روایتی از مراسم خواستگاری پیامبر و خدیجه (س)
به گزارش خبرگزاري رسا، حجتالاسلام کاشانی در برنامه سحرگاهیِ "ماه من" درباره برخی فضایل و ویژگیهای حضرت خدیجه (س) سخن گفت.
وی با اشاره به شهرت عفاف و پاکدامنی حضرت خدیجه (س) در بین مردم گفت: در عصر جاهلیتی که بزرگان از اشراف همچون همسر ابوسفیان و مادر عمر و بن عاص که مشهور به ناپاکی بودند و در واقع دامنآلوده بودن ارزش و عرف بود، این بانوی گرامی را به جای خدیجه، "طاهره بنت خویلد" مینامیدند. به قدری عفیفه و پاکدامن بود که اینطور از ایشان یاد میکردند.
کاشانی درباره رغبت این بانوی بزرگوار درباره ازدواج با پیامبر (ص) گفت: حضرت خدیجه (س) قبل از اسلام موحد بود. او عاقله بود و دنبال مقصود دیگری بود. وقتی حضرت ابوطالب از رغبت این بانوی بزرگوار نسبت به ازدواج با پیامبر اسلام آگاهی یافت، به خواستگاری ایشان رفت. در ابتدای مراسم فرمود: این برادر زاده من محمّد بن عبداللَّه بن عبدالمطلب با هیچ یک از مردان قریش سنجیده نشود جز آنکه برتری یابد، و با هیچکس از آنان قیاس نشود، جز آنکه بزرگتر آید، اگرچه از مال دستش تهی است (لکن این نقص نیست)؛ زیرا که مال نصیبی ناپایدار و سایهای زودگذر است، و اکنون او را به همسری با خدیجه رغبتی و خدیجه را به ازدواج با او شوقی است. و آنچه از مهریّه و صداق باشد بر عهده من خواهد بود.
وی افزود: تا عموی خدیجه (س) خواست صحبت کند، این بانوی بزرگوار رو کرد به رسول خدا و عرض کرد «قَدْ زَوَّجْتُکَ یَا مُحَمَّدُ نَفْسِی» من خودم را با افتخار همسر تو قرار دادم و خودم مهریهاش را پرداخت میکنم. جالب است که حضرت ابوطالب فرموده بود من مهریهاش را پرداخت میکنم. و فرمود شتری قربانی کنید و ولیمه دهید؛ آن هم خودم پرداخت میکنم. برخی گفتند بانویی که تمام مردهای عرب به دنبال او بودند، سراغ فردی فقیر رفته که برایش هزینه هم میکند! گفت اگر شما در فضل و ادب و امانت، مثل او دیدید، بعد سخن بگویید. از این جهت با خدیجه (س) قهر کردند.
این کارشناس مذهبی درباره توصیف حضرت خدیجه (س) درباره همسریِ پیامبر فرمود: این بانوی بزرگوار به دنبال اهداف الهی بود و مقصود خود را در همراهی با هادی زمانه خود یافت؛ از این جهت ازدواجش با پیامبر را بسیار مایه افتخار خود میدانست و میفرمود خوشبختی نصیب زنی است که همسر محمد شود، زیرا محمد برای وی زینتبخش است؛ سَعِدَتْ مَنْ تُکونُ لِمحمّدٍ قرینةً، فانّه یُزیِّنُ صاحِبَه.»
وی درباره اشتیاق پیامبر نسبت به حضرت خدیجه (س) گفت: خیلیها در راه اسلام پول هزینه کردند و با مالشان جهاد کردند، اما پیامبر میفرمود «ما نَفَعَنی مالٌ قَطُّ مِثلُ نَفَعَنی مالُ خَدیجَةَ؛ هیچ ثروتی هرگز مرا سود نبخشید که ثروت خدیجه به من سود بخشید». هزینه سفر مسلمانان مهاجر از طریق اموال ایشان بود. بردههای مسلمان را که تحت شکنجه بودند، با پول خدیجه آزاد میشد، اما در عین حال یک کلام سخن نگفت.
کاشانی افزود: به قدری حضرت خدیجه (س) صاحب عظمت و جلیل القدر بود که حضرت رسول در کنار ایشان آرامش مییافت. پیامبر حتی دوستدار ایشان را دوست میداشت تا حدی که وقتی به ایشان هدیه میآوردند، میفرمود ببرید نزد فلانی که خدیجه او را دوست داشت./1360/