۱۴ بهمن ۱۳۸۹ - ۱۳:۰۲
کد خبر: ۹۷۱۷۸
در مسیر پیروزی(6)؛

آغاز نهضتی الهی / 15 خرداد 1342

علیرضا استادیان
15 خرداد
خبرگزاری رسا، پانزده خرداد، حرکتی انقلابی، خودجوش و مذهبی بود که در اعتراض به دستگیری امام خمینی‌(ره) در 15 خرداد 1342 در قم، تهران‌، مشهد، شیراز، ورامین و شهرهای دیگر ایجاد شد.

زمینه های شکل‌گیری قیام 15 خرداد

در زمینه های قیام تاریخی پانزده خرداد می توان به تصویب لایحه انجمن های ایالتی و ولایتی اشاره کرد که اسدالله علم در16 مهرماه 1341 آن را در هیات دولت به تصویب رساند که لزوم حذف اسلام از شرایط نمایندگی مجلس و لزوم سوگند به کتاب آسمانی‌ به جای قرآن و همچنین به ضرورت آزادی زنان در فعالیت های اجتماعی اشاره شده بود که به واسطه اعتراض های گسترده مردمی به رهبری روحانیت این قانون در آذر ماه 1341 لغوشد.

19 دیماه 1341 شاه پریشان از لغو لایحه آمریکایی انجمن های ایالتی و ولایتی، در یک استادیوم ورزشی در تهران به توجیه اصول ششگانه‌ ای می پردازد که به انقلاب سفید نام گذاری شد.

اصول ششگانه‌ انقلاب سفید شکل دیگری از لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی بود که تبلیغات وسیعی برای شرکت مردم در رفراندوم آن آغاز شد که در این بین امام خمینی(ره) با بصیرت تمام به اهداف شوم این طرح پی برد و در کنار علمای بزرگ دیگر، علم مبارزه را بلند کرد.

محمدرضا شاه که پس از لغو لایحه انجمن های ایالتی و ولایتی دولت علم، این بار خود به میدان مبارزه آمده بود و تصور می کرد که کسی جلودار او نباشد، به اعتراضات وقعی ننهاد و حتی به پیشنهاد های علمای قم که توسط آیت الله کمالوند مطرح شد، توجهی نکرد.

امام خمینی(ره) در انتقاد به اقدامات غیر اسلامی نظام شاهنشاهی و در ادامه حرکت های اعتراضی، عید نوروز 1342 را تحریم می کند و می گویند: روحانیت اسلام، امسال عید ندارد.

روز دوم فروردین 1342 با سالروز شهادت امام صادق(ع) مقارن شده است که هر ساله مراسم سوگواری از سوی حضرت آیت الله گلپایگانی در مدرسه فیضیه برگزار می شد؛ اما عوامل ساواک با طراحی قبلی در این مراسم حضور یافتند و مراسم عزا را بر هم زدند و تعدادی زیادی از مردم و روحانیون شهید و زخمی شدند.

رویارویی مستقیم نظام شاهنشاهی با مردم و روحانیت

واقعه فیضیه که نشان دهنده مقابله و رویارویی مستقیم نظام شاهنشاهی با مردم و روحانیت بود، مردم را به شدت عصبانی کرد و اعتراضات گسترده مرمی را در سراسر کشور سامان داد.

امام خمینی(ره) که بعد از رحلت حضرت آیت الله بروجردی در حوادث گوناگون کشور در کنار مرجعیت دینی، مرجع سیاسی حوزه های علمیه و مردم شناخته شده است، در فاصله میان فاجعه مدرسه فیضیه و ماه محرم یعنی دوم فروردین تا چهارم خرداد سال در قالب صدور اعلامیه‌های متعدد به اعتراض می پردازد.

ایام محرم با توجه به این که مبلغین حوزه های علمیه به اقصی نقاط کشور می رفتند، بهترین زمان برای افشای جنایات رژیم و برنامه‌های ضد اسلامی شاه بود اما ساواک هم دست به کار شده بود و بسیاری از روحانیون را احضار و به آنها تذکراتی همچون سخن نگفتن علیه شاه و اسرائیل داده بود.

امام خمینی در نشستی با مراجع و علمای قم پیشنهاد کرد در روز عاشورا هر یک از آنها برای مردم و عزاداران حسینی سخنرانی کنند و از ظلم‌ها و جنایت‌های رژیم طاغوت پرده بردارند.

سخنرانی آتشین امام خمینی(ره)

روز عاشورا فرا می‌رسد، مدرسه فیضیه در روز سیزدهم خرداد سال 42 شاهد عزادارن عاشورایی است که برای اقامه عزاداری و شنیدن سخن آیت الله خمینی تجمع کرده اند.

امام خمینی (ره) در سخنرانی خود سخن خود را به طور مستقیم متوجه شاه کرد و از ادبیاتی استفاده کرد که تا آن زمان سابقه نداشت، امام خطاب به شاه گفت:
«الان عصر عاشورا است .... گاهی که وقایع روز عاشورا را از نظر می‌گذرانیم این سوال برایم پیش می‌آید که اگر بنی‌امیه و دستگاه یزید‌بن معاویه با حسین سر جنگ داشتند آن رفتار وحشیانه، و خلاف انسانیت چه بود که در روز عاشورا نسبت به زنهای بی‌پناه، ‌و اطفالی بی‌‌گناه مرتکب شدند؟! زنان و کودکان چه تقصیری داشتند؟ طفل شش‌ماهه حسین چه کرده بود؟ به نظرمن آنها با اساس کار داشتند، بنی‌ امیه و خاندان یزید با خاندان پیغمبر مخالف بودند. بنی‌هاشم را نمی‌خواستند و غرض آنها از بین بردن این شجره طیبه بود. همین سؤال اینجا مطرح می‌شود که دستگاه جبار ایران با مراجع سر جنگ داشت، با علماء اسلام سر جنگ داشت، به قرآن چه کار داشتند؟ به مدرسه فیضیه چکار داشتند؟ به طلاب علوم دینیه چکار داشتند؟ به سید هجده ساله ما چکار داشتند؟ سید هجده ساله ما به شاه چه کرده بود؟ به این نتیجه می‌رسیم که آنها با اساس کار دارند با اساس اسلام و روحانیت مخالفند.«1

مخالفت رژیم دشاهنشاهی با اسلام، تبیین دشمنی اسرائیل با اسلام و ایران، نصیحیت و اخطار به شاه و تشریح رابطه شاه با اسرائیل از محورهای عمده سخنرانی امام خمینی (ره) بود.

امام پیرامون اسرائیل که خط قرمز دولت شاهنشاهی محسوب می شد بی پروا و با صراحت سخنرانی کرد و گفت: اسرائیل نمی خواهد در این مملکت دانشمند باشد، اسرائیل نمی خواهد در این مملکت قرآن باشد؛ اسرائیل نمی خواهد در این مملکت علمای دین باشند؛ اسرائیل نمی خواهد در این مملکت احکام اسلام باشد . اسرائیل به دعوت عمال سیاه خود، مدرسه (فیضیه قم و طالبیه تبریز) را کوبید. ما را می کوبند، شما ملت را می کوبند. می خواهد اقتصاد شما را قبضه کند؛ می خواهد زراعت و تجارت شما را از بین ببرد؛ می خواهد در این مملکت ، دارای ثروتی نباشد، ثروتها را تصاحب کند به دست عمال خود. این چیزهایی که مانع هستند، چیزهایی که سد راه هستند، این سدها را می شکند؛ قرآن سد راه است، باید شکسته شود ؛ روحانیت سد راه است ، باید شکسته شود ؛ مدرسه فیضیه سد راه است، باید خراب شود ؛ طلاب علوم دینیه ممکن است بعدها سد راه بشوند، باید از پشت بام بیفتند، باید سر و دست آنها شکسته شود برای اینکه اسرائیل به منافع خودش برسد ؛ دولت ما به تبعیت اسرائیل به ما اهانت می کند. 2

امام خمینی(ره) در این سخنرانی که همراه با گریه مردم همراه شده بود، شوری انقلابی همراه با شعور در مردم عزادار ایجاد کردند.

جرقه ایجاد یک نهضت

به دنبال این سخنرانی ، امام خمینی در سحرگاه 15 خرداد در منزل خود در قم دستگیر و به تهران منتقل شد. همزمان با دستگیری امام ، آیات عظام حاج آقا حسن قمی در مشهد، حاج شیخ بهاءالدین محلاتی در شیراز و تعدادی از علما و وعاظ در تهران و برخی از شهرها دستگیر شدند.

با انتشار خبر دستگیری امام خمینی(ره) مردم به صورت خودجوش و از سر غیرت دینی، اعتراضی سراسری در تمام کشور را سامان دادند که در مساجد، حوزه های علمیه، دانشگاه ها و بازار نمود پیدا کرد.

صدها هزار نفر از مردم ایران، در شهرهای تهران، قم، مشهد، شیراز، اصفهان، تبریز، ورامین و.... به تظاهرات و راهپیمایی پرداختند. این راهپیمایی با شدت هرچه تمام تر به خاک و خون کشیده شد و هزاران نفر از تظاهرکنندگان به شهادت رسیدند.

نظام شاهنشاهی که تصور نمی کرد غیرت دینی و حمایت مردمی از روحانیت و مرجعیت دینی این گونه هیجان اجتماعی را ایجاد و سیل اعتراضات را به اساس حاکمیت نشانه رود، برای بسیاری از شهرها تا هفته ها حکومت نظامی برقرار می کند.

انتظار فرج از نیمه خرداد کشم

بدون شک 15 خرداد از نقاط عطف در مبارزات سیاسی ایران و به صحنه آمدن قدرت معنوی روحانیت در جامعه به حساب می آید.

15 خرداد موجب شد تا چهره اصلی نظام شاهنشاهی که مبارزه با دین و مذهب بود برای تمامی مردم روشن شود و از سویی دیگر هیبت مصون مانده از انتقاد شاهنشاهی و سیاست‌های استعماری محمد رضا شاه برای اولین بار به صورت مستقیم مورد اعتراض قرار گیرد.

روحانیت به رهبری امام خمینی(ره) در 15 خرداد به درک عمیق جایگاه خویش در معادلات جهانی و کشوری واقف شد و ضرورت آگاهی سیاسی و توجه به شرایط اجتماعی را لمس نمود.

قیام 15خرداد موجب شد تا خواسته های ضد استعماری عموم مردم شکل بگیرد و مردم به جای چشم داشتن به مراکز مدنی و سیاسی ، به سمت پایگاه مردمی مسجد رهنمون شده و فارغ از خواسته های گروه ها و احزاب گوناگون، سیاست را در دیانت جستجو کنند.

آخر آنکه، قیام اسلامی و فراگیر مردم ایران در پانزدهم خرداد 1342، باعث افزایش آگاهی سیاسی مردم و حضور بیشتر آنها در صحنه شد و با تثبیت رهبری امام خمینی (ره)، گروه های سیاسی غیر‌مذهبی به حاشیه رانده شدند و امام خمینی (ره) با بهره‌گیری از تجارب گذشته و با ارائه نظریه «ولایت فقیه» که پس از پیروزی انقلاب اسلامی، شالوده قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران شد، نظام سیاسی جایگزین حکومت سلطنتی را تبیین کردند.

1- صحیفه امام، جلد1، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، 1378.
2- همان

منابع

1ـ علی دوانی ، نهضت روحانیون ایران ، ج 3، تهران 1377،

2- حمید روحانی ، بررسی و تحلیلی از نهضت امام خمینی در ایران ، ج 1، تهران 1358،

3- قیام 15 خرداد به روایت اسناد ساواک ، ج 1: زمینه ها ، تهران : وزارت اطلاعات ، مرکز بررسی اسناد تاریخی ، 1378ش .

4- مرکز اسناد انقلاب اسلامی ، اسناد انقلاب اسلامی ، تهران ، ج 1، 1374 ، ج 5، 1374،

5- جواد منصوری، 25 سال حاکمیت آمریکا بر ایران، بی جا ، بینا، 1365 چاپ دوم
ارسال نظرات