فقه معاصر بدون فهم مبانی فکری امامین انقلاب امکانپذیر نیست

به گزارش سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، همایش هم اندیشی فارغ التحصیلان موسسه آموزش عالی حوزوی ائمه اطهار(ع) مشهد مقدس با حضور آیت الله محمدجواد فاضل لنکرانی برگزار شد.
متن کامل سخنان آیت الله فاضل لنکرانی بدین شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
امیدواریم که دعای امام هشتم(ع) شامل حال همه ما بیش از گذشته باشد و در این مسیری که افتخار سربازی ائمه معصومین را داریم راه را اشتباه نرویم، با موفقیت طی کنیم و به نتایج بسیار بالایی برسیم.
نکات مقدماتی درباره مرکز
همان طوری که فرمودند سالها دنبال تشکیل چنین جلسهای بودیم، در قم هم فی الجمله تشکیل شده ولی باز آنطوری که باید و شاید نبوده و به نظر من بخش مهم چنین مراکز آموزشی و آن فصل مهمش بهرهمندی از فارغ التحصیلان است. از همه مسولین، اساتید و فضلا که از بدو شروع این مرکز فقهی در خدمتشان بودیم به سهم خودم تشکر میکنم و برای ما بسیار افتخار بود که در این دورهها خدمتگزار آقایان بودیم.
یادم هست مهندسی که اینجا را ساخت یک روزی به من گفت اینجا را برای چه میسازید؟ گفتم چطور؟ گفت: من یک شب خواب دیدم که از بالای اینجا مثل آبشارهای خیلی بلند آب زلالی میآید و همه مشهد را فرا میگیرد، گفتم ان شاء الله اینجا میخواهند احکام خدا را بگویند. واقعاً «اسّس علی التقوی» بود، نه مرحوم والد ما و نه بعد از ایشان، هیچ هدفی غیر از اینکه بتوانیم یک خدمتی به حوزه مقدسه امام هشتم(ع)و به حوزه علمیه کنیم نداشتیم.
مرحوم والد ما میفرمودند: من رنج میبرم که در کنار قبر امام هشتم(ع) حوزه علمیه مناسب آن حضرت نیست و باید یک حوزهای باشد که صدها مجتهد قوی، صدها مفسر قوی باشند. به این امید این مرکز تشکیل شد تا گام مختصری در این زمینه بردارد و خدا را خیلی شکر میکنیم تا اینجا رسیدیم. لذا من شهادت میدهم که «اسس علی التقوی» بود و هیچ هدفی غیر از اینکه فضلایی که در حوزه رشد پیدا کنند و هر کدامشان عَلَمی برای اسلام بشوند نبوده و نیست. بعد از رحلت ایشان هم خدا یاری کرد و تا اینجا ادامه پیدا کرده.
تقدیر و تشکر از پیام مقام معظّم رهبری خطاب به حوزههای علمیه
باید تقدیر ویژهای کنیم از رهبری معظم انقلاب با این پیام بسیار عمیقی که من در قم یک روز در مجلس درس مفصل راجع به آن صحبت کردم و به فضلا عرض کردم که این مطالب از غیر ایشان نمیتواند صادر بشود؛ خدا نکند مبالغه کنم! (و قصد اینکه تعییر و تنقیص کنم معاذ الله)، ولی حقیقت این است که یک شخصیت فقهی که فقه را چشیده، 40 سال است در این نظام مسئولیت داشته، رشد کرده، در اصل میدان و وسط میدان بوده، نه در کنار میدان، امروز یک ضرورتهایی را برای حوزهها تشخیص میدهد که ما باید قدردان باشیم.
لذا من توصیه میکنم گروههایی تشکیل بشود که طبعاً تشکیل میشود، اما قبل از این هر استادی خودش اگر میخواهد چراغ راهی برای رشد تعالی علمی خودش پیدا کند، این را با دقت بخواند و ببیند که ایشان چه نکاتی را فرمودند.
این نکته را هم عرض کنم که این انگشت اشاره ایشان عمدتاً روی مسئله فقه و فقاهت است و اینکه فقه میتواند تمدن ساز باشد، البته یک اشارهی خیلی دقیقی داشتند بدون ارتباط با فلسفه نمیشود، بدون ارتباط با علوم انسانی روز نمیشود، بدون ارتباط حوزه با دانشگاهها نمیشود، این خودش یک نکته بسیار کلیدی و مهم است.
امام خمینی(ره) احیاگر فقه اجتماعی
در خرداد ماه ایام سالگرد ارتحال امام خمینی رضوان الله تعالی علیه است، هنوز حوزهها آن فقهی که امام خمینی(ره) دنبالش بود را مورد توجه قرار ندادند، خیلی روشن عرض میکنم. اولاً، آن تعریفی که امام خمینی(ره) از فقه داشت را هنوز داریم در مباحث فقهیمان روی آن تعریف فقه گذشته عمل میکنیم، شما بفرمائید چه میخواهید بگوئید؟ مگر امام خمینی(ره) فقه جدید آورد؟ من عرض میکنم بله، فقه جدید آورد، امام فقه اجتماعی را آورد. رهبر معظم تعبیرش فقه تمدن ساز است، اما مقدمه فقه تمدن ساز فقه اجتماعی است، فقه اجتماعی یعنی فقه ورود کند به همه ابعاد اجتماعی جامعه که این میشود فقه اجتماعی. فقه به سیاست ورود کند، به حکومت، هنر، ورزش، اقتصاد و ... ورود کند با این مسائل جدیدی که در جامعه در هر بخشی وجود دارد، امام خمینی(ره) دنبال این فقه بود.
این همه امام خمینی(ره) میفرمود فقه برنامه عملی انسان از گهواره تا گور است، امام آمد فقه را از جنبه فقه فردی درآورد. این معاملاتی که در مکاسب شیخ انصاری(ره) مطرح میشود عمدتاً با نگاه فردی دنبال شده، با تمام این تعمیقها، ادله با نگاه فردی دیده شده است. من به مناسبتی که در این مسئله چند سالی است کار میکنم، گفتیم ببینیم بالاخره این سؤال که از اول مطرح میشد اسلام حکومت دارد یا نه؟ اسلام سیاست دارد یا نه؟ بعضیها که اصلاً میگویند رسول خدا6 وقتی به مدینه آمدند اصلاً حکومت تشکیل ندادند! خیلی تعجب است از این بیاطلاعیها.
یکی از فضلا کتابی نوشته به نام «انتصابات رسول خدا(ص)»، چقدر قاضی معین کرد، چقدر مسؤول معین کرده، مواردی که پیامبر نصب کرده را مگر میشود بدون تشکیل حکومت این کار را انجام داد؟! مسئولیتهای مختلف اجتماعی. با قطع نظر از جنبه تاریخ ببینیم اصلاً آیاتی در قرآن داریم بر اینکه باید حکومت تشکیل بشود یا نه؟ یک بحث جدیدی است که تا به حال کار نشده است. دیدم طوایفی از آیات وجود دارد که در هیچ تفسیری این نگاه وجود ندارد. من با الهام از فرمایش امام خمینی(ره) که فرمود اسلام یعنی حکومت، با الهام از این مطلب دنبال آیات قرآن رفتم، چند دور قرآن را برای همین جهت دنبال کردم، چه آیاتی وجود دارد، طوایفی از آیات وجود دارد. اولاً با این نگاه که قرآن یک آیات اجتماعی دارد.
فارق فقه فردی و فقه اجتماعی
فارق بین فقه فردی و اجتماعی آن است که در فقه فردی موضوع مکلف واحد است یا مکلفین متعدد است ولی در فقه اجتماعی جامعه مکلف است، اجتماع مکلف است، من مکرر گفتم «لا تهنوا و لا تحزنوا و انتم الاعلون» ، این «انتم» یعنی آیا کل واحد واحد از شما اعلون هستید یا جامعه مسلمین باید اعلون باشد؟ جامعه باید اعلون باشد، مسلمین باید اعلای از کفار باشند، نه اینکه حالا زید یا عمرو و بکر اعلی باشد. «یا ایها الذین آمنوا ادخلوا فی السلم کافّةً»، این درست است به لحاظ اصول فردی و فقه فردی میگوئیم به ما یاد دادند «یا ایها الذین آمنوا» عام انحلالی است؛ یعنی «کل واحد واحد من المؤمنین یجب علیه السِّلم»، در حالی که وقتی دقت بشود کاری به کل واحد واحد ندارد، باید یک سلم و یک وحدت اجتماعی در جامعه مسلمین باشد.
در مرکز فقهی قم آیات فقه پزشکی و آیات فقه اجتماعی را استخراج میکنیم، آیات فقه سیاست را استخراج میکنیم، اینها چیزی است که امام خمینی(ره) میفرمود و فقهی است که امام خمینی(ره) به دنبالش بود، آن فقهی که متحجرین در مقابلش بودند این است. ما هیچ فقیهی را نداشتیم که بگوید کار طاغوت خوب است، کار محمدرضا خوب است، فسادهایش خوب است! کدام فقیه چنین حرفی را میزند؟ این نبود که بگوئیم امام1 میگفت این ظلم و جنایت میکند و باید با او مقابله کرد و جمع دیگری هم میگفتند که کارش خوب است! نزاع این نبود.
آن تحجری که امام خمینی(ره) مکرر میفرمود این پدر پیر شما چه خون دلهایی از متحجرین در حوزه نخورده! یعنی این دین با عظمت، این فقه پر ابعاد، این فقه قوی، این فقهی که واقعاً با هیچ مکتب حقوقی از مکاتب حقوقی دنیا قابل مقایسه نیست، با این مخالف بودند، با فهم این مخالف بودند. امام آمد این فکر را به جوانترهای حوزه، به شاگردانش و به نسل بعد از خودش داد.
ما بعد از فوت امام چقدر روی مطالب ایشان کار کردیم؟ من گاهی اوقات بعضی از مطالب امام را مراجعه میکنم با اینکه قبل از این 50 بار شنیده بودم، اما با یک مطالعه علمی میبینم چه مطلب عمیقی است، در همین صحبتهای رایجی که امام میکرده نه مطالب علمی از کتابهای علمیشان که خودش بحث دیگری دارد.
امروز فضای مجازی را ببینید، متأسفانه از همین عمامه به سرها میگویند اگر فقه بخواهد بماند باید دست از یک سری ضروریات بردارد، این لبّ مطلبشان است. چکار دارید مردم حجاب دارند یا نه؟ مردم نماز میخوانند یا نه؟ چکار دارید مردم میخواهند تابع کدام کشور باشند یا نه؟ ببینید به کجا دارند میرسانند! عین تعبیرشان در قسمت اول این است که اگر فقه بخواهد فقه بماند منتهی گاهی در قسمت دوم جزایش را میگویند باید از آنچه مورد قبول توده جامعه نیست دست برداریم! توده جامعه میگویند ربا میخواهیم، پس فقه هم بگوید ربا، توده جامعه میگویدن شراب میخواهیم، پس فقه هم بگوید شراب! خب بگوئید فقه را نمیخواهیم یا اصلاً بگوئیم دین را نمیخواهیم! ببینید در مقابل افکار امام چقدر فقه را تخریب میکنند؟ چه کسی باید به اینها پاسخ بدهد؟ فقیه، آن کسی که فقه را چشیده باشد باید پاسخ بدهد.
پاسخگویی به شبهات توسط اساتید
آقایان فضلای فارغ التحصیل مرکز فقهی که الآن همه از اساتید برجسته مشهد یا مدارس سایر شهرها هستید یا مسئولیت مهمی دارید، بهترین دوره برای حضور علمی در میدان فقه همین زمان ماست. الآن باید آستینها را بالا بزنیم، الآن باید به میدان بیائیم، فرمودند بعضی از آقایان که این همه شبهات و این همه حرفها که مطرح میشود متأسفانه دست یک سری طلبههای کمسواد است که شروع میکنند به جواب دادن و بدتر آن موضع مخالف را قویتر میکنند، باید مثل شماها یا به تنهایی یا گروه تشکیل بدهید، امروز شبهات را جواب بدهید لااقل در اطراف فقه.
ما گاهی خیال میکنیم امروز شبهات اعتقادی بیشتر از شبهات فقه است، من عکس این را معتقدم، برای اینکه دشمن میداند با فقه اگر مقابله کرد اعتقادات خیلی در میدان عمل کارایی ندارد، اگر جهاد را از فقه گرفتیم و گفتیم فقه چیزی به نام جهاد ندارد، اگر گفتیم فقه چیزی به نام فقه مقاومت ندارد، اگر گفتیم فقه چیزی به نام حکومت ندارد، بود و نبود این دین یکی میشود، حال اگر کسی در اعلی درجه توحید هم باشد که نمیشود! بدون باور مناسک دین اعتقادات محکم نمیشود، نمیشود کسی بگوید من یک موحد صد در صد هستم اما به چیزی به نام فقه اعتقاد ندارم کما اینکه بعضی از روشنفکران امروز در اطراف تهران میگویند: دین فقط همان اعتقادیات است و اعتقادیات هم فقط توحید است، توحید داشته باش و بقیه را رها کن، حتی قرآن را هم نعوذ بالله منکر میشوند که شدند، منتهی با تعابیر مختلف.
گرچه خود شما بهتر از من واقف هستید، بهترین دوره برای شکوفایی فقهی شما الآن است، شرایط از هر نظر آماده است، نظام اسلامی هست، رهبری اسلامی از حوزهها مطالبه میکند، منتهی یک زمانی میگذرد و بعد هم این پیام به آرشیو حوزهها پیوسته میشود. البته ان شاء الله مثل گذشته عمل نشود و این بار دنبال بشود، از منشور امام چیزی در حوزهها باقی نماند و چیزی هم عملی نشد، ولی از منشور رهبری نباید به راحتی عبور کنیم!
ما آمادگی داریم، جناب آقای افضل آبادی و دوستانشان در این مجموعه هستند، پیشنهاد من این است که یک حلقههایی از این فارغ التحصیلان با توجه به آن نظرخواهیهایی که شده تشکیل بشود، در همین جا آقایان نه به عنوان استاد و نه به عنوان سایر عناوین؛ چون خودتان استاد هستید و نفی نمیکنم! در ماه این حلقهها چند جلسه داشته باشند و موضوع معینی را دنبال کنند.
فرق بین فقه مسائل مستحدثه و فقه معاصر
سؤال من این است که فرق بین فقه مسائل مستحدثه و فقه معاصر چیست؟ فقه مسائل مستحدثه از قبل بوده و در غیر قم و نجف و جاهای دیگر بوده و حالا هم هست، تلقیح مصنوعی یک مسئله مستحدثه است که همه جا بحث شده، ولی فقه معاصر بدون فهم مبانی فکری امام خمینی در باب فقه امکان ندارد، بیخود اسمش را فقه معاصر میگذارند! اگر یک بحث اقتصادی مطرح شد که معامله با رمز ارزها جایز است یا نه؟ این مسئله مستحدثه است، رمز ارز را آقایان بحث میکنند یا اعتبار پولی و مالی دارد یا ندارد، مبانیاش روشن است، یا موجب غرر هست یا نیست، ولی این را نمیگویند فقه معاصر.
فقه معاصر بدون فهم مبانی فکری امام و رهبری در باب فقه امکانپذیر نیست، اگر بخواهیم به معنی کلمه فقه معاصر باشد و الا اگر قطع نظر از این باشد میشود فقه مسائل مستحدثه. لُجنهها و گروههایی تشکیل بشوند واقعاً این بحثهای فقه معاصر و مبانیاش را کار کنند، باز نمیخواهم تشبیه کنم (این تشبیهات گاهی اوقات از یک جهاتی قادح است)، در کشورهای پیشرفته افراد پختهشان را در اندیشکدههایشان میبرند و آن اندیشکدهها مبانی اقتصادی، فلسفی و نظامی جامعه را تدوین میکنند و به مسئولین میدهند، ما چنین ظرفیت قویای داریم اما استفاده نمیکنیم.
ما نه دنبال عنوان هستیم که بگوئیم اندیشکده، پژوهشگاه، اصلاً کاری به این نداریم، یک گروههایی از همین جمعی که امروز زحمت کشیدید تشریف آوردید، لجنههایی تشکیل بشود، در درجه اول در فقه معاصر مقالاتی داده شود و حوزه را نسبت به فقه معاصر بیدار کنیم، هم حوزه قم، هم نجف و هم مشهد نسبت به فقه معاصر خیلی فاصله دارند.
چهل و چند سال از انقلاب ما گذشته هر سالی یک انتخابات در این کشور بوده، الآن حوزه چیزی به نام فقه انتخابات به نظام تحویل داده؟ هر سال یکی میگوید حق است و یکی میگوید تکلیف است، رهبری هم میفرمایند هم حق است و هم تکلیف است و یک آقایی پیدا می شود میگوید نه حق است و نه تکلیف است! این را مدون کنید و ارائه بدهید. همین چند سال اخیر هم زیاد در خود قم هم مطرح میشد که یکی از اوامری که مردم را و حتی متدینین را برای حضور در انتخابات سرد کرد (که البته عوامل زیادی دارد و عمدهاش عوامل اقتصادی است، اما)، یک آقایی به طلبهای مراجعه میکرد که من باید شرکت کنم؟ جواب میداد که این حق توست خواستی شرکت کن و یا شرکت نکن!
فرمودند انجمن فقه تشکیل بشود، اگر دوباره بخواهیم برویم سراغ حوزه، البته نمیدانم در حوزه خراسان هست یا نه؟ ولی میافتد در کارهای اداری و بروکراسی. انجمن فقه مگر میخواهد چکار کند؟ هفت نفر از آقایان چند گروه چند نفره بشوید یک موضوعات فقهی مهم را مطرح کنید، پخته کنید، نشست و همایش بگذارید و در جامعه و فضای مجازی موج ایجاد کنید، مگر انجمن فقه غیر از این میتواند کار کند؟ ما الآن ظرفیت انجمنها داریم در اینجا که میتواند انجمن فقه و اصول درست کند، حتماً باید این کار انجام بشود.
نکاتی درباره کتب درسی
با اینکه میدانید با تقطیعهایی که در حوزه قم شد و به روش تحصیلی طلبهها ضربه زد، اما همیشه موافق این بودم که این متون به نحوی تکمیل بشود، میفرمایند بحث نظریات اخباریها مفصل در رسائل آمده، این مانعی ندارد، اما شما دیدید چطور تقطیع کرده بودند؟ اصلاً یک چیزی شده بود که طلبه یک مقدار را میخواند و میرفت یک مقدار بعد، چند قاعده در این وسط حذف شده بود و نمی فهمید اصلاً چی هست؟ عالمانه تقطیع نکردند و عجولانه کار کردند، نمیگویم کسانی که این کار را کردند عالم نبودند بلکه کار با عجله صورت گرفت.
الآن ما متونی داریم که مبانی معاصرین در آن نیست، طلبه باید این مبانی را قبل از خارج یاد بگیرد، متن شهید صدر، خود من هم حلقات را قدیم تدریس کردم، مزایایی دارد، اما شما کار کنید با قطع نظر از برنامههایی که از بیرون مطرح میشود نظر بدهید حلقه ثانیه شهید صدر چه مقدار رسائل را میتواند بگیرد؟ ثالثه تا چه مقدار کفایه را میتواند بگیرد؟ اما این مقدار کفایه باید خوانده شود، این هم فایده دوم بر این لجنههایی که میخواهد در اینجا تشکیل بشود.
راجع به درس اخلاق آقایان تذکراتی دادند که البته واقعاً یک ضرورتی است، ما اگر مهذب نشویم به هیچ دردی نمیخوریم! اگر علم اولین و آخرین هم که خودش شرط بزرگش تهذیب است با فرض محال به ما بدهند، اما مهذب نباشیم فایدهای ندارد نه برای دنیای ما و نه برای آخرت ما.
من خیلی تشکر میکنم از اینکه تشریف آوردید و واقعاً میخواهیم از چنین سرمایهای نه فقط برای حوزه خراسان بلکه برای حوزههای شیعه استفاده بشود. الآن فصلی است که باید کار کنیم و این سرمایه فقط خلاصه نشود که شما فقط یک استاد کفایه بشوید، ما به این قانع نیستیم! ما میخواهیم ان شاء الله شما یک تحولاتی که اساسی است در حوزهها به وجود بیاورید. یاد همه علما، مراجع، بزرگان، یاد مرحوم آیت الله العظمی فاضل رضوان الله علیه، یاد امام راحل، یاد بزرگانی که در حوزه مشهد بودند و ما مدیون آنها هستیم گرامی میداریم و امیدواریم امام زمان (عج) به ما سربازانش عنایتی کند و دست ما را بگیرد و ما قدمهایی برداریم برای احی، توسعه و زنده نگه داشتن فقه و بتوانیم به این وسیله انقلاب خودمان را ان شاء الله تحکیم کنیم.