۱۵ آذر ۱۳۹۵ - ۲۰:۱۳
کد خبر: ۴۶۴۳۸۸
در گفت‌وگو با دکتر رضایی مطرح شد؛

آغوش باز دانشگاه تهران برای طلاب علاقه‌مند

معاونت علمی دانشکده معارف و اندیشه اسلامی دانشگاه تهران با اشاره به فرصت‌های تحصیلی و شغلی خوبی که این دانشکده برای طلاب علاقه‌مند و مستعد به وجود آورده است گفت: فارغ التحصیلان این دانشکده علاوه بر مدرک تدریس در دانشگاه چه بسا به عنوان محقق یا مدیر پژوهشگر در سیستم‏‌های اداری و اجرایی نیز فعالیت می‏‌کنند.
گفت و گوی رسا با معاون دانشکده معارف و اندیشه اسلامی دانشگاه تهران گفت و گوی رسا با معاون دانشکده معارف و اندیشه اسلامی دانشگاه تهران

اشاره: رهبر معظم انقلاب در رابطه با اهمیت ارتباط حوزویان و دانشگاه می‌فرمایند: ما میگفتیم روحانیون به دانشگاه بروند؛ حالا روحانیون هم رفته‌اند. البته روحانیون وجود مبارکی هستند؛ اما نه آن مقداری که توقع بوده است. الان روحانیونی که در دانشگاه هستند، آیا واقعاً همان شبحی را تداعی میکنند که دانشجویان با دیدن مرحوم شهید مطهری از روحانیت به چشم میآوردند؟ این سیلی که از دانشگاه به طرف حوزه‌ قم راه افتاد و مرتب آمدند طلبه شدند، به‌خاطر چه بود؟ چون شبحی که از روحانیت در نظرشان بود، شبح مطهری و باهنر و مفتح و امثال اینها بود. آیا این آقایی که حالا به دانشگاه میرود، همان شبح را تداعی میکند یا نه؟ قاعدتاً نه. این خلأ را شما با مقاله‌هاتان پُر کنید؛ بگذارید حوزه آن جایگاه خودش را داشته باشد.

دانشکده معارف و اندیشه اسلامی دانشگاه تهران به منظور تربیت طلاب متخصص در امر مدرسی معارف اسلامی دانشگاههای سراسر کشور و دانشگاه تهران تأسیس گردیده و با شرایط خوب کاری و علمی که برای طلاب فراهم نموده گام مؤثری در ارتباط هر چه بیشتر حوزویان و دانشگاه برداشته است.

خبرنگار سرویس اندیشه خبرگزاری رسا گفت‌وگویی با دکتر رمضان رضایی، معاونت علمی دانشکده معارف و اندیشه اسلامی دانشگاه تهران و عضو هیئت علمی دانشگاه تهران ترتیب داده است.

دکتر رضایی در این گفت‌وگو با اشاره به فرصت‌های تحصیلی و علمی پژوهشی خوبی که دانشکده معارف و اندیشه اسلامی دانشگاه تهران برای طلاب علاقهمند و مستعد به وجود آورده است گفت: فارغالتحصیلان این دانشکده علاوه بر مدرک و مجوز مدرسی و تدریس در دانشگاه چه بسا به عنوان محقق و پژوهشگر، مقاله نویس، طراح طرح‌‏های پژوهشی، رایزن فرهنگی در وزارتخانه‌‏ها و در سیستم‏‌های اداری و اجرایی حوزه فرهنگی نیز فعالیت می‏کنند.

متن این گفت‌وگو در ذیل به خوانندگان تقدیم میشود.

رسا - برای آشنایی بیشتر با دانشکده معارف و اندیشه اسلامی دانشگاه تهران، در رابطه با اهداف و رویکرد این دانشکده توضیح اجمالی بدهید.

دانشکده ‏معارف‏ و اندیشه‏ اسلامی یکی از دانشکده‏های‏ دانشگاه‏ تهران و مانند بقیه دانشکده‏ها اعم از دانشکده حقوق ‏و علوم ‏سیاسی، الهیات ‏و معارف ‏اسلامی،  ادبیات ‏و علوم ‏انسانی، زبان‏های خارجی، علوم اجتماعی، جغرافیا، فنی، علوم‏ پایه فیزیک و شیمی و غیره است.

می‏دانید که دانشگاه تهران دانشگاه مادر است و بیش از هشتاد سال از تأسیس آن می‏گذرد. همه مصوباتی که در دانشگاه تهران به عنوان قانون آموزشی تصویب می‏شود، وزارت علوم و تحقیقات و دانشگاه‏های دیگر از آن الگو می‏گیرند و جزء آیین نامه‌های اصلی کشور می‏شود.

دانشکده معارف و اندیشه اسلامی جدیدالتأسیس است و مختص مدرسی معارف اسلامی است. در این جا دانشجویان در مقطع فوق ‏لیسانس و دکترا تحصیل می‏کنند که اکثراً طلبه بوده و برای مدرسی آماده می‏شوند و ارشد و دکترای مدرسی می‏گیرند.

پنج رشته در این دانشکده اعم از مدرسی علوم قرآن و متون، اخلاق اسلامی، مدرسی تاریخ و تمدن اسلامی، مدرسی انقلاب اسلامی و مدرسی مبانی نظری اسلام وجود دارد. اگر به دانشگاه الهیات نظری بیاندازید این رشته‏‌ها را دارند، اما آن‏ها گرایشات فقه شافعی و فلسفه دین و غیره دارند که ما این دست گرایش‌‏ها را نداریم.

این دانشکده برای دانشگاه‌‏های کل کشور مدرس تربیت می‏‌کند. هدف اصلی ما یک بعدش این است؛ اما بعد دیگر آن تربیت مدرس برای استادی معارف اسلامی در دانشگاه تهران است.

هر سال در طول ترم برای ۶۰۰ واحد در هر ترم از دانشکده‏های مختلف تهران، برای دروس ۱۴ واحدی از این دانشکده معرفی می‏کنیم.

دانشکده معارف و اندیشه اسلامی دانشگاه تهران سال تحصیلی ۹۱ ـ ۹۲ با ۱۳ عضو هیئت علمی و حدود 95 نفر مدعو تأسیس شد و به عنوان گروه معارف زیر نظر دانشگاه الهیات و معارف اسلامی بود و اکنون که دانشکده شده ۳۳ عضو رسمی در هیئت علمی، با مدعوین کمتر دارد و ۶۰۰ واحد از دروس کارشناسی را تأمین و برای تدریس در دانشکده‏های مختلف دانشگاه تهران برنامهریزی می‏کنیم.

پس یک بعد کارشناسی و یک بعد دیگر تحصیلات تکمیلی است. کسی که در این دانشکده دکترا دریافت می‏کند به عنوان مدرس از قم، دانشگاه و وزارت علوم گزینش می‏شود.

با اتمام رساله دکترا دانشجویان قادر به تدریس هستند و همزمان مجوز استخدام آن‏ها صادر می‏شود.

این فارغ التحصیلان علاوه بر مدرک و مجوز مدرسی چه بسا به عنوان محقق و پژوهشگر، مقاله نویس، طراح طرح‏های پژوهشی، رایزن فرهنگی در وزارتخانه‏ها و در سیستم‏های اداری و اجرایی حوزه فرهنگی نیز فعالیت می‏کنند.

تا این تاریخ دانشکده فقط از بین طلاب دانشجو پذیرفته و نظر رییس محترم دانشکده نیز این است که از بین طلاب دانش‏آموختگان گزینش شوند.

در مقطع کارشناسی ارشد به دلیل اینکه دانشکده در تهران است، طلاب قمی استقبال کمی دارند اما در مقطع دکترا استقبال زیاد است. دانشجویان تهرانی و شهرستانی بسیاری داریم، برای همین در مقطع دکترا مصاحبه‏های سختی را برای پذیرش طراحی می‏‌کنیم.

دانشکده در هر مقطع تکمیلی ۵ نفر پذیرش دارد در عین حال آنها در استان‌‏ها و دانشگاه‏های دیگر می‏توانند تدریسشان را همزمان با تحصیل آغاز کنند؛ اما برای تدریس در دانشگاه تهران به ۵ سال سابقه تدریس در جاهای دیگر نیاز دارند. شرایط تدریس در دانشگاه تهران دارا بودن مدرک دکترا و سابقه ۵ سال تدریس است.

دانشجویان جوان به اساتید معارف و روحانیت در دانشگاه نگاه ویژه‌ای دارند.

‌اولین شرط تدریس در این‏جا این است که طلاب استاد خوبی بوده و با دانشجو تعامل داشته باشند همچنین از عهده چالش‏ها و فراز و فرودهایی که ما امروزه دچار آن هستیم برآیند. ما تلاشمان بر این است افرادی که با آسیب‏ها و مسائل روز درگیر هستند را در این فرآیندها شرکت دهیم. ‌برای همین برای تدریس از اساتید برجسته مثل رییس دانشکده علوم اجتماعی، الهیات و چند تن از اساتید برجسته قم استفاده می‏شود.

شخصیت‏های برجسته دانشگاهی در این دانشکده تدریس و چالش‏های جامعه را به دانشجویان منتقل می‏کنند. شما مشاهده می‌کنید که اساتید معارف در جامعه در معرض توجه هستند و نقدها متوجه آن‏ها می‌‏شود. برای مثال راننده تاکسی به کسی ناسزایی گفته و او به این اساتید نقد دارد که چرا جامعه به این‏جا رسیده است. در صدا و سیما و یا در سطح جامعه هر اتفاقی که می‏‌افتد همه از اساتید معارف می‏‌خواهند پاسخگو باشد.

چالش‌های پیش روی اساتید معارف در دانشگاه‌ها/ تعامل با دانشجویان سبب جاذبه خواهد شد

امروزه استادی معارف چه در دانشگاه و چه در سطح جامعه بسیار سخت است. مخصوصاً در دانشگاه تهران که من خود نیز تدریس دارم، می‌‏دانم که چه چالش‌‏ها و سؤالاتی وجود دارد که بعضا به رشته و درس ما نیز ارتباطی ندارد اما وظیفه است که طبق مطالعاتی که هست و یا گرفتن وقت برای مطالعه، پاسخگوی سؤال دانشجویان باشیم. چون آن‏ها ما را از دید روحانیت، انقلاب و ارزش‏های انقلابی می‏بینند.

دانشجویان بسیاری از شبهاتی که وارد می‌‏شود جوابشان را در اینجا می‏‌گیرند. پس طبیعی است که اساتید بتوانند تعامل خوبی با دانشجویان داشته باشند و اگر استادی این تعامل و تحمل را نداشته باشد دانشجویان با او هم صحبت نمی‏شوند.

رسا - اساتید حوزوی دانشگاه چه مقدار در تعامل با دانشجویان موفق عمل کرده‌اند؟

‌نمی‏توانیم بگوییم که همه اساتید در کارشان صد در صد موفق هستند؛ اما برخی موفقیت بیشتری دارند. مسؤولان وزارت علوم هم می‏دانند که اساتید در چه فشارهایی بوده و هر اتفاقی که در سطح جامعه رخ می‏دهد، دانشجویان نظرات و اعتراضات خودشان را نسبت به اساتید معارف ابراز می‏کنند و بعضاً این رفتارها خوب هم نیستند.

اما چون ما متن جامعه هستیم و باید برای ارزش‏های انقلابی ایستادگی کنیم و همچنین به این دلیل که دانشجویان، از جوانان فعال، پرشور و بسیار زبده هستند، اساتید باید از هر نظر در پاسخگویی آماده باشند. بنابراین ما بهتر دیدیم دانشکده‏ای تخصصی تأسیس کنیم که مسائل به صورت اساسی بررسی شود. فاصله زیادی وجود دارد؛ اما این کار باید صورت بگیرد.

این دانشکده نوپاست و مدت زیادی از تأسیس آن نیز نمی‌گذرد و درصدد هستیم که در این دانشکده بیشتر مباحث علمی در مورد شبهات باشد و نشست‏های هم اندیشی صورت گیرد که اساتید برتر این تجربیات و علم را به اساتید دیگر نیز منتقل کنند. این سبب می‏شود که اساتید آگاهی پیدا‏کرده، از تجربیات هم استفاده کنند و موضوعات و پاسخ‌ها را به صورت نادرست به دانشجویان انتقال ندهند.

دانشگاه تهران چون دانشگاه مادر است حمایت‌های خوبی از ما دارد و این دانشکده به سوی اهدافی که دارد حرکت می‏کند. ما اکنون حدود 100 دانشجوی دکترا و فوق لیسانس داریم که طلبه هستند‌. در هیئت علمی نیز اولویت با روحانیان است.

ارتباط دانشگاه با حوزه علمیه باعث تقویت دانشگاه‌ها خواهد شد

خوشبختانه یک پایه محکمی که ما داریم نمایندگی نهاد رهبری در دانشگاه تهران است. نمایندگی نهاد رهبری در دانشگاه تهران که حجتالاسلاموالمسلمین دکتر کلانتری مدیریت آن را عهده دار هستند، ریاست دانشکده معارفواندیشه اسلامی را هم به عهده گرفتهاند، وی از اساتید برجسته و دانشیار، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران و دارای تألیفات، مقالات زیاذی بوده و در بین دانشجویان شناخته شده هستند و نگاه فرهنگی و علمی خوبی هم به دانشگاه دارند.

همچنین ما با اساتید قم و کسانی که نهاد، مجوز تدریس می‏دهد تعامل داریم، حتی در پی این هستیم که بدانیم این مجوزها چگونه صادر می‏شود؛ اما هدف این هست که بهترین اساتید معارف را تربیت کنیم.

درصدد این هستیم که  شبهات دینی، اعتقادی، انقلابی و سؤال‏هایی که برای دانشجویان در این زمینه مطرح بوده و بهسرعت در حال افزایش و تغییر هستند شناخته و  علم اساتید را نسبت به آن به روز کنیم. البته نه فقط صرف حوزه باشد. الان عده‏ای از حوزه علمیه آمده‏اند و دوباره به حوزه برمی‏گردند. سه روز اینجا و دو روز حوزه هستند. ارتباط با حوزه علمیه باعث تقویت دانشگاه می‏شود. ما اگر ارتباط را قطع کنیم دانشگاهی مطلق می‏شویم و آن تعاملی که قرار بود بین حوزه و دانشگاه باشد در حد حرف خواهد بود. پس ما این اساتید را از دست نمی‏دهیم و حتی طلاب دانشجویی که در ایام خاص می‏خواهند برای تبلیغ بروند برنامه درسی را به نحوی برنامه ریزی می‏کنیم که از به این امور نیز بتوانند رسیدگی کنند. در حالی که ما جزء دانشگاه تهران هستیم اما نگاهمان به حوزوی بودن بسیار مهم است.

نحوه پذیرش دانشکده معارف و اندیشه اسلامی دانشگاه تهران

شما می‏توانید این را به تمام حوزه‏های علمیه اعلام کنید که این دانشکده با آغوش باز طلاب مستعدی که می‏خواهند با دانشگاه مرتبط باشند، پذیراست و آنها میتوانند از طریق ما اقدام کنند.

ورودی ما سخت نیست و فقط طلبه می‏پذیریم و کسی که انتخاب رشته کند قبول می‏شود. مخصوصاً اگر طلاب دارای تألیف، مقالات و پژوهش هم باشند به عنوان مدرسی قبولشان می‏کنیم. طلابی هم که سطح سه را گذرانده باشند، ارشد را در این جا تحصیل می‏کنند و بعد به مقطع دکترا وارد شده و در نهایت مدرس خواهند شد. فارغالتحصیلان ما در بین تمام دانشگاه‏ها در اولویت پذیرش برای تدریس هستند. ما فقط پذیرش طلبه داریم و حتی از دانشکده‏های امام صادق(ع) و غیره نیز دانشجو نمی‏پذیریم. این به خاطر حفظ تعامل حوزه و دانشگاه است.

رسا - تعامل حوزه  علمیه با دانشگاه و تربیت متخصص مدرسی دانشگاه چه ثمراتی را به دنبال دارد؟

اساتید ما از حوزه هستند و قطعاً بهتر می‏توانند با دانشجو در مورد مباحث احکام، فقه، سبک زندگی، مسائل شخصی و جامعه بحث کنند. زیرا مدرسان ما به این مسائل نسبت به کسانی که در دانشگاه در یک رشته خاص تخصص گرفته آشنا‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تر و واقفتر هستند. یکی از هدفهای دانشکده علاوه بر آموزش جنبه تربیتی آن است. دانشجویان ما که بعضاً در شهرهای خود با روحانیان تعامل نداشته‏اند، با حضور اساتید روحانی در دانشگاه‏ها می‏توانند سؤالات در مورد اخلاق، احکام و مباحث شخصی که در سن بلوغ و در شرف ازدواج برایشان رخ می‏دهد را از آن‏ها جویا شوند.

هر چند ما می‏‌خواهیم اساتیدی تربیت کنیم که دانشگاهی، روانشناس و جامعه‌شناس هم ابعاد تخصصی باشند. این شخصیت برای ما مهم است. از این دست اساتید همانند اساتیدی چون شهید مفتح و شهید مطهری کم هست اما اگر ما چنین اساتیدی را تربیت کنیم که پاسخگوی مسائل دانشجویان باشد، یک اتفاق خوب در دانشگاه رخ می‌‏دهد. اگر استادی فقط طلبه باشد و احکام بداند ولی دانشگاه را نشناسد یک مشکل است و اگر صرفا دانشگاهی باشد و حوزه را نشناسد یک مشکل دیگری است. نباید فکر کنیم که دانشجویان و دانشگاهیان ما به درس‏‌های حوزوی نیازی ندارند. دانشجو باید با احکام و حلال و حرام و مباحث دینی آشنایی پیدا کند و بتواند معارف علوم قرآن را تا حدی تفسیر کند و برای این منظور جایی وجود ندارد، پس باید در خود دانشگاه اساتیدی برای این سوالات و نیازها وجود داشته باشد.

رسا - رابطه دانشجویان با این اساتید را چگونه ارزیابی می‏‌کنید؟ آیا می‏‌شود گفت که این رابطه کف جامعه با روحانیت است؟

این که می‏گویید کف جامعه، در حال حاضر اگر یک روحانی در شهر تهران، در خیابان قدم بزند از هر ده نفر حدود هفت نفر نسبت به او با دید منفی نگاه می‏کنند، قبول ندارم اما این را نمی‌‏توان به همه جا تعمیم داد. برای مثال در شهرهای دیگر این هفت نفر با دید مثبت به او نظاره می‌کنند و علاقه‌‌ به صحبت شدن و مباحثه کزدن با طلبه دارند. یک روحانی را وقتی در ظاهر مشاهده می‌کنند شناختی نسبت به او وجود ندارد اما اگر این روحانی جاذبه ایجاد کند و وقتی با او هم صحبت می‏شوند از این هم‌صحبتی لذت برده و آرامش می‏گیرند.

نقش مهم اساتید روحانی در تغییر نگاه جوانان نسبت به حوزویان و انقلاب

اگر استادی در کلاس درس خوب صحبت کند، دانشجو نیز او را خوب قضاوت می‏کند و رفتهرفته نگاه به روحانیت تغییر می‏کند.‌ همانطور که رهبر معظم انقلاب هم فرموده‏اند استاد بسیار مهم است. در کلاس وقتی استاد صحبت می‏کند دانشجو به خوبی متوجه خواهد شد که او در چه سطح علمی قرار دارد، برای مزایا استاد نشده و عمر خود را در راه علم گذاشته است.

وقتی در مورد مبحثی به صورت علمی و محکم بحث می‏کند دانشجو او را خوب قضاوت می‌‏کند. استاد اگر عالم باشد، دانشجو راحت و آرام است؛ اما اگر دانشجو مخصوصاً دانشجوی دانشگاه تهران بفهمد که استاد از لحاظ علمی ضعیف است ادامه‏ کار برای استاد بسیار سخت می‌‏شود؛ اما وقتی یک استاد بسیار مسلط باشد، دانشجو راحت است و راحت ترم را پشت سر می‏‌گذارد. برای مثال ما استادی برای درس انقلاب اسلامی داشته‏ایم که دانشجو گفته که ما تازه بعد از پای درس وی نشستن فهمیده‏ایم انقلاب چیست.

رسا - آیا نیاز یک دانشجوی رشته پزشکی با نیاز یک دانشجوی علوم سیاسی به معارف یکسان است؟ یا هر کدام باید طبق نیاز این معارف را کسب کنند؟

ما اساتیدی که برای تدریس در دانشکده فنی و یا به عنوان نمونه برای دانشکده هنر انتخاب می‌کنیم، اساتیدی هستند که با هنر از جمله موسیقی، تئاتر، معماری و هنر اسلامی آشنایی خوبی دارند. بنابراین استادی که فرستاده می‏شود سعی می‏کند اطلاعات خوبی نسبت به رشته داشته باشد تا بتواند تعامل خوبی با دانشجو برقرار کند. همین‌طور برای رشته‏هایی نظیر ادبیات، فنی و غیره که استاد سعی می‏کند منبع درسی خود را با آن رشته تطبیق دهد.

اما اینکه بگوییم درس معارف برای رشته‏های فنی و پزشکی به چه دردی می‏خورد، این درس مثل هوای مورد نیاز برای تنفس یک پزشک است. درس‏های ما جزء درس‏های صرفاً عمومی نیست. اگر پزشک ما از معارف و انقلاب و تاریخ کشور خود نداند این یک ضعف برای او به شمار می‌رود.

رسا - مطالعه این دروس تأثیرگذار هم هست؟

به وضوح مشاهده می‌کنم که برای دانشجوهای رشته پزشکی چقدر صحبت از ابوعلیسینا و خوارزمی، دانشکده جندی شاپور، مدرسه نظامیه و داروشناسان ملی جذاب است و پی‏گیر هستند که چه کتاب‏هایی در این مورد مطالعه کنند. در واقع در می‏یابند که باید پزشکان ایرانی امثال ابوریحان بیرونی را بشناسد و از اینکه من استاد تاریخ تمدن این افراد را می‏شناسم پی می‌برند که باید آن‏ها به عنوان پزشک اطلاعات بیشتری داشته باشند. این مورد در تمامی رشته‏ها نیز صادق است.

باید توجه داشته باشید که ما فقط در کلاس‏‌ها بحث احکام نداریم و این دروس را تخصصی و مصداقی بحث کرده‏ایم.

بدیهی است که دانشجو من را با اساتیدی که از رشته تخصصی مربوطه تاریخ ایران و اسلام  مقایسه می‏کند و متوجه می‌شود که من دریایی از اطلاعات و دانش‌‏آموخته دانشگاه تهران هستم و تا مقطع دکترا این جا تحصیل و با تمام اساتید آشنایی دارم، آن وقت به ارزش استاد معارف پی می‌‏برد.

فقط در تاریخ تمدن نیست و در تفسیر هم همین است و استادی که از این‏جا برای تفسیر علوم قرآن می‌‏رود و تفسیر نهج البلاغه را نیز می‏‌کند هم مقایسه می‏‌شود. 

بنابراین اشرافی که اساتید ما بر روی رشته‏ها و موضوعات دارند بسیار کارساز و تأثیر گذار است. در موضوعات تدریسی دیگر مثل فلسفه، کلام، علوم قرآنی، تاریخ تشیع و حتی انقلاب اسلامی نیز همین‌طور است. ما تدریس درس تاریخ اسلامی را به عهده کسی می‌گذاریم که دکترای علوم سیاسی داشته و بعضاً صاحب تألیفات، مقالات و شهرت جهانی هم هستند. برخی فکر می‏کنند ما طلبه‏ای صفر را بر سر کلاس‏ها می‏بریم، این‌طور نیست. بنابراین دانشجوست که قضاوت می‏کند. برای همین روی این موضوعات حساس هستند؛ چون هر جا که بحث استخدام باشد اگر دانشگاه تهران باشد در اولویت است. اینکه استاد در دانشگاه مادر تحصیل کرده باشد، در سوال جواب دانشجویان در مورد دانشگاه دوره تحصیل بسیار موثر و باعث ارتباط و اعتماد بیشتر می‌‏شود.

رسا - آیا برای پویایی و به روز شدن دروس معارف چاره‌‏اندیشی شده است؟

نهاد در حال تغییر دادن محتوای کتاب‏هاست. بالاخره عده‏ای در حال کار هستند. ما در گذشته این همه کتاب نداشته‏ایم. مثلاً برای کسی که درس قانون اساسی یا تاریخ تدریس می‏کرد این همه کتاب وجود نداشت. امروزه چندین کتاب از نشر دانشگاه معارف قم چاپ شده و کتاب‏هایی که خود دانشگاه تهران چاپ می‏کند.

دانشکده معارف و اندیشه اسلامی کاملاً با نهاد و امور اساتید هماهنگ است. اساتید کمک می‏کنند و با معرفی کتاب‏ها در تألیف کتاب‏های ارزشمند برای سال‏های آینده مشارکت دارند. امروزه برای یک درس حدود ده کتاب وجود دارد که در گذشته اینطور نبوده است.

اگر اساتید خودشان تألیفات داشته باشند در گروهی بررسی می‌شود و میتوانند آن را تدریس کنند. برای همین در پی تکثیر منابع، متن درسی و تنوع در مطالب هستیم. یک نهادی هم وجود دارد که بر مطابقت با محتوا نظارت دارند و هر سال تغییراتی در سر‌فصل‏های درسی هم صورت می‏گیرد، البته در تمام علوم این‌گونه است و هر چهار سال یک بازنگری صورت گرفته و حداقل سی درصد کتب شامل تغییراتی جدید می‏شود.

رسا - اگر پیشنهادی در رابطه با تعامل بیشتر حوزه و دانشگاه به مدیریت حوزه‌های علمیه دارید مطرح کنید. 

اساتید و مدیران حوزه با اساتید معارف و الهیات دانشکده‏ها جلساتی را برگزار کنند که هم برای تأمین نیروی انسانی خود و هم برای بازنگری در متون درسی و استفاده متقابل از منابع درسی همدیگر، همفکری و هماهنگی داشته‏ باشند. این باعث می‏‌شود که طلبه‌‏ای که از حوزه آمده باشد شناخت داشته باشد و این‌طور نباشد که نتواند کاری انجام دهد. از طرف دیگر اساتیدی که ما از حوزه  آن‏ها را جذب کردیم ارتباط خودشان را با حوزه قطع نکنند. یک آشنایی متقابل بین هر دو قشر ایجاد کنیم تا حوزوی‏ان از محیط دانشگاه سر‌رشته کافی داشته باشند. این می‏تواند با گذاشتن دوره‏ها و اعطای گواهی باشد تا برای آن‏ها امتیازاتی هم در نظر گرفته شود.

/874/402/ر

محمدصالح غلامعلی‌نژاد
ارسال نظرات