امنیت فرهنگی مفهومی فراسوی امنیت ملی و امنیت انسانی

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، شاخصهای فرهنگی کشور از سوی شورای عالی انقلاب فرهنگی در سال 82 تدوین شده است، اما پیش از تدوین این شاخصها، دولت در برنامه سوم و چهارم توسعه موظف شد هر چند سال یک بار شاخصهای فرهنگی کشور را رصد کرده و بر مبنای تغییرات، سیاستگذاریهای مناسبی را به شورای عالی انقلاب فرهنگی پیشنهاد کند تا این شورا متناسب با شرایط رصد شده، اقدامات مناسبی صورت دهد.
نشست تخصصی فرهنگ و امنیت ملی از سلسله نشستهای تخصصی فقه امنیت، پنجشنبه 29 دیماه به همت پژوهشکده علوم و اندیشه سیاسی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی و با حضور حجتالاسلام والمسلمین نجف لکزایی، رییس و جمعی از اعضای هیأت علمی این پژوهشکده در اتاق جلسات این پژوهشگاه برگزار شد که طی آن، حجتالاسلام حسامالدین آشنا، عضو هیأت علمی دانشگاه امام صادق(ع) بر ایجاد نوآوری در حوزه تماس فرهنگی تأکید کرد.
بازنگری شاخصهای فرهنگی کشور
وی که به بررسی نسبت فرهنگ و امنیت ملی برگرفته از پژوهش «بازنگری شاخصهای فرهنگی ایران»، میپرداخت، با بیان اینکه بازنگری شاخصهای فرهنگی کشور بخشی از یک پروژه اجرا شده به سفارش پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از سال 88 تا 90 است، نتایج پژوهش را در سه حوزه اصلی سیاستگذاری فرهنگی تبیین کرد.
بنیانگذار رشته ارتباطات فرهنگی و سیاستگذاری فرهنگی در دانشگاه امام صادق(ع) افزود: مفاهیم و روششناسی، بررسی و نقد شاخصهای فرهنگی، بومیسازی شاخصهای فرهنگی سه بخش طرح پژوهشی بازنگری شاخصهای فرهنگی ایران است که به سفارش پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی انجام شد.
وی اضافه کرد: هویت فرهنگی با دو مفهوم همبستگی فرهنگی و تنوع فرهنگی، مردمسالاری دینی با دو مفهوم عدالت فرهنگی و رونق فرهنگی و امنیت فرهنگی به عنوان سیاست کلان این بحث در دو طیف ثبات فرهنگی و تحول فرهنگی در این پژوهش بررسی شده است.
تعریف عدالت فرهنگی
حسامالدین آشنا با بیان اینکه دویست شاخص برای وضعیت فرهنگی کشور طراحی شده است به تعریف مسأله عدالت فرهنگی پرداخت و اظهار داشت: عدالت فرهنگی دسترسی متناسب همگان به امکانات تولید و امکانات مصرف فرهنگ از یک طرف و از طرف دیگر رونق فرهنگی است که این رونق در زمان سیاستگذاری اشتباه از دست میرود.
عضو هیأت علمی دانشکده معارف اسلامی و فرهنگ و ارتباطات دانشگاه امام صادق(ع) با اشاره به اینکه دو بحث همبستگی و تنوع در بحث هویت فرهنگی وجود دارد، تصریح کرد: اگر همبستگی فرهنگی در هویت فرهنگی وجود نداشته باشد، تنوع از دست میرود؛ نباید تأکید بر ثبات سبب نادیده گرفتن تحولات و تکیه بر تحولات، سبب از دست رفتن ثابتات شود.
تماس فرهنگی و تحول فرهنگی
وی تماس فرهنگی را از مهمترین عوامل تحول فرهنگی برشمرد و ابراز داشت: وقتی فرهنگها در تماس فرهنگی قرار میگیرند بر روی یکدیگر تأثیر میگذارند که این امر سبب واکنش هر فرهنگ میشود و برای اینکه بخواهد وضعیت خود را در شرایط جدید به ثبات برساند به تغییر در روابط میان اجزای خود اقدام میکند.
حسامالدین آشنا یادآور شد: امنیت فرهنگی موضوعی بین ثبات فرهنگی و تغییر فرهنگی است و باید به گونهای سیاستگذاری شود که اصالت هویتی تغییر نکند و همچنین در ظواهر فرهنگی و بخشهایی که میتواند با تغییر مواجه شود آنقدر مقاومت نکنیم که ثابتات بشکند.
وی حوزههای مفهومی، مؤلفههای اصلی و سطح عملکرد امنیت فرهنگی را مورد بررسی قرار داد و گفت: تغییرات فرهنگی حاصل از فرهنگپذیری یا تماس جوامع با فرهنگهای گوناگون، نتایجی را به دنبال دارد که همگونسازی فرهنگی و امتزاج یا همجوشی فرهنگی، از آن جمله است.
این استاد دانشگاه مطرح شدن امنیت انسانی را در فرهنگ غرب مورد نظر قرار داد و بیان داشت: آزادی وجدان، آزادی بیان، آزادی عقیده و آزادی روابط جنسی در فرهنگ غرب، ذیل امنیت انسانی مطرح میشود که براساس آن، انسانها میتوانند برخلاف خواسته دولتها و جمعیتهای بزرگتر، امنیت داشته و به حفظ فرهنگ خودساخته خود، اصالت دهند.
فرهنگ ملی یکی از مؤلفههای امنیت ملی
وی با بیان اینکه فرقههای شیطانی، عرفانهای نوظهور و جنبشهای جدید در ذیل امنیت انسانی به وجود میآیند و امنیت انسانی در دوران جهانی شدن اتفاق میافتد که براساس آن سلطه مرکزی از بین میرود و آزادسازی در همه زمینهها به وجود میآید، تصریح کرد: وقتی فرهنگ ملی به عنوان یکی از مؤلفههای امنیت ملی تلقی شود بسیار آسیبپذیر است.
آشنا در بخش دیگری از سخنان خود به گسترشهای سایتهای اینترنتی اشاره کرد و با بیان اینکه از گسترش این سایتها به لوازم امنیت اجتماعی و انسانی یاد میشود، اظهار داشت: فضای سایبر یعنی تداوم حیات در فضای مجازی که این حیات با گفتوگوی هویت مجازی و هویت واقعی در این فضا شکل میگیرد و سبب دو پاره شدن آن میشود.
عضو هیأت علمی دانشکده معارف اسلامی و فرهنگ و ارتباطات دانشگاه امام صادق(ع) ادامه داد: مسأله امنیت انسانی در محیط مجازی پررنگتر شده و هر چقدر دسترسیها برای فضای سایبر بیشتر میشود، درخواست امنیت انسانی نیز بیشتر میشود؛ در حالی که فرد در محیط مجازی به هیچ عنوان امنیت ندارد، چراکه همواره فعالیتهایش در حال رصد شدن است.
امنیت انسانی حوزه سیاستزدایی
وی با بررسی روشهای خَلق حوزه امنیت فرهنگی، حوزه امنیت انسانی را حوزه سیاستزدایی دانست نه حوزه سیاستگذاری و گفت: وقتی در حوزه امنیت انسانی سیاست گذاشته میشود برای کاهش کنترل است و از آنجا که وظیفه دولت و حاکمیت حفظ حریم خصوصی است، بیشتر سیاستها هم به آزادسازی فرهنگی در حوزه امنیت انسانی توجه دارد.
حسامالدین آشنا امنیت فرهنگی را در دو سطح داخلی و خارجی مورد بررسی قرار داد و با بیان اینکه کسی امنیت دارد که کمترین تغییر ناخواسته را در فرهنگ خودی متحمل شود و بیشترین تغییر خواسته را در حوزه طرف انجام دهد، یعنی بیشترین تغییر مطلق در فرهنگهای در تماس حاصل و کمترین فرهنگ نامطلوب پذیرفته شود، حوزه تماس فرهنگی را نیازمند نوآوری دانست.
امنیت فرهنگی مفهومی فراسوی امنیت ملی و امنیت انسانی
مقاله «امنیت فرهنگی مفهومی فراسوی امنیت ملی و امنیت انسانی» برگرفته از طرح پژوهشی «بازنگری شاخصهای فرهنگی ایران» به سفارش پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، پژوهشی از حجتالاسلام حسامالدین آشنا استادیار دانشگاه امام صادق(ع) و محمدصادق اسمعیلی دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه امام صادق(ع) است، که در ادامه بررسی نسبت فرهنگ و امنیت ملی به معرفی آن میپردازیم.
این مقاله بر آن است تا حوزههای مفهومی، مؤلفههای اصلی و سطوح عملکرد امنیت فرهنگی را مورد بررسی قرار داده و حتیالامکان به مرزبندیهای مناسبی برای آن دست یابد. به این منظور ابتدا به تعاریف و رویکردهای فرهنگگرا در امنیت پرداخته شده و پس از آن تعامل دو حوزه فرهنگ و امنیت مورد توجه قرار گرفته است.
در بخش بعد تلاش شده تا تعریفی قابل تامل برای مفهوم امنیت فرهنگی ملی ارائه شود، انگیزههای حکومتها برای پرداختن به امنیت فرهنگی ملی بررسی گردد، تهدیدهای امنیت فرهنگی در سطح ملی مورد تأمل قرار گیرد، محیط و سطوح مختلف امنیت فرهنگی در سطح ملی بررسی شود و در نهایت الگوهای مختلف آن معرفی و ارزیابی شده و مؤلفههایی راهبردی برای آن ارائه شود.
در بخش نهایی به مفهوم امنیت فرهنگی در چارچوب امنیت انسانی توجه شده، سپس با ارائه مؤلفههایی برای امنیت فرهنگی انسانی به تعامل آن با مفهوم امنیت فرهنگی ملی توجه شده است و در نهایت رویکرد اسلامی به امنیت انسانی و امنیت فرهنگی انسانی در محدوده دو جامع حدیثی اصول کافی و وسائلالشیعه به صورتی مختصر تبیین شده است که در ادامه و پس از طرح مسأله، عنوانهای امنیت ملی، امنیت و فرهنگ، امنیت فرهنگی ملی، تهدیدهای امنیت فرهنگی ملی و الگوهای تأمین امنیت فرهنگی ملی ارائه میشود.
طرح مسأله
امنیت بیش از آنکه مفهومی قابل توضیح و تعریف باشد، امری ذهنی، محسوس و قابل درک است؛ گستره درک این مفهوم به اندازه تمام موجوداتی است که حیات خودآگاهانه دارند. هر مخلوقی که توانایی درک حیات خود را داشته باشد میتواند عدم حیات خود را نیز متصور شود، در نتیجه در برابر شرایطی که به عدم حیات منجر میشود، مقاومت میکند. این مقاومت را میتوان به عنوان تلاش برای رفع تهدیدهایی تعریف کرد که به نابودی حیات منجر میشوند. از اینرو امنیت به عنوان ابزاری برای حفظ، تداوم و ارتقای حیات برای او قابل درک است.
تکیه بر نظریات غربمحور در فهم و تدبیر امنیت راهگشا نیست، چراکه به نظر نمیرسد امنیت در سطح ملی امری جهان شمول باشد؛ از همینرو فقدان نظریه بومی امنیت را باید تهدیدی امنیتی به شمار آورد؛ مسأله اصلی این است که برای تدبیر امنیت فرهنگی در جمهوری اسلامی ایران از چه الگوی راهبردی میتوان بهره برد؟ این الگو باید دارای چه مؤلفهها و برگرفته از کدام نظریههای امنیتی باشد؟
امنیت ملی
براساس دیدگاه واقعگرایان واحد استاندارد مطالعه امنیت، دولت دارای حاکمیت و قلمرو است. در این دیدگاه از سهگونه تهدید امنیتی یاد میشود: تهدیدهایی که متوجه ایده دولت هستند، تهدیدهایی که متوجه موجودیت فیزیکی و مادی دولت میباشند و در نهایت تهدیدهایی که سازمان دولت را هدف قرار میدهند؛ از اینرو تفکرات و مطالعات امنیتی بر مفهوم امنیت ملی متمرکز میشود و دیگر سطوح مطالعات امنیتی با مبنا قرار دادن امنیت ملی، خود را تعریف میکنند.
امنیت و فرهنگ
در میان رویکردهای مختلف در حوزه مطالعات امنیتی برخی رویکردها را میتوان مورد اشاره قرار داد که به مفاهیم فرهنگی توجه کردهاند. این توجه در قالب مفاهیمی مانند هویت و فرهنگ راهبردی نمود بیشتری داشته است. رویکرد «سازهگرا» را میتوان یکی از عمدهترین مکاتب فرهنگگرا و «پیتر کاتزنشتاین» را میتوان از جمله متفکران برجسته این مکتب محسوب کرد؛ بنمایه اثر او با عنوان «فرهنگ امنیت ملی» این است که منافع امنیت ملی توسط بازیگرانی تعریف میشود که به عوامل فرهنگی پاسخ میدهند.
البته این بدان معنا نیست که کاتزنشتاین قدرت به معنای قابلیتهای مادی را در تحلیل مفهومی امنیت ندیده میگیرد، بلکه او بر دلالتهای فرهنگی حوزه قدرت، سیاست و امنیت بر بازیگران تأکید میکند. یکی از مفروضات اصلی سازهگرایان در حوزه امنیت آن است که ساختارهای اساسی سیاست و امنیت ساخته و پرداخته ساختارهای اجتماعی میباشند. سازهگرایان معتقدند که هویت و منافع، متغیرهایی درونی هستند؛ این هویت است که به طور مستمر توسط بازیگران ساخته شده و منافع مختلف از هویتهای خاص هر یک از بازیگران شکل میگیرد.
تعریف امنیت فرهنگی ملی
به منظور ورود به حوزه مفهومی امنیت فرهنگی لازم است در حوزه کلیتر مطالعات امنیتی به جستوجوی ریشههای مفهومی امنیت فرهنگی بپردازیم؛ در کنار تعاریفی که امنیت ملی را محدود به حوزه امنیت نظامی کردهاند و آن را به عنوان سیاست دفاع ملی در قبال تهدیدهای نظامی تعریف میکنند، میتوان به تعاریفی اشاره کرد که اگرچه اشاره صریح و مستقیمی به حوزه امنیت فرهنگی ملی ندارند، اما در برگیرنده معانی و مفاهیمی هستند که میتوان آنها را به عنوان مبنایی برای توسعه مفهوم امنیت فرهنگی در نظر گرفت.
همواره در تعاریف امنیت ملی تأکید بر حفاظت از ارزشهای حیاتی ملی در مقابل تهدیدهای و آسیبپذیریهای عمدتا خارجی است که در نهایت در حوزه فرهنگی منجر به حفظ راه و روش زندگی قابل پذیرش برای همه مردم و مطابق با نیازها و آرزوهای مشروع شهروندان میشود. بنابراین تهدید امنیت ملی تهدیدی است که کیفیت زندگی را برای اتباع یک کشور کاهش داده و ارزشهای کسب شده در معنای ذهنی را مورد تهدید قرار میدهد؛ به طور خاص تهدید هویت ملی به عنوان هسته اصلی تهدیدهای امنیت فرهنگی ملی شامل تلاش برای گسترش جدایی هویتهای فرهنگی و قومی بین گروهها در کشور هدف است.
دولتها برای گنجاندن سیاستگذاریها و فعالیتهای حوزه امنیت فرهنگی در دستور کار سیاستگذاری و اجرایی خود دو انگیزه مهم دارند؛ اول اینکه هویت فرهنگی ملی در هر کشور بخش مهمی از بنیادها و ساختارهای حکومت را شکل میدهد و انگیزه دوم از پرداختن به حوزه امنیت فرهنگی در سیاستگذاریهای ملی پاسخ دولت به نیازی است که از سوی جامعه به عنوان یکی از دلایل پذیرش دولت از سوی جامعه مطرح میشود. حفاظت از ارزشهای بنیادی جامعه همواره از اساسیترین خواستههای مردم از نهادهای سیاسی به ویژه در ساختارهای دموکراتیک بوده است.
تهدید امنیت فرهنگی ملی
بعد امنیتی حوزه فرهنگ ناشی از برانگیخته شدن تهدیدهایی است که به چهار دلیل عمده کاهش کنترل حکومتها بر فضای اجتماعی خود، ظهور و تقویت جنبشهای جداییطلب فروملی، افزایش جریانهای نفوذکننده خارجی و چارچوبهای در حال تحول داخلی و خارجی به وجود آمدهاند. در نتیجه با دو موج از تهدیدهای امنیتی برای حکومتهای ملی امروزی مواجهیم، موج اول تهدیدهای ناشی از واگرایی هویتهای فروملی نسبت به هویت فرهنگی ملی است. این واگرایی از یک سو ناشی از امکان دسترسی خرده فرهنگهای فروملی به اطلاعات دارای منشأ خارجی و از سوی دیگر ناشی از تنشهای ممکن بین هویتهای فرهنگی خرده فرهنگهای تشکیل دهنده یک هویت ملی است.
اطلاعات دارای منشأ خارجی دو امکان را برای واگرایی در اختیار خرده فرهنگها قرار میدهند، اول امکان مقایسه وضعیت خود با دیگران که موجب تشکیک دائمی در کارآیی و اقتدار حکومت ملی میشود؛ دوم امکان ارتباط با خرده فرهنگ ها و یا فرهنگهای ملی دارای هویت قومی، نژادی، زبانی و یا تاریخی مشترک در جهت تقویت هویت خود در مقابل هویت ملی است. این امر انگیزههای لازم برای جداییطلبی و درخواست استقلال از حاکمیت ملی را در اختیار آنها قرار میدهد.
موج دوم تهدیدهای امنیتی ناشی از جهانی شدن و یکسانسازی روبه تزاید ارزشها و نحوه زندگی از جمله چالش های امنیتی ناشی از محیط جهانی شده است، در نتیجه این امر حفظ راه و روش زندگی خاص ملی یا نظام حکومتی متمایز به طور فزایندهای مشکلتر میشود، زیرا یکسانسازی ارزشها، ایدئولوژیها و سلیقهها در سطح جهانی در حال افزایش است. این امر سبب استاندارد شدن ارزشها و رفتارهای فرهنگی در قالب فرهنگ یا فرهنگهای مسلطی میشود که نه تنها میتوانند با هویت فرهنگی ملی همسو نبوده و آن را تقویت نکنند، بلکه فرهنگهای مسلط جهانی ممکن است در جایگاه فرهنگ مهاجم قرار گرفته و از طریق تغییر چارچوبهای ارزشی و یا الگوهای رفتار فرهنگی به تخریب و تضعیف هویت ملی فرهنگی بپردازند.
علاوه بر تهدیدهای عنوان شده که بیشتر جنبه خارجی داشتند میتوان به گروهی از تهدیدهای داخلی نیز اشاره کرد که حتی ممکن است نتیجه تدابیر امنیتی صورت گرفته در پاسخ به تهدیدهای خارجی باشند؛ یکی از مهمترین عوامل بقای یک فرهنگ قدرت تطابق آن فرهنگ با محیط متغیر اجتماعی است. این تطابق باید به نحوی باشد تا در قالب یک سب زندگی بومی، افراد برخوردار از یک فرهنگ بتوانند به راحتی با محیط بیرون تعامل کرده و نیازهای خود را برطرف سازند بدون اینکه این احساس برای آنها ایجاد شود که خارج از چارچوبهای فرهنگی خود عمل میکنند؛ افراد در صورت نبود این میزان از انعطاف و قدرت تطابق در یک فرهنگ به راحتی برای دستیابی به چارچوب تعامل با محیط و یا سب زندگی کارآمد در محیط جدید از چارچوب فرهنگ ملی خود خارج میشوند.
الگوهای تأمین امنیت فرهنگی ملی
در اینجا دو الگو در تأمین امنیت فرهنگی توجه میشود. الگوی اول که از اقبال عمومی گستردهتری برخوردار بوده و توجیهپذیرتر مینماید، الگوی هسته و پیرامون است. این مدل بر این اصل استوار است که یک فرهنگ باید خاصیت ثبات و انعطاف را به صورت همزمان داشته باشد. فرهنگهای زنده در نگاه اول مانند برکهای راکد میمانند اما در واقع جریانهای آب در زیر ظاهر راکد وجود دارد. به هر حال کشمکش ذاتی بین ث4بات و پویایی در بطن فرهنگ، به عنوان موضوع اصلی امنیت فرهنگی ملی ناگزیر از حفظ چارچوبهای ارزشی و موضوع تمایل به ثبات و عدم تغییر دارد. برای حفظ هویت فرهنگی ملی ناگزیر از حفظ چارچوبهای ارزشی و رفتاری خاصی به عنوان هسته مرکزی یک هویت هستیم و تغییر این هسته منجر به تهدید بقای هویت فرهنگی مذکور میشود.
در اطراف این هسته، پوسته و پیرامونی قرار دارد که به منظور ایجاد قدرت تطابق با شرایط جدید محیطی امکان تحول و تغییر در چارچوبهای ارزشی و الگوهای رفتاری آن وجود دارد. اما درباره این مدل سه محل تأمل وجود دارد؛ اول اینکه معیار و ملاک روشنی برای تقسیمبندی چارچوبهای ارزشی و الگوهای رفتاری یک فرهنگ به دو بخش هسته و پیرامون وجود ندارد، نکته دوم اینکه مشکلات ناشی از چنین تأکیدی منجر به هراس و تمرکز بیحاصل بر تهدیدهای بالقوه امنیتی و منحرف کردن منابع از سایر حوزههای فرهنگی و اجتماعی میشود و نکته سوم و آخر این است که نمیتوان مرزبندی کارآمد و مؤثری بین هسته و پیرامون در نظر گرفت به نحوی که ثبات در هسته همزمان با تحول در پیرامون حفظ شود.
با توجه به نقدهای موجود، در مدل اصلاح شده هسته ـ پیرامون امنیت فرهنگی ملی عبارت است از توانایی یک هویت ملی یکپارچه برای تداوم بخشیدن به ویژگیهای متمایز و بنیادی خود تحت شرایط متحول خارجی و داخلی در حالی که پویایی فرهنگی نیز به نحوی تأمین شود که منجر به افزایش اقتدار فرهنگی ملی شود؛ در این مفهوم مؤلفه اقتدار فرهنگی براساس شیوه مواجهه بومی با تغییرات محیط سیال خارجی و داخلی تعریف میشود و شامل تحولات و تغییراتی در چارچوبهای ارزشی و رفتارهای فرهنگی میشود که در وهله نخست به عنوان تحول و تغییری بومی پذیرفته شده و در مجموع با ارزشها و رفتارهای دیگر در تعارض و تناقض نیست.
امنیت فرهنگی در رویکرد امنیت انسانی، امنیت فرهنگی انسانی، رویکردی اسلامی به امنیت فرهنگی انسانی، ارائه الگوی بومی و مؤلفههای امنیت فرهنگی انسانی، عنوانهای دیگر مقاله «امنیت فرهنگی مفهومی فراسوی امنیت ملی و امنیت انسانی»را به خود اختصاص دادهاند که علاقهمندان برای مطالعه بیشتر متن کامل این مقاله میتوانند به نشانی اینترنتی http://www.noormags.com/view/fa/articlepage/594655 مراجعه کنند. /920/ز502/ر