۲۶ مهر ۱۳۸۹ - ۰۶:۴۶
کد خبر: ۸۸۰۰۵
بازخوانی پرونده تحول در حوزه (57)؛

رهبر معظم انقلاب: تبلیغ باید مبتنى بر تفکر، تدبر، خردمندى، اخلاص و معنویت باشد

خبرگزاری رسا ـ‌ رهبر معظم انقلاب اسلامی بیان داشتند: هدف تمام پیامبران، کشاندن مردم به صراط مستقیم است و صراط مستقیم هم یعنی عبودیت؛ «و ان اعبدونی هذا صراط مستقیم». باید مردم را به عبودیّت الهی که همان صراط مستقیم است، سوق دهید.
حضرت آيت الله سيد علي خامنه اي رهبر انقلاب اسلامي


به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، رهبر معظم انقلاب اسلامی، در دیدار علما، روحانیان و طلاب مبلغ با ایشان در سال 1376، طى سخنانی از منشاء، هدف و شیوه و ابزار تبلیغ به عنوان سه رکن تبلیغ یاد کردند و بیان داشتند: منشاء تبلیغ مبلغان اسلامى باید مبتنى بر تفکر، تدبر، خردمندى، اخلاص و معنویت باشد و در واقع از یک منبع نورانى سرچشمه بگیرد، زیرا هنگامى که مبلغ بر این اساس سخن بگوید، دلها را به سوى خود جذب مى‏کند.

خبرگزاری رسا، در راستای بازخوانی انتظارات رهبر معظم انقلاب از حوزه های علمیه اقدام به باز نشر این مطلب کرده است.

برای من توفیق بزرگی است که در آستانه ماه مبارک رمضان، با جمع عزیزانی مانند شما ملاقاتی کنم. خصوصیت این جمع همین است که عمرشان، جوانیشان، نیروهایشان، به جای صرف در منافع و مصالح شخصی و جمع کردن و گردآوردن مطاع دنیوی برای خود، صرف اهداف والای دین و تبلیغ دین و تحکیم مبانی ایمان دینی در دلها می‏شود. این شرف بزرگی برای ملت ایران است که روحانیت اسلام در این کشور، حاوی مجموعه‏ای است که حقّاً و انصافاً در مجموعه همه جمعها و سازمانهای روحانی در بین ادیان و مذاهب عالم، بی‏نظیر است.

ماه رمضان
ماه رمضان، ماه مبارکی است. برکات رمضان، از خودِ آحاد و افراد مسلمانی که می‏خواهند در ضیافت الهی در این ماه وارد شوند، شروع می‏شود؛ از دلها شروع می‏شود. اوّلین حقیقتی که تحت تأثیر برکات این ماه قرار می‏گیرد، دل و جان مؤمنین و روزه‏داران و وارد شوندگان به عتبه مقدّس و مبارک این ماه است. از طرفی روزه این ماه، از طرفی تلاوت قرآن در این ماه و از طرفی اُنس با ادعیه‏ای که در این ماه وارد شده است، انسان را در معرض یک تزکیه و تهذیب و تصفیه باطنی قرار می‏دهد و ما همه به این تصفیه احتیاج داریم.

تقوا و پرهیزکاری
علاوه بر این‏که هر فرد مسلمانی احتیاج دارد به این‏که در این ماه ذخیره تقوا و پرهیزکاری و تهذیب و تزکیه را برای خود فراهم کند، ما منسلکین در سلک روحانیت، بیشتر از دیگران به این معنا احتیاج داریم. به قول آن عارف معروف که می‏گوید: «آب که از برکات الهی است، همه پلیدیها و ناپاکیها را از بین می‏برد؛ هر جسمی که با آب تماس می‏گیرد، پاک می‏شود؛ ولی خود آب تحت تأثیر تماس با ناپاکها و ناپاکیها، به تصفیه احتیاج پیدا می‏کند و خدای متعال در یک گردش طبیعی، آب را به بخار تبدیل می‏کند؛ به آسمان می‏برد، از بالا مجدّداً به صورت قطرات باران به زمین برمی‏گرداند، پلیدیها را از آن جدا می‏کند، آن را تصفیه می‏کند و باز به صورت ماء طهور در اختیار افراد انسان و سایر موجودات قرار می‏دهد.»
گوینده این سخن حکمت‏آمیز می‏گوید: «این جان شما، معارف شما، نصایح شما، بلکه خود قلب و روح شما، همان ماء طهوری است که ناپاکیها را از انسانها می‏زداید؛ اما خود این ماء طهور بتدریج به تصفیه و تزکیه احتیاج پیدا می‏کند و تزکیه و تصفیه آن، جز با یک عروج معنوی، جز با یک گردش معنوی به سمت علویّات - که آن هم با ذکر و دعا حاصل خواهد شد - ممکن نمی‏شود.» با ذکر، با توجّه، با توسّل، با مناجات، با نافله، با تضرّع در مقابل خداوند، با تفکر در آیات آفاقی و انفسی، این ماء طهور باز همان طهارت خود را به دست می‏آورد؛ آماده می‏شود تا باز هم با پلیدیها مواجه گردد و آنها را از جسم و جان بشر و عالم بزداید. بنابراین، ماه رمضان فرصت این عروج معنوی است.
همیشه فرصت هست. ماه شعبان و ماه رجب نیز همین‏طور است. ایام دیگر سال هم برای انسانهایی که اهل ذکر و توجّهند، همین‏طور است؛ «انّما تنذر من اتّبع الذّکر» . پیروی از ذکر - یعنی به یادآوردن و توجّه کردن - مایه نجات جان بشر است. در همه ایام سال، در همه شبها، در نیمه‏شبها، با تلاوت قرآن، با تدبّر در قرآن، با خواندن این دعاهای پُرمغز و عمیق و این لحن عاشقانه‏ای که در این دعاها هست - بخصوص ادعیّه صحیفه مبارکه سجّادیه - می‏شود این تسویه باطن را به وجود آورد؛ ولی ماه رمضان یک فرصت استثنایی است. لیالی و ایام این ماه، هر ساعت و هر دقیقه‏اش برای انسان - بخصوص برای جوانان - یک فرصت است.

آمادگی برای بهره گیری از برکات ماه رمضان
شما فضلای جوان که بحمدالله جوانی خودتان را به توفیق الهی در خدمت دین و شریعت و تبلیغ قرار داده‏اید، خیلی باید بهره ببرید و از قبل از ورود در ماه رمضان، در همین روزهای معدودی که باقی مانده است، خودتان را آماده کنید. شما از امثال این بنده حقیر آماده‏تر هستید. هم از لحاظ روحی آماده‏ترید، هم گرفتاریهای کمتری دارید و هم از نورانیّت بیشتری برخوردارید. این را قدر بدانید، مغتنم بشمارید و خودتان را باز هم هرچه بیشتر برای برداشتن بارهای سنگینتر و انجام بخشیدن به کارهای بزرگتر آماده کنید. هنوز این جامعه و این کشور و این دنیای بزرگ و این تاریخ، به تلاش شما - آن هم تلاش مقدّس و پاکیزه - خیلی احتیاج دارد. بایستی از این فرصتها حدّاکثر استفاده را بکنید.

تبلیغ
در زندگی شما عزیزان، یک عامل دیگر هم برای مبارک بودن این ماه وجود دارد و آن تبلیغ است، که اجتماع امروز ما هم به مناسبت تبلیغ است. تبلیغ به این شکلی که در میان ما معمول است، امر خیلی بدیعی است. حقیقتاً هیچکدام از روشهای تبلیغی، هنری، وسایل ارتباط جمعی و رسانه‏ها، جای این تبلیغ را نمی‏گیرد. نمی‏خواهم عرض کنم که این تبلیغ مغنی از آنهاست؛ لیکن آنها هم مغنی از این تبلیغ و از این سبک و این روش نیست.
این‏که انسانی روبه‏رو با مؤمنین در اجتماعات هرروزه یا هرشبه پیاپی بنشیند و برای آنها با روشهایی که باید مورد توجّه قرار گیرد به بیان معارف الهی را بپردازد، نصیحت کند، اخلاق فاضله را برای آنها بشکافد، صراط مستقیم را در مقابلشان قرار دهد و آن را برایشان تبیین کند و میان گوینده و مخاطب، نفسها و نگاهها و دلها بر هم گره بخورد، این چیز بسیار بااهمیتی است. جامعه روحانیت و حوزه‏های مبارکه علمیّه نباید این را به هیچ قیمت از دست بدهند. البته همین‏طور هم هست؛ هم طلّاب و فضلا و عاملان تبلیغ در این راه قدر این تبلیغ را می‏دانند، هم بزرگان تا سطح عالی مراجع معظّم به این سبک تبلیغ اهمیت می‏دهند و باید هم اهمیت بدهند؛ چون بسیار حائز اهمیت واقعی است.

تبلیغ دارای سه رکن اصلی است
این تبلیغ دارای سه رکن اصلی است که من مختصراً عرض می‏کنم:
یک رکن، منشأ این تبلیغ است؛
یک رکن، هدف این تبلیغ است؛
یک رکن، ابزار و وسایل و شیوه‏های این تبلیغ است.

منشأ این تبلیغ چیست
منشأ این تبلیغ چیست و چه باید باشد؟ منشأ این تبلیغ باید فکر، اندیشه، خردمندی، اخلاص و معنویّت باشد؛ یعنی تبلیغ باید از یک منبع نورانی سرچشمه بگیرد. اگر این تبلیغ از روی هوای نفس شد، براساس انگیزه‏های ناسالم شد، از روی بی‏اعتنایی به اصل کار شد و آن منشأ را نداشت، تأثیر آن هم تأثیر آن سرچشمه فیّاضی نخواهد بود که از یک منشأ عزیز و پُربار حقیقی سرچشمه می‏گیرد و می‏ریزد؛ منقطع و ناسالم و آلوده خواهد شد. منشأ باید هم فکر و اندیشه و مطالعه و تأمّل و تدبّر باشد و هم اخلاص و نصح و علاقه به مخاطب که برای او تبلیغ می‏کنیم.
در تبلیغاتی که در دنیا برای بعضی از فرق - که من نمی‏خواهم اسم بیاورم - می‏شود و می‏گویند مبلّغان فلان فرقه در آفریقا یا در فلان‏جا رفتند، این حرفها را زدند، این کارها را کردند، با این هدف است که آنها می‏خواهند نشان دهند که تبلیغشان ناشی از همین منشأ مبارک است - یعنی از عشق و نصح نسبت به مخاطبان - لیکن حقیقت قضیه غیر از این است.
معلوم شد که گروههای تبشیری از صدوپنجاه سال پیش، دویست سال پیش، به عنوان مقدّمه استعمار، چه کارهایی را در کشورهای دیگر - چه در کشورهای آسیایی و چه بیشتر از آن در کشورهای آفریقایی - انجام دادند. در خود اروپا هم وضع بدتر از این حرفهاست، که قابل ذکر نیست؛ لیکن در شما این ممکن واقع است و گذشته تبلیغی ما نیز همین را نشان می‏دهد که تبلیغ ناشی از اندیشه و فکر و مطالعه و تدبّر و رسیدگی است.
شما به آثار تبلیغی برخی از بزرگان نگاه کنید! اغلب کتابهای مرحوم آیةالله شهید مطهّری رضوان‏الله‏تعالی‏علیه سخنرانیهای اوست؛ یعنی تبلیغات اوست که با همین روش و سبکی که شما امروز انجام می‏دهید، ابلاغ شده است، تبلیغ شده است، رسانده شده است و ببینید چقدر پرمایه و پرمغز است. از این قبیل، الی ماشاءالله چه در دوران قبل از انقلاب و چه بعد از آن وجود دارد. همچنین منشأ باید همان اخلاص و صفا و عشق و علاقه به مخاطبان را داشته باشد؛ «عزیز علیه ما عنتّم حریص علیکم بالمؤمنین رؤوف رحیم» . این، خصوصیتِ آن مبلّغِ اوّل و داعی اوّل است که شما دنبالش حرکت می‏کنید. باید با مردم این‏گونه بود. با این منشأ باید با مردم حرف زد. وقتی که مبلّغ با این احساس و با آن مایه فکری سخنش وارد میدان می‏شود، مثل مغناطیس دلها را جذب می‏کند، مثل قطرات آب زلال در سخت‏ترین سنگها هم اثر می‏گذارد و در زمین مناسب باروری می‏دهد؛ «والبلد الطّیّب یخرج نباته بإذن ربّه».
آنچه که شما از این زلال معنوی به سرزمین دلهای مردم و ذهنهای مردم سرازیر کنید، فوراً پرورش می‏یابد و رشد می‏کند، که نمونه‏های آن را در زندگیهای خودمان مشاهده کردیم و یک نمونه‏اش همین انقلاب است. این انقلابِ عظیم، مهمترین رکن و عاملش همین تبلیغات بود؛ حال تحلیلگران مادّی هرطور می‏خواهند تبلیغ کنند، بکنند. آنچه که ما دیدیم و حس کردیم، این است و هر هدف بزرگی هم با این تأمین خواهد شد.

هدف تبلیغ
هدف باید «صراط الله» باشد؛ «صراط الله العزیز الحمید» ، «انّک علی صراط مستقیم» ، «ادع الی سبیل ربّک» . هدف تمام پیامبران، کشاندن مردم به صراط مستقیم است و صراط مستقیم هم یعنی عبودیت؛ «و ان اعبدونی هذا صراط مستقیم» . باید مردم را به عبودیّت الهی که همان صراط مستقیم است، سوق دهید. البته این عبودیّت، در زمینه اخلاق، در زمینه عمل فردی و در زمینه عمل اجتماعی کاربرد دارد، که وقتی بحث عمل اجتماعی پیش آمد، آن‏وقت بحثهای سیاسی، تحلیلهای سیاسی - تبیین سیاسی - هم در حوزه کار شما قرار می‏گیرد.
اشتباه کسانی که در گذشته مسائل سیاسی را از تبلیغ کنار می‏گذاشتند، در این بود که عبودیّت را به منطقه فردی منحصر می‏کردند. آنها این‏جا را غلط می‏فهمیدند و غلط عمل می‏کردند. بله؛ هدف، کشاندن مردم به عبودیّت است؛ منتها عبودیّت منطقه وسیعی در زندگی انسان دارد و آن منطقه به عمل شخصی منحصر نیست. وقتی که عمل جامعه، عمل یک مجموعه عظیم انسانی و مردم یک کشور، عمل اقتصادی، عمل سیاسی و موضعگیریهای سیاسی مشمول بحث عبودیّت شد، آن وقت دعوت شما هم می‏تواند شامل این مسائل باشد و باید هم باشد؛ چاره‏ای ندارید.
باید درس اخلاق بگویید، درس اخلاق سیاسی هم بگویید، درس اخلاق و معنویّت هم بگویید، تحلیل سیاسی هم بدهید، دشمن درونی را هم - که نفس امّاره یا شیطان رجیم است - معرفی کنید، دشمن اجتماعی را هم - که شیطان بزرگ یا شیطانهای گوناگونند - معرفی کنید، ایادی و اذناب شیطان را هم معرفی کنید. وقتی معنای عبودیّت الهی این شد که انسان از «انداد الله» اجتناب کند و تبرّی جوید، باید از همه اَشکال آن تبرّی جوید. «انداد الله»، یک وقت نفس پلید انسانی است که درون اوست؛ «نفسک التی بین جنبیک» . یک وقت شیطان است که در دعای صحیفه سجّادیه می‏گویید که «او را در وجود من مستقر کردی و به چیزی که مرا از آن متمکن نکردی، تمکن بخشیدی.» یک وقت هم شیطانهای قدرتمند عرصه سیاسی‏اند که برای اغوا و راهزنی و تسلّط و ضربه زدن و به جهنّم کشاندن ملتها و شعوب بشری منتظر نشسته‏اند. «انداد الله» اینهایند. دعوت به عبودیّت، نفی اینها را می‏طلبد؛ چاره‏ای ندارید.
ما توصیه نمی‏کنیم که منبرها و سخنرانیها را به جنبه‏های فردی و شخصی منحصر کنید؛ نه. ممکن است یک سخنرانی، یک منبر، یک سلسله منبر، منحصر به این معانی باشد - مانعی ندارد - اما در کنار آن بایستی صحنه زندگی اجتماعی - سیاسی انسان هم میدان عبودیت الهی باشد. آن‏جا هم بایستی طواغیت ازاله و زدوده شوند و افشا گردند.

روش تبلیغ
عامل سوم، عبارت از روش است. روشها خیلی مهمّ است. در همین آیه مبارکه «ادع الی سبیل ربّک بالحکمة» ، روش را بیان فرموده است. سخن حکمت‏آمیز، یعنی سخن محکم، سخن غیرمشتبه، سخن غیرموهون و غیر ضعیف. حکمت، همه اینها را دارد. سخن حکیم است، یعنی هم حکمت‏آمیز است، هم مستحکم است، هم در مقابل متشابه است؛ «بالحکمة والموعظة الحسنة و جادلهم بالّتی هی احسن» . گفتگو، مذاکره، با ذهنها مواجه شدن، مخاطب قراردادن دلها و ذهنها، با لسان مبین و با روش برادرانه حرف زدن، بسیار بسیار مهمّ است.

پاسخ به استفهام های مخاطبان
عزیزان من! از جمله چیزهایی که در تبلیغ بسیار مهمّ است، این است که شما پاسخ استفهامهای مخاطبان خود را بدهید. اگر جوانی جلوِ ما نشسته است و ده، بیست سؤال در ذهن اوست، ما هم یک سخنرانی یکساعته برای او می‏کنیم، در حالی که هیچیک از سؤالات او جواب داده نشده است، آیا به نظر شما این سخنرانی موفّق است؟ البته که نه. ما باید سؤالهای ذهن او را که احیاناً بر زبان نمی‏آورد، یا نمی‏تواند به زبان بیاورد، یا خودش متوجّه نیست که این سؤالها را باید به زبان آورد، یا موقعیت مقتضی نیست، پاسخ دهیم. چطور می‏شود پاسخ داد؟ وقتی که استفهامهای او کشف شود و ما بدانیم در ذهن او چیست.

تماس با نسل جوان
این‏قدر که من به فضلای جوان و به علما توصیه می‏کنم که با نسل جوان تماس بگیرید، برای این است. با نسل جوان تماس بگیرید، سؤالهای اینها را بخواهید، استفهامهای اینها را بشناسید، ببینید وقتی پای صحبت روحانی می‏نشینند، چه می‏طلبند؛ نه این‏که چه توقّع دارند شما بگویید، بلکه چه توقّع دارند برای آنها تبیین شود.

این شناختن نیازها، خیلی مهمّ است
این شناختن نیازها، خیلی مهمّ است. از این بالاتر، نیازهای جماعت مردم است. گاهی یک نیاز تبلیغی در جامعه وجود دارد، آحاد هم به آن توجّه ندارند؛ ولی شما می‏دانید که این نیاز هست. مثلاً شما تبلیغات دشمن را گوش کردید، دیدید که دشمن متمرکز و متوجّه به چیست؛ می‏فهمید که باید این را مورد توجّه قرار دهید و ازاله پلیدی و دفن تبلیغات کذب دشمن را بکنید؛ در حالی که ممکن است خود آن مخاطبان به آن توجّه نداشته باشند. این می‏شود رفع نیاز.

تبلیغات دشمن
عزیزان من! یکی از خدمتهایی که دشمنان ما به ما می‏کنند، همین است که به ما نشان می‏دهند در تبلیغ روی چه نقاطی باید متمرکز شویم. امروز اگر شما نگاه کنید، می‏بینید که همه دستگاههای تبلیغی دشمن دست به دست هم داده‏اند و تبلیغات خود را بر روی چند نقطه متمرکز کرده‏اند. در رأس آنها هم تبلیغات صهیونیستهاست. صهیونیستها که عرض می‏کنیم، فقط مراد ما دولت صهیونیست غاصب نیست؛ او بخشی از مجموعه صهیونیستهاست؛ مجموعه صهیونیستهایی که سرمایه‏داران بزرگ کشورهایی از جمله امریکا را تشکیل می‏دهند و بر سیاست آن کشور مسلّطند. امروز متأسّفانه کشور امریکا، دولت امریکا، کنگره امریکا، در زمینه‏های گوناگون - مالی، تبلیغاتی، فرهنگی و غیره - اسیر طلسم صهیونیستند. تبلیغات رسانه‏ای دنیا هم غالباً در اختیار اینهاست. این خبرگزاریهای معروفی که شما می‏بینید، عمده‏شان در اختیار همین مجموعه‏اند. بعضیها هم که متعلّق به آنها نیستند، با آنها هم‏جهتند. اگر شما تبلیغات اینها را نگاه کنید، می‏بینید که در مورد کشور عزیز و ملت بزرگ و قهرمان و درعین‏حال مظلوم ما، بر روی چند نقطه متمرکزند: اوّل، اختلاف و دوئیت و تفرقه است؛ همان داستان قدیمی «تفرقه بینداز، حکومت کن»؛ همان درد و بلای عمده‏ای که از قدیم در جان ملتها می‏افتاده است. درصدند تفرقه ایجاد کنند، یا اگر هرچه تلاش کردند دیدند نمی‏توانند تفرقه ایجاد کنند، شایعه تفرقه بیندازند.
..........

اهمیت دشمن به مسأله اختلاف
پیداست که به مسأله اختلاف خیلی اهمیت می‏دهند. شما باید درست نقطه مقابل این جریان حرکت کنید. اوّلاً سعی کنید اختلاف نباشد، ثانیاً سعی کنید شایعه اختلاف که دشمن آن را رشد و پرورش می‏دهد، نباشد. کسانی که شایعه اختلاف را در داخل تقویت می‏کنند، مثل کسانی هستند که خود اختلاف را دامن می‏زنند. دستهای حقیر و ضعیف و پلیدی سعی می‏کنند ایجاد اختلاف کنند. اگر هم دیدند نمی‏شود اختلاف به وجود آورند، سعی می‏کنند شایعه‏پراکنی کنند که بله، اختلاف هست. مثل این‏که دشمن سعی می‏کند به جبهه حق شکست وارد کند. وقتی که دید نمی‏تواند، شایعه می‏اندازد که بله، شکست می‏خورند؛ الان است که شکست بخورند؛ الان است که عقب‏نشینی کنند! کار دشمن همین است؛ شما باید نقطه مقابل او حرکت کنید. این خدمتی است که دشمن به ما می‏کند. دشمن به ما نشان می‏دهد که روی این نقطه حسّاس است و در واقع معلوم می‏شود که ما بایستی روی این نقطه متمرکز شویم. البته نسبت به رفتار دشمن، عکس‏العملی و انفعالی حرکت نمی‏کنیم؛ یک تجزیه و تحلیل منطقی و خردمندانه است.

تیره‏وتار و مبهم جلوه دادن آینده
نقطه دوم، تیره‏وتار و مبهم جلوه دادن آینده است. سعی دشمن این است که نشان دهد آینده مبهم و تیره‏وتار است و معلوم نیست که چه خواهد شد و به کجا می‏رسند. وظیفه مبلّغ دین و مبلّغ معنویت و پیام‏آور حقیقت این است که مردم را امیدوار کند و یأس را از آنها بزداید. یأس، بزرگترین دشمن یک ملت است. باید تلاش گردد که یأس از مردم زدوده شود. نگاه کنید ببینید در منطقه‏ای که مورد بحث شماست، مخاطبتان چه زبانی نیاز دارد. به هر تقدیر باید مانع شوید که یأس در دلها راه پیدا کند.
کاری که دشمن می‏خواهد بکند، این است که یأس را بر دلها حاکم کند و هر کس به گونه‏ای مأیوس باشد: دانشجو یک‏طور، دانش‏آموز یک‏طور، کارگر یک‏طور، روحانی یک‏طور، کاسب یک‏طور، اداری یک‏طور، مسؤول دولتی یک‏طور، مسؤول بلندپایه یک‏طور. هرکدام روشهایی دارند؛ ما از نزدیک می‏بینیم. روشهایی دارند که حتّی برخی از مسؤولان بلندپایه را هم در یک کشور مأیوس کنند. ما مسؤولانی را از کشورهای دیگر می‏بینیم که گاهی با ما صحبت می‏کنند، دلشان پر از یأس است. واقعاً آدم مأیوس چه‏کار می‏تواند بکند؟ ما سعی کردیم یأس را از دلهای آنها بیرون بکشیم و به جایش امید تزریق کنیم. بحمدالله ملت ما، ملت امیدوار و بانشاطی است. در مردم امید را تزریق کنید.

از بین بردن ارزشها و پایه‏ها و اساس انقلاب
یک مرکز دیگر که دشمن روی آن کار می‏کند، ارزشها و پایه‏ها و اساس انقلاب است. دشمن می‏خواهد ایمان مردم به آن عاملی که توانست این حرکت عظیم و معجزآسا را تقریباً نوزده سال قبل به وجود آورد و آن را تا امروز نگه بدارد و جنگ را به نفع اسلام و مسلمین به پیروزی برساند، در دلها و ذهنها از بین ببرد. خیلی باید مراقب باشید. می‏خواهند مردم را به پایه‏ها و به اصول انقلاب و به این حرکت و نهضت عظیم و به پایه‏های جمهوری اسلامی بی‏اعتقاد و آنها را متزلزل کنند. دشمنی آنها با اشخاص نیست. دشمنی آنها با فلان عنوان مخصوص نیست. دشمنی با اصل این حرکت عظیم است؛ دشمنی با انقلاب است. کسی که این را نفهمد، چقدر غافل است!
نقطه مقابل این حرکت، حرکت شما در تبلیغ است. اگر آن منشأ تبلیغی، آن هدف تبلیغی و این روشها و ابزارها و شیوه‏های تبلیغی مورد نظر باشد، موفّقترین و ماندگارترین و عمیقترین روشهای تبلیغی همین کاری است که شما به صورت سنّتی انجام می‏دهید.
بیانات مقام معظم رهبرى‏در دیدار با علما و روحانیون در آستانه ماه مبارک رمضان‏ (۱۳۷۶/۱۰/۰۳)
http://www.leader.ir/langs/fa/index.php?p=bayanat&id=1546
/919/پ203/ع

ارسال نظرات