شارلی ابدو نشانه شکست استراتژیک غرب
به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا، «سلام بر حضرت عیسی فرزند مریم مقدس». این جمله، سخن و کلام همه مسلمانان است و ریشه در باورهای عمیق دینی و آموزههای قرآنی دارد. تمامی انبیای الهی و کتب آسمانی آنها، مورد احترام مسلمانان میباشند اما در این میان طی سالیان اخیر، سردمداران نظام سلطه و مزدوران قلم به دست آنها در مغربزمین، هر از چندی مقدسات مسلمانان و به ویژه حضرت خاتمالانبیا را مورد اهانت قرار دادهاند. چند سال قبل یک نشریه دانمارکی با انتشار کاریکاتورهای موهن، به ساحت پیامبر اکرم(ص) اهانت کرد و در نهایت پستی و رذالت، کاخنشینان نظام سرمایهداری در عمده کشورهای غربی، نه تنها این اقدام ضددینی و ضدارزشهای انسانی را محکوم نکردند، بلکه تحت عنوان دفاع از آزادی، این حرکت زشت را مورد حمایت و پشتیبانی قرار داده و موجبات تکرارش را در چندین نشریه دیگر در همان مقطع فراهم ساختند.
در ادامه این حرکت شرمآور، در هفته گذشته نشریه فرانسوی «شارلی ابدو» اقدام به انتشار کاریکاتور موهن نسبت به ساحت مقدس پیامبر عظیمالشأن اسلام (ص) نمود و متعاقب این حرکت، دفتر این نشریه مورد هجوم چند فرد مسلح قرار گرفت و در نتیجه این حمله، 10 نفر از جمله چهار کاریکاتوریست کشته شدند. در خصوص پشت صحنههای این واقعه گمانههای مختلف مطرح شده و در این نوشتار فرصت پرداخت و تحلیل این گمانهها نیست اما دو نکته قابل توجه در این خصوص وجود دارد:
1- تکرار اهانتهای این نشریه فرانسوی با افزایش چندبرابری شمارگان نشریه
2- حمایت گسترده سران کشورهای غربی از این اقدام موهن و ضدانسانی
کارکنان نشریه با بیان اینکه ما کافر هستیم و از نظر ما هیچ امر مقدسی وجود ندارد، اهانت به ساحت مقدس پیامبر رحمت (ص) را در شمارههای بعدی تکرار کردند و دولتمردان اروپایی و سردمداران امریکا، تحت عنوان ضرورت دفاع از آزادی، در کنار هتاکان قرار گرفتند و ضمن دفاع از این حرکت زشت، آنان را برای تداوم هتاکیها مورد حمایت و پشتیبانی قرار دادند.
سؤال این است، در حالی که این حرکت ضددینی و ضدانسانی، خشم یکمیلیارد و 700میلیون مسلمان را در سراسر جهان برانگیخته و بسیاری از دیگر انسانهای غیرمسلمان نیز در شرق و غرب عالم این حرکت ناپسند را محکوم میکنند، چرا در میان زمامداران و حکمرانان مغربزمین، چنین کاری مباح تلقی میشود. دلیل این بیحرمتیها و اهانتها به مقدسات مسلمانان در سالهای اخیر در غرب چیست؟
این سؤال موقعی جدی تلقی خواهد شد که قضیه اهانت به پیامبر (ص) در نشریه شارلی ابدو، به عنوان یک اتفاق دیده نشود و واقعیت را همان طور که هست مورد توجه قرار دهیم. واقعیت آن است که از سالیان بسیار قبل، در مغربزمین از سوی سردمداران نظام شیطانی سلطه، پروژههای اسلامهراسی و اسلامستیزی کلید خورده و در این راستا مجموعهای از اقدامات تا به امروز طراحی شده و به مرحله اجرا درآمده است. بنابر این اقدام نشریه شارلی ابدو، تنها نمونه و بخشی از این سناریو میباشد. این سناریو با انتشار کتاب آیات شیطانی سلمان رشدی آغاز شد و در قالب ساخت فیلمهای هالیوودی، سوزاندن قرآن و انتشار کاریکاتورهای موهن ادامه یافت.
این رفتارهای ضدانسانی، ضداخلاقی و ضد تمام ادیان توحیدی، ریشه در نوعی جهالت و استیصال دارد و این عامل اصلی رفتارهای غیرعقلانی، خود محصول و معلول یک شکست بزرگ و استراتژیک میباشد. این شکست استراتژیک را میتوان در یک جمله خلاصه کرد: «سیادت و آقایی غرب بر جهان پس از چندصد سال به نقطه پایان رسیده است.»
آری سردمداران نظام سلطه، در شرایطی که تصور میکردند در هزاره سوم و به ویژه در طول قرن بیستویکم، حاکم مطلق بر جهان خواهند بود و ارزشهای لیبرالدموکراسی غربی را با قرائت امریکایی، بر تمامی ملتها تحمیل خواهند کرد، با یک انقلاب دینی و ارزشهای آسمانیاش مواجه شدند. انقلاب اسلامی با پیروزی در سرزمینی با ژئوپولتیک فوقالعاده ممتاز، کارویژههای فراوانی داشت و از آن جمله بود که این انقلاب با آرمانها و ارزشهای الهیاش، غرب و نظام لیبرالدموکراسی را با چالشهای اساسی مواجه ساخت و از این رهگذر بود که برخلاف تصور سردمداران و حاکمان در غرب، نظام شکل گرفته برمبنای ارزشهای غربی در مسیر فروپاشی قرار گرفت.
پروژههای اسلامهراسی و اسلامستیزی غربیها طی سالیان اخیر، ریشه در وحشت رهبران نظام سرمایه از تجدید حیات اسلام سیاسی و انقلابی یا همان اسلام ناب محمدی (ص) دارد. رهبران و حاکمان در مغربزمین که نمایندگان یا دستنشاندگان نظام مادیگرای سرمایهداری هستند، به این نکته پی بردهاند که در صورت جان گرفتن اسلام و مسلمانان، تمدن مغربزمین در برابر تمدن نوظهور نوین اسلامی، قادر به مقاومت نخواهد بود. این رهبران به این جمعبندی رسیدهاند که باید با اسلام و مسلمانان مبارزه کنند وگرنه، امریکاییها و اروپاییها، گروه گروه، جذب اسلام شده و ارزشهای اسلامی بر ارزشهای غربی چیره خواهد شد.
بر اساس چنین تحلیلی، سردمداران نظام سلطه و صهیونیسم بینالملل سیاست مقابله با اسلام و مسلمانان را در پیش گرفته و در این راستا، رویکرد توهین و اهانت به مقدسات مسلمین را پیشه خود ساختند.
بر اساس چنین تحلیل و رویکردی گمان کردند میتوانند جلوی پیشرفت اسلام در غرب را بگیرند. قرآن سوزاندند و علیه پیامبر رحمت(ص) فیلمهای موهن ساختند و کاریکاتورها کشیدند و مسلمانان را تروریست بالذات خواندند. سردمداران شیطانی و بدتر از شیطان غربی با این هجمههای ناجوانمردانه به اسلام، قرآن و پیامبر رحمت (ص) تلاش کردند تا زمینههای جنگ صلیبی دیگری را در صورت لزوم برای نجات تمدن مادیگرای مغربزمین و حفظ نظام سرمایهداری فراهم سازند، لکن واقعیتها برخلاف چنین توهماتی در حال شکلگرفتن است.
اسلام به سرعت در مغربزمین در حال پیشرفت است و این توهینها و حرمتشکنیها برخلاف تصورات بانیانش، نه تنها مانع گرایش به اسلام نشده، بلکه بر سرعت شتافتن به سمت اسلام افزوده است. بر اساس پیشبینی مراکز تحقیقاتی اروپا، رشد اسلام در این قاره تا سال 2020 دو برابر سایر ادیان برآورد شده و بر اساس چنین رشدی، کشور فرانسه به دلیل تعداد مسلمانانش در شرایط کنونی تا چهار دهه دیگر، یک کشور اسلامی خواهد شد و مسلمانان، اکثریت جمعیت این کشور اروپایی را تشکیل میدهند، سایر کشورهای اروپایی نیز وضعیتی مشابه فرانسه دارند. در این مسیر اگر سردمداران فرانسه و رسانههای استکباری و صهیونیستی گمان میکنند با خلق سناریوهایی چون «شارلی ابدو» میتوانند جلوی رشد اسلام در اروپا را بگیرند، سخت در اشتباهند. سردمداران غرب باید خود را برای پذیرش کامل شکست استراتژیک در برابر اسلام ناب آماده کنند و سد راه ملتهای مغرب زمین برای پیوستن به حقیقت نشوند./997/د102/ب6
منبع : روزنامه جوان