لزوم بازنگری در تخصیص بودجه به عرصه فرهنگ

زینب یاسری پژوهشگر حوزه سیاستگذاری فرهنگی در گفتوگو با خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، به اهمیت فرهنگ در توسعه اجتماعی و اقتصادی اشاره کرد و درباره سهم مطلوب بودجه فرهنگی از کل بودجه کل کشور و معیارها و اولویتهای تعیینکننده این رقم توضیحاتی ارائه داد.
پژوهشگر حوزه سیاستگذاری فرهنگی با تاکید بر اینکه قانون بودجه افزونبر اینکه مهمترین سند مالی دولت برای اداره یک سال کشور است، خوانش مالی سیاستهای دولت در حوزههای مختلف اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است، بیان کرد: باتوجه به محدودیت منابع و تکثر مصرف با بررسی قانون بودجه یک سال کشور در حوزه فرهنگ جهت گیری برنامههای دولت، رویکردها، اولویتها، ترجیحات و گزینشهای سیاستی فرهنگی کشور مشخص می شود، چرا که نحوه تأمین منابع مالی حوزه فرهنگ و نحوه هزینهکرد این منابع نشان دهنده کنش دولت در حوزه حکمرانی مالی فرهنگ است.
یاسری در ادامه خاطر نشان کرد: علاوه بر این با بررسی و تحلیل بودجه فرهنگی کشورها که همانا نمایانگر جایگاه فرهنگ در بودجه سالیانه آنها است؛ روشن می شود که آیا فرهنگ اصل و متن جامعه و اثرگذار بر سایر حوزهها در نظرگرفته شده است و یا به مثابه عنصری تقلیلی و اثرپذیر در حداقل آن به دستگاهها و سازمانهای فرهنگی دیده شده است.
پژوهشگر حوزه سیاستگذاری فرهنگی تاکید کرد: با بررسی و تحلیل سبک بودجه ریزی فرهنگی در سالهای گذشته مشخص می شود که در تمام این سالها ساحت فرهنگ، طفیلی و وابسته تلقی شده است، امری که سبب ایجاد وازدگی از فرهنگ در دستگاه ها و سازمان ها می شود، به نظر می رسد مبنا و پایه این نحوه کنش گری دولت، نشات گرفته از نوع رابطه میان فرهنگ و اقتصاد – از جمله در نظریههای اقتصاد فرهنگی – طرح میشود، حرکت از سمت فرهنگ به اقتصاد نیست بلکه بهعکس، سوگیری فرهنگ برای علم اقتصاد مدرن با قرائت نئولیبرالیستی آن است.
یاسری تصریح کرد: تخصیص بودجه فرهنگی توجه به موضوع تمایز بخشی بین موضوع مقدار بودجه مورد نیاز برای رفع مسائل فرهنگی با میزان بودجه فرهنگی اهمیت ویژه ای می یابد، چرا که اگر نیازهای بخش فرهنگ را مورد توجه قرار گیرد بودجه باید افزایش چشمگیری پیدا کند، در نهایت پیرامون بررسی بودجه فرهنگی و معیار و مبنای تخصیص این بودجه باید به دو نکته توجه نمود.
پژوهشگر حوزه سیاستگذاری فرهنگی ادامه داد: به نظر می رسد معیارهای تعیین بودجه فرهنگی مواردی چون جمعیت، تنوع فرهنگی، نیازهای توسعه و پیشرفت، نقش فرهنگ در اقتصاد مانند: صنایع فرهنگی، گردشگری و توریسم، و اهداف اجتماعی مثل هویت سازی ملی است؛ همچنین لحاظ شاخص هایی مانند سرانه هزینه فرهنگی، تعداد موسسات فرهنگی، و مشارکت عمومی در فعالیتهای فرهنگی سبب بهبود تخصیص منابع در حوزه فرهنگ خواهد شد.
یاسری تاکید کرد: اگر به مواردی همچون: اصلاح نظام حمایتی و تخصیص منابع مبتنی بر آمایش قطبهای صنایع فرهنگی، توسعه سازوکارهای تخصصی برای همآفرینی، جمعسپاری و مشارکت ذینفعان صنایع فرهنگی، تعرفهگذاری محصولات فرهنگی خارجی جهت حمایت از تولیدکنندگان داخلی و تجاریسازی محصولات و تخصیص منابع حاصل از آن به عنوان سهم سرمایهگذاری دولت در صندوقهای غیردولتی سرمایهگذاری خطرپذیر صنایع فرهنگی و حمایت از توسعه آنها حمایت از ایجاد و توسعه شتابدهندهها و مراکز نوآوری در حوزه صنایع فرهنگی، همگرا سازی منابع مالی دولتی دستگاههای مختلف در ساختارهای منسجم و تخصصی به تفکیک هر حوزه فرهنگی برای تجاریسازی محصولات فرهنگی در تحقق بودجه فرهنگی توجه می شد مدل بودجه ریزی در حوزه فرهنگ به صورت ویژهای ارتقا پیدا می کرد.