اصل ولایت فقیه، میراث الهی و علمای مجاهد
به گزارش خبرنگار گروه سیره امامین انقلاب خبرگزاری رسا، در میان اصول اساسی قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، ولایت فقیه همانند ستونی استوار و محوری مرکزی است که بر پایهی احکام الهی و فقه جعفری بنا شده است. این اصل مقدس، که در فصل هشتم قانون اساسی نمایان شده، ولایت امر و رهبری امت را به فقیهی عادل و باتقوا میسپارد تا در دوران غیبت حضرت مهدی (عج)، جامعهی اسلامی را به سوی کمال و سعادت رهنمون شود. امام خمینی (ره) این جایگاه را نه تنها یک حکم شرعی، بلکه به عنوان روح حاکم بر تمام بخشهای نظام میدانستند؛ به گونهای که بدون آن، ساختار حقوقی کشور از معنا تهی میگردد. در این نوشتار، با نگاهی تحلیلی بر پایهی تجربیات انقلابی، تاریخچه و تأکیدات امام راحل بر این اصل را بررسی کرده و آثار مثبت آن را بر قانون اساسی و کشور روشن میکنیم. این اصل که ریشه در سنت پیامبر (ص) و امام علی (ع) دارد، ضامن اجرای احکام الهی در عصر غیبت است.
ریشههای تاریخی ولایت فقیه به اعماق فقه شیعه بازمیگردد؛ جایی که علمای بزرگی مانند شیخ مفید و علامه حلی در آثار خود به ولایت فقیهان در امور حسبیه اشاره کردهاند. این مفهوم که در آغاز به صورت محدود در فقه مطرح بود، به تدریج به نظریهای جامع تبدیل شد تا در دوران غیبت کبری، حکومت اسلامی را بر پایهی شرع مقدس سازمان دهد. در سدههای گذشته، فقیهان بزرگی مانند محقق کرکی و صاحب جواهر، اختیارات فقیه را در ادارهی امور مسلمانان گسترش دادند و آن را همانند ادامهی ولایت معصومین (ع) توصیف کردند. امام خمینی (ره) این میراث فقهی را احیا و تکمیل کردند و ولایت فقیه را از یک حکم جزئی به اصل حاکمیت الهی در جامعه تبدیل نمودند. تاریخ نشان میدهد که این اصل همواره مانع انحرافات و حافظ هویت اسلامی جوامع شیعه بوده است.
امام خمینی (ره) به عنوان احیاگر بزرگ فقه پویا، نظریهی ولایت فقیه را در کتاب ارزشمند «ولایت فقیه» یا «حکومت اسلامی» تبیین کردند که در سالهای تبعید در نجف اشرف ارائه شد. ایشان با استناد به آیات قرآن و روایات معصومین (ع)، ولایت فقیه را واجب عینی دانسته و تأکید داشتند که فقیه جامعالشرایط، نمایندهی امام زمان (عج) در ادارهی امور است. این نظریه که بر پایهی عقل و نقل استوار است، حکومت را نه بر ارادهی انسانها، بلکه بر مبنای احکام الهی قرار میدهد. امام راحل با تجربهی عمیق خود در مبارزه با حکومت طاغوت، این اصل را کلید رهایی مسلمانان از استبداد و استعمار معرفی کردند. به این ترتیب، ولایت فقیه از یک مفهوم فقهی به یک ایدئولوژی انقلابی تبدیل شد.
تأکید امام خمینی (ره) بر ولایت فقیه، همچون نگینی درخشان در سخنان و آثار ایشان میدرخشد؛ آنجا که فرمودند این اصل مترقیترین اصل قانون اساسی است. ایشان بارها هشدار دادند که بدون ولایت فقیه، نظام اسلامی منحرف شده و احکام الهی تعطیل میشود. در نامهها و سخنرانیهای انقلابی، امام تأکید کردند که ولایت فقیه ادامهی ولایت رسول خدا (ص) و ائمه (ع) است و فقیه باید بر تمام شئون جامعه نظارت داشته باشد. این تأکیدات که بر پایهی حکمت الهی بود، مانع نفوذ افکار سکولار و لیبرال به ساختار نظام شد. تجربهی سالهای مطالعهی انقلاب نشان میدهد که این تأکیدات، پایههای استواری نظام را تقویت کرد.
مطرح شدن ولایت فقیه در انقلاب اسلامی، با قیام امام خمینی در سال ۱۳۴۲ آغاز شد؛ زمانی که ایشان حکومت طاغوت را نامشروع خواندند و لزوم حکومت فقیه را اعلام کردند. در سالهای تبعید، کتاب «ولایت فقیه» به صورت مخفیانه در ایران پخش شد و انقلابیون را با این اصل آشنا کرد. پس از پیروزی انقلاب در بهمن ۱۳۵۷، امام راحل تشکیل مجلس خبرگان قانون اساسی را فرمان دادند تا این اصل در قانون اساسی جای گیرد. بحثهای فقهی و حقوقی در آن مجلس، با هدایت علمای بزرگی مانند آیتالله منتظری و شهید بهشتی، به تصویب اصل پنجم قانون اساسی انجامید. این امر که بر پایهی اجماع فقها و خواست مردم بود، ولایت فقیه را به عنوان محور نظام تثبیت کرد.
گنجاندن ولایت فقیه در قانون اساسی جمهوری اسلامی، در سال ۱۳۵۸ با همهپرسی مردمی به تصویب رسید و آن را به عنوان اصل حاکمیت الهی معرفی کرد. این اصل که در اصول ۵، ۵۷، ۱۰۷ و ۱۱۰ قانون اساسی نمایان شده، اختیارات گستردهای به ولی فقیه میدهد تا بر قوای سهگانه نظارت کند. امام خمینی (ره) در پیامهای خود، این گنجاندن را پیروزی بزرگی برای انقلاب خواندند و تأکید کردند که قانون اساسی بدون این اصل ناقص است. در بازنگری سال ۱۳۶۸ که به دستور امام انجام شد، ولایت مطلقه فقیه تقویت گردید تا نظام از چالشها مصون بماند. این فرآیند، نشاندهندهی عمق فقهی و انقلابی امام در ساختارسازی است.
اثر مثبت ویژهی ولایت فقیه بر قانون اساسی این است که این اصل، قانون را از سکولاریسم حفظ کرده و آن را با احکام شرع هماهنگ میسازد. شورای نگهبان که زیر نظر ولی فقیه عمل میکند، مانع تصویب قوانین مخالف اسلام میشود و به این ترتیب، قانون اساسی را پویا نگه میدارد. این اثر که بر پایهی تجربههای تاریخی انقلاب آشکار است، هماهنگی میان ارکان نظام را تضمین کرده و از تعارضات پیشگیری میکند. امام خمینی (ره) فرمودند که ولایت فقیه، روح قانون اساسی است و بدون آن، قانون همچون جسمی بیجان میماند. این تأثیر مثبت، قانون اساسی ایران را به الگویی برای جوامع اسلامی تبدیل کرده است.
در سطح کشور نیز ولایت فقیه آثار مثبت و ویژهای داشته که از جملهی آنها استقرار امنیت و وحدت ملی است. در دوران دفاع مقدس و جنگ اخیر 12 روزه، هدایتهای ولی فقیه مانع فروپاشی کشور شد و بسیج مردمی را سامان داد و مانع از گسسته شدن انسجام داخلی گردید. این اصل با تأکید بر عدالت اجتماعی و مبارزه با فساد، پیشرفتهای اقتصادی و علمی را آسانتر کرده و ایران را به قدرتی منطقهای تبدیل نموده است. تجربه نشان میدهد که بدون ولایت فقیه، کشور به سوی هرج و مرج میرفت. این اثر که ریشه در حکمت الهی دارد، ملت را در برابر توطئههای دشمنان مصون نگاه داشته است.
علاوه بر این، ولایت فقیه در کشور، فرهنگ اسلامی را احیا کرده و ارزشهای انقلابی را نهادینه ساخته است. این اصل با نظارت بر رسانهها و آموزش، مانع نفوذ فرهنگ غربی شده و نسل جوان را با معارف اهل بیت (ع) آشنا میسازد. آثار مثبت آن در حوزهی سیاست خارجی نیز آشکار است؛ جایی که ولی فقیه سیاستهای کلان را تعیین کرده و استقلال کشور را حفظ میکند.
امام خمینی (ره) در 28 شهریور 1358 در جمع افسران، همافران، درجه داران و پرسنل غیر نظامی پایگاه هشتم نکاء نیروی مستقر در اصفهان، این اصل را ضامن بقای انقلاب دانسته و می فرمایند: «....من به همه ملت، به همه قوای انتظامی، اطمینان می دهم که امر دولت اسلامی، اگر با نظارت فقیه و ولایت فقیه باشد، آسیبی بر این مملکت نخواهد وارد شد. گویندگان و نویسندگان نترسند از حکومت اسلامی و نترسند از ولایت فقیه، ولایت فقیه آنطور که اسلام مقرر فرموده است و ائمه ما نصب فرموده اند به کسی صدمه وارد نمی کند، دیکتاتوری به وجود نمی آورد، کاری که بر خلاف مصالح مملکت است انجام نمی دهد.»
بنابراین ولایت فقیه همچون نعمتی الهی بر قانون اساسی و کشور سایه افکنده و آثار مثبت آن از حفظ هویت اسلامی تا پیشرفت همهجانبه ، انکارناپذیر است. این اصل که با تأکیدات امام خمینی (ره) تثبیت شد، آیندهای روشن برای امت اسلامی ترسیم کرده و پایبندی به آن، کلید سعادت دنیا و آخرت است. به این ترتیب، ملت ایران باید همواره قدردان این میراث عظیم ومیراث الهی باشد.