۰۸ آبان ۱۳۹۲ - ۲۱:۳۵
کد خبر: ۱۸۸۵۳۶

زوایای پنهان حمله تروریستی سراوان

خبرگزاری رسا ـ در این سال ها شرق کشور به خاطر وجود افرادی مانند ریگی و فاروقی، بارها شاهد این‌ گونه اتفاقات بوده، اما سؤال اساسی این است که حوزه های علمیه اهل سنت سیستان و بلوچستان برای مقابله با این مسأله چه کرده اند؟ در حالی که بسیاری از عناصر اصلی این گروهک ها از طلاب و مولوی های تحصیل کرده در این حوزه ها می باشند!
زوایای پنهان حمله تروریستی سراوان زوایای پنهان حمله تروریستی سراوان

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا در مشهد، بار دیگر دست پلید استعمار از آستین گروهک های تروریستی کوردلی که جز ریختن خون انسان های بی گناه، افتخاری برای خود نمی بینند،‌ بیرون آمد و به شهادت چند تن از جوانان رشید مرزبان منجر شد. عاملان این جنایات که مزدوران حلقه به گوش آمریکای جنایتکار و اسرائیل غاصب اند و اهداف شوم فرقه های افراطی را به پیش می برند، چشم و گوش بسته دست به اسلحه می برند و هیچ گاه خود را در برابر خدای ناظر بر همه امور نمی بینند و به این آیه از قرآن کریم که می فرماید: «یدالله فوق ایدیهم» توجه نکرده اند! آنان خود را حامیان دین می دانند و به حق، دشمنان آشکار دین اسلام اند. در این مجال به بررسی این ماجرا، عاملین و علت های آن می پردازیم.

 

 

عاملین این حادثه چه کسانی بودند؟

 

این حادثه توسط گروهی منشعب شده از گروهک ریگی، به نام "جیش العدل" صورت گرفته است؛ اما جالب است بدانید در این سال ها پس از اعدام عبدالمالک ریگی در بین افراد گروهک او اختلافات شدیدی ایجاد شده است؛ تا جایی که هر روز افرادی از گروه اصلی جدا می شوند و برای خویش گروهک جدیدی تاسیس می کنند؛ گروه هایی مانند حرکت انصار ایران، جیش العمر، جیش الحسین و... .

 

البته هسته مرکزی جندالله این گروه ها را به رسمیت نمی شناسد؛ حتی پس از حمله انتحاری مسجد امام حسین(ع) چابهار، نسبت به گروه هایی از این دست که خودشان را به آن ها منتسب می کنند، چنین نوشتند: «جنبش مسؤل حرکات و افعال این گروه ها نیست و خود، مسؤل افعال و اعمال خود هستند» که این مسأله نشان دهنده اختلافات شدید این روزهای اعضای وابسته به ریگی می باشد.

 

سردمدار این گروهک تروریستی، "صلاح الدین فاروقی" است. مدعیان پیروی از او، به وی لقب "دکتر" داده اند و او را دارای مدرک دکتری معرفی کرده اند؛ اما در پاسخ به درخواست های مکرر برای ارائه مدرک این شخص و محل تحصیلش سندی ارائه نشد. در واقع دور از ذهن نیست که این شخص هم مانند "عبدالمالک ریگی" یک طلبه اخراجی از حوزه علمیه اهل سنت به دلیل فساد اخلاقی باشد؛ زیرا این تعریفات در مورد شخص عبدالمالک نیز وجود داشت؛ تا جایی که او را به مقام مفتی و علامه هم رساندند!

 

 

جیش العدل و تقلید از جندالله

 

جیش العدل دقیقا همان مسیر گروهک جندالله را ادامه می دهد. این مسأله را به راحتی می توان از سبک عملیات هایی که توسط این گروهک صورت گرفته است، دریافت.

 

گروهک ریگی، ماجرای اتوبوس ثارالله را پیش آورد و این گروهک، حادثه هایی از قبیل خیابان حمزه سراوان. گروهک جندالله، ماجرای حمله به پاسگاه نیروی انتظامی با اسم حمله "قادسیه" و کمین به مأمورین نیروی انتظامی در میرجاوه را ایجاد کرد و این گروهک هم ماجرای کمین اخیر به مأموران نیروی انتظامی را.

 

این روزها بی شک مسؤلان این گروهک به دنبال جذب افراد ریگی معدوم هستند تا خودشان را به عنوان سردمداران تروریست های شرق کشور معرفی کنند. نکته ای که در مورد این گروهک تعجب همگان را جلب کرده است، اداوات و اسلحه های به روز جنگی است که به راحتی در اختیار اعضای این گروهک قرار گرفته است.

 

این در حالی است که این گروهک به شدت با کمبود آدم کُش روبرو است؛ تا جایی که از کودکان زیر 10 سال برای این مسائل استفاده می کند. ساعاتی طول نکشید که همگان پاسخ این سؤال را گرفتند، آن هم با حمایت افرادی هم چون "مریم رجوی" از این گروهک تروریستی!

 

شکی در این مساله نیست که مریم رجوی از اربابانش اجازه گرفته است تا از این آدم کش ها حمایت کند. به قول شاعر:

کبوتر با کبوتر باز با باز           کند هم جنس با هم جنس پرواز...

 

اگر کسی جز این افراد آدم کش از فاروقی و یارانش حمایت می کرد، جای تعجب داشت؛ اما زمانی که به صفحه رسمی این گروهک در فیس بوک مراجعه می کنیم این ارتباط تنگاتنگ بیشتر هویدا می شود. برخی از پسندهای(لایک ها) این گروهک، بی بی فارسی و بی بی سی اردو است.

 

داستان بی بی سی فارسی و رابطه آن ها با اسرائیل و بهائیت چنان واضح است که نیازی نیست به بیان آن بپردازیم. فحاشی های متعدد بی بی سی به ایران و عقاید مسلمانان، تنها گوشه ای از هتاکی های آن هاست؛

«مجاهدان خدا! اسرائیل را دوست دارند، ولی با سربازان ایران اسلامی دشمنی دارند»!

«مجاهدان خدا! از اسرائیل و آمریکا اسلحه می گیرند تا سربازان اسلام را به شهادت برسانند»‍!

 

 

حوزه های علمیه اهل سنت سیستان و بلوچستان و ماجرای ریگی ها

 

در این سال ها که شرق کشور به خاطر وجود افرادی مثل ریگی، فاروقی و... بارها شاهد این گونه اتفاقات بوده، همیشه یک سؤال در اذهان نقش بسته است؛ سؤال اساسی این است که حوزه های علمیه اهل سنت سیستان و بلوچستان برای مقابله با این مسأله چه کرده اند؟ در حالی که بسیاری از عناصر اصلی این گروهک ها از طلاب و مولوی های تحصیل کرده در این حوزه ها می باشند؛ عبدالمالک ریگی، عبدالخالق ملازهی، عبدالقدوس ملازهی، یوسف سهرابی، صلاح الدین فاروقی و... !

 

این ها تنها گوشه ای از افرادی هستند که در حوزه های علمیه اهل سنت شرق کشور زیر نظر افراد افراطی رشد کرده و دست به علمیات های تروریستی علیه شیعه و سنی زده اند.

 

آری عبدالقدوس ملازهی، حوزه علمیه چاه جمال را به انبار اسلحه برای گروهک تروریستی تبدیل کرده و به قاچاق اسلحه و مواد مخدر روی آورده بود! برای تأمین هزینه ها و اسلحه های این گروهک تروریستی آن هم با کمک طلابی که با هدف تحصیل علم وارد مدرسه شده بودند!

 

اما زمانی متوجه عمق فاجعه می شوید که بدانید مولوی اسماعیل زهی بعد از اعدام این شخص به دلیل همکاری با گروهک تروریستی ریگی، قاچاق اسلحه و... این عمل را غیر اسلامی معرفی کرده و در واقع از مسؤلان نظام درخواست پاسخ کرده است!

 

جریان مسجد مکّی برای از بین بردن این افراطی گری ها چه کرده است؟ جز حمایت های ضمنی از برخی افراد تروریست؟ چرا جریان مسجد مکی و شخص مولوی اسماعیل زهی هیچ­ گاه در مورد حمایت از یعقوب مهرنهاد، لیدر شاخه فرهنگی جندالله پاسخ گو نبوده اند؟!

 

به راستی آیا باید از جایی که بزرگانش در بین افراد افراطی غرق شده اند بیش از این توقع داشت؟

 

مولوی اسماعیل زهی همیشه این عمل ها را در حد حرف محکوم کرده است؛ اما یک سؤال، چرا هیچ ­گاه مولوی اسماعیل زهی و جریان های منتسب به او، حکم کفر و افساد فی الارض کسانی که مرتکب این عملیات های تروریستی می شوند را اعلام نکرده اند؟

 

آیا دارالعلوم زاهدان نمی تواند از دارالعلوم کراچی یاد بگیرد و به طور علنی اعلام کند که این گونه حملات، افساد فی الارض می باشد؟ به راستی آیا از طلاب حوزه های علمیه ای که بزرگان آن شیعیان را تکفیر می کنند، کتب وهابیان(که سراسر توهین به شیعه می باشد) را ترجمه می کنند، به دشمن درجه یک امیرالمؤمنین علی(ع)، شیخ الاسلام می گویند و نظام ایران را دیکتاتور معرفی می کنند، می شود توقع داشت افراطی نباشند؟

 

بهتر نیست مولوی اسماعیل زهی و یارانش به جای محکوم کردن های تو خالی، به تغییر کتب آموزشی و جو موجود در مسجد مکی و دارالعلوم زاهدان بپردازند تا دیگر از درون آن افرادی مانند عبدالقدوس ملازهی، یوسف سهرابی، عبدالمالک ریگی و صلاح الدین فاروقی خارج نشوند؟

 

به راستی اگر گروهکی از شیعه به کشتار افراد روی می آوردند، جریان مسجد مکی چنین ساکت بودند؟

 

البته شأنیت و تعالیم شیعه چنان والاست که هیچ ­گاه به چنین عمل های ننگین روی نخواهد آورد؛ اما درخواست ما از جریان مسجد مکی و شخص مولوی این است که به فکر نقد قوی تر این عملیات ننگین باشند. به فکر تصحیح ارتباطات خویش با افراد افراطی و حامی تروریست ها باشند و به فکر تصحیح متون درسی حوزه خویش.

 

جناب اسماعیل زهی بهتر نیست به جای این که در امور شهرهای دیگر کشور اظهار نظر کنید، به فکر طلابی باشید که در مدارس شما تحصیل می کنند تا هر روز یک عامل انتحاری یا یک تروریست از بین آن ها خارج نشود؟ تا زمانی که ریشه سالم نشود، قطعا میوه ها چیزی جز این نخواهد بود!

محمد بیجار

/930/702/ر

والسلام علی من اتبع الهدی

 

 

ارسال نظرات