۰۲ مهر ۱۴۰۴ - ۱۲:۱۲
کد خبر: ۷۹۲۱۶۸
خاطراتی از شهدای روحانی هشت سال دفاع مقدس؛

آن روزها

آن روزها
زندگی خانوادگی او سرشار از سادگی و محبت بود؛ با وجود مشغله فراوان، به خانه که می‌رسید خستگی را کنار می‌گذاشت، با فرزندانش بازی می‌کرد، در کارهای خانه کمک می‌کرد و همواره خود را برای خدمت و دیدار با امام آماده می‌ساخت.
به گزارش خبرنگار سرویس حوزه و روحانیت خبرگزاری رسا، با بچه‌ها مهربان بود و به آنها احترام می‌گذاشت؛ به دختر‌ها بیشتر؛ با اینکه از صبح یکسره کار کرده بود، اما خستگی اش را به خانه نمی‌آورد.
 
بشاش و شاد به خانه می‌آمد؛ با میثم بازی می‌کرد و شب دوباره به پرونده‌ها و نامه‌هایی که با خود آورده بود، رسیدگی می‌کرد.
 
در کار‌های خانه کمک می‌کرد، ظرف می‌شست اتاق را جمع و جور می‌کرد و آتش برای منقل کرسی درست می‌کرد.
 
اوایل ازدواجمان بیشتر کمک می‌کرد، چون دوازده / سیزده سال بیشتر نداشتم. درسش که تمام می‌شد می آمد به کمک من. این آخری‌ها هم در کار‌های خانه حتی در ظرف شستن کمک می‌کرد.
 
هفته‌ای یکبار به خدمت امام(ره) می رسید؛ ملاقات خصوصی که گاهی حاج احمد آقا هم توی اتاق امام(ره) نبود. وقتی می‌خواست برای ملاقات برود؛ شب قبلش اغلب تا صبح بیدار بود و گزارش تنظیم می‌کرد.
 
شهید فضل الله محلاتی؛ راوی: همسر شهید
ارسال نظرات