳/س

بهروز دلاور پژوهشگر و استاد حوزه علمیه قم

 

ارسال نظرات