هراس برادر تحریم!

به گزارش خبرنگار سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، ایران اسلامی در طول سالهای اخیر به دلیل پایداری بر استقلال و عزت خویش همواره مورد طمع و نیرنگ دول غربی و آمریکا بوده است. در وضعیت فعلی، کشورهای غربی تحت فشارهای فزاینده آمریکا و رژیم صهیونیستی، در صدد اعمال فشارهای جدید بر ایران هستند. این فشارها عمدتاً بر بازگرداندن تحریمهای سازمان ملل متمرکز شده و هدف اصلی آنها فعالسازی مکانیسم ماشه (اسنپبک) در چارچوب برجام است.
این تلاشها نه تنها ریشه در دسیسههای سیاسی دشمنان دارد، بلکه با بهرهگیری از فضای مجازی و رسانههای وابسته، به جنگ روانی و هراس افکنی تبدیل شده تا اثرات تحریمها را فراتر از واقعیتهای اقتصادی بزرگنمایی کند. در این یادداشت، به آسیبهای فضای مجازی این موضوع میپردازیم و سپس راهکارهایی برای مقابله پیشنهاد میشود.
آسیبهای فضای روانی و مجازی در حوزه تحریم چیست؟
فضای مجازی، به عنوان ابزاری برای بزرگنمایی تهدیدات غربی، ابتدا با ایجاد ترس کلی از بازگشت تحریمها آغاز میشود و سپس به اثرات جزئیتر اقتصادی و اجتماعی نفوذ میکند. این فضا با ترویج اخبار کاذب درباره فعالسازی مکانیسم ماشه، بازارهای داخلی را برهم میزند و تلاطم در نظام خرید و فروش عادی مردم ایجاد میکند؛ برای مثال، شایعات درباره کمبود کالاها منجر به افزایش ناگهانی قیمتها و اختلال در تعادل عرضه و تقاضا میشود. این برهمریختگی اقتصادی، با دامن زدن به احتکار توسط افراد فریبخورده، تشدید میگردد، جایی که ترس از آینده، برخی را به انباشت کالاهای ضروری وادارد و این رفتار زنجیرهای کمبود مصنوعی ایجاد کرده و عدالت اجتماعی را مختل میسازد.
در لایههای عمیقتر روانی، این فضا با ایجاد رعب از جنگ احتمالی، آرامش خانوادهها را برهم میزند؛ خانوادهها که هسته اصلی جامعه هستند، تحت تأثیر نگرانیهای مداوم از امنیت و اقتصاد، روابط داخلیشان مختل میشود و این اثرات به ویژه بر کودکان و نوجوانان که بیشتر در معرض رسانهها قرار دارند، شدیدتر است.
همزمان، تب بالای خرید کالاهای غیرضروری پدیدار میشود، جایی که رفتارهای هیجانی منجر به هدررفت منابع مالی فردی و تشدید التهاب بازار میگردد. این آسیبهای اقتصادی-روانی، با ایجاد شبهات پیرامون فعالیتهای هستهای صلحآمیز ایران مرتبط است؛ رسانههای غربی با متهمسازی نیروهای خدوم، مهندسان و مبتکران صنعت هستهای، تلاش میکنند اعتبار پیشرفتهای علمی کشور را خدشهدار کنند و این اتهامزنیها، میتواند شبهات را به نسل جوان تسری میدهد تا سیاست استقلال و عزت ملی را زیر سؤال ببرد.
در نهایت، این زنجیره آسیبها به سطح تصمیمگیری کلان میرسد، جایی که تلاش برای خدشه در صلابت تصمیمگیران در مسائل حساس کشور، سیاستگذاریهای ملی را تحت تأثیر قرار میدهد تا به زعم دشمنان، به تضعیف روحیه مقاومت منجر شود. بنابراین، آسیبها از سطح کلی ترس و التهاب بازار آغاز شده و به جزئیات روانی فردی، شبهات علمی و چالشهای سیاسی نفوذ میکند، و همه اینها در یک پیوستگی تحلیلی نشاندهنده جنگ نرم دشمن است.
چگونه با چالش های روانی رسانه ای تحریم مقابله کنیم؟
برای مقابله با این آسیبها، باید از رویکردهای کلی آغاز کرد و به جزئیات عملی رسید، با تمرکز بر پیوستگی اقدامات آموزشی، مدیریتی و قانونی. ابتدا، ارتقای سواد رسانهای جامعه به عنوان یک راهکار کلی ضروری است، که با برنامههای آموزشی گسترده در مدارس، دانشگاهها و رسانههای ملی، مردم را قادر میسازد اخبار کاذب را از واقعی تفکیک کنند و اخبار بدون استناد را غربال نمایند. این آموزش، با عدم اعتماد به رسانههایی که کارنامه منفی دارند – مانند آنهایی که در میانه جنگهای منطقهای مانند درگیری ۱۲ روزه، پشت ملت ایران را خالی کردند – تکمیل میشود و به جای آن، اعتماد به نیروهای داخلی و رسانههای معتبر را تقویت میکند.
در سطح اقتصادی و علمی، حرکت به سمت خودکفایی کلیدی است؛ این راهکار کلی با سرمایهگذاری در صنایع مادر و اصلی مانند هستهای و فناوری آغاز میشود و به جزئیات مانند تشریح دقیق سیاست استقلال کشور و پیشرفت دانشی در لبه علم میرسد، تا دستاوردهای مهندسان و مبتکران برجسته شود و شبهات نسل جوان برطرف گردد. همزمان، مدیریت صحیح فضای مجازی نیاز به نظارت هوشمند دارد، که با الگوریتمهای تشخیص اخبار کاذب و همکاری با پلتفرمهای داخلی، از التهابآفرینی جلوگیری کند.
در حوزه قانونی و حقوقی، مقابله قوه قضاییه با مخلان آرامش مردم در فضای مجازی، میتواند بازدارنده باشد و افرادی که عمداً اخبار کاذب پخش میکنند را تحت پیگرد قرار دهد. این اقدامات، با تشریح سیاستهای خصمانه و فریبکارانه آمریکا و اسرائیل – حتی در برابر شرکای خود – همراه شود تا مردم نسبت به انگیزههای پشت فشارها آگاه گردند.
در نهایت توجه مبلغین و صاحبان تریبون به جهاد تبیین و رفع شبهات ذهنی عموم مردم به خصوص نسل جوان، توجه افزون تر طلاب و روحانیون به اولویت اصلی حوزه های علمیه یعنی تبلیغ دینی، پرهیز سیاستمداران و رسانه ها از افراط و تفریط و دوقطبی سازی های بیجهت، پرهیز فعالان سیاسی از اتهامزنی بیمورد و مناقشات سیاسی بیفایده، توجه مسئولان کشور به وحدت ملی و توجه و عملیاتی سازی شعار سال، می تواند جامعه را در برابر جنگ روانی مقاوم میسازد.
علیرضا استادیان؛ پژوهشگر علوم سیاسی