شبههافکنی و قرار گرفتن در پازل جنگ ترکیبی دشمنان
به گزارش خبرنگار سرویس حوزه و روحانیت خبرگزاری رسا، در روزهای گذشته برخی افراد با سخنانی سست و سخیف درصدد شبههی در عقائد و هتک حریم معصومین علیهمالسلام برآمدند و در تلاش و تکاپوی القای شبهاتی که ساخته ذهنی و بافته خیالی ایشان میباشد، بودند. تکرار گفتههای ایشان بعد از سخنان و مناظرهی قویم و محکم اَعلام و اساتید در رد گفتههای ایشان، فعلأ ضرورتی ندارد هرچند در مقابل شبههافکنیها همواره باید در میدان بود و پاسخ متقن را ارائه نمود و براساس موازین برخورد نمود، اما از آنجا که پایهی این سخنان، شهواتی از قبیل جریانسازی تفکرات غلط و نیز مطرح شدن و دیدهشدن گوینده در فضای مجازی است - اگر نگوئیم عمد و توطئه بوده - نکاتی قابل ذکر است.
مومنین فهیم از اینگونه شبهات عبور کردهاند
هتاکیهای شنیع این شخص و اشخاصی از این دست در جهات مختلف محتوایی و شکلی آنقدر سست است که عموم مردم، کلیات و جزئیات سخنان ایشان را مردود دانستند. اینکه این افراد بخواهند به مدد فضای مجازی و به امید خوشخدمتی به معاندین مذهب حقه، مسلّمات عقیدتی، معرفتی و تاریخی را دستخوش ذهن مریض خود کنند نیز خیالی واهی است. حقیقت آن است که پیروان و حقیقتجویان معارف دین مبین سلام، به سطحی از آگاهی، شناخت و تحلیل موضوعات و معارف دینی رسیدهاند که از چنین سخنانی که حتی شباهتی به شبهه ندارد و تنها تشویشهای ذهنی ایشان را میرساند، عبور کردهاند، از اینرو اگر ایشان نظرشان این است که شبههای آفریدهاند تا عقائد را سست یا علائق به پیامبر اکرم اهلبیت آن حضرت صلوات الله و سلامه علیهم را بکاهند، در دام شیطان، هوای نفس قرار گرفته و اقتحام در لجنزار وهابیت است و البته گناهی نابخشودنی و خطایی بزرگ مرتکب شدهاند. لذا آنکه دچار خسران دنیا و آخرت گردیده خود ایشانند.
سقوط، محصول مجذوب شدن به عقائد باطل
شخصی که در شبهات زندگی کند، با شبهات مأنوس شود و در شبهات فعال شود بدون آنکه بنیه علمی و بینشی داشته باشد، ادعاهایش واهی و تهی از منطق میشود، ناروا، نابجا و ناصواب سخن میگوید. پردهدری را از حد میگذراند و پروایی در بیان اکاذیب و اباطیل نداشته و ظاهراً هراسی از مواخذه و عقوبت دنیا و آخرت ندارد. مقصودش نمایش است و مقصدش منیّت است در حالیکه انانیت سرگذشت فلاکتبارشان خواهد بود.
حتی عیار شبهه و آبروی شبههافکنان برده شد
هرچند ماهیت شبهات همیشه سست بوده اما ایجادشبهه! در عقائد مکتب تشیع و تشکیک در باورهای پیروان اسلام حقیقی، ارمغانی جز سیاهرویی برای گویندهاش نداشته. با این حال از دیر هنگام، هر کس درصدد تقابل با عقائد شیعه برآمده یک امر را برای خود مسلّم فرض میکرده که با مذهب و مکتبی روبروست که همهی امورش دارای منطق و اتقان بینظیر است، از همینروی معمول براین بوده که شیطنتشان و شبهاتشان را به لحاظ محتوی و شکل در باطن باطل خود از یک قوت ظاهری برخوردار میکردهاند، اما سخنان ایشان این ویژگی غلط را نیز ندارد، چنانکه سخنان اخیر این شخص مانند آنچه قبلاً گفته بود، ثمری جز از بین بردن حیثیت خود، اثر دیگری نداشته.
خودفریبی در تفسیر آزادی بیان و آزادی عمل
شبههافکنان در سدههای اخیر با دستآویز کردن برخی عناوین مانند «آزادی بیان» و «آزادی عمل» و تفاسیری خلاف عقل و شرع، تظاهر به تحول فکری در اندیشهها و ارزشهای درست جامعه میکنند اما در قاموس شبههافکنان، سستی استدلال، تکیه کردن به ذهنهای ناآشنا با حقایق و ژست روشنفکری، عمل خیرخواهانه، به وضوح مشخص است. ادبیات و منطق بحث را نمیدانند و ناخواسته رسوا خواهند شد. پیشنیاز این فرقهگرایان و تفرقهافکنان، سوءاستفاده از دو عنوان «آزادی بیان و آزادی عمل» است، حال سوال این است که آیا براساس تفکرات الهیاتی این افراد!!! منظور از آزادی در بیان و در عمل، هر بیان و عمل ناروایی است؟! آیا شما در خانوادهتان چنین آزادی را برمیتابید یا باید اهل آن خانه ملتزم به قواعدی باشند و چرا شما چنین بدیهیاتی را نسبت به جامعه نادیده میگیرید؟ و آیا در منظومه هستی انسانها و کمال انسانیت که از آن دم میزنید، هر بیان و عملی که خارج از قواعد باشد، آزاد است؟
این امر معلوم که ماهیت بیان و عمل، حدود و ثغور آزادی را مشخص میکند، هنوز برای شما ناشناخته است، لذا حدود عقائد را نمیشناسید و سخیف سخن میگوئید، خطوط قرمز بیان و عمل را نمیشناسید، لذا در عملی حرام، در صدد تضعیف جامعه منسجم در عقائد و محکم در ارزشهای دینی و انقلابی، برمیآئید.
تلاش باطل برای القاءآت سست به امید تأثیر در افراد و جامعه
رفتارشناسی شبههافکنان نشان میدهد که آنها کسانی هستند که خودفریفته و خودشیفته در شبههافکنی میباشند، امیدشان به گروههای کوچک و اندک است تا آنها را در گوشهای مثلاً گیر بیندازند، تردید ایجاد کنند و به باور غلطشان، بنبستی عقیدتی به مخاطبان اندک خود تحمیل کنند و تقلایی بیهوده برای خوراندن سخنان مسموم، داشته باشند، خود را مطرح! و محور جریانی سستبنیان شوند. شاید شکل گروهها و نوع ابزارهای القایی تغییر کرده باشد و در شکلها و شیوههای جدید صورت بگیرد که در زمان کنونی، امیدشان فضای مجازی شده، اما آنچه مسلم است، تلاش شبههافکنان و توهین کنندگان به مقدسات با دو سدّ محکم و مقاوم برخورد کردهاند؛ اول عقائد امتها و ملتهایی که با تحقیق عقیدهمند و علاقمند به اعتقادات خود میباشند و دوم، عالمان واقعی که محافظان دین و پاسدران دیانت در جامعه میباشند.
قرار گرفتن در پازل جنگ ترکیبی دشمنان
نکتهای که قابل توجه است، شبههافکنیهای اخیر در زمانی صورت میگیرد که دشمنان اسلام و انقلاب در صحنه میدانی و فضای رسانهای و مجازی، جنگی ترکیبی بر ضد ملتهای مسلمان مخصوصاً پیروان مکتب حقهی شیعه به راه انداختهاند، کشور و ملتی که پایگاه مقاومت اسلامی است و در جنگ اخیر، حقانیت عقیده و اراده ملت غیورمان برای دوست و دشمن معلومتر از هر زمانی شد، حال آیا سخن بیپایه و بیهوده آنهم هدف گرفتن عقائد مردم در این برهه، عقلانی است یا غیر عقلانی؟ روشنفکری است یا جهالت محض؟ خدمت به دین و متدینین است یا خیانت؟! و آیا قرار گرفتن در پازل دشمنی دشمنان نیست؟ البته از چنین افرادی با چنین ساختار فکریی، چنانکه بیهوده میگویند، بیموقع نیز سخن میگویند و دهها اشکال دیگر به افکارشان و دهها مشکل در افراد و گویندهای این اباطیل.
مرز میان عواقب خیر و عواقب شرّ
آنچه را که نباید این افراد از آن غافل و فراموش کنند، مرز میان عاقبت خیر و عاقبت شر است که مرزی حساس و نیازمند حراست همیشگی است. هر انسانی اگر غافل از خود شد، به بیراهه و سقوط خواهد رسید، اگر خود را فراموش کرد و در دام احساسات قرار گرفت و اگر خدا را در افکار، گفتار و رفتار خود فراموش کرد و اگر معیارهای وحیانی و عقلانی را کنار گذاشت و نفس و نفسانیات را میزان اعمال خود قرار داد، براساس وعدههای صریح قرانی از صراط مستقیم، منحرف و خود را تباه ساخته است، این اصل مسلّم و سنت تخلفناپذیر الهی نسبت به همهی انسانها است؛ لغزش در عقائد و ریزش از مسلمان بودن، بدترین نوع ریزشهاست که همه باید بدان توجه داشته باشیم اما شبههافکنان که خائنان به عقیده و باورهای جامعه میباشند، باید به فکری عمیق و قضاوتی صحیح از خود داشته باشند که در کدام سمت این مرز قرار گرفتهاند.
ضرورت جهاد تبیین و تهاجم به عقائد باطل
نکته پایانی آنکه چنین سخنانی از فرد یا افرادی است که متأسفانه منتسب به حوزههای علمیه میباشند و از شهر مقدس قم برخواسته است. روحانیت و حوزههای علمیه شیعی همیشه علاوه بر آنکه در تحکیم عقائد و حقیقیت معارف دین، فعال بودهاند در تقابل با شبهات و هجمهها، جهادی مقدس در ابعاد مختلف داشته است، امروز و در فضای هیجانی جهانی و در بحبوحهی عنادورزیهای مستکبران و فرقههای خودساخته مذهبی که هرکدام به شکلی و بواسطهی عواملی بر طبل اختلاف و ایجاد تردید و انحراف در جامعه تلاش میکنند، ضرورت این جهاد بیش از پیش احساس میشود و یقیناً روحانیت و عموم مردم با چنین یاوههایی مقابله خواهند کرد و در دفاع از مرزهای عقیدتی، معرفتی و ارزشی خود، تمام همتشان را بکار خواهند بست.
حجت الاسلام والمسلمین حسین بنیادی