۱۲ خرداد ۱۳۹۴ - ۱۴:۱۵
کد خبر: ۲۶۴۹۴۸
15خرداد؛ نقطه عطفی در نهضت مهدوی امام خمینی(ره)

تأملی بر ریشه‌های فکری و شاخصه‌های حرکت انقلابی خمینی کبیر

خبرگزاری رسا ـ مبانی فکری و نظری، اهداف و عوامل ایجاد کننده انقلاب اسلامی، رهبری و چشم انداز آینده‌ آن چیزی است که انقلاب اسلامی ایران را در جایگاه نمونه کوچکی از انقلاب جهانی حضرت مهدی (عج) مطرح می‌سازد.
14 خرداد سالروز رحلت امام خميني(ره)

 

به گزارش سرویس اندیشه خبرگزاری رسا، ظهور و انتظار فرج واقعی ترین حقیقت شیعه است که برای باور به این حقیقت تا مرز شهادت نیز به پیش می رود و حاضر نیست در برابر ظلم ظالمان سکوت کند و به هوای اتفاق زندگی را به روزمرگی به سرکند، شیعه سراسر شور و نشاط  برای دست یابی به حقیقت هستی که همان ظهور مهدی موعود (عج) است

 

فرهنگ انتظار از دیرباز مورد تهاجم و هجوم افکار بیگانه وغربیان است چرا که باور و توجه به این فرهنگ سبب تربیت انسان هایی ازجنس اراده و امید شده است که در برابر همه ناملایمات و طوفان های سهمگین زندگی ایستاده اند و در راه اعتقاد به این بینش از جان و هستی خویش نیز مایه می گذارند و در بیداری کامل به سر می برند و دشمن تا به امروز نتوانسته طرفداران این عقیده را به خواب غفلت ببرد و به همین دلیل با مکاتب دروغین در برابر این جریان امید و حقیقت شیعه ایستاده است و سعی در نابودی آن دارد و غافل از این نکته است که شیعه بیدار است.

انتظار قیام یک مصلح بزرگ جهانی، انتظار انقلاب و دگرگونی و تحولی است که وسیع‌ترین و اساسی‌ترین انقلاب‌های انسانی در طول تاریخ بشر است، انقلابی که عمومی، همگانی و جهانی است و تمام شئون و جوانب زندگی انسان‌ها را شامل می‌شود، در این میان انقلابی که بیش از هر انقلاب دیگری در مسیر انقلاب جهانی حضرت مهدی (عج) ولو در سطح منطقه‌ای و ملی قدم نهاده است، انقلاب اسلامی ایران در بیست و دوم بهمن 1357 است.

انقلاب اسلامی ایران نمونه و الگوی بسیار کوچکی از حکومت عدل و داد حضرت مهدی (عج)‌ است. مبانی فکری و نظری، اهداف و عوامل ایجاد کننده انقلاب، رهبری و چشم انداز آینده‌ آن چیزی است که این دو انقلاب را بیش از پیش به هم شبیه می‌سازد و انقلاب اسلامی ایران در جایگاه نمونه کوچکی از انقلاب جهانی حضرت مهدی (عج) مطرح می شود.

بارزترین شباهت های دو انقلاب مردمی بودن آن است

استاد شهید مطهری می‌گوید: «اصولاً هر انقلابی معلول یک سلسله نارضایتی‌ها و ناراحتی‌هاست. یعنی وقتی مردم از وضع حاکم ناراضی باشند و آرزوی وضع مطلوب کنند، زمینه‌ی انقلاب به وجود می‌آید.»

در جهان امروز بحران‌های کنونی زائیده‌ نظامات کنونی است و این نظامات از حل بحران‌ها عاجزند و مردم جهان باید به قدر کافی تلخی این وضع نابسامان و بی‌عدالتی‌ها را درک کنند. مردم دنیا باید این حقیقت را بیابند که تنها در سایه اصول و پیوندهای مادی و ضمانت اجرایی موجود و مقررات خود ساخته انسان‌ها و پیشرفت‌های تکنولوژی بدون سایه‌ سلسله‌ای از اصول معنوی و انسانی، مشکل جهان حل نمی‌شود؛ بلکه مشکلات هر روز متراکم‌تر و به گونه کلاف سردرگمی پیچیده‌تر می شود.

 بالاخره مردم جهان باید تشنه شوند و تا تشنه نشوند به سراغ چشمه‌های آب نمی‌روند.  در ارتباط با انقلاب اسلامی ایران باید اذعان کرد علت مبارزه با رژیم شاه، ناشی از نارضایتی مردم از رژیم طاغوت حاکم بوده است و این تحولات در برهه‌ای اتفاق می‌افتد که نه اثری از «مدرنیزاسیون» یا «اسلام‌زدایی» بود و نه «پشت نمودن به اسلام» یا ظهور «بحران اقتصادی»، ریشه‌ این نارضایتی را بایستی در سرشت سیاسی آن رژیم جستجو نمود. از یک سو برخی از نمودهای ترقی و پیشرفت اقتصادی به چشم می‌خورد و از سوی دیگر در حوزه‌ی ساختار سیاسی، کمتر تحول مؤثری در آن صورت گرفته بود و فی‌الواقع ایران مدرن محمدرضا شاه در آستانه «دروازه‌های تمدن بزرگ»‌ در مقایسه با ایران عقب مانده ناصرالدین‌شاه یکصد سال قبل از آن تفاوت چندانی نکرده بود. به این ترتیب عوامل اصلی حرکت و اعتراض علیه نظام قاجار در قالب نهضت مشروطه باعث پیدایش انقلاب اسلامی در عصر پهلوی شد.

بدین ترتیب نارضایتی مردم از وضع موجود را می‌توان علت مشترک انقلاب جهانی مهدوی و انقلاب اسلامی ایران دانست که همین امر به دو انقلاب، شکلی مردمی بخشید.

تجربه  تاریخی انقلاب‌های مهم دنیا مؤید آن است که قبل از وقوع هر انقلابی، باید طی یک تأمّل نظری و فلسفی، ضمن طرد و نفی نظام موجود، یک مکتب فکری جدید به وجود آید که تعریف جدیدی از جایگاه انسان و جامعه ارائه دهد، پس بر مبنای مکتب فکری جدید، یک نظام سیاسی ، اجتماعی ایده‌آل طراحی می‌گردد تا پس از پیروزی انقلاب مبنای مهندسی اجتماعی قرار گیرد.

انقلاب اسلامی یعنی راهی که هدف آن،‌ اسلام و ارزش‌های اسلامی است و انقلاب و مبارزه صرفاً برای برقراری ارزش‌های اسلامی انجام می‌گیردو مبانی فکری یک انقلاب مبتنی بر اسلام می‌بایست مقبولیت مردمی و پایگاه اجتماعی پیدا کند و ضمن نفی اساس سلطنت، در مبانی اندیشه‌ها و ایدئولوژی‌های رقیب نیز خلل وارد کند و ضعف و کاستی‌های آن‌ها را نشان بدهد. در بعد ایجابی می‌باید نظام مطلوب آینده را ترسیم کند و راه رسیدن به آن را ارائه دهد و برای مسائل و مشکلات عصر جدید هم پاسخی داشته و در واقع طرحی برای زندگی در عصر نوین را داشته باشد.

 در خصوص مبانی فکری انقلاب جهانی حضرت مهدی (عج) باید اذعان کرد «با وجود این که این انقلاب هنوز به وقوع نپیوسته، اما آینده جهان به دلایلی روشن دیده می‌شود که این ادله عبارتند از سیر تکاملی جامعه انسانی و هماهنگی با نظام عموم آفرینش، الزام‌های اجتماعی و فطری و صلح و عدل جهانی.».  تصور این که جهانی به وجود آید خالی از تبعیض‌ها و اختلاف‌های طبقاتی و جدایی‌ها و پراکندگی‌ها، خالی از جنگ و خونریزی تجاوز و خالی از ناله‌های محرومان به زنجیر کشیده شده، بسیار دل‌انگیز و نشاط آفرین است که در اصل مبنای اندیشه و تفکر انقلاب مهدوی را روشن می‌کند.

با توجه به این که انقلاب اسلامی ایران نمونه‌ کوچکی از انقلاب جهانی مهدوی است، مبانی فکری و تحولات و نتایج این انقلاب در ابعاد اقتصادی و فرهنگی و سیاسی و اجتماعی به خوبی نشان می‌دهد که انقلاب اسلامی ایران در تناسب کامل با انقلاب مهدوی در مسیر صحیحی حرکت می‌کند. «وجه تمایز اصلی انقلاب اسلامی از سایر جنبش‌های سیاسی معاصر ایران نیز در مکتب فکری نوین و تأمل نظری و فلسفی است که انقلاب ایران در حوزه‌ اندیشه و تفکر ایجاد کرد، تأمل نظری که تحول بی‌سابقه‌ای در تاریخ اندیشه‌ی سیاسی شیعه است.»

بنیان شناسی انقلاب اسلامی

در بررسی تطبیقی نسبت‌های انقلاب اسلامی ایران با انقلاب جهانی حضرت مهدی (عج)، در ابتدا این سؤال مطرح می‌شود که اساساً ماهیت این دو انقلاب چیست؟ آیا ماهیت آنها طبقاتی، لیبرالیستی است و یا ایدئولوژیکی و اعتقادی و اسلامی؟ «در مرحله‌  ‌پیروزی انقلاب، عامل اصلی؛ مذهب (فرهنگ و تاریخ شیعه) است، اگر چه مردم و رهبری در پیروزی نقش مهمی دارند؛ ولی نقش آنها را نیز باید در مذهب جستجو کرد.»

 چارچوب مذهبی بودن هویت و ماهیت انقلاب جهانی حضرت مهدی (عج) آشکار است، زیرا این انقلاب ادامه دهنده‌ ‌انقلاب صدر اسلام توسط نبی مکرم (ص) است.

انقلاب ایران، به اعتراف بسیاری یک انقلاب مخصوص به خود است، یعنی برای آن نظیری در دنیا نمی‌توان یافت و منحصر به فرد بودن این انقلاب امری پذیرفته شده است. استاد شهید مطهری می‌فرماید: «این انقلاب اسلامی بوده که برخی فکر می‌کنند منظور از اسلام همان معنویتی است که در ادیان دیگر از جمله اسلام وجود دارد، ولی اسلام معنویت محض، آنچنان که غربی‌ها درباره‌ مذهب می‌اندیشند، نیست. این حقیقت نه تنها درباره‌ انقلاب فعلی، بلکه در مورد انقلاب صدر اسلام نیز صادق است که در همان حال که انقلابی مذهبی و اسلامی بود؛ سیاسی، اقتصادی و مادی بود و هیچ یک از ابعاد اشاره شده، بیرون از اسلام نیستند. راز موفقیت نهضت ما در این است که نه تنها به عامل معنویت تکیه داشته، بلکه عامل مادی و سیاسی نیز با اسلامی کردن محتوای آنها را در خود قرار داده است.»

هیچ یک ازانقلاب‌های مدرن مذهبی نبوده‌اند

در ارتباط با انقلاب اسلامی ایران و هویت مذهبی آن به جرأت می‌توان ادعا کرد که نه تنها هیچ یک ازانقلاب‌های مدرن مذهبی نبوده‌اند (انقلاب کبیر فرانسه، انقلاب اکتبر روسیه و انقلاب‌های کوبا و چین اساساً ضد مذهبی بوده‌اند) بلکه ظرف یک قرن اخیر کمتر جنبش و حرکت توده‌ای را می‌توان پیدا نمود که به گونه انقلاب ایران با مذهب عجین شده باشد.

ارائه‌ نظریه‌ ولایت فقیه و بایستگی حکومت برای فقیهان در زمان غیبت امام عصر (عج) و مؤلفه‌های دیگری از جمله مسئله انتظار و تشکیل حکومت اسلامی باعث شد که امام خمینی (ره) رهبری قیام اصلاح‌طلبانه را بر عهده گرفت. «همین ولایتی که برای رسول اکرم (ص) و امام در تشکیل حکومت و اجرا و تصدی هست، برای فقیه هم هست».

سبک زندگی فاطمی در آخرالزمان 

استاد نجم‌الدین طبسی استاد دانشگاه و مدرس سطوح عالی حوزه می فرماید:احادیثی از قبیل این فرمایش امام معصوم که مسجد زن، گوشه خانه‌اش است با حضور اجتماعی زنان در جامعه منافات ندارد. حرف و بحث اصلی ما این است که زن نباید کالا باشد؛ مثلاً برای این که فروش آدامس کارخانه‌ای بالا برود از عکس و ابزار تبلیغاتی که مربوط به زنان است استفاده کنند. 

با توجه به این که حضرت زهرا(س) از سوی اهل بیت معصومین ملقب به بهترین زنان دو عالم هستند و از مقام عصمت و ولایت برخوردار هستند؛ چرا در جامعه امروزی توان الگو‌گیری از شخصیت و سیره زندگانی آن بزرگوار مبدل به امری سخت و ثقیل شده است؟ به دیگر بیان شاهد ایجاد شکاف و گسستی بزرگ میان الگوهای اسلامی همچون حضرت زهرا(س) و سبک زندگی در جامعه هستیم؟ ومعمولا الگوهای دینی در میان ذهنیت جامعه تبدیل به مسأله‌ای کلیشه‌ای شده‌اند؟

نخستین دلیل برای وجود چنین شکاف و گسستی را می‌توان در ضعف مبانی اعتقادی خود ما جست‌وجو کرد؛ اگر ایمان و اعتقاد ما نسبت به جایگاه و شأن اهل بیت پایین باشد منجر به همین مسأله می‌شود.

دومین دلیل و اصلی‌ترین آن عدم آشنایی، اطلاع و آگاهی از سیره آن بزرگواران است؛ راه حق وحقیقت روشن و آشکار است و در مقابل آن ظلمات قرار دارد؛ این به خود ما بستگی دارد که آیا به سوی روشنایی گام برداریم یا در مسیر تاریکی و ظلمات باشیم.

اما واقعیت این است که پیامبر اکرم(ص) اسوه حسنه هستند؛ یعنی ما باید در تمام ابعاد زندگی خویش از پیامبر الگو بگیریم. حضرت فاطمه زهرا(س) نیز پاره تن پیامبر است و هرکس حضرت زهرا(س) را الگو قرار دهد گویی پیامبر(ص) را الگوی خویش قرار داده است و سبب رستگاری و سعادت خویش را فراهم کرده است.

برخی مسأله اسوه بودن و الگو قرار گرفتن حضرت زهرا(س) را امری ناممکن می‌دانند و بیان می‌دارند در مسائلی از قبیل تربیت فرزند موقعیت و شرایط آنان با حضرت زهرا(س) یکسان و متشابه نیست و فرزندان ایشان معصوم، پاک و منزه بودند در حالی‌که فرزندان ما افرادی ساده و تحت تاثیر شرایط محیطی هستند.

بعضی دیگر وجود همسری معصوم برای حضرت زهرا(س) را امری می‌دانند که شرایط نامتشابهی را برای الگو‌گیری مهیا می‌کند بدان معنا که در ارتباط با همسر و زندگی زناشویی رعایت اخلاق با همسرانی که بدخلق هستند کاری سخت و دشوار است.

همه فرزندان حضرت زهرا(س) مانند حضرت زینب و ‌ام‌کلثوم(س) معصوم نبوده‌اند؛ دقت به این مفهوم لازم است که معنای عصمت چیست؟ آیا عصمت بدین معنا است که حضرت زهرا(س) و یا فرزندان بزرگوار ایشان نمی‌توانستند تخلف کنند؟ خیر

معنای عصمت آن است که سطح علم و آگاهی آنان به قدری بالا بوده است که مرتکب گناه نمی‌شدند و هر لحظه خود را در حضور پروردگار احساس می‌کردند.

حقیقت این است که دشمنان اسلام و اهل بیت(ع) هرگز نخواسته‌اند ما زهرای اطهر(س) باشیم؛ وظیفه اصلی و اساسی ما این است که با آرمان‌های اصلی آن بزرگواران آشنا بشویم و در صراط آن‌ها قدم برداریم.

برخی دفاع و حضور حضرت فاطمه صدیقه(س) از امیرالمومنین(ع) در جریانات بعد از سقیفه و غصب خلافت را نوعی اضطرار به شمار می‌آورند و معتقد هستند که حضور سیاسی آن بانوی بزرگوار در عرصه جامعه تنها متوقف به آن زمان بوده است و در نتیجه با حضور زنان در جامعه مخالف هستند اما برخی دیگر از تاریخ زندگانی حضرت زهرا(س) استنباطی دیگر دارند و حضور ایشان در عرصه اجتماع را فعال می‌دانستند؛ واقعیت تاریخی با کدام ادعا بیشتر سازگاری دارد؟

حضور سیاسی‌- اجتماعی حضرت زهرا(س) در عرصه جامعه تنها منحصر به مقابله با جریانات سقیفه نبوده است بلکه ایشان در زمان حضور در مکه از جان پیامبر نیز دفاع می‌کردند و حتی با دشمنان ایشان به مقابله می‌پرداختند.

چنانچه در تاریخ نقل است که در جنگ احد حضرت فاطمه زهرا(س) حضور فعالی داشتند که اولاً مسأله تهیه آب بود دوماً درمان زخمی‌ها بود که در این جنگ سر پیامبر به‌شدت خون می‌آمد که حضرت زهرا(س) حصیری را سوزاندند و بدین وسیله در صدد درمان پیامبر(ص) برآمدند. لازم است توجه کنیم جنگ احد همان جنگی بود که بسیاری از مسلمانان در آن پا به فرار گذاشتند.

در جنگ خندق نیز از وجود حبیبه رسول خدا در کتب تاریخی نیز نام برده شده که غذا و نان خود را برای پیامبر اکرم(ص) آوردند و ایشان فرمودند نزدیک سه روز است که هیچ نخورده‌ام.

حضور حضرت زهرا(س) در صحنه‌های سیاسی و نظامی در دفاع از اسلام بارز و آشکار است.اما برخی از احادیث و روایات بر حضور زن در خانه تاکید به سزایی دارند و از حضور زنان در جامعه نهی کرده‌اند؛ برداشت شما از تاریخ زندگانی حضرت زهرا(س) آیا با این دسته از احادیث در تعارض است؟

 بعد از تدفین شبانه حضرت زهرا(س) امام علی(ع) جمله‌ای تاثر برانگیز و قابل تامل دارند که می‌فرمایند: « از غم رفتن توهیچ شبی را نخواهم خوابید» بار معنایی و مفهومی این جمله که از زبان امام علی(ع) بیان شده است؛ چیست؟

بیان امام علی(ع) عمق مصیبت وارده را نشان می‌دهد؛ بدین معنا که شهادت حضرت زهرا(س) گویی مانند آن است که دوباره پیامبر اکرم(ص) وفات یافته‌اند.

فقدان پیامبر اکرم(ص) فاجعه و بار سنگینی بر دوش امیرالمومنین(ع) بود؛ حضرت زهرا(س) پاره تن پیامبر(ص) بودند و گویی حضور خود رسول الله در میان مردم بود. شهادت حضرت زهرا(س) برای امام علی(ع) تجدید شدن وفات دوباره پیامبر(ص) بود.

حوادث آخرالزمان: امام محمد باقر (ع):سفیانی و حضرت قائم در یک سال قیام می کنند.( بحارالانوار ج 52 ص 240)  یکی از علامات حتمیه ظهور قیام فردی به نام سفیانی که همزمان با سید خراسانی در ماه رجب در سوریه کودتا نموده و چند کشور همسایه را فتح و سپس به سمت عراق پیشروی می نماید و لشگری برای دستگیری امام زمان (عج) به سوی مکه روانه می سازد که این لشگر در بین مکه و مدینه به زمین فرو می روند و نابود می شوند و … تعدادی از بزرگان در سوریه سفیانی را دیده و ( با همان ) اوصافی که در روایات ذکر شده است او را شناخته اند که با برخی مانند عالم فاضل و متعبد استاد بهلول مصاحبه شده و شرح دیدار به صورت مکتوب و نوار ویدئویی مستند و مکتوب موجود است و برخی دیدارها مانند دیدار امام موسی صدر و شهید چمران نقلی و غیر مستند می باشد . در دیدار استاد بهلول که حدودا 10 سال پیش انجام گرفته است سفیانی با همان ظاهر کریه که در روایات ذکر شده و جزء فرماندهان ارتش سوریه و فردی جاه طلب و میانسال ذکر گردیده است … با شدت گرفتن فتنه ها و درگیری ها در منطقه خاور میانه و عراق و لبنان و فلسطین و تحت فشار بودن یهودیان غاصب هر لحظه برای کودتای سفیانی که به نفع صهیونیست ها و علیه کشورهای مسلمان صورت می گیرد شرایط فراهم تر می گردد.

آغاز مرحله ای که در آن عراق کانون تحولات است:سرزمین عراق در عصر ظهور بر طبق روایات معتبر کانون تحولات بسیار مهمی است و منشا معبر و محل برخورد اکثر قیام های دوران ظهور است. شیصبانی حاکم ستمگر عراق( صدام )در نزدیکی ظهور از این مکان جنگ را آغاز می کند. سفیانی بعد از کودتا در سوریه سرزمین عراق را فتح می کند. سید خراسانی بعد از قیام به سوی عراق حرکت می کند و امام زمان(عج ) نیز بعد از قیام در مکه به سمت عراق پیش می رود و سرانجام پس از پیروزی نهایی مرکز حکومت خود را در کوفه قرار می دهد.در شرایط فعلی نیز لحظه به لحظه عراق به سمت تحولات عظیم و مهم پیش می رود و آنگونه که از روایات ذکر شده است در حال تبدیل شدن به مرکز تحولات جهانی در عصر ظهور می باشد. امام علی(ع)  در مورد تحولات و فتح عراق در زمان ظهور می فرماید : قلعه ها را بگشایند عراق را فتح کنند هر اختلافی را با خونریزی پاسخ گویند در چنین زمانی ظهور صاحب الزمان (عج) را انتظار کشید … حوادث جانکاه و کمرشکنی روی دهد شکافنده ها ( موشک ها ) بشکافند تیزپروازان( هواپیماها) به پرواز درآیند … عراق را فتح کنند هر اختلافی را با خونریزی پاسخ گویند ( بشاره الاسلام ص74) حضرت در اشاره به خروج سفیانی در نهج البلاغه می فرمایند: گویا او را می بینم که در شام فریاد برداشته و با پرچم هایش در حول و حوش کوفه می گردد و به اهل کوفه همچون شتر سرکش رو می آورد زمین را از سرهای بریده فرش می کند دهانش گشوده قدمش در زمین سنگین جولانش گسترده و هیبتش عظیم است. به خدا قسم شما را در این طرف و آن طرف زمین پراکنده می کند تا از شما جز به مانند باقی مانده سرمه در چشم باقی نماند این برنامه ادامه دارد تا عرب بر سر عقل آید (نهج البلاغه خطبه 138) در نامه امام زمان به شیخ مفید (ره ):...گروه هایی منحرف از اسلام بر عراق تسلط یابند و با کردارهای زشت خود موجب کمبود ارزاق (محاصره اقتصادی) در عراق می شوند.سپس با هلاکت طاغوتی از طواغیت(صدام)این فاجعه بر طرف می شود... (بحارالانوار ج 53 ص 175)  

علائم آخرالزمان

فراموش کردن دین: پیامبراکرم(ص) آنگاه که به توصیف زندگی مردم در دوران آخرالزمان می پردازد، اینگونه می فرماید:" برای مردم روزگاری فرا می رسد که دین و آئین آن ها در همّ هایشان است و همت آن ها شکم هایشان و قبله آن ها زنانشان می باشد.رکوع  و سجودشان برای مال دنیاست، در حیرت و مستی خواهند بود و نه مسلمانند و نه نصرانی."

دنیا پرستی:از دیگر ویژگی های آخرالزمان، غوطه ور شدن مردم در دنیا و دنیا پرستی است. رسول گرامی اسلام(ص) در این باره فرموده اند: به زودی زمانی بر امت من می آید که در آن زمان درون آن ها پلید می شود ولی ظاهر آن ها به طمع دنیا آراسته می گردد. به آنچه در پیشگاه خداوند است دل نمی بندند، دین آن ها ریا و تظاهر است، خوف از خدا به دلشان راه نیاید و خداوند آن ها را به عذابی فراگیر دچار سازد و به این صورت که  آن ها خداوند را همچون آدم غرق شده می خوانند و خداوند دعایشان را مستجاب نمی کند."

فتنه های بزرگ:از دیگر ویژگی های عصر آخرالزمان، ظهور و بروز امتحانات بزرگ الهی است که بسیاری از انسان های سست ایمان در این آزمایش های الهی مردود و عده ای که ایمان در تمام وجودشان رسوخ کرده، موفق بیرون می آیند. ابوخالد کابلی از امام سجاد(ع) نقل می کند که آن حضرت فرمود: " ای اباخالد! هر آینه فتنه هایی همچون قطعه های شب تار در راه است و فرا خواهد رسید که هرگز کسی از آن نجات نخواهد یافت مگر کسی که خداوند از او پیمان گرفته است و ایشان چراغ های هدایت و چشمه ساران دانشند."

آری کسی که در ریزش فتنه، سرایمان را به سلامت در برد، کاری کارستان کرده است که پیامبر اکرم از آن سوی اعصار و قرون از دیدن ایشان در شگفت آمده به علی(ع) چنین فرمود:  ای علی! بدان که شگفت آورترین مردم در ایمان و بزرگترین آنان در یقین مردمی می باشند که در آخرالزمان واقع شده اند، پیغمبر را ملاقات نکرده اند و از امام خود محجوبند و همانا به نوشته- که خط سیاهی بر صفحه سفید است- ایمان آورده اند."

 ختم نبوت و نزول واپسین شریعت که با ظهور پیامبر اسلام تحقق یافت، نخستین نشانه پایان تاریخ به شمار مى‌رود؛لذا مفسران، مقصود ازنشانه‌هاى قیامت‌رادر آیه ذیل، بعثت پیامبر(صلى الله علیه وآله)دانسته‌اند که نسبت به عمر جهان، فاصله بسیار کمى تا قیامت دارد: «فَهَل یَنظُرونَ إِلاَّ السَّاعَةَ أَن تَأتِیَهُم بَغتَهً فَقَد جَاءَ أَشراطُها». (محمد/47،18)

در آخرالزمان وقایع فراوان دیگرى نیز پیش‌بینى شده که بیش‌تر به دوره پایانى آن (مقارن با ظهور مهدى) مربوط مى‌شود.

بنابر روایات شیعه، جبرئیل نخستین کسى است که با امام‌زمان(عج) بیعت و با صدایى بلند به گونه‌اى که به گوش همه جهانیان برسد، این آیه را تلاوت مى‌کند: «أَتى أَمرُ اللّهِ فَلاَ تَستَعجِلُوهُ= فرمان خدا رسید؛ پس دیگر شتاب مکنید».

کلام آخر: مردم سالاری دینی، اصطلاح تازه ای در گفتمان سیاسی دنیا است که در بستر مبانی سیاسی اسلام و متأثر از آموزهای نبوی و علوی، روییده و بر آن است تا ضمن پاسداشت حقوق مردم در حوزه سیاست و اداره امور جامعه و پرهیز از الگوهای حکومتی استبدادی، رعایت اصول و مبانی ارزشی را بنماید و بدین ترتیب نظام اسلامی را از الگوهای سکولار غربی تمییز دهد و برای این منظور در حکومت اسلامی، روش نوینی مورد توجه قرار گرفته که نه استبدادی و نه لیبرالی است.

           

منابع:

 

ایدئولوژی رهبری و فرآیند انقلاب اسلامی: مجموعه مقالات کنگره بین المللی تبیین انقلاب اسلامی، ج 2، ص 130

آیت الله ناصر مکارم شیرازی، حکومت جهانی مهدی (عج)، ص 242 _ 243

 انقلاب اسلامی و ریشه‌های آن: مجموعه مقالات (1)، مقایسه‌ای تطبیقی پیرامون نظریه‌های مختلف در تبیین علل وقوع انقلاب اسلامی در ایران، ص 109 _ 110

4انقلاب اسلامی و ریشه‌های آن: مجموعه مقالات (1)، تحولات فکری ایران و اندیشه انقلاب اسلامی، ص 228 _ 229

ایدئولوژی رهبری و فرآیند انقلاب اسلامی: مجموعه مقالات، حدود تأثیرپذیری انقلاب اسلامی از فرهنگ و تاریخ شیعه، ج 2، ص 127

شهید مرتضی مطهری، یادداشت‌ها و سخنرانی‌ها پیرامون انقلاب اسلامی، ص 39 - 41

انقلاب اسلامی و ریشه‌های آن: مجموعه مقالات (1)، مقایسه‌ای تطبیقی پیرامون نظریه‌های مختلف در تبیین علل وقوع انقلاب اسلامی، ص 89

انقلاب اسلامی و ریشه‌های آن: مجموعه مقالات (2)، نهاد مرجعیت در دوران نهضت و نظام، ص 253 _ 254

 

/704/934/م

ارسال نظرات