یازدهمین قسمت زاویه با موضوع ایده نهاد علم برای ارتقای اسلامیت در ایران
به گزارش خبرگزاری رسا، یازدهمین قسمت از فصل سیزدهم مجله تصویری علوم انسانی «زاویه» با موضوع «ایده نهاد علم برای ارتقای اسلامیت نهاد سیاست در ایران» با حضور حجتالاسلام سیدعباس نبوی، دانشیار اندیشکده سیاست مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت و حجتالاسلام علیرضا پیروزمند، عضو هیئت امنا و عضو شورای علمی گروه فلسفه اصول و فقه حکومتی فرهنگستان علوم اسلامی، چهارشنبه 17 مهرماه 1398از شبکه چهار سیما پخش شد.
حبیب رحیمپور ازغدی سردبیر و مجریکارشناس، برنامه را با این پرسش آغاز کرد که اسلامیت نظام به چه معناست و وابسته به چیست؟ بهعبارت دیگر به چه اعتباری یک نظام سیاسی را اسلامی مینامیم؟
سیدعباس نبوی در پاسخ گفت: اسلامیت جامعه ما و نظام اسلامی در 3 مرحله قابل تفسیر است: سطح اول آن چتر کلی و فراگیری است که بر جامعه افکنده می شود و نقش پایه و میزان را ایفا می کند که رکن آن وجود رهبری عادل است؛ سطح دوم این است که در تمامی عرصههای حرکت جامعه قوانینی از اسلام اخذ شده باشد و معیار قرار گیرد؛ سطح سوم هم این است که اسلامیت نظام بتواند ساختاری را شکل دهد که از علم و دانش تجربی و عقلانیت کمک میگیرد اما راهنما و مسیر حرکت خود را با ساختاری که از اسلام اخذ کرده هماهنگ میکند.
علیرضا پیروزمند در ادامه گفت: اسلامیت هم باید وصف قالب و هم محتوای نظام بشود. قالب یعنی ساختار و جریان نظام مند حاکمیت کشور و محتوا یعنی فرهنگ، پیام و روابط درون این ساختار. در جریان انقلاب با مرجعیت پیداکردن ولایت فقیه و قانون اساسی مبتنی بر اسلام، ساختار تا حد زیادی شکل گرفت. هر 3 قوه مشروعیت خود را از اسلام میگیرند و همین مسأله بنیان مردمسالاری دینی را شکل داد و جمهوریت با ولایت الهی پیوند خورد. قرار بوده این ساختار یک ابزار و بستری برای تحقق حقیقت اسلام در زندگی فردی و اجتماعی ما باشد. باید به این موضوع بپردازیم که در این قسمت چقدر ما توانسته ایم اسلامیت را جریان بدهیم؟
سیدعباس نبوی سپس گفت: یک فکر این است که ما اصل آن قواعدی که در دنیا رایج است را ملاک قرار دهیم و بعد تلاش کنیم از درون مباحث دینی به گونهای اینها را با هم تطبیق دهیم. بخش اعظمی از چهل سال اخیر این گونه سپری شده است. فکر دیگر این است که ریزساختارها و عملکرد از پایینترین تا بالاترین ردههای سازمانی را از درون اسلام به دست بیاوریم. تلاشها در این زمینه هم موفق نبوده است.
وی ادامه داد: ما چارهای نداریم که وقتی مبانی را از اسلام استخراج میکنیم در بستر تجربی و عقلانی جامعه آن را به جریان بیندازیم. این کار بسیار ظریفی است. مثلاً خانمی کار خلاف قانون انجام داده و دارد مجازات خود را طی میکند، ما احکامی نیز داریم که نباید مادر را از فرزند خود محروم کنید. یا این که ما نمیتوانیم ربوی نبودن گردش نقدینگی را با جعاله حل کنیم. این جا باید مبنای پایه خود در گردش پول و نقدینگی را از دین استخراج کنیم تا بتوانیم آن را با قوانین علم اقتصاد همراه کنیم. دین باید تولید قواعد کند. سپس بستر عقلانی و تجربه جامعه آن را جذب کند تا بتوانیم آن را به یک ساختار جمعی تبدیل کنیم.
علیرضا پیروزمند عنوان کرد: گفته میشود شما شعارهایی دادهاید که اگر نظام اسلامی برقرار شود خیلی از اهداف محقق میشود. حالا بعد از چهل سال به خودتان نمره بدهید. با وضعیت فعلی با چه جرأتی میگویید ما مجری اسلام هستیم؟ برای پرداخت درست به این موضوع باید بر سر مقدماتی به توافق رسیده باشیم. اولاً در تجربه اسلامیسازی یک جامعه و یک تمدن ما یک راه نرفته داریم. دوم این که همین راه نرفته را در یک شرایط عادی طی نمیکنیم. بلکه پیرامون ما دائم در حال سنگاندازی و منحرفکردن ذهنها به بدلهای این حرکت است. سوم اینکه مقدورات زمانی و مکانی ما در مقیاس تحقق چنین هدفی چقدر بوده است؟ چهارم این که سقف انتظارات معقول از تحقق دین چقدر است؟
وی افزود: دو ملاحظه را نیز باید توجه کنیم. یکی این که برای پاسخ به این سوال غالباً بر اساس مشاهدات پیرامونی خودمان قضاوت میکنیم. دوم این که در قضاوت نسبت به این که جهوری اسلامی چقدر موفق بوده است بین برآوردهای بخشی و جزئی و درونجامعهای با برآوردهای کلان و راهبردی باید فرق گذاشت. معمولاً این فرق گذاشته نمیشود. درون بخشی به این معنا که داخل آموزش و پرورش یا دانشگاه میرویم و میگوییم علم و استاد آن چقدر بر اساس انقلاب اسلامی است؟
علیرضا پیروزمند با بیان این که این کاستیها وجود دارد اضافه کرد: جمهوری اسلامی با مجموعه کاستی ها و توانمندیهایی که درون خود دارد یک برآیند دارد. این برآیند را چگونه میتوانیم بشناسیم؟ وقتی در اصطکاک در برابر جبهه مقابلش قرار میگیرد. این را در درونش نمیتوانیم بسنجیم. لذا میگویم جمهوری اسلامی در رساندن این پیام بینظیر بوده و بسیار موفق عمل کرده است. اما این مسأله شاخصهای خودش را دارد. شاخصهای درونبخشی و خرد با شاخصهای برآیندی و کلان متفاوت است. البته نه به این معنا که با هم مرتبط نیست.
عباس نبوی در واکنش گفت: ارزیابی را کلی و جزئی نکنیم چون این ما را به جایی نمیرساند. بخشهای موفق نظام ما دارد جور بخشهای ناموفق را میکشد. قرار بوده در همه حوزهها بتوانیم به اندازه قابل قبول از خود کارنامه ارائه کنیم. خون شهید حججی می آید و کمکاری 10 بخش ناکارآمد را میپوشاند؛ بنابراین با یک نتیجه برآیندی نه میتوانیم خود را راضی کنیم و نه جامعه را.
علیرضا پیروزمند در پاسخ گفت: این ارزیابی لازم است اما همان ارزیابی در درون است. بخشهای مختلف کشور با همه قوتها و ضعفهایش یک برآیند دارد که باید آن را بشناسیم و بشناسانیم. وقتی این را نمیبینیم از یک چیزی غافل میشویم. برآیند جمهوری اسلامی در برآوردن پرچم اسلام را باید دید. باید دید موضع جریان مقابل که اسلام ناب را بر نمیتابیده در چه وضعیتی بوده و الان در چه وضعیتی است؟
وی سپس اظهار داشت: ممکن است که بخش اقتصادی خیلی با بخش امنیتی همراه نبوده باشد اما با هم در ستیز تمام عیار هم نبودهاند. انقلاب اسلامی توانست فرهنگ خود را صادر کند که کارکردهای سیاسی و امنیتی هم پیدا کند. انقلاب اسلامی در مشروعیت مفاهیمی که تمدن غرب بشر را بر اساس آن سر کار گذاشته شکاف بزرگی ایجاد کرد و این یعنی بزرگترین پیروزی.
عباس نبوی گفت: وقتی میخواهیم خود را راضی کنیم و به خود نمره دهیم باید بیرون یعنی کف جامعه را نگاه کنیم. برآیند را به دست میآوریم اما قرار نیست بر این برآیند بایستیم. به خاطر موفقیت همین برآیند است که دنیا را تحت تأثیر قرار دادهایم اما نباید خودمان را با خودمان بسنجیم. باید دید چرا چند میلیون بودجه صرف میکنیم و کارهای کلیشه فرهنگی انجام می شود که انتهایش این می شود که یک مداحی عین یک آهنگ کذایی را تکرار میکند و شما می خواهید بگویید کار فرهنگیتان موفق بوده است!
وی خاطرنشان کرد: بار این کمکاری را کسانی به دوش کشیدهاند که خودشان با سیلی صورت خود را سرخ نگاه داشتهاند و با دست خالی کارهایی را پیش بردهاند. وقتی ما یک رهبری عادل، فاضل و زاهد داریم خیلی از مشکلات را پوشش میدهد اما وقتی میبینیم فسادهای کلان اقتصادی وجود دارد نمیتوانیم این گونه جمعبندی کنیم. چرا این گونه جمعبندی میکنید؟
علیرضا پیروزمند عنوان کرد: سوال این برنامه نسبت جمهوری اسلامی با اسلام است. همان طور که عرض کردم در ارزیابی این مسأله دو سطح ارزیابی داریم که هر دو لازم است. ارزیابی کلان باید بر این اساس باشد که انقلاب اسلامی چقدر توانسته جبهه مقابل را به عقب نشینی وا دارد. چرا حاضر نیستیم بر موضع کلان بایستیم و سریع میخواهیم به داخل بخشها برویم؟ وقتی این گونه نگاه نکنیم موجب میشود که سریع وا بدهیم و فکر کنیم همه چیز از دست رفته است. خاصیت این نگاه این است که ببینیم این واقعیت یک روی دیگر هم دارد و در ما امید ایجاد شود.
وی ادامه داد: هر فرهنگی که میخواهد خود را به تمدن تبدیل کند باید حداقل 3 توانمندی داشته باشد. توانمدی جریان فرهنگی خود در محصولات، قدرت فرهنگی در ساختارها و روابط انسانی و قدرت تولید دانش بر اساس فرهنگ خود. ما در هر 3 زمینه لنگ میزنیم. در رقابت بین فرهنگ اسلامی و فرهنگ مادی، فشار بر روی ایران بیشتر بوده است.
علیرضا پیروزمند افزود: غرب فرهنگی و نه جغرافیایی تمام تلاشش این بوده که ما را در سه جنبهای که عرض کردم از مبدأ خودمان دور کند. با این توجیه که آن چه من در اختیار شما قرار میدهم محصول تلاش عقلانی کل بشریت است باعث غفلتی سهمگین در درون جامعه ما شده که نسبت به آثار سوء آن بیتفاوت شدهایم. این جریان و تفکر نه فقط در دانشگاه بلکه در متن نظام تصمیمگیری ما وجود دارد. ممکن است گفته شود پس منظور شما این است که همه تمدن غرب را کنار بگذاریم و چرخ را از ابتدا اختراع کنیم؟ اسلام حتماً به عقلانیت و نوگرایی توصیه کرده اما مبنا و جهت این عقلانیت و نوگرایی مهم است.
رحیمپور ازغدی در انتهای این گفتوگو یادآور شد پرسش اصلی که بار دیگر باید دربارهاش اندیشید این است که بهصورت ساختاری، درون جمهوری اسلامی چه سازوکارهایی قرار داده شده که اسلامیت نظام سیاسی را تامین و تضمین کند و آیا سازوکارهای کنونی در این تجربه چهاردههای کارامدی داشته است؟
عباس نبوی در ادامه عنوان کرد: باید به نظریات جامع برسیم و کارهای زیادی داریم. شاهد یک گستره کاملاً رو به بازشدن در عرصه اجتماعی در کشورمان و در دنیا هستیم. یک راه شاخصگذاری اسلامی این است که گسترهای از نامطلوبها را نام ببریم و اینها را حذف کنیم. اگر کسانی بتوانند اینها را جزءبهجزء بررسی کنند و مقیاسهایی را به دست دهند خوب است.
وی اظهار داشت: این که همه افراد را به انسانهای عابد و زاهد تبدیل کنیم هم نمیشود. بلکه فسق و فجورها را باید با صبر تحمل کنیم تا بتوانیم مسیر هدایت را حفط کنیم و الگویمان را تعریف کنیم. ما در هر قسمتی دست میگذاریم مشکل داریم و کارمان بسیار سخت است. هم میخواهیم اخلاقی باشیم و هم معنوی و هم کارآمد و هم این که دستاوردهای امروز بشر را برای خودمان تأمین کنیم و ثمرهاش در رقابت موجه باشد اما با این مسیر نمیشود. هر چقدر هم به خودمان نمره اضافی بدهیم.
علیرضا پیروزمند در پایان گفت: در شرایط فعلی تقویت خودسازی و مسئولیت پذیری، ترمیم ساختارها و قوانین و همچنین تولید اندیشه مبتنی بر انقلاب اسلامی و تحول در ساختارها کارهایی است که باید انجام دهیم./998/د101/ب1