کپیبرداری صدام از تاکتیکهای اسرائیل

سومین شماره مجله گواه منتشر شد. در این شماره بخشی از تاریخ شفاهی منتشر نشده سردار غلامعلی رشید نگهداری شده در مرکز اسناد انقلاب اسلامی اختصاص داده شده و برای نخستین بار صفحاتی از آن با تیتر «سردار رشید ایران» به چاپ رسیده است. در این گزارش سطوری از این مصاحبه را انتخاب کردیم که به روزهای نخست جنگ عراق و ایران میپردازد.
سردار غلامعلی رشید در این مصاحبه که گویی در دهه ۸۰ انجام شده به بیان نکاتی درباره روزهای آغاز جنگ عراق علیه ایران میپردازد و در هنگام مصاحبه نکات جزئی از مکانهای مورد حمله صدام و امکاناتی میگوید که در خوزستان وجود داشت؛ «ارتش عراق ما دیدیم درست همین ساعت ۲ بعدازظهر روز ۳۱ شهریور اولاً حمله هوایی آنها را ما بیشتر متوجه شدیم تا تحریک زمینی آن را. یک چند نقطه را در همان حول و حوش دزفول زد که همان سایتهای پدافند هوایی ما بودند که موشکهای هم داشتیم، مثلاً سایت دهلران را زد؛ سایت دهلران ما در درست سر همین سهراهی جاده اندیمشک، اهواز که میخواستیم به سمت دهلران برویم بود. اینجا سر این سه راهی، جنوب این زاویه قائمه، یک سایتی آنجا معروف به سایت دهلران داشتیم، اینجا را مثلاً زد. یکی دو تا دیگر از سایتهای اطراف را هم زد.»
سردار در ادامه صحبتهایش به حملات هوایی عراق و وضعیت نیروی هوایی ارتش اشاره میکند که عراق چند تا از سایتهای پدافند هوایی اطراف را هم زد حتی فرودگاه و پایگاه چهارم شکاری دزفول را بمباران کرد. بعضیها میگفتند این کار را شبیه ارتش اسرائیل انجام داد: «خود فرودگاه پایگاه چهارم شکاری دزفول را هم زد که حالا عدهای میگفتند به تقلید از ارتش اسرائیل این کار را کرده، مثلاً فکر کرده حالا با این تهاجم، هواپیماهای ایران روی باندها و اینها مثلاً منهدم میشود.
با این بمباران مثلاً ایران یک ۵۰، ۶۰ فروند هواپیما از دست میدهدکه هیچ جا هواپیمایی از ارتش ما از بین نرفت. همه جا داخل شلترهایشان بودند. شلترها یک پناهگاههایی بود که ترکشهای بمبهایی که میریختند، کاریشان نمیکرد، مگر حالا درست بخورد مثلاً به درش با رویش بخورد. همه جا این کار را ظاهراً کرده بود. حالا مثلاً نوژه را، تبریز را و حتی مثلاً تا تهران آمده بود. آسیبی به نیروی هوایی ما نرسید، ولی ما این حرکت آنها را – میگهای آنها- را میدیدیم. غرش میکردند، میآمدند، بمباران میکردند، میرفتند.»
در اینجا باید به مساله پرداخت که چرا عراق در تقلید از شیوه حمله اسرائیل در آغاز جنگ با ایران ناموفق بود؛ به گفته سردار رشید عراق در حمله غافلگیرانه به ایران در شهریور ۵۹ سعی کرد مدل حمله غافلگیرانه اسرائیل به کشورهای عربی در جنگ ششروزه (۱۹۶۷) را پیاده کند. همانطور که اسرائیل در سال ۱۹۶۷ با یک حمله هوایی پیشدستانه، نیروی هوایی مصر و سوریه را زمینگیر کرد، عراق نیز در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ تلاش کرد با بمباران فرودگاههای ایران، نیروی هوایی ایران را نابود کند.
این عملیات شامل حمله همزمان به چندین پایگاه نظامی ایران بود (از جمله پایگاههای همدان، تبریز، بوشهر، و تهران). اسرائیل در جنگ ششروزه به برتری هوایی مطلق تکیه کرده بود. عراق نیز چنین تصوری از توان خود داشت و با اعتماد به پشتیبانی کشورهای غربی و اطلاعاتی، گمان میکرد نیروی هوایی ایران پس از انقلاب تضعیف شده است.
صدام امیدوار بود که در مدت کوتاهی بتواند مناطق مهمی از ایران، بهویژه خوزستان را اشغال کند؛ مشابه با راهبرد اسرائیل در اشغال صحرای سینا یا بلندیهای جولان در چند روز.
اما چرا عراق شکست خورد؟
سردار غلامعلی رشید و دیگر تحلیلگران نظامی این موارد را توضیح داده است: ایران برخلاف ارتشهای عربی ۱۹۶۷، انسجام و مقاومت مردمی گستردهای داشت. انگیزه ملی و دینی در دفاع از کشور در ایران، باعث بسیج عمومی شد. نقش کلیدی نیروی هوایی ایران که برخلاف تصور عراق، بهسرعت واکنش نشان داد (عملیات کمان ۹۹ در ۱ مهر ۱۳۵۹ نمونه بارز آن بود). نداشتن عمق راهبردی برای عراق و ضعف لجستیکی در درازمدت.
این فرمانده سپاه سراغ عکسالمعل ارتش میرود و از نقطه نقطه خوزستان گزارشی ارائه میدهد. او از نقاطی که درگیر جنگ شده نام میبرد که تا چه حد امکانات دارد و در آنجا ارتش چطور به مقابله با حمله صدام واکنش نشان داده است که میزان اطلاعات او از تحرک ارتش و شناختش از مناطق مختلف خوزستان نکته درخور اهمیتی است: «بعد، همان لحظه هم از بچههای نیروی زمینی ارتش ما سروصدا و اینها دیدیم، نه تحرک زمینی که آن هم آرام آرام شروع میشد؛ مثلاً در منطقه عینخوش رفتیم، دیدیم اینجا شدت آتش خیلی سنگین است. روزهای قبل هم بود، ولی کمتر بود.
حالا دیدیم که مرتب بچهها داد و فریاد میکنند که [عراق] دارد، پیشروی میکند، حالا آرایشی هم که ارتش ما گرفته بود معمولاً آنها ژاندارمری را قبول دارند به عنوان یک نیرویی که میتواند در یک شرایطی پرده پوششی ایجاد کند، بعد آمده بودند کنار هر پاسگاه بچههای نیروی زمینی ارتش، یک تقویتی کرده بودند. مثلاً کنار پاسگاه ربوت دو تا تانک و یک نفربر به آنها داده بودند. مثلاً یک دسته از بچههای گردان مکانیزه ارتش را باغ یکی دو دستگاه تانک [تقویت کرده بودند] و همین طوری پاسگاه به پاسگاه که اینها قدرت آتش این بچههای ژاندارمری را افزایش بدهند و اینها بتوانند یک تلاشهای اولیهای بکنند: بنابراین یک بخشی از نیروی تیپ دو زرهی دزفول اصلاً آن سوی رودخانه دویرج بود. مثلاً پاسگاههای ربوت، پیچ انگیزه شمیده و فکه اینها را عرض کنم که پیشروی آن یک به اصطلاح سرعتی داشت که نسبت به روزهای قابل انتظار نبود چون ولوله بود که این میخواهد پیشروی بکند اما نمیتواند.
این در اذهان مرتب گفته میشد. ما هم مثلاً باورمان شد که لابد یک شدت و آتشی که مثلاً بچهها میریزند ارتش دارد با خمپارهاش با توپ خود با تیر تانک خود میریزد. مثلاً بعضی از این پاسگاهها را میزد و لابد این اینها میترسند و نمیآیند مثلاً پیشروی نمیکنند. ولی روزهای قبل از ۳۱ شهریور ندیدیم که روز ۳۱ شهریور دارد میآید و این آرام آرام در داخل خاک ما میآید.»
چند نکته از مصاحبه تاریخ شفاهی سردار رشید با مرکز اسناد انقلاب اسلامی قابل توجه است؛ این فرمانده سپاه در روایت خود تصویری زنده و ملموس از روز اول جنگ ایران و عراق ارائه میدهد که نکات مهم و قابل توجهی دارد:
حمله هوایی به عنوان نقطه آغاز جنگ:
او تأکید میکند که اولین نشانههای جنگ، حملات هوایی عراق بود که نسبت به حملات زمینی زودتر و آشکارتر دیده شدند. این موضوع نشان میدهد که عراق به دنبال ضربه سریع و قوی از طریق هوا بود تا توان دفاعی ایران را از بین ببرد.
تمرکز بر سایتهای پدافندی و پایگاههای هوایی:
اشاره به بمباران سایتهای پدافند هوایی مانند دهلران و فرودگاه دزفول نشان میدهد که عراق قصد داشت با نابودی این مراکز کلیدی، برتری هوایی کسب کند. با این حال، رشید توضیح میدهد که این هدف با موفقیت کامل همراه نبوده چون هواپیماهای ایران در پناهگاهها محافظت شده بودند.
عدم موفقیت دشمن در ضربه زدن به نیروی هوایی:
رشید بیان میکند که برخلاف پیشبینیها، هواپیماهای ایرانی آسیب ندیدند، که نشاندهنده آمادگی و هوشمندی دفاعی ایران است. استفاده از شلترها و تدابیر حفاظتی مانع از نابودی گسترده نیروی هوایی شد.
شروع تدریجی حمله زمینی و مقاومت نیروهای ایرانی:
رشید اشاره میکند که پس از حملات هوایی، حرکت نیروهای زمینی عراق آرام و تدریجی آغاز شد اما با مقاومت نیروهای ایرانی، بهویژه نیروهای ژاندارمری و تیپهای زرهی، مواجه شد. این نشاندهنده آمادگی نسبی ایران برای مقابله با حملات زمینی بود.
تلاش برای مهار پیشروی دشمن با استفاده از نیروهای تقویتی و تجهیزات زرهی:
تجهیز پاسگاهها با تانک و نفربر و پشتیبانی نیروهای ژاندارمری بیانگر سازماندهی سریع و موثر در مقابله با حملات است. این موضوع نشان میدهد که ایران سعی داشت تا با استفاده از قدرت آتش و استحکامات میدانی، از نفوذ دشمن جلوگیری کند.
گفتار رشید تصویر دقیقی از شرایط سخت و پیچیده آغاز جنگ ایران و عراق ارائه میدهد. او نشان میدهد که علیرغم بمبارانهای سنگین و حملات هوایی، نیروی هوایی ایران موفق به حفظ توان خود شده بود و نیروی زمینی با سازماندهی و تقویت توانست جلوی پیشروی سریع دشمن را بگیرد. روایت او همچنین بیانگر دشواریهای روانی و تاکتیکی در آن روزهای نخست جنگ است.