پرچمداران همیشگی انقلاب
به گزارش خبرگزاری رسا، سیدمحمدسعید مدنی در روزنامه کیهان نوشت:
1- خدا مرحوم آشیخ حسین لنکرانی، روحانی سیاسی کهنه کار قدیمی را رحمت کند.ایشان سالهای ۵۳ و۵۴ یا شاید زودتر،- سالهای اواخر دهه ۴۰- وضعیت رژیم طاغوت را تشبیه میکرد به کسی که روی یک گنبدی رفته و یک دستمال ابریشمی هم دستش است که توی آن پر از گردو است، و گوشه این دستمال باز شده، و گردوها همین طور دارد میریزد؛ این میخواهد این گردو رابگیرد، یک گردو از آن طرف میافتد، یک گردوی دیگر، یک گردوی دیگر، خودش هم روی گنبد است، بالاخره آدم روی زمین صاف باز میتواند گردوها را هر جور هست جمع کند.به نظر من امروز نظام سلطه در مواجهه با حرکت اسلامی، یک چنین حالتی دارد، جا پایش محکم نیست،زیرا بسیاری از شگردهای تبلیغاتی استوار بنیانِ قدیمی اینها برای مردم دنیا رو شده است. امروز در جامعه آمریکا، خشم عمیق از حضور قدرتمند لابی صهیونیستی، به تدریج دارد توسعه پیدا میکند...
(رهبر معظم انقلاب، ۲/۴/۸۹)
۲- انقلاب اسلامی در مقایسه با انقلابهای بزرگی که حداقل طی سیصد، چهار صد سال اخیر صورت گرفته است یک تفاوت بزرگ دارد و آن اینکه پس از پیروزی در مرحله اول و سقوط رژیم دست نشانده پهلوی و تبدیل شدن به «نظام جمهوری اسلامی» کماکان، «انقلابی» مانده است.از این نظر بدون تردید و بیاغراق یک استثناست. در تاریخ بسیاری انقلابها و نهضتهای بزرگ با شعارهای مترقی و عدالتخواهانه رخ دادهاند اما بعد از پیروزی وتبدیل شدن به «نظام» و «نهاد» و کسب قدرت سیاسی و اجتماعی رفته رفته دست از آن شعارها و آرمانهای اولیه برداشته و سهل است که به ضد اصول و آرمانهای خود و کارکرد انقلابی خود تبدیل شدهاند.اما این اتفاق درباره انقلاب مردم ایران تکرار نشد، و با وجود تلاشهای خبیثانه از بیرون و شیطنتهای خائنانه(در بعضی موارد ناآگاهانه) از درون،جمهوری اسلامی مظهر انقلاب اسلامی و تداوم راستین همان راه و مسیر است و ثابت کرده که «انقلاب اسلامی امری مستمر» و تا پایان تاریخ است و مربوط به یک روز و یک واقعه نیست که با سقوط یک رژیم و ظهور حکومتی دیگر به تاریخ بپیوندد.
۳- ۴۲ سال است که دشمنان انقلاب و بدخواهان این سرزمین با تمام توان و به شکل و شیوههای مختلف و استفاده از هر وسیله و حربهای و دست زدن به هر شرارت و جنایتی؛ تلاش کردهاند انقلاب اسلامی را در وهله اول محو و نابود کنند و اگر نمیتوانند؛ به شکل موذیانه و تدریجی خاصه با استفاده از تاکتیک «نفوذ»، سعی کنند ماهیت و سیرت آن را تغییر دهند. به این شکل که فرم و ظاهر بماند(و به تعبیر رهبر انقلاب) حتی یک فرد معمم هم ظاهرا بر راس کار باشد اما سیرت و محتوی آن را در جهت منافع خود تغییر دهند. شرح جزییات این سعی و تلاشهای بیامان و یکسره دشمن از حوصله این مقال خارج است اما آنچه در صحنه واقعیت رخ داده و دوست و دشمن بدان معترف هستند این است که طی این ۴۲ سال هر چقدر زمان گذشته، دشمنان در رسیدن به اهداف شوم خود ناکامتر و عاجزتر شده و انقلاب اسلامی علیرغم تحمل دشمنیهای وحشیانه و فشارهای غیر انسانی، قویتر و آبدیدهتر شده و تجربیات بزرگ به دست آورده و با تکیه بر اصول و مبانی اولیه همچون استکبارستیزی، عدالت خواهی،طرفداری از مظلوم، دفاع از حقوق پابرهنگان و رنج دیدگان و مردم سالاری دینی و... محبوب قلوب ملتهای مظلوم جهان خاصه در منطقه شده است. برای نمونه یکی دو هفته پیش نتانیاهو نخستوزیر رژیم صهیونیستی سریعا هشدار داد که: «جمهوری اسلامی ایران در حال تبدیل شدن به یک امپراطوری است.» و باز در همین روزهای اخیر «گرت پورتر» مورخ و تحلیلگر نام آشنای آمریکایی گفته است: «ایران سال ۲۰۲۱، ایرانی نیست که آمریکا در همین سالهای اخیر با آن روبهرو بود» او همچنین درباره قدرت نظامی ایران گفته است: «توانایی نظامی ایران، این کشور را بیش از پیش در مقابل فشارهای آمریکا، مقاوم میسازد... ایرانیها اکنون(در مواجهه با آمریکا) گزینه نظامی در اختیار دارند و...». در همین روزها معاون سابق امنیت ملی رژیم صهیونیستی(چاک فریلیک) گفته است: «ایران اولین دشمن اسرائیل است که آنقدر قدرتمند، پیچیده و دور از دسترس است که ما نمیتوانیم در مقابله با آن شانس پیروزی برای خود متصور شویم...»
۴- آنچه انقلاب اسلامی را در مصاف با تهاجمات هولناک ومردافکن دشمن حفظ و پیروز کرده است، در وهله اول قدرت نظامی و پیشرفتهای موشکی و شکستن انحصار علمی و فنآوری کشورهای زورگو و قلدر دنیا و... نیست بلکه «حضور مردم» است. پشتوانه اصلی نظام «مردم» هستند. همان مردمی که از هر سن و جنس و طبقه و قشر و... با اراده و اختیار خود با برافراشتن بیرق «نصر من الله و فتح قریب» انقلاب اسلامی را برای تحقق آرمانهای تاریخی و اعتقادی خود و ساختن جامعهای در تراز جامعه مورد نظر اسلام که بزرگترین شاخص آن «عدالت» است برپا کردند. و اینک۴۲ سال است بر خلاف خواسته دشمنان قسم خورده و روشنفکرانی که ایران را «جامعهای کوتاه مدت» مینامیدند، با تحمل سختیها و ناملایمات و مصیبتها و... به پای آن ایستاده و (به تعبیر دکتر شریعتی) «حسرت شنیدن یک آخ» را بر دل بدخواهان گذاشتهاند. این است که بزرگترین مدافع انقلاب و دشمن اصلی تروریستهای متمدن نما و غارتگران مدرن «مردم ایران» هستند و دشمن هم این را خوب میداند. دشمنانی که سالهای سال و در دوران حاکمان نالایق و سست عنصر قاجاری و همچنین شاهان دست نشانده پهلوی این سرزمین بزرگ و دارای تمدن کهن و مومن به اسلام ناب و... را به «مرتعی برای چرای بیگانگان» تبدیل کرده بودند. با قلدری و گستاخی بدون توجه به احساسات و خواست مردم برای آن خط و ربط تعیین میکردند. شمال و جنوب آن را میان خود تقسیم(قرارداد۱۹۰۷ روس و انگلیس) و یا (طی قرارداد ۱۹۱۹ وثوقالدوله)با به رسمیت شناختن استقلال آن روی کاغذ! و بعد با چنگاندازی به منابع مالی و اقتصاد کشور و در اختیار گرفتن قوای نظامی و امنیتی عملا استقلال آن را به تمسخر گرفته و ایران بزرگ را به کشوری«نیمه مستعمره» تبدیل کرده بودند و...بلاها و خسارات و... دیگری که وصف آن از حوصله این مقال خارج است.
۵- بزرگترین مدافع انقلاب اسلامی و استقلال و آزادی این سرزمین مردمی هستند که به گواه تاریخ به زعامت روحانیت بیدار با چنگ ودندان در برابر غارتگران مدرن و تروریستهای متمدننما ایستادگی و استقامت کردهاند.برای همین هم هست که هدف اصلی حملات و لبه تیز توطئههای پایانناپذیر دشمنان (از جنگ هشت ساله گرفته.... تا تحریم وحشیانه اقتصادی) مردم ایران هستند. یکی از اصلیترین آرزوها و خواستههای دشمن جدا کردن مردم از انقلاب و نظام و همچنین ضعیف کردن اعتقادات دینی و باورهای فرهنگی است و.... هدف آنها این است که مردم را از انقلابی که برپا کرده و نظامی که خود ایجاد کردهاند پشیمان کنند. اما یا نمیدانند یا خود را به نفهمی زدهاند که مردم ایران دفاع از اصل انقلاب و نظام اسلامی را(با وجود همه کمبودها و غلطکاریها و سختیهای اقتصادی و...) وظیفه شرعی و ملی خود میدانند و هر جا لازم باشد و احساس وظیفه کنند در وسط میدان و قلب معرکه حضور مییابند، چرا که انقلاب اسلامی را تداوم بخش نهضت پیامبر خاتم(ص) میدانند. این است که به قول رهبر انقلاب «آن کسانی که خیال میکنند میتوانند میان نظام و میان مردم جدایی بیندازند، ببینند و بفهمند که این نظام، نظام خود مردم است. مال مردم است. آن کسانی که با همه وجود نظام جمهوری اسلامی را و اسلام را و این پرچم را در این کشور نگه داشتهاند. در درجه اول خود مردمند. دشمنان ما این را بفهمند.»
۶-اشرافیت مستکبر قریش حاکم بلامنازع جزیرهًْالعرب بود.از لحاظ سیاسی و اقتصادی بر همگان سیطره داشت و از حیث نظامی قدرت اول منطقه حجاز بود و نفسکش نداشت. بساط اشراف قریش وقتی جمع شد که با منطق استوار و خردکننده مکتب اسلام روبه رو شد و سیاسان و هوشمندان عرب وقتی کم آوردند و به «ابوجهل» تبدیل شدند که با «مدینه علم حکمت» و شخصیت عظیمی چون رسول مرسل(ص) مصاف دادند!
تمدن غرب و آمریکای روبه افول که خود را در اوج قدرت و سروری دنیا میدید در مواجهه با انقلاب اسلامی و منطق استوار و متین توحیدی هیچ غلطی نتوانسته انجام دهد و حالا به بنبست رسیده است در اینباره روزی نیست که از سوی اهل فکر یا سیاستمداران و اهالی رسانه حرف و اظهار نظری شنیده نشود. غرب از فرانسه و انگلیس گرفته تا.... آمریکا سخت به بحرانهای متنوع و چالشها داخلی گرفتار آمده است. چند روز پیش «جیک سولیوان(مشاور امنیت ملی رئیسجمهور جدید آمریکا) صریحا اظهار داشت «مهمترین و حساسترین چالش امنیت ملی که آمریکا با آن روبرو است برقراری نظم و قانون در داخل کشور است ما با بحران شیوع کرونا و بحران اقتصادی و... روبرو هستیم.» با این همه شیطان بزرگ به خاطر خوی استکباری و از آنجا که تداوم انقلاب را به ضرر منافع و ارزشهای تمدن سرمایهداری بلکه به معنای زوال و فروپاشی خود میداند، راهی جز مبارزه و عناد با انقلاب ندارد و حاضر به پذیرش واقعیات وتغییر منطقی سیاستهای خود نیست و در برابر ایران انقلابی همچنان عربده میکشد و تهدید و تحریم میکند و دیوانهوار مشت بر کوه میکوبد و بر تهدیدها و هجمههای تکراری و بیثمر خود اصرار میورزد.دشمن زخم خورده منتظر غفلت و غنیمتطلبی ماست تا بار دیگر «تنگه جبل عینین» را دور بزند و فاجعه «احد» را تکرار کند! آنچه او را و تلاشها و تاکتیکها و تهاجمات او را در این سالها ناکار کرده و شکست داده، رهبری هشیار و حرکت نظام در صراط مستقیم انقلاب است. و بالاخره پایداری مردمی مومن است که وعدههای الهی را باور و به تحقق آن ایمان دارند. «انما توعدون لواقع»! همه تلاشها و اقدامات باید در مسیر حفظ همبستگی و وحدت باشد که «همه با هم» اسم رمز پیروزی انقلاب بود. حرف زدن از وحدت هم به تنهایی وحدتبخش نیست. عوامل وحدت چندگانه است اما مهمترین آن به صداقت و اخلاص مسئولان و مدیران برمیگردد.کسانی که به برکت پیروزی انقلاب و غالبا مستقیم و غیر مستقیم با رای مردم مناصب و جایگاههای مدیریتی را صاحب شدهاند. همه، خاصه مدیران همواره باید در نظر داشته باشند که در نظام مردمسالاری دینی همانطور که مردم در انتخاب اصل نظام و دولت و رئیسجمهور و نمایندگان و... با «رای» خود.بزرگترین و تعیینکنندهترین نقش را دارند از آن طرف. اینان باید در عمل امانتدار رای مردم باشند و در مسیر خدمت به خلق خدا و تحقق انتظارات به حق و وعدههای داده شده حرکت کنند، بدون تردید روحیه خدمتگزاری و اخلاص در انجام وظایف و تلاش بیامان و جهادی برای برطرف کردن مشکلات زندگی آحاد جامعه به ویژه اقشار زحمتکش از سوی مسئولان و مدیران بزرگترین عامل ارتقا اعتماد مردم به کارگزاران نظام و حفظ و تداوم وحدت اجتماعی است و بالاخره کاریترین حربه در خنثی کردن شیطنتهای دشمنان در جدایی میان مردم و مسئولان است.