نقش جنگ روانی در معادلات جدید منطقهای
به گزارش خبرگزاری رسا، در شرایطی که تمام طرفها به دنبال استفاده از روشهای مختلف قدرت نرم هستند، جنگ روانی به عنوان یک ابزار قدیمی و در عین حال جدید در رقابتهای منطقهای مطرح است.
چند مدت پیش نمایشنامه مسخره بنیامین نتانیاهو نخستوزیر رژیم صهیونیستی در مجمع عمومی سازمان ملل متحد در خصوص انبارهای تسلیحات هستهای مورد ادعای وی در لبنان و ایران انجام شد و در عین حال تحلیلهای متعددی در خصوص آمادگی اسرائیل برای جنگ مطرح شد. سخنرانی نتانیاهو بخشی از جنگ روانی بود و واکنشهای مطرح شده به این سخنرانی نیز در همین قالب قرار میگرفت.
البته باید گفت که استفاده از روش های مختلف جنگ روانی نافی جنگ نظامی نیست، بلکه باید تمام احتمالها در نظر گرفته شود. به عبارت دیگر میتوان گفت جنگ روانی همیشه نمیتواند جایگزین جنگ نظامی شود، بلکه ممکن است به عنوان مقدمه یا نتیجه ای برای آن مورد استفاده قرار گیرد.
گرچه در برابر سخنرانی نتانیاهو در سازمان ملل متحد، واکنشهای مختلفی از سوی ایران و لبنان مطرح شد، اما معادله بازدارندگی استراتژیک که به یک واقعیت در برابر رژیم صهیونیستی تبدیل شده، مهمترین این واکنشها بود.
حسن حردان نویسنده عرب زبان در کتاب خود تحت عنوان «دوران مقاومت و صنعت پیروزی» به نقاط قوتی اشاره میکند که در پیروزیهای حزب الله لبنان از سال 1982 تا جنگ سوریه سهیم بوده است.
نویسنده در یکی از فصل های کتاب، به نمونههای جنگ غیرمستقیم ضد حزبالله اشاره می کند. این نمونهها در واقع روش های متعدد جنگ نرم است که به عنوان بخشی از جنگ سرد روانی مورد استفاده قرار گرفت، اما نتیجهای برای اسرائیل نداشت. از جمله این موارد میتوان به قطعنامه 1559 و ترور رفیق حریری نخستوزیر اسبق لبنان و برگزاری دادگاه بین المللی برای ترور وی اشاره کرد.
جفری فلتمان سفیر سابق آمریکا در لبنان در سال 2010 اعتراف کرد که آمریکا مبالغ نجومی را برای تامین مالی جنگ روانی، تبلیغاتی و سیاسی ضد حزبالله لبنان از طریق موسسات رسانهای و موسسات بینالمللی هزینه کرده است. این موضوع بعدها توسط سایت ویکی لیکس نیز افشا شد که از نقش سفارت آمریکا در بیروت در این زمینه خبر داد.
برای طرح یک نمونه دیگر میتوان به سال های گذشته اشاره کرد و گفت که اشغال نظامی عراق توسط آمریکا مقدمهای برای تخریب دولت این کشور بر اساس مبانی قومی و مذهبی و انتقال این رویکرد به تمام منطقه بود. در همین راستا زبیگنیو برژینسکی معتقد است که تحت کنترل گرفتن منطقه خاورمیانه از عراق آغاز میشود. همین موضوع بعدها تحت عنوان استراتژی خاورمیانه جدید خود را نشان داد و نومحافظهکاران آمریکایی به ترویج این استراتژی پرداختند.
امروز بار دیگر دولت آمریکا سعی دارد از این روش نرم ضد ایران استفاده کند و جنگ روانی و تبلیغاتی گسترده را با هدف تحریک قومیتها در جغرافیای ایران مدیریت کند. در این رابطه میتوان به تحلیلی اشاره کرد که زاک هووف تحلیل مسائل کُردها روزنامه جروزالم پست رژیم صهیونیستی نوشته و از آنچه که نقش احتمالی کردها در جنگ سیاسی و تبلیغاتی آمریکا ضد ایران نام گذاشته بود، خبر داد.
نتایج پیروزیها و نقش جنگ روانی در محور مقاومت:
مجموعهای از عوامل باعث تقویت پیروزیهای محور مقاومت بود که در روند موفقیت در پاتک جنگ روانی نیز تاثیر گذار بود. مهمترین این عوامل عبارتند از:
اول: تقویت پیروزیها از ناحیه بستر استراتژیک محور مقاومت و حمایت مردمی از گزینه مقاومت و مخالفت با تسلیم برخی رژیمهای عربی در برابر پروژههای آمریکایی.
دوم: پیروزیهای محور مقاومت سطح نگرانیهای رژیم صهیونیستی از توانمندیهای این محور که از سوریه تا لبنان و ایران و فلسطین و عراق و یمن امتداد پیدا کرده را افزایش داده است.
سوم: پیروزیهای محور مقاومت سیطره آمریکا و غرب بر نظام جهانی و معادلات بین المللی را به پایان برد و نظام چند قطبی با مشارکت محور مقاومت و متحدانش در برابر واشنگتن ایجاد کرده است.
به هر حال باید گفت که درگیریهای کنونی وارد مرحله جدیدی شده که در آن روشهای مختلف جنگ روانی مورد استفاده قرار میگیرد. این روشها مبتنی بر فریب ضد ملتها و افکار عمومی است و رسانههای جمعی نقش اساسی در این زمینه ایفا میکنند. این موضوع نیازمند استراتژی فعالی است که بتواند نقاط قوت مبتنی بر پیروزیها را در مسیر اهداف جنگ مورد بهره برداری قرار دهد./۸۴۷/ب۱۰۲/ع
منبع: تسنیم