۲۶ آبان ۱۳۹۳ - ۱۶:۰۳
کد خبر: ۲۳۱۳۲۵
تأملاتی در باب نمایشگاه مطبوعات و خبرگزاری‌ها/بخش پایانی

از تفکیک سکولاریستی غرفه‌ها تا جنگ زرگری نوچه‌ها

خبرگزاری رسا ـ اینکه رسانه‌های مذهبی یکجا جمع شوند و نشریات روشنفکری یک جای دیگر، نشریات جوانانه با صبغه تین ایجری یک جا گردهم آیند و نشریات «سنگین‌تر» یک جای دیگر، به نوعی، اجرایی کردن یک رویکرد و رهیافت سکولار و هم مبتنی بر یک خط کش جداکننده طیف‌های مختلف فکری و سلایق گوناگون اجتماعی از هم است.
نمايشگاه مطبوعات

در بخش پیشین این نوشتار، نگاه و مروری داشتیم بر همه آنچه طی بیست دوره گذشته نمایشگاه مطبوعات بر مخاطبین و رسانه‌های جمعی ایرانی گذشته است؛ از آن زمان که نمایشگاه مطبوعات پسوندی به نام خبرگزاری‌ها نداشت و زنگوله نمایشگاه کتاب و در حاشیه آن بود تا این دوره که پس از بیست سال، خودش، آقای خودش است و رسمیتی دارد و زمان و مکان کامل و مشخصی؛ جامع و مانع!

 

در آن بخش از نوشتار، هم زمینه‌های رشد و عدم رشد مطبوعات را مورد تحلیل قراردادیم و هم یادآوری کردیم که مسئله اصلی برمی‌گردد به فرهنگ عدم مطالعه و چیزهایی از این دست و در حقیقت، وضع نسبتا رقت باری که مطبوعات و رسانه‌های ما به لحاظ تیراژ و مخاطب دارند، بازگشتش به همین بستر فرهنگی و ریشه عادات رفتاری مردمان جامعه ماست.

 

 

و در حوزه نیاز و لزوم برگزاری چنین نمایشگاهی نیز این نکته را مطرح کردیم که در حقیقت باید به این پاسخ رسید که آیا این نمایشگاه از کارکردهای حداقلی برای رسیدن به افق و اهدافش برخوردار بوده و هست و یا نه، تنها یک نمایش کلیشه‌ای در جهت پر کردن بیلان کاری مدیران و برگزارکنندگان و حظّ بردن عده‌ای از این خوان گسترده و پرخرج، آن هم از جیب بیت المال است؟ و البته تأکید کردیم که پاسخ به این سوال را می‌توان در بررسی عملکرد و میزان موفقیت رسانه‌ها دید.

 

بعد هم نقبی زدیم به تیراژ مطبوعات و میزان مخاطبین کتاب و مجله و به طور کلی رسانه در سطح کشور و در مقایسه با آمار و ارقام سایر کشورهای همسایه، به نتایج قابل توجهی رسیدیم و البته ضمن یادآوری این نکته که نمایشگاه مطبوعات و خبرگزاری‌ها هر ساله به مدت چند روز برگزار می‌شود و جمع کثیری از اهالی رسانه را در محلی گرد هم می‌آورد و این گردهم آیی، البته که بی‌دلیل و بی‌فایده نیست؛ ولی مهم این را دانستیم که بدانیم و بیابیم افق چنین برنامه‌ای چیست و راهبرد و رهیافتش کدام. به چه سمت و سویی حرکت می‌کند و آیا اساسا حرکتی هم در میان هست یا برگزاری این برنامه با این حجم از هزینه و انرژی و پتانسیل انسانی، تنها در حد یک دورهمی محفلی و برای تازه شدن دیدارهای اهالی رسانه، باقی می‌ماند؟

 

اینک اما بد نیست چند نکته‌ای را اختصاصا در مورد نمایشگاه امسال مورد توجه قرار دهیم. تقریبا اکثر غرفه داران و همراهان همیشگی نمایشگاه مطبوعات و سابقه داران این حوزه، متفق القول بودند که نمایشگاه امسال یکی از بی‌رمق‌ترین و کم استقبال‌ترین نمایشگاه‌ها در طول تمام این بیست دوره بوده است.

 

 

علاوه بر این که تعداد قابل توجهی از نشریات و رسانه‌های مهم هم به هر دلیلی در نمایشگاه حضور نداشتند و جای خالیشان به شدت احساس می‌شد، از «جهان کتاب» با آن سابقه چهل ساله در حوزه نشریات فرهنگی که به نوعی برگ زرینی در حوزه نشریات فرهیخته و باسابقه ایران محسوب می‌شود تا حتی همین نشریه «راه» که متعلق به «جبهه مطالعات فرهنگی انقلاب اسلامی» است؛ یعنی از طیف‌های مختلف، فقدان حضور نشریات جدی را در نمایشگاه امسال شاهد بودیم.

 

نکته دیگر که باید به آن اشاره کرد، برنامه ریزی غلط و نادرست و به نوعی سکولاریستی جداکردن غرفه‌ها و تمرکز دادن نشریات در حوزه‌های به اصطلاح تخصصی خودشان است؛ آن هم با ماهیت عمومی این رسانه‌ها! به عبارت دیگر اینکه رسانه‌های مذهبی یکجا جمع شوند و نشریات روشنفکری یک جای دیگر؛ نشریات جوانانه با صبغه تین ایجری یکجا گردهم آیند و نشریات «سنگین‌تر» یک جای دیگر، به نوعی، اجرایی کردن یک رویکرد و رهیافت سکولار و هم مبتنی بر یک خط کش جداکننده طیف‌های مختلف فکری و سلایق گوناگون اجتماعی از همدیگر است؛ لابد برای اینکه اعتدال رعایت شود، آرامش ظاهری به هم نخورد و همه چیز به همه چیز بیاید!

 

بی‌خبر از آن‌که دین، اتفاقا در همین همجواری و تدین در همین مراوده و حقیقت ناب هستی، در همین مواجهه افکار و سلایق و روحیات گوناگون است که شکل می‌گیرد و گرنه جداکردن آدم‌ها و افکار و سلایقشان از همدیگر که پاک کردن صورت مسئله است و هنر نمی‌خواهد! و اساسا جذابیت و پویایی و تکاپو با همین در کنار هم گردآمدن سلایق و علایق مختلف است که نضج می‌گیرد و قوام می‌یابد والا که تدبیر کردن مشتی غرفه‌های هم شکل در جزایری جدا از هم که ابتدایی‌ترین و محافظه کارانه‌ترین راه و روش است. آیا این نحوه عمل کردن مسئولان این برنامه، نمادی از یک حرکت سکولار به سمت یک لائیسیته اجتماعی و فرهنگی نیست؟

 

گذشته از این، چه کسی گفته نباید میان نشریات و آدم‌ها و روحیات مختلف با طرز فکرهای گوناگون و اختلاف سلیقه‌ها و منویات متنوع، دیالوگ شکل بگیرد؟ مگر نه اینکه اساس خلقت و اصل تکامل و پیشرفت فکر و اندیشه و سطح زندگی ما آدم‌ها، با همین مراوده‌ها و مواجهه‌ها با مخالفین فکری و درک و فهم روحیات آن‌ها برای شرح صدر یافتن و بالارفتن قدرت تعاملات اجتماعی‌مان، به ظهور و بروز می‌رسد؟ دوستان! این یک خطر بزرگ است که کم کم دارد در جامعه ما به طرق مختلف و با شیوه‌های به ظاهر قانع کننده و شیک، رواج می‌یابد!

 

 

حکایتمان دارد می‌شود همان حکایت معروف موسی به دین خود، عیسی به دین خود! حالا که بحث امر به معروف و نهی از منکر هم به مدد سایه سنگین سیاست بر همه شئون این مملکت داغ است، بد نیست یادآوری کنم که اساسا ماهیت این فریضه زیبا و رعنای الهی که پر از مهر و شفقت و رهایی است، همین مقابله با سکولار و لائیک شدن جامعه است که متأسفانه نمادها و نمودهایش یکی پس از دیگری در جامعه ما در حال رخ نمودن و جا افتادن است.

 

بی‌تردید بدترین و غلط‌ترین تصمیم و تدبیر و انتخاب مسئولان این نمایشگاه همین مرزبندی پوچ و خطرناک و البته به ظاهر «تخصصی» و شیکی بود که میان غرفه‌های دینی و مذهبی و سایر رسانه‌ها ایجاد کردند و با قرنطینه آن‌ها از دیگران، سری را که درد نمی‌کرد، دستمال نبستند!

 

 

نکته دیگر درباره نمایشگاه امسال، فقدان برگزاری نشست‌ها و گعده‌های ارزشمند و پرفروغ و بایسته و شایسته در حوزه رسانه و آشنایی مخاطبین با ماهیت آن بود که قاعدتا بایستی دعب و دغدغه اصلی مسئولان امر می‌بود که اساسا نبود! به جای اینکه بزرگان و مجربین این حوزه از این موقعیت کمال استفاده را ببرند و با تدبیر مدیران نمایشگاه، بتوانند رو در روی مخاطبینشان، آن‌ها را از ویژگی‌های کار مطبوعات و خبرگزاری‌ها و ماهیت رسانه و ویژگی‌های این کار آشنا کنند تا کمکی در جهت ارتقای فرهنگ تعامل میان مخاطب و رسانه‌ها باشد، جلسات و نشست‌های نمایشگاه تبدیل شد به محلی برای جنگ و جدل‌های پر از عصبیت، التهاب، بیهودگی و تباهی.

 

فحاشی به این و آن سیاستمدار سابق و لاحق، آن‌هم در یک جنگ زرگری دمُده و نخ نماشده و البته مردمان بخت برگشته‌ای که حیران و سرگردان میان این و آن، شاهد این بازار مکاره‌اند! خب مطمئنا از دل چنین روندی، معلوم است که چه محصولاتی باید بیرون بیاید.

 

 

پیش از این هم به مناسبتی اشاره کردیم که یکی از اتفاقاتی که در نمایشگاه مطبوعات در برخی از غرفه‌ها رخ می‌داد، جدل‌های عبث و پرهیاهویی بود که بیشتر به یک جنگ زرگری برای بازارگرمی و هیاهو برای جلب توجه مردم می‌ماند تا کار اصیل رسانه‌ای و ایجاد محیطی شاداب برای برقراری گفت‌وگوی طیف‌های مختلف فکری.

 

برقراری گفت‌وگو به خصوص میان طیف‌های مختلف و به ویژه با مخالفان فکری و آن‌ها که مرزبندی جدی با اندیشه و عملشان داشته و داریم، به رشد و پویایی منتهی می‌شود؛ حال آن که آن جدل‌های غوغاسالارانه، بیشتر به تشنج و غبارافزایی منجر می‌گردد. در برخی از غرفه‌ها کار به عربده کشی و فحاشی و تشنج هم انجامید که چهره زننده‌ای از یک رسانه را به دنبال داشت.

 

البته ما معتقد نیستیم که همه رسانه‌ها در پی گفت‌وگوی انتقادی در مسیر صحیح و منطقی و با آرامشند تا مخاطبان دستاوردی فکری و فرهنگی داشته باشند؛ بلکه می‌دانیم برخی از رسانه‌ها، اساسا در چنین محیط‌هایی است که می‌توانند زنده بمانند و به حیات خویش ادامه دهند!

 

اما از انصاف نگذریم و همین جا اشاره کنیم که بروبچه‌های خبرگزاری رسا بر آن بودند تا از فضای نمایشگاه مطبوعات و خبرگزاری‌ها، در حد امکان و تا آنجا که مقدور بود، برای ایجاد این محیط آرام و منطقی و البته جدی فکری و اندیشگی بهره ببرند و تمام تلاش خود را نیز در این راه مبذول داشتند و شاید برتری این رسانه در حوزه اندیشه دینی، گواهی هر چند کوچک بر این طی طریق صادقانه باشد.

 

آن‌ها که به غرفه رسا آمدند، از محمد صادق کوشکی و ابوحنیف گرفته تا صادق زیباکلام و محمد علی ابطحی، همگی در همین راستا دعوت شدند و ما البته به قول شهید بزرگوار مرتضی مطهری، به راهی جز همین مسیر که برقراری گفت‌وگوی مبتنی بر منطق اصیل و اصالت مواجهه رودرروی افکار و اندیشه‌های مختلف در راستای رسیدن به حقیقت باشد، اعتقادی نداریم. گر چه معتقدیم بسیاری از رسانه‌ها که با افه روشنفکری و شعار آزاداندیشی و آزادی بیان به میدان آمده‌اند، ابدا به چنین اموری اعتقاد قلبی و عملی ندارند و تنها ادای این ادوات شبه روشنفکری را با خود به یدک می‌کشند؛ اما ما بنا نداریم همان راه را برویم و مقابله به مثل کنیم.

 

ما از گفت‌وگو با مخالف خویش نه تنها ابایی نداریم، بلکه استقبال می‌کنیم و حتی اگر جمله و نکته‌ای در خلال گفتارهای مخالفان فکری‌مان را به صواب و صداقت نزدیک ببینیم، خود را متعهد به انتشار و توجه دادن و صحه گذاردن بر آن می‌دانیم که بی‌هیچ تردیدی، طریق درست و حرکت اصیل یک رسانه واقعی همین است و بس. کار یک رسانه اندیشگی و دینی، نه مارگیری و عملیات ژانگولر و ایجاد جاذبه برای مخاطب عام، آن هم به هر قیمتی، بلکه ایستادن بر روش و منشی متناسب با حقیقت راه و مسیر بزرگان فکر و خرد است.

 

و بالاخره اینکه نمایشگاه نه چندان پررونق و بی‌رمق امسال با استقبال نه چندان غافلگیرکننده مردم و البته با حضور نسبتا موفق برخی از غرفه‌های جدی و پرتلاش و از جمله همین «رسا»ی خودمان، که به راستی و درستی تنها رسانه مرجع حوزه‌های علمیه و تریبون فعال و معتبر این عرصه عظیم و عزیز و باسابقه و خطیر است، به پایان رسید و حداقلش این است که تجربه‌ای شد برای سال بعد.

 

 

امیدواریم مسئولان و برگزارکنندگان این برنامه که می‌تواند بسیار هم موثر و مفید باشد، از این نقدها پند گیرند و در جهت اصلاح امور و بهترشدن برنامه‌های آتی به کار بندند. نگارنده به سهم خود و البته به نمایندگی از سرویس اندیشه خبرگزاری رسا، از همه آن‌ها که صادقانه و مخلصانه و برای گرم نگهداشتن تنور رسانه، طی این روزها تلاش کردند و زحمت کشیدند، تشکر و قدردانی می‌کند.

 

محمدرضا محقق

/830/703/ر

ارسال نظرات