شماره 63 فصلنامه علمی «اندیشه های نوین تربیتی» منتشر شد
به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، شصت و سومین شماره فصلنامه علمی «اندیشه های نوین تربیتی» به صاحب امتیازی دانشگاه الزهرا(س) با مدیر مسؤولی سعید رضایی شریف آبادی و سردبیری مهناز اخوان تفتی منتشر شد.
این فصلنامه در 10 مقاله منتشر شده و عناوین، نام نویسندگان و چکیده مقالات به شرح زیر است
طراحی بسته آموزشی خوشبینی تحصیلی دانشجویان بر اساس نظریه شاننموران
سیده فاطمه حسینی؛ لیلا طالب زاده شوشتری؛ احمد خامسان
چکیده: پژوهش با هدف طراحی بسته آموزشی خوشبینی تحصیلی دانشجویان براساس نظریه شاننموران انجام شده است. روش پژوهش، کیفی و از نوع دلفی است. ابزار پژوهش، پرسشنامه دلفی است که توسط پژوهشگر بر مبنای نظریه خوشبینی تحصیلی شاننموران طراحی شده و دربرگیرنده 3 مؤلفه و 22 زیرمؤلفه است. پرسشنامهها در دو دور پیوسته دلفی میان 10 نفر نمونه منتخب که به صورت هدفمند گزینش شدند، توزیع گردیده و تجزیه و تحلیل پاسخهای دلفی تا رسیدن به اجماع نسبی و دستیابی به همرأیی بالا و با روش آمار توصیفی، با استفاده از شاخصهای فراوانی، میانگین، انحراف معیار، جداول و نمودارها انجام گرفته است. یافتههای به دست آمده نشان داد متخصصان بر 3 مؤلفه اصلی نظریه خوشبینی تحصیلی شاننموران یعنی هویت تحصیلی، اعتماد و تأکید تحصیلی و 9 زیرمؤلفه آن به توافق و اجماع نسبی دست یافتهاند. بر اساس نتایج، بسته اولیه آموزش خوشبینی تحصیلی به دانشجویان منطبق بر الگوی منظم آموزشی (جیمز براون) طراحی شده، سپس روایی محتوایی بسته بر اساس نظرات 5 نفر از متخصصان سنجیده و در بسته اعمال گردیده است و بسته نهایی در قالب 12 جلسه برای آموزش تعهد، تعلق، خودشناسی، تمایلات همکاری جویانه، سهیم کردن، درگیری تحصیلی، پژوهش، ادراک از خودمختاری و جهتگیری تکلیف ارائه شده است. این بسته آموزشی برای ارتقای سطح خوشبینی تحصیلی و ایجاد هویت تحصیلی موفق در میان دانشجویان و روابط مبتنی بر اعتماد بین آنها و اساتید و ایجاد نگرش و رفتاری در آنها برای ادراک از فشارهای تحصیلی و تسهیل روند یادگیری در محیطهای یاددهی - یادگیری کلاس درس و به طور کلی کمک به پیشرفت تحصیلی دانشجویان استفاده کرد.
پیشبینی تحصیل گریزی بر اساس معنای تحصیل، خودکارآمدی تحصیلی و تنشگرهای تحصیلی
فریبا فرازی
چکیده: حضور در مدرسه برای پیشرفت تحصیلی، اجتماعی و عاطفی کودکان و موفقیت در آینده آنها بسیار مهم است. از این رو، پژوهش حاضر با هدف پیشبینی تحصیلگریزی بر اساس معنای تحصیل، خودکارآمدی تحصیلی و تنشگرهای تحصیلی انجام شده است. مطالعة حاضر توصیفی از نوع همبستگی بوده که به شیوة نمونهگیری تصادفی تعداد 255 نفر از دانشآموزان دبیرستانی و هنرستانی مقطع متوسطه دوم شهر خوسف در سال تحصیلی 1398-99 انتخاب شده و از طریق چهار مقیاس معنای تحصیل، خودکارآمدی تحصیلی، تنشگرهای تحصیل و تحصیل گریزی مورد مطالعه قرار گرفتند. برای تجزیه و تحلیل دادهها از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام با کمک نرم افزار SPSS نسخه 23 استفاده گردید. نتایج تحلیل رگرسیون نشان دادند که از میان ده معنای تحصیل، حرفه در گام اول و فشار روانی در گام دوم، عملکرد تحصیلی (از ابعاد خودکارآمدی تحصیلی) در گام سوم و همینطور از میان ابعاد تنشگرهای تحصیلی، ناکامی و استرس خودتحمیل شده در گام چهارم و پنجم به طور معناداری 37 درصد از واریانس تحصیل گریزی دانشآموزان را پیشبینی میکنند. نتایج این پژوهش نشان داد معنای تحصیل، خودکارآمدی تحصیلی و تنشگرهای تحصیل نقش مهمی در پیشبینی تحصیل گریزی دارند. بنابراین میتوان با پررنگتر شدن معنای تحصیل و هدفمندی آنان از تحصیل، آموزش خودکارآمدی و تقویت توانمندیهای آنها و کاهش تنشگرها میزان گرایش به تحصیل گریزی را در آنها کاهش داد.
اعتبار سنجی قصه و قصهگویی با تأکید بر اهداف برنامه درسی دوره پیشدبستانی استان کرمانشاه؛ مطالعه ترکیبی
زینب روئین تن؛ مهناز جلالوندی؛ فائزه ناطقی
چکیده: این پژوهش با هدف اعتبار سنجی قصه و قصهگویی با تأکید بر اهداف برنامه درسی دوره پیشدبستانی انجامگرفته است. روش پژوهش روش آمیخته بود. با توجه به ماهیت اکتشافی بودن نحوۀ گردآوری دادهها این پژوهش در زمره طرح های اکتشافی متوالی قرارگرفته است. در یخش کیفی از روش اسنادی و در بخش کمی از روش توصیفی پیمایشی بهره گرفته شد. در بخش کیفی جامعه آماری شامل کلیه کتابها، مقالهها، پایاننامهها و متون چاپی و الکترونیکی بود. جمعآوری دادهها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته صورت گرفت. در بخش کمی، جامعه آماری کلیه مسئولان و مربیان پیشدبستان همچنین کارشناسان مربوطه در ادارات آموزشوپرورش استان کرمانشاه تشکیل میدادند. جمعآوری اطلاعات بر اساس پرسشنامه محقق ساخته صورت گرفت که ضریب آلفای کرونباخ آن 74/0 به دست آمد. تجزیه و تحلیل دادها در بخش کیفی با تحلیل محتوا و در بخش کمی با آزمون t تک متغیره و آزمون فریدمن صورت گرفت. نتایج تحلیل محتوا نشان داد که رتبهبندی مؤلفههای قصه و قصهگویی در برنامه درسی پیشدبستانی از قویترین تا ضعیفترین به ترتیب عبارت بودند از اهداف شناختی، اهداف نگرشی، اهداف مهارتی. نتایج آزمون تی نشان داد که میانگین اکتسابی نمونه (70/3) از میانگین جامعه (3) بالاتر بود و اهداف برنامه درسی قصه و قصهگویی موجود در حد بالاتر از متوسط تائید کرده است. نتایج نشان داد که برنامه درسی قصه و قصهگویی میتواند نقش بسزایی در برنامه درسی داشته باشد و دانش آموزان را با انگیزهتر کند و اشتیاق به تحصیل در دورههای رسمی و بالاتر را در او برانگیزانند.
بررسی نقش برنامههای درسی رشتههای علوم اجتماعی و رفتاری در پرورش قابلیتهای عمومی کارآفرینی دانشجویان کارشناسی دانشگاه شهید بهشتی
پریسا نوری؛ محبوبه عارفی؛ فرنوش اعلامی
چکیده: هدف پژوهش حاضر بررسی نقش برنامههای درسی رشتههای علوم اجتماعی و رفتاری در پرورش قابلیتهای عمومی کارآفرینی دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی است. این تحقیق به لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ شیوه گردآوری دادهها توصیفی _ پیمایشی و به منظور گردآوری دادههای پژوهش از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد که روایی صوری و محتوایی پرسشنامه با استفاده از نظرات اساتید متخصص در این حوزه تأیید شد و پایایی آن نیز با استفاده از ضریب آلفای کرانباخ 87/0 تأیید شد. جامعه آماری پژوهش کلیه دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی بودند که از میان آنان 220 نفر از طریق نمونهگیری تصادفی طبقهای انتخاب شدند. نتایج یافتهها حاکی از آن است که نقش برنامه درسی تربیت بدنی در دو مؤلفه " قابلیتهای فردی و فنی کارآفرینی" بهطور مطلوبی و در مؤلفه پرورش "قابلیتهای مدیریتی" به نسبت دو مؤلفه "فردی و فنی" کارآفرینی چندان مطلوب عمل نکرده است و نقش برنامه درسی روانشناسی در مؤلفه " قابلیتهای مدیریتی کارآفرینی" بهطور مطلوبی و در دو مؤلفه " فردی و فنی" بهطور مطلوبی عمل نکرده است و در بین سایر رشتهها تفاوت چندانی در مطلوبیت نقش برنامه درسی در پرورش قابلیتهای عمومی کارآفرینی که شامل " قابلیتهای فردی، مدیریتی و فنی"میشود، مشاهده نشده است.
بررسی نقش میانجی تحقّق قرارداد روانشناختی در رابطهی بین رهبری اخلاقی با رفتار شهروندی سازمانی و عملکرد خلاقانه
محمد رضا اردلان؛ محمود تعجبی؛ حسین معجونی؛ جمال عبدالملکی
چکیده: هدف پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی تحقّق قرارداد روانشناختی در رابطهی بین رهبری اخلاقی با رفتار شهروندی سازمانی و عملکرد خلاقانه بود. جامعه پژوهش کلیّه کارکنان دانشگاه بوعلی سینا همدان به تعداد 735 نفر بودند، که از این جامعه با روش نمونهگیری تصادفی ساده و بر مبنای فرمول کوکران نمونهای به حجم 252 نفر انتخاب شد. روش پژوهش کمّی، توصیفی و از نوع مطالعات همبستگی و مدلیابی معادلات ساختاری بود. جهت گردآوری دادهها از پرسشنامههای رهبری اخلاقی، تحقّق قرارداد روانشناختی و عملکرد خلاقانه و برای تحلیل دادهها از تکنیکهای توصیفی(فراوانی، میانگین و انحراف استاندارد) و استنباطی(تحلیل عاملی تأییدی و تحلیل مسیر تأییدی) با استفاده از نرم افزارهای Spss و Lisrel استفاده شد. نتایج نشان داد که رهبری اخلاقی دارای رابطه مستقیم، مثبت و معنادار با رفتار شهروندی سازمانی، تحقّق قرارداد روانشناختی و عملکرد خلاقانه میباشد، همچنین مشخص شد که تحقّق قرارداد روانشناختی نقش میانجی در رابطه بین رهبری اخلاقی با رفتار شهروندی سازمانی و عملکرد خلاقانه ایفا میکند.
واکاوی پیشرانهای کلیدی تبیینکنندة مسئولیتپذیری اجتماعی در نظام آموزش و پرورش با رویکرد سناریونویسی
گل بهار پورانجنار؛ حبیب الله سالارزهی؛ علی اصغر تباوار؛ نورمحمد یعقوبی
چکیده: با توجه به اهمیت نگاه سناریویی و ایجاد قابلیت های تصمیم گیری و برنامه ریزی در آینده، این پژوهش با هدف شناسایی پیشران های کلیدی تبیینکنندة مسئولیت پذیری اجتماعی در نظام آموزش و پرورش بر مبنای رویکرد ماتریس اثرات متقاطع و سناریونویسی انجام گرفته است. این پژوهش از نوع کاربردی بوده و بدنبال پاسخگویی به پرسشهای اصلی مطرح شده، از روش توصیف، تحلیل و استنتاج استفاده نموده است. از این رو، ابتدا جهت گردآوری دادهه ای توصیفی از روش اسنادی به صورت مطالعات کتابخانهای و پژوهشهای معتبر در راستای موضوع و همچنین مصاحبه با تعدادی از معلمان و مدیران دغدغه مند در حیطة موضوعی پژوهش بهره گرفته شد و سپس برای گردآوری داده های تحلیلی نیز، ترکیبی از روش پیمایشی بهصورت پرسشنامه و روش دلفی استفاده گردید. نمونة آماری در دور دلفی 15 نفر از معلمان، دبیران و بصورت کلی فرهنگیان فعال در حوزة مسئولیت پذیری اجتماعی مدارس و در مرحلة پیمایشی 20 نفر از فعالان حوزة مربوطه بودند که به شیوة نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند. در این پژوهش برای سنجش روایی، ضمن استفاده از روایی صوری، از کنش متقابل سه گانه نیز استفاده گردید و داده ها با کمک نرم افزارهای اس پی اس اس، میک مک و سناریوویزارد تحلیل شدند. یافته های پژوهش نشان میدهد که 15 عامل بهعنوان پیشران کلیدی مسئولیت پذیری اجتماعی، 40 وضعیت محتمل برای 15 عامل و دو دستة سناریوهای پیشبرنده و بازدارنده مسئولیت پذیری اجتماعی در نظام آموزش و پرورش موجود میباشد.
تحلیل و نقد مبانی رویکرد «آموزش درباره ی دین» در مقابل «آموزش دین» با تاکید بر مدل تربیت دینی ملاصدرا
امین افضلی گروه؛ محسن ایمانی؛ سید مهدی سجادی؛ علیرضا صادق زاده
چکیده: با شروع قرن بیستم در بسیاری از نظام های تربیتی اروپا و آمریکا «آموزش درباره دین» به عنوان مدلی مطلوب در تربیت دینی جایگزین رویکرد «آموزش دین» شد. و بسیاری از سیستم های آموزشی از آن دفاع کردند. با گسترش ارتباطات بین جوامع و شکل گیری تفکر جهانی شدن، این الگو به عنوان نسخه ای واحد از طریق اسناد آموزشی بین المللی برای سایر نظام های تربیتی، از جمله کشور ما نیز تجویز شد. این پژوهش درصدد است با روش تحلیلی، انتقادی و استنتاجی به تحلیل و ارزیابی مبانی فلسفی این دیدگاه با تکیه بر نظرات ملاصدرا بپردازد. بر همین اساس به تحلیل سه مبنای اساسی این رویکرد یعنی انسان گرایی افراطی، کثرت گرایی دینی و بی معنایی و اثبات ناپذیری گزاره های دینی پرداخته شد و بر اساس مبانی فلسفی ملاصدرا نقد گردید. نتایج حاصل از این پژوهش مؤید این است که رویکرد «آموزش درباره دین» هم به لحاظ مبنایی مخدوش است و نمی تواند الگویی مناسب برای رفع نیاز بشریت به معنویت فراهم کند و هم تجویز آن برای نظام تربیتی ایران که بر مبنای دین اسلام و بنیان فلسفی محکمی نظیر فلسفه اسلامی استوار است، امری نامعقول و غیر قابل اجرا می باشد.
تأثیر آموزش فلسفه به نوجوان بر خودتنظیمی و مهارت اجتماعی دانش آموزان دختر متوسطه اول
سمیرا شیخی؛ عباس حبیب زاده
چکیده: این پژوهش با هدف تعیین تأثیر آموزش فلسفه بر خودتنظیمی و رشد مهارت اجتماعی دانش آموزان دختر متوسطه اول قم در سال تحصیلی 99-1398 انجام شد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و به لحاظ روش انجام پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیشآزمون – پسآزمون با گروه گواه بوده است . جامعه آماری مورد نظر شامل کلیه دانش آموان دختر دوره متوسط اول شهر قم در سال ۹۹-۱۳۹۸ بود. اعضای نمونه به صورت جایگزینی تصادفی ساده در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند؛ بدین ترتیب در هر گروه تعداد 20 دانش آموان دختر دوره متوسط اول حضور داشت. ابزار گردآوری اطلاعات شامل مقیاس یادگیری خودتنظیمی پنتریچ و دی گروت (۱۹۹۰) و پرسشنامه مهارتهای اجتماعی ایندر بیتزن و فوستر (۱۹۹۲) بوده است. اعضای گره آزمایش در 12 جلسه 60 دقیقهای برنامه آموزش فلسفه شرکت کردند. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. یافتههای پژوهش نشان داد که آموزش فلسفه تأثیر معناداری بر خودتنظیمی و رشد مهارتهای اجتماعی دانش آموزان دختر مقطع اول متوسطه دارد. بر اساس یافتههای پژوهش، آموزش فلسفه به نوجوانان موجب بهبود خودتنظیمی و رشد مهارتهای اجتماعی دانش آموزان دختر میشود.
طراحی برنامه درسی آموزش شایستگیهای معلم عشایر کوچنده برای دانشجو معلمان سهمیه عشایری دانشگاه فرهنگیان- رویکرد دیکوم
مریم شفیعی سروستانی؛ یعقوب رحیمی پردنجانی؛ جعفر جهانی؛ مهدی محمدی
چکیده: هدف پژوهش حاضر طراحی برنامه درسی آموزش شایستگیهای معلم عشایر کوچنده برای دانشجو معلمان سهمیه عشایری دانشگاه فرهنگیان بود. که با روش مطالعه موردی کیفی چند گانه صورت پذیرفت. مشارکتکنندگان بالقوه در پژوهش علاوه بر تجربه زیسته تدریس در مناطق عشایری دارای تحصیلات حداقل کارشناسی ارشد و بالاتر بودند. انتخاب مشارکت کنندگان که 15 معلم خبره بودند نیز با استفاده از رویکرد هدفمند و با روش انتخاب گلوله برفی و استفاده از معیار اشباع نظری دادهها انجام شد. برای گردآوری دادهها از روش بحث گروههای کانونی و تکنیک دلفی استفاده شد، پژوهش با کمک تکنیک دیکوم و در شش گام انجام شد. در گامهای ابتدایی پس از تعریف عنوان شغل با مولفههای چهارگانه (چه کسی،چه چیزی، چگونه، چرا)، 7 وظیفه اصلی و 30 وظیفه فرعی برای معلم عشایر کوچنده به دست آمد. در ادامه علاوه بر شناسایی فعالیتهای مرتبط به وظایف فرعی هر کدام در سه حیطه شناختی، مهارتی و نگرشی جای گرفتند. هفت وظیفه اصلی با عناوین 1)"خدمات آموزشی چند منظوره" شامل 6 وظیفه فرعی مانند وظیفه مهارتی بکارگیری تدریس خود تنظیمی؛ 2)"خدمات مدرسه داری" شامل3 وظیفه فرعی مانند وظیفه مهارتی انجام امور معاونت اجرایی و دفتر داری؛ 3)"فعالیتهای کلینیکی و ترمیمسازی آموزشی" شامل 4 وظیفه فرعی مانند وظیفه مهارتی ارائه خدمات گفتار درمانی؛ 4)"خدمات مشاورهای و روانشناسی خانواده" شامل 3 وظیفه فرعی مانند وظیفه نگرشی آموزش و بکارگیری مهارتهای هوش هیجانی؛ 5)"مدیریت و طرحریزی امور وابسته به موقعیت طبیعی" شامل 4 وظیفه فرعی مانند وظیفه مهارتی بکارگیری و یادگیری مهارتهای لازم زندگی عشایری و کوچ ؛6) "مدیریت و پیگیری امور اجتماعی و فرهنگی " شامل6 وظیفه فرعی مانند وظیفه مهارتی مبارزه با خرافات و در نهایت وظیفه اصلی7)"طرحریزی خدمات بهداشتی و سلامتی" شامل 4 وظیفه فرعی مانند وظیفه مهارتی کمکهای اولیه نامگذاری شدند. در گام ششم 18 وظیفه فرعی بر اساس اهمیت و با نظرخواهی از خبرگان اولویت بندی شدند. داده های نهایی مطالعه به معرفی 15 دوره آمورشی ویژه مانند رویکردهای آموزش کلاسهای چند زبانه، جغرافیای عشایری کشور، مبانی مددکاری اجتماعی،کارگاه هنر زنده ماندن در شرایط سخت با استفاده از مهارتهای جغرافیایی و عشایری، کارگاه آشنایی با خدمات حقوقی و مشاورهای و معاضدت حقوقی برای سرفصلهای برنامه درسی که در تامین شایستگیهای و توانمندسازی دانشجو معلمان عشایرکوچنده موثر هستند؛ منجر شد.
مطالعۀ کیفی فرایندهای جذب و ماندگاری نیروی انسانی در آموزشوپرورش مناطق کم برخوردار (مطالعۀ موردی استان کردستان)
امجد کاظمی؛ ناصر شیربگی؛ محمد امجد زبردست
چکیده: این مقاله تجارب فرایند جذب و شیوههای ماندگاری معلمان مدارس را در یک استان کم برخوردار را بازنمایی کرده است. تحقیق مزبور همچنین بر کشف شیوههای شکلگیری و تقویت فرهنگ و تعهد خدمت معلمان در مناطق کم برخوردار باوجود مشکلات فراوان تمرکز نموده است. با توجه به اهداف و سؤالات پژوهشی، روش پژوهش قومنگاری انتخاب شد. میدان تحقیق این پژوهش معلمان استان کردستان بودند که از طریق نمونهگیری هدفمند 20 نفر از آنان در نواحی مختلف آموزشی استان انتخاب گردیدند. ابزار گردآوری دادههای یک پروتکل مصاحبه با 13 سؤال بود. تحلیلهای کیفی نشان داد که شش مقوله اصلی و مهم شامل نوعدوستی، هویت اجتماعی- شغلی، نابرابری و تبعیض، فساد اداری، ایجاد ساختارهای حمایتی مطلوب و الزامات و مقتضیات شغلی، عوامل اصلی هستند که در شرایط زمانی و مکانی متفاوت، در قالب نقشهای گوناگون میتوانند برجذب و ماندگاری معلمان در مناطق کم برخوردار مؤثر باشند. بر اساس نتایج میتوان استدلال کرد که برای بهبود جذب و ماندگاری معلمان در مناطق کم برخوردار ساختارهای حمایتی مطلوب را اولویت قرار دهیم به عبارتی به ارزشهای فرهنگی منطقه توجه بیشتری شود و وضعیت رفاهی و معیشتی معلمان این مناطق بهبود داده شود و ازلحاظ پیشرفت شغلی و تفویض اختیار بیشتر به آنها میدان داده شود تا احساس تعلق بیشتری کنند تا به وضعیت پایدارتری در آموزشوپرورش مناطق کم برخوردار ازلحاظ منابع انسانی دست پیدا کنیم.
علاقه مندان جهت کسب اطلاعات بیشتر درباره فصلنامه علمی «اندیشه های نوین تربیتی» می توانند به نشانی تهران، میدان ونک، خیابان ده ونک، دانشگاه الزهرا(س)، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، طبقه دوم یا به نشانی اینترنتی این فصلنامه به آدرس https://jontoe.alzahra.ac.ir/ مراجعه کنند و با 85692291-021 تماس بگیرند.