شورای نگهبان؛ مرّ قانون
به گزارش سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، خدای تعالی در سوره مبارکه نور آیه 49 عده ای را چنین نکوهش می کند:
«و ان یکن لهم الحق یاتوا الیه مذعنین»
اگر حق داشته باشند (و داوری به نفع آنها تمام شود) با سرعت و تسلیم به سوی آن می آیند.
درباره مشروطه آنچه تاریخ نگاران بی طرف نگاشته اند آنست که آیت الله شهیدشیخ فضل الله نوری مشروطه به شرط وجود جمعی از فقهای طراز اول در راس نهادقانونگذاری را قبول داشتند که مخالف و موافقت قوانین مجلس با شرع مطهر اسلام را تشخیص دهند.
اما غوغاسالاران و تبلیغاتچی های دشمن بر ذهن مردم و حتی برخی خواص حاکم بودند.
او بر سر حرف حق خود ماند بر سر دار رفت اما بعدها حقانیت او آشکار شد.
اکنون شورای نگهبان آماج حملات سنگین رسانه ای دشمن و مغرضین و عده ای جاهل است.
نکات ذیل را باید به آحاد جامعه به خصوص برخی خواص تذکر دهیم.
طبق فرمایشات صریح امام و رهبری،شورای نگهبان عماد ملت و دین و مایه اطمینان و آرامش قلب مومنین است و درحقیقت نبض نظام اسلامی به شمار میرود.
جمعی فقیه و حقوقدان امین رهبر و وکلای مجلس که جز شریعت و قانون و رضای حق تعالی را در نظر نمی گیرند.
اصل وجود و فرایند طی شده در شورای نگهبان کاملا عقلایی است.
درهیچ جای دنیا اجازه حضور و حتی ثبت نام به هرکسی برای تصدی امور مهم مانند ریاست جمهوری را نمی دهند.
در کشورهای دیگر دادگاه قانون اساسی، شورای عالی کشور، هیات عالی بررسی و تحقیق مسوول احراز صلاحیتها برای تصدی امور مهم هستند.
نظریه ایشان برای همه فصل الخطاب است.
بنابراین تعابیری مانند قیّم مآبی،محجوریت دانستن مردم درباره شورای نگهبان نابجا و بی اساس است.
در این دوره شورای نگهبان دقیقا بر طبق مُرّ قانون تصمیم نهایی را گرفت.
مساله ریاست جمهوری شوخی نیست.
سپردن تمام مقدرات کشور به یک نفر است.
کسی که17شورای عالی و هیات وزیران و سازمانهای بسیار مهم مانند برنامه و بودجه، انرژی اتمی، امور اداری و استخدامی، حفاظت محیط زیست را رهبری می کند و وزرا و ریاست سازمانهای فوق الذکر را منصوب می کند.
استانداران و فرمانداران و بخشداران نمایندگان عالی دولت در استانها و شهرستانها هستند.
مگر امورات کشور خارج از این مراکز فوق تصمیم گیری می شود؟
قهراً کسانی که شریک یا عامل وضع نامطلوب موجود هستند و بعضا بیش از دهه در راس یک قوه بوده اند صلاحیت ورود به عرصه ریاست جمهوری را ندارند چرا که نه مدیر بودن و نه مدبر بودن خود را نشان داده اند.
چگونه می توان به شورای نگهبان خرده گرفت که چرا عملکرد چندساله مدیریت آنها را زیر ذره بین قرار داده است؟
علاوه براینکه برخی ردصلاحیت شدگان طبق قانون مصوب مجلس صلاحیت رییس جمهور شدن را ندارند چون حداقل یک نفر از بستگان درجه یک ایشان تابعیت یکی از کشورهای متخاصم با جمهوری اسلامی را دارد.
گزارشات نهادهای امنیتی به عنوان یکی از طرق در صحن شورای نگهبان قرائت میشود و در موردش نظر داده می شود. یعنی بازهم نظر نهایی با شوراست نه نهاد امنیتی.
تردید افکنی در نتیجه کار مجاهدانه شورای نگهبان در نهایت به ضرر کشور است.
ذره بین شورای نگهبان دراختیار فقیهان و حقوقدانانی است که همگی مورد تایید رهبری و مجلس هستند و خدشه در این ذره بین یا کاربر آن کاری نابخردانه است.
همه باید این نعمت الهی یعنی وجود شورای نگهبان را قدر بدانیم و احترام آن را نه فقط ظاهرا بلکه در واقع و عمل نیز حفظ کنیم.
مصطفی منتظری؛ استاد سطوح عالی فقه و اصول حوزه علمیه قم