پشت پرده چالشهای وایرال یک بلاگر جنجالی؛ محشره محشر

مدتی است که رقص و آوازخوانی یک بلاگر اینستاگرامی به گفته امروزی ها وایرال (Viral) شده و در شبکههای اجتماعی دستبهدست میشود. این بلاگر با طرح یک ادعای مبهم پزشکی، مخاطبان خود را به رقص دعوت می کند. شاید در روز از این دست ویدیوها زیاد به چشمتان بخورد؛ ویدیوهایی که اصطلاحا ریلز اینستاگرام نام دارد و در آن یک عده با رفتارهایی عجیب و غیرعادی، مشغول سرگرم کردن مخاطبان خود هستند.
برخی افراد عمداً رفتارهای غیرعادی و نمایشی از خود نشان میدهند و برای جلب توجه در فضای مجازی، سناریوسازی میکنند. آنها حتی هزینه زیادی صرف میکنند تا این رفتارها را پررنگتر بازتاب دهند. اما پشت این نمایشهای عجیب چه انگیزههایی نهفته است؟ چرا یک فرد حاضر میشود شخصیت خود را تا این حد پایین بیاورد و با رفتارهای سبکسرانه، سوژه بحث شبکههای اجتماعی شود؟ این گزارش دنبال جواب این سوال است.
از زمانی که رسانههای اجتماعی به بخش جداییناپذیری از زندگی اجتماعی انسان بدل شده، فرصتها و چالشهای گوناگونی را پیش روی کاربران قرار دادهاند. امروزه این فضا به بستری بدل شده که حتی کوچکترین کنش در آن، پیامدها و چالشهای بسیاری به دنبال دارد. پیامدهایی که برای طرفهای درگیر، فرصت یا تهدید خواهد بود.
تا مدتها پیش فضای مجازی تنها برای دیده شدن بلاگرهای مثبت و محصولات فروشندگان یا درآمدزایی برای صاحبان کسبوکارها بود، اما امروزه این فضا تبدیل به فضای کسب درآمد برای برخی بلاگرهای زرد شده است. بارها درباره فعایتهای بلاگرهای زرد در اینستاگرام روشنگری شده و روشهای کلاهبرداری در این بستر زیر ذرهبین ژورنالیستی و حتی قضایی بررسی شده است؛ اما کماکان بسیاری از کاربران گرفتار تبلیغات فریبنده و درآمدزایی یکشبه شدند و همچنان نقطه هدف وعدههای پوچ این دست بلاگرها هستند.
رعنا اردوان کیست؟
اخیرا رعنا اردوان، یکی از بلاگرهایی که تا چندی پیش چندان مطرح نبود، ویدیوهایی از رقص و ترانهسرایی خود در اینستاگرام منتشر میکند و بسیاری از کاربران نیز متاسفانه با او همراه شدند. ماجرا از این قرار است که اردوان در ۱۳ تیرماه ۱۴۰۳، با انتشار یک ویدیو از رقصیدن خود، مخاطبان خود را به روزانه ۱۵ دقیقه رقصیدن دعوت میکند. او مدعی میشود که آخرین تحقیقات تیم پزشکی وبسایت «hearthmath.ir» نشان میدهد که اگر فردی بتواند روزانه ۱۵ دقیقه برقصد، بالاخص بلافاصله پس از بیدار شدن از خواب صبحگاهی، پس از تنها ۴ روز در زیست و فیزیولوژی بدن فرد معجزه رخ داده و همین طور در دنیای سه بعدی و بیرونی وی! دگرگونی شایانی شکل خواهد گرفت.
این بلاگر همچنین مدعی شده که این اقدام، انرژی کندالینی بسیار عظیمی در بدن آزاد و فعال میکند، این انرژی به سرعت مدار و فرکانس شما را جا به جا کرده و باعث درمان انواع بیماریهای ناعلاجی مثل سرطان میشود و با تنظیم سلولهای بنیادی DIO۲ موجب شفا پیدا کردن میشود.
اگر از اینکه دنیای سهبعدی و بیرونی، دقیقا کدام نقطه از بدن انسان را شامل میشود بگذریم، این تحقیقات جعلی که اشاره شده قابل توجه و تامل است. سازمان HeartMath یک مؤسسه تحقیقاتی و آموزشی در ایالات متحده آمریکا است و بر روی ارتباط بین قلب، مغز و سیستم عصبی متمرکز است و اکنون روح این موسسه نیز از نتایج تحقیقاتش که ثابت میکند رقصیدن بیماریهای ناعلاج را درمان میکند، بیخبر است. البته بماند که معمولا مراکزی که درباره موضوعاتی چون رقص پژوهش میکنند، معمولا در خارج از کشور مستقر هستند و در این پست اینستاگرامی از دامنه «ir.» که یک دامنه اینترنتی مختص سایتهای ایرانی میباشد، استفاده شده است.
با وجود این شواهد غیرمستند و عجیب، شمار زیادی از مخاطبان تحتتأثیر رفتارهای تبلیغاتی و عجیب این بلاگر قرار گرفتهاند و با جملاتی مانند «مرسی که اینقدر به ما انرژی میدی» با او همراه میشوند. این حمایتها به طراحی چالشی به نام «شکرگزاری» انجامید که اردوان در آن از کاربران درخواست کرده فهرستی برای قدردانی از خداوند تهیه کنند و هر روز برقصند. او با ترکیب این چالش با ویدیوهای پرتکرار رقص خود، آن را در فضای مجازی ترند کرده است. رعنا اردوان در کلیپهایش با آوازخوانی بلند و تکرار عباراتی کلیشهای، تصویری پیشپاافتاده از معنویت و سپاسگزاری از خدا ب
این چالش باعث شده برخی بلاگرهای تازهکار برای تولید محتوای صفحه شخصی و محصولات خود، از این نوع رفتارها تقلید کنند. چالشهای این بلاگر سبب شده تا عدهای در شرایطی نظیر باخت تیم ورزشی محبوب خود و یا مواجهه با حوادث ناگوار، با سبکسری و رفتارهای عجیب، جملات او را تقلید کرده و اصطلاحا شکرگزاری کنند.
نکته قابل توجه، پیشینه این بلاگر است. او به عنوان فروشنده پکیج آموزش درآمدزایی از طریق ارزهای دیجیتال فعالیت میکند. اردوان با روشهای مختلفی اعتماد کاربران را برای فروش بستههای آموزشی خود جلب میکند. یکی از این روشها این است خود را از یک خانواده فقیر که در جنوب کشور ساکن بوده، معرفی کرده و ادعا میکند که حتی هزینه تامین اجارهخانه خود را هم نداشته است. از طرفی هم همواره تصاویر خوشگذرانی و سکونت در مناطق لاکچری خارج از کشور را در صفحه شخصی خود به اشتراک میگذارد تا به مخاطب امید کاذب تزریق و آنها را برای سرمایهگذاری در چالشها و پکیجهای آموزشی خود ترغیب کند.
بامپ و دامپ چیست؟
اما آنسوی پرده این نوع تبلیغات، حربه همیشگی بامپ و دامپ است. کلاهبرداری بامپ اند دامپ (Pump and Dump) یک نوع تقلب در بازارهای مالی، بهویژه در بازار سهام یا ارزهای دیجیتال، است که در آن افراد یا شرکتها با دستکاری قیمت یک ارز خاص، سود غیرقانونی به دست میآورند. اولین مرحله بامپ، یعنی بالا بردن قیمت است؛ کلاهبرداران یک دارایی مثل سهام یک شرکت کوچک یا یک ارز دیجیتال کمتر شناختهشده را که معمولاً حجم معاملات پایینی دارد، انتخاب میکنند و سپس با انتشار اطلاعات گمراهکننده، شایعات، تبلیغات اغراقآمیز یا حتی اخبار جعلی از طریق شبکههای اجتماعی، گروههای تلگرامی، سعی میکنند توجه سرمایهگذاران خرد و تازه وارد را جلب کنند.
این تبلیغات باعث میشود تقاضا برای دارایی افزایش یابد و قیمت آن بهصورت مصنوعی بالا برود. این دامپ Dump یعنی فروختن سهام و سقوط قیمت آن شکل میگیرد. نکته اینجاست که، درست هنگامی که قیمت فروش به سقف خود رسید و سرمایهگذاران ناآگاه، معمولاً تازهکار وارد بازار شدند، کلاهبرداران داراییهای خود را به قیمت بالا میفروشند.
این فروش حجم بالا باعث سقوط ناگهانی قیمت میشود، زیرا عرضه زیاد شده و تقاضا کاهش مییابد. سرمایهگذاران خرد که دیر وارد شدهاند، با ضررهای سنگین مواجه میشوند، در حالی که کلاهبرداران با سود کلان از بازار خارج شدهاند.
برای شناسایی کلاهبرداریهای ارز دیجیتال، بررسی کانالهای تلگرامی پامپ و دامپ مفید است. این کانالها معمولاً توسط افراد بدون رزومه مشخص و غیرحرفهای اداره میشوند و تعداد اعضای آنها به دلیل خروج افراد زیاندیده و جذب کاربران جدید با تبلیغات، ثابت میماند. عباراتی مثل «با هم پولدار شویم»، «درآمد دلاری»، «سودهای چندبرابری» و «نهنگهای بازار» در پیامهای این کانالها رایج است و نشانهای از ماهیت فریبنده آنهاست.
این روند توسط رعنا اردوان نیز طی میشود و ابتدا با این رفتارهای غیرعادی خود را در فضای مجازی ترند کرده و با وعدههای توخالی اما فریبنده، کاربران به سرمایهگزاری در این زمینه ترغیب میکند. اردوان همچنین با پولپاشی های مختلف به بلاگرهای دیگر نیز نظیر دنیا جهانبخت، تبلیغات داده که او را به عنوان یک بستر سرمایهگزاری امن و قابل اعتماد معرفی کنند.
چالشهای این بلاگر تازهکار اکنون به موضوعی داغ در شبکههای اجتماعی تبدیل شده است. چندان بعید نیست که تبلیغات فریبنده اینستاگرامی بار دیگر مشتاقان سودهای یکشبه را گرفتار کند و زیانهای میلیونی به آنها تحمیل نماید. آشنایی مردم و سرمایهگزاران این حوزه مالی باید بیش از پیش درباره این مسائل تقویت شده و هرچه که رو جلو میرویم، رفتارهای تبلیغاتی این رفتار کمتر بر اعتماد و حسابهای بانکی آنها اثر بگذارد.
البته چندی پیش بود که ساسان حیدری یافته ملقب به ساسی مانکن با همکاری یک تیم تبلیغاتی و کلاهبردار باسابقه موسوم به فرزاد وجیهی، با هزینههای گزاف دلاری، موزیک ویدیوی مبتذلی را تولید کرده و شبکه مالی خود را از این طریق تبلیغ کردند. در این ماجرا نیز متاسفانه به کمک چالشهای اینستاگرامی مورد توجه و سواستفاده قرار گرفت.
علی حسنی کیست؟
کلاهبرداران ارزهای دیجیتال، از اعتماد و احساسات مردم بهعنوان بزرگترین ابزار خود بهره میبرند. دیگر سودجویان نیز که اموال مردم را به یغما بردهاند، از همین ترفندهای مشابه استفاده کردهاند. علی حسنی، یکی از این اینفلوئنسرها، با به نمایش گذاشتن زندگی لوکس خود در شبکههای اجتماعی، سرمایهگذاران کمتجربه و ناآگاه را فریب داد تا در ارزهای دیجیتالی که تبلیغ میکرد، سرمایهگذاری کنند. اما ناگهان، بخش بزرگی از داراییهای این افراد را به جیب زد.
یکی از دنبالکنندگان نوجوان این شیاد اینستاگرامی، در یک برنامه منتشر شده در یوتیوب، تجربه تلخ خود را اینگونه شرح میدهد: «ابتدا در یکی از ارزهایی که او معرفی کرد، ضرر سنگینی کردم و تصمیم گرفتم از او فاصله بگیرم.» اما ادامه میدهد: «با وجود اینکه به ماهیت کلاهبرداری او پی بردم، تبلیغات گسترده و پرزرقوبرق او در فضای مجازی و استوریهایی از سودهای کلان برخی سرمایهگذاران در ارز جدیدش، دوباره مرا وسوسه کرد.»
این نوجوان توضیح میدهد که حسنی این بار به گروه کوچکی اجازه داد تا سود ببرند و با این ترفند، اعتماد دیگران را جلب کرد. اما پس از اینکه افراد زیادی در ارز جدید سرمایهگذاری کردند، حسنی بار دیگر پول خود را خارج کرد و سرمایهگذاران را با زیانهای سنگین تنها گذاشت. با وجود اینکه حسنی در خارج از کشور به سر میبرد؛ اما قربانیان زیای در داخل ایران داشته و تا پای تجمع اعتراضی علیه او پیش رفتهاند.
او همچنان به تبلیغ ارزهای جعلی و بیاعتباری مانند «کوین پسر ترامپ» و مشابه آن ادامه میدهد و در عین حال، ارز دیجیتال خودش را در یک رقابت خودساخته برجسته کرده است. هر از گاهی با ترفندهای تبلیغاتی، ارز خود را بالاتر از ارز موسوم به «پسر ترامپ» جایگذاری میکند. این در حالی است که این ارز بارها تکذیب شده و هیچیک از اعضای خانواده ترامپ ادعایی مبنی بر معرفی ارز دیجیتال نداشتهاند. اطرافیان حسنی که در گذشته به او نزدیک بودند، در فضای مجازی افشا کردند که سابقه بالاکشیدن پنج میلیون دلاری هم از مردم داشته است!
تصویری از وعدههای پوشالی علی حسنی در کانال تلگرامی خود برای کلاهبرداری از جیب مردم ایران
البته لازم به ذکر است که در این مورد، از روش Scam Coin یا پروژه فیک نیز استفاده شده است. در این مدل کلاهبرداری، توکنهای بیارزشی با وعدهها و حتی عناوین دروغین مثل «توکن بعدی شیبا» یا «پسر ترامپ» معرفی شده و تبلیغات گستردهای در شبکههای اجتماعی توسط اینفلوئنسرها صورت میگیرد. حتی اخیرا در سطح بینالمللی میز یک توکن با الگوبرداری از سریال پرطرفدار اسکوید گیم (Squid Game Token) معرفی شد و پس از رشد، به سرعت ضررمالی سنگینی بر سرمایهگذاران آن برجا گذاشت.
یکی از ارزهایی که علی حسنی را روش بامپ و دامپ از طریق آن حدود ۶۰ هزار دلار سود کسب کرده است(به صعود و نزول مقطعی و ناگهانی آن دقت کنید)
آدام مرادی کیست؟
آدام مرادی هم یکی دیگر از این کلاهبرداران بود که همچون رعنا اردوان ابتدا از جنبه گذشته خود که با فقر همراه بوده، اینفلوئنسری خود را آغاز کرده و سپس با انتشار زندگی لاکچری، پیشرفت خود را برای مخاطبان به نمایش گذاشت. ماجرای کلاهبرداری آدام مرادی، یکی از پرسروصداترین رسواییهای مالی در فضای مجازی ایران بود که در سالهای اخیر جنجال زیادی به پا کرد.
مرادی یک اینفلوئنسر ایرانی بود که سعی کرد ابتدا خود را تاجر معرفی کرده و با وعدههای وسوسهانگیز مانند سرمایهگذاری با سودهای کلان، خرید خودروهای لوکس با قیمت زیر بازار، و دریافت اقامت آمریکا، از مردم پول جمعآوری کند. او با استفاده از اعتبار خود در اینستاگرام و شبکههای اجتماعی، هزاران نفر را فریب داد و مبالغی نظیر چند ده میلیارد تومان بالا بکشید.
صفحه اینستاگرامی آدام مرادی که تصاویری از گذشته او با هدف سرمایه گذاری در ارز دیجیتال منتشر شده
روشهای دیگر کلاهبرداری
میدان برای کلاهبرداری از طریق ارزهای دیجیتال فراخ است و محدودیت خاصی ندارد. از دیگر روشهایی که میتوان در این موارد مثال زد، تولید و معرفی کیف پولهای تقلبی دیجیتالی است. گاهی برخی کلاهبرداران به روشهای نخنما متوسل نمیسوند و با ساخت اپلیکیشنهای جعلی کیف پول مثل متامسک یا تراست ولت تقلبی، دارایی کسانی که در آنها سرمایهگذاری میکنند را به یغما میبرند.
به عنوان مثال سالار قربانزاده، یکی دیگر از اینفلوئنسرهایی است که با معرفی ربات تلگرامی اختصاصی خود، مردم را دعوت به سرمایهگذاری در ارزهای دیجیتالی کرد. او ربات خود را به عنوان اولین ربات ایرانی مجهز به هوشمصنوعی معرفی کرده تا با سپردن پولهای خود به این بستر در تلگرام، به صورت اتوماتیک ارزهای قابل اعتماد را تشخیص داده و اموال مردم را در پروژههای پرسود سرمایهگذاری کند! فارق از اینکه اولین ربات هوش مصنوعی ایرانی صحت ندارد، این پروژه نیز همچون معرفی کیف پولهای دیجیتالی جعلی، سبب تیغ زدن از افراد ناآگاه در این حوزه شد.
طرح پانزی هم یکی از شیوههای دیگر کلاهبرداری مالی در حوزه ارزهای دیجیتالی است که با وعده سودهای کلان و تضمینی در مدت زمان کوتاه، سرمایهگذاران را فریب میدهد. در این طرح، سود افراد قدیمی از سرمایهگذاری افراد جدید تأمین میشود، نه از فعالیتهای اقتصادی واقعی. این مدل بر جذب مداوم سرمایهگذاران جدید متکی است و به محض کاهش ورودیها، فرو میپاشد. مجریان این طرحها پس از جمعآوری پول، معمولاً ناپدید میشوند. در حوزه ارزهای دیجیتال، به دلیل نبود نظارت کافی و ماهیت غیرمتمرکز، طرحهای پانزی بهویژه در بستر پروژههای مشکوک و توکنهای بیپشتوانه رایج شدهاند.
از نشانههای مهم برای شناسایی این طرحها میتوان به وعده سودهای ثابت و غیرمنطقی (مثلاً ماهانه ۱۵٪ تضمینی)، عدم شفافیت در مدل درآمدی، الزام به معرفی افراد جدید برای کسب سود (بازاریابی شبکهای)، دشواری در برداشت وجوه و ناشناس بودن تیم توسعه اشاره کرد. سود ثابت و بالا در بازارهای مالی، حتی در بازارهای قانونی، غیرواقعی است و اغلب نشانگر کلاهبرداری است. بنابراین آگاهی و بررسی دقیق پیش از هرگونه سرمایهگذاری، بهویژه در حوزه رمزارزها، امری ضروری است.
تقریبا اغلب این اینفلوئنسرها از برای پیشبرد همه این روشها، از کلاهبرداری رومینگ Romance Scams، برای پروژههای خود استفاده میکنند. طبق این روش، بلاگرها با استفاده از جذابیت عاطفی در شبکههای اجتماعی اعتمادسازی کرده و قربانی را به سرمایهگذاری در «پروژه انحصاری» خود ترغیب میکند.
باید دقت داشته باشید که حرکات پرهیجان نمایشی بلاگرها گاهی بسیار حسابشده و تحت کنترل حامیان مالی آنها در شبکهها شکلمیگیرد و همین خندههای یک دقیقهای شما، لایک، به اشتراک گذاشتن و حتی فالوکردن این افراد، پستهای آنها را رپورتاژ کرده و به اکسپلور شبکههای اجتماعی میکشاند. در این مواقع افراد ناآگاه در دام روشهای فریبنده بلاگرها گرفتار شده و با ضرر مالی شدید، زندگی خود و فرزندانشان را متلاشی میکنند.
ه نمایش گذاشته و سعی میکند آن را ترویج کند.