سونسوز؛ قصه ای از قضاوت ناجوانمردانه

به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، در نخستین روز شروع چهل و سومین جشنواره بین المللی فیلم فجر فیلمی اکران شد به نام سونسوز، این فیلم اولین اثر بلند سینمایی «رضا جمالی» به تهیه کنندگی «سلمان عباسی» است، که در استان آذربایجان غربی و به زبان آذری ساخته شده است. از این فیلم میتوان به عنوان یک اثر نادر و برجسته در آثار امسال جشنواره نام برد.
فیلم در اتمسفری روستایی و طنز گونه روایت میشود. مریم مومن، بهروز الله وردی، حمدالله سلیمی از بازیگران اصلی این فیلم هستند. شاید اردبیلی و ترک زبان بودن مریم مومن از مهمترین دلایل انتخابش برای بازی در این نقش باشد.
فیلم سعی میکند با تلفیقی از طنز و تراژدی به انتقاد از عقاید غلط و خرافی گونه درباره نازایی زنان بپردازد. داستان از این قرار است که در روستایی در اردبیل به مدت ۲۰ سال است که هیچ فرزندی به دنیا نیامده است و طبق معمول و با تفکر اشتباهی که نسلهای گذشته داشتند، زنان را مقصر این مشکل میدانند، و مردان با ژستی طلبکارانه و با بیانصافی تمام خود را کاملاً بیتقصیر میدانند.
یک مستندساز مسنی به نام «کاظم» ۲۰ سال قبل مستندی درباره نازایی نسوان روستا ساخته بود که زنان ده که آبروی خود را در خطر میدیدند، فیلم را ربوده و از بین بردند. حال پس از گذشت چندین سال کاظم از بی تقصیری زنان در عدم بارداری طلع میشود و تصمیم به جبران خطا میگیرد و مصمم به ساخت مستندی ثانویه و نو میشود، تا واقعیت ماجرا را برای مردم روستا مشخص کند، اما مسئله به این راحتی هم نیست و تازه مشکلات کاظم شروع میشود.
سونسوز فقط در ایران و جشنواره فجر اکران نشد و در فستیوالهای بینالمللی از جمله جشنواره فیلم بین المللی سائوپائولو در کشور برزیل و همچنین در فستیوال ایندی شیکاگو و در کشورهای نپال، بلغارستان، و قزاقستان حضوری پررنگ داشته و به علت کشش قصه و خوش ساخت بودن ارتباط خوبی با مخاطب گرفته و طرفداران سینما استقبال خوبی از آن داشتند.
از دیگر نکات خوب این اثر پرداختن به موضوع نازایی و شجاعت در شکستن سنتها و باورهای غلط و تابوهای اشتباه است. یکی از فاکتورهایی که میتواند یک فیلم را به عنوان یک اثر قابل قبول معرفی کند، این است که بعد از دیدن تیتراژ پایانی داستان تازه در ذهن بیننده شروع شود و مخاطب را با خود و سناریو درگیر کند. به خوبی میتوان گفت سنسوز علاوه بر سرگرم کنندگی که به واسطه روایت طنازانهاش دارد، فیلمی است که بیننده را به تفکر وا میدارد و کارگردان به خوبی با استفاده از پتانسیل زبان قوی و شیرین ترکی و به تصویر کشیدن فرهنگ و آداب غنی روستایی در خطه آذربایجان به معرفی و ترویج و توسعه فرهنگ اصیل ایران و محلی کمک کرده است.
سونسوز فیلمی پرطمطراق نیست و از ظواهر امر مشخص است که اثری کم خرج است و جز «مریم مومن» بازیگر نام آشنایی در فیلم نمیبینیم، اما به جرات میتوان گفت که نا بازیگرانش از خیلی از بازیگران پر سر و صدا و پر ادعایی که از قضا در جشنواره فجر امسال هم فیلم داشتند بهتر بازی کردند.
فیلم فضایی مستند گونه از نوع کارهای استاد «عباس کیارستمی» دارد. کارگردان به درستی میداند که نباید کار را الکی کش دهد و مخاطب را خسته کند و به خوبی متوجه است چه موقع داستان را جمع بندی کند. دیگر نکته جالب و مثبت این فیلم این است که با وجود اینکه موضوع فیلم، نازایی و عدم بارداری زنان است اما هیچ شوخی جنسی در این اثر نمیبینیم و فیلم با لودگی و اداهای اضافی دنبال خنده گرفتن نیست.
ریتم فیلم آرام و کند است و همچنین بدون مبالغهگری مخاطب را تا پایان با خود همراه میکند. در زبان ترکی اشعار و ضرب المثلهایی وجود دارد که معادل فارسی آن را نمیبینیم و بازیگران با استفاده از این پتانسیل به طنز فیلم کمک کردند. در حین دیدن فیلم متوجه میشویم که کاراکترها انگار یادشان رفته که جلوی دوربین هستند و همین باعث میشود بسیار رها و جسورانه و باورپذیر بازی کنند.
سن سوز در حد و اندازه خودش و بدون اضافه کاری و اداهای نوظهور موجود در سینمای امروز دیده شد. لوکیشن فیلم هم خوب بود و کارگردان هم به خوبی از آن استفاده کرد و جذابیت تصویر با محتوای سناریو و داستان همخوانی داشت. سنسوز میتواند الگویی برای دیگر فیلمسازان تازه کار باشد، که به جای ساختن فیلمهای سنگین و با پروداکشن عظیم، اثری بسازند که قصه را راحت و خوب روایت کند.
سونسوز به موضوع وفادار است و فالش نمیزند و پرسشی دراماتیک در ذهن بیننده مطرح کرده، که همان را بال و پر میدهد و در استفاده از شوخیها افراط نمیکند و طنزش به اندازه و قاعده است.
نماهای فیلم زیبا و کارت پستالی است و زیبایی شناسی به خوبی در خدمت داستان قرار گرفته است. در پایان اینکه فیلم جهان خودش را کنترل میکند و جهان قصه کاملاً تحت کنترل نویسنده و کارگردان است و ذهن شما دائم در آن روستا درگیراست. در پایان فیلم و بعد از خروج از سینما همچنان ذهن شما درگیر قصه و سرنوشت کاراکترها میماند.
نویسنده: حسن شیخی