جنگ داخلی آمریکا؛ ترامپیسم چیست؟

اقدامات اولیه دونالد ترامپ در کاخ سفید نشان میدهد که او تنها یک پوپولیست نیست، بلکه اقداماتش بازتاب باورهای ایدئولوژیکی عمیقی است که در ذهن او شکل گرفتهاند. این ایدئولوژی که ممکن است به نام "ترامپیسم" شناخته شود، ترکیبی از محافظهکاری، ضد جهانیگرایی و ناسیونالیسم است. از نظر اقتصادی، ترامپیسم به شدت به راست تمایل دارد و ایدههای مارکسیستی را رد کرده و به جای آن از روشهای حمایتگرایانه پشتیبانی میکند. ترامپیسم مخالف آتلانتیکگرایی است و به ارزشهای سنتی اعتقاد دارد و با پدیدههای پساآنسانی در پسا مدرنیسم مقابله میکند. اگرچه این ایدئولوژی هنوز در حال شکلگیری است، اما خود را به عنوان مخالف سرسخت دیدگاه لیبرال که بر غرب جمعی حاکم است، معرفی میکند و به درستی آن باور دارد و با هژمونی لیبرالیسم به چالش میکشد.
ریشههای محافظهکاری، از جمله ترامپیسم، در واکنش به جنبشهای لیبرالی تاریخ نهفته است، به ویژه انتقاد ادموند برک از انقلاب فرانسه. ترامپیسم اگرچه محافظهکار است، اما پیشبینی آن دشوار است و با ایدههایی همچون "جامعه ملل" که معتقد است ارزشهای مشترک نیروهای وحدتبخش روابط بینالمللی هستند، مخالفت میکند. ترامپیسم این را رد میکند و جهانی را ترجیح میدهد که در آن منافع ملی در تصمیمگیریها راهنمایی میکنند تا ایدههای جمعی.
وحدت غرب که در دوران جنگ سرد شکل گرفت و پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی تثبیت شد، تحت تأثیر ترامپ از هم گسیخته است و غربی چندپارچه به وجود آمده است. این تجزیه هم خطراتی به همراه دارد و هم فرصتهایی ایجاد میکند، زیرا ظهور ترامپ نشاندهنده یک تغییر انقلابی در سیاستهای آمریکا است که هدف آن "بازسازی" ایالات متحده است و او قصد دارد این کشور را به "ریشههای درست" خود بازگرداند. ترامپیسم از انقلابهای محافظهکارانه از طریق انتخابات حمایت میکند و با یوروسکپتیکها و احزاب محافظهکار در سراسر جهان همراستاست و طرفدار دگرگونی سیاسی است که بر اساس ارزشهای سنتی استوار است.
دولت ترامپ در حال اجرای یک تصفیهسازی گسترده از تأثیرات جهانیگرایانه لیبرالها است که از جمله در تعطیلی USAID به چشم میخورد. ترامپ این سازمان را به دلیل عدم ترویج ارزشهای واقعی آمریکایی و به جای آن ترویج ایدههای لیبرال که برای ارزشهای آمریکایی بیگانه است، مورد انتقاد قرار داده است. این تصفیهسازی به جامعه اطلاعاتی نیز کشیده شده است، زیرا ترامپ در تلاش است تا دولت را از ایدئولوژیهای لیبرال پاکسازی کند قبل از اینکه آن را طبق دیدگاه خود بازسازی کند. چالش بزرگ این است که باید آمریکا را از دست لیبرالها بیرون آورد که به شدت با این دیدگاه مخالف هستند و به ویژه نخبگان اروپایی که ترامپ و همکارانش را تحقیر میکنند، در مقابل او ایستادهاند.
این مبارزه ایدئولوژیک باعث ایجاد یک تقابل شدید بین ترامپ و جناحهای لیبرال میشود که احتمالاً منجر به "جنگ داخلی سرد" در ایالات متحده خواهد شد. ترامپ به شدت با مخالفان خود درگیر است و اگر در این مبارزه شکست بخورد، ممکن است مجبور شود سیاستهای داخلی و خارجی خود را تغییر دهد و آنها را به استانداردهای لیبرال تطبیق دهد، حتی اگر این استانداردها دیگر با نظام جهانی چندقطبی در حال ظهور هماهنگ نباشند.
برای روسیه، این تقسیم در ایالات متحده یک پدیده مثبت است. در عین حال، این فرآیند قابل پیشبینی نیست و هم فرصتها و هم تهدیدهایی به همراه دارد. سیستمهای سیاسی در شرایطی که وضوح وجود داشته باشد راحتتر عمل میکنند، زمانی که دشمن و دوست مشخص باشند، میتوان استراتژی بلندمدت ساخت و اقدامات را متناسب با آن تنظیم کرد. اما وقتی چنین وضوحی در فرآیند سیاسی وجود نداشته باشد، هدایت و تصمیمگیری دشوار است. با این حال، وضعیت سیاسی جهانی به نفع روسیه است و شکاف غرب جهانی برای آن سودمند است. مسکو اکنون یک همپیمان ایدئولوژیک در واشنگتن دارد، حداقل برای مدتی. بنابراین، واقعگرایان کارآمد و عقلانی در فدراسیون روسیه نمیتوانند از این فرصت بهرهبرداری نکرده و وارد فرایند مذاکره شوند. آنگاه خواهیم دید که در جنگ داخلی سرد غرب چه کسی پیروز خواهد شد.