دانشی که چرخ پیشرفت را به جلو میراند
به گزارش خبرگزاری رسا به نقل پایگاه اطلاع رسانی برهان، در شرایط کنونی، دو نگاه عمده در کشور به مقولهی علم، فناوری و دانش تجربی وجود دارد. هر دو جریان به پیشرفت علمی و افزایش شاخصههای رشد علمی معتقدند. هرچند حتی در شاخصههای رشد مدنظر نیز تفاوتهایی وجود دارد که حاکی از نوع نگاه این دو جریان به عرصهی مدیریتی کشور و ادارهی جامعه است. یک نگاه درونزا و متکی به خود و نگاه دیگر برونزا و معطوف به خارج از مرزهای انقلاب اسلامی و کشورمان است.
نگاه درونزا در رشتههای انسانی بهدنبال اسلامیسازی و بومیسازی علوم است، زیرا معتقد است که نسخههای غیربومی (چه از لحاظ دینی و چه از لحاظ ملی) نتیجهاش همان میشود که غربگرایان بر سر جوامع اسلامی آوردهاند؛ یعنی در بهترین شرایط، مجموعهای از تناقضات ذیل پرچم و نام اسلام. در شرایط بدتر نیز ممکن است نامی از اسلام باقی نماند. چهآنکه در همسایگی کشورمان، یعنی در کشور ترکیه، سالها دولتی لائیک ادارهی امور اکثریتی مطلق از مسلمانان را بهعهده گرفته بود و حتی آنها را از اولیهترین حقوق مسلمانان مثل حجاب محروم میکرد.
اما محل بحث این مقاله، بیشتر در رشتههای فنی، علوم تجربی و پزشکی است. رشتههایی که نگاه درونزا در آنها با کارآمدی مدیریتی، علمی و اقتصادی گفتمان انقلاب اسلامی سروکار دارد. این حوزههای علمی چون جنبهی کاربردی بیشتری دارند، با نیازهای روزمرهی جامعه ممزوج میشوند و جامعه در اثر اثربخش بودن تجویزهای گفتمان انقلاب اسلامی در این حوزهها، متوجه اثربخش بودن این گفتمان در حوزهی عملی نیز میشود. اینجاست که گفتمان انقلاب اسلامی علاوه بر گفتمانی صرفاً سیاسی و حاکم بر ساختارهای کشور، به گفتمانی اجتماعی و حاکم بر قلبها تبدیل میشود.
این هدف بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1357، در بسیاری از بخشها بهمدد روحیهی جهادی تا حد زیادی حاصل شده است. بهطوریکه به فرمودهی رهبر انقلاب در سخنان متعدد، پیشرفتهای حاصله نسبتبه طول عمر این نظام، پیشرفتهای خوبی بوده است. اما در بخشهایی نیز توان و استعداد تلف شده است و بهطور مشخص به بیراهه رفته است. این دوگانگی در اثر دو نوع دیدگاه به مسائل کشور حاصل شده و در حوزههای علمی نیز بهخوبی مشاهده میشود. در برخی حوزهها علیرغم وجود تحریم، عدم تبادل علمی سهل با کشورهای پیشرفته، عدم امکان بازاریابی بهصورت قابل توجه و... پیشرفت و بهرهوری بهمراتب بیشتر از برخی حوزههای وابستهی علمی دیده میشود. حوزهی موشکی، فناوری هستهای و سلولهای بنیادین، نمونههای بارزی از این مسئله در سه حوزهی نظامی، فناوری و پزشکی است. اما دیدگاه دیگر، دیدگاه غربگرایانه است که نتیجهی آن صنایع وارداتی و ورشکسته است. صنعت خودروسازی و سایر صنایع بدون نوآوری و ضررده نیز از این موارد هستند.
قیاس میان ساخت خودرو و موشک در دهههای اخیر در کشور ما بهخوبی نقش مدیریت جهادی را در عرصهی پیشرفت میتواند نشان دهد. صنایع خودروسازی در ایران بهشدت از فقدان مدیریت جهادی رنج میبرد. این در حالی است که کرهی جنوبی نیز همزمان با ایران، صنعت خودروسازی را با محوریت مونتاژ شروع کرد، ولی بهدلیل حاکمیت نگاه اقتصاد درونزا در این کشور و برعکس حاکمیت دیدگاه توسعهی وابسته به غرب در رژیم پهلوی و متأسفانه در مقاطعی از دوران بعد از انقلاب که مدیریت تکنوکرات غربگرایان حاکم بر قوهی مجریه وجود داشت، اکنون فاصلهای بسیار زیاد بین صنعت مولد خودرو در کرهی جنوبی و صنعت ورشکستهی خودرو در ایران دیده میشود. «شاید مهمترین تفاوت میان خودروسازی ایران و کرهی جنوبی از همین سیاستگذاریها شروع شد. چون در شرایطی که کرهی جنوبی یک برنامهی 25ساله برای ارتقای صنعت خودرو اجرا کرد، در ایران با اینکه شاه علاقهی خاصی به خودرو داشت، هنوز حتی برنامه و سیاستی برای ارتقای این صنعت وجود نداشت.
لذا خودروهای داخل ایران از طریق واردات تأمین میشد؛ بهطوریکه در سال 1340 حدود ده درصد از کل واردات ایران را خودرو تشکیل میداد. در آن زمان قانونی برای جلب و حمایت سرمایههای خارجی به کشور به تصویب رسیده بود که برطبق آن، جدا از اعطای وام، اگر خودرو بهصورت قطعات منفصله وارد کشور میشد و در ایران مونتاژ میشد، از حقوق گمرکی و مالیات معاف بود.»
بهطور خلاصه میتوان گفت که نگاه توسعهگرا و غربزده، علم را فقط برای مشغول ماندن جوانان، رسیدن به غایت جذب در دانشگاههای خارجی، ترویج گفتمان غربگرایی، ایجاد طبقهی مترجم تئوریها و الگوهای غربی و بهطور خلاصه ترویج وابستگی میپسندد. حالآنکه دولت انقلابی به علم و دانش برای تقویت بنیهی داخلی، استفاده از علم برای حل واقعی مشکلات کشور، تعالی و رشد معنوی و دنیوی، تقویت اقتصاد کشور، افزایش سطح سواد و درک جامعه و... ارج مینهد.
ویژگیهای دولت انقلابی در زمینهی علم و فناوری
1. توجه به اشتغال برای تحصیلکردگان رشتههای دانشگاهی
در راستای ارتباط همافزای دانش و اقتصاد، ایجاد اشتغال از طریق دستاوردهای دانشی، مورد تأکید اقتصاد مقاومتی است. رهبر انقلاب اسلامی در دیدار با دانشگاهیان در راستای اشتغال این قشر تحصیلکرده، چنین میفرمایند: «اگر به این مسئله [برنامهریزی برای اشتغال نیروی آموزشدیده و تحصیلکرده] نپردازند، اگر به برنامهریزی لازم فکر نکنند و برای نسلی که از راه میرسد، در جامعه جا باز نکنند، چه پیش میآید؟ یک لشکر بیکار و بیتوان روی دست ملت میماند.» این مسئلهای است که فقدان آن، باعث نامگذاری سال جاری از سوی رهبر انقلاب با تأکید بر کلیدواژهی «اشتغال و تولید» شده است.
ایشان افزایش اشتغال را علاوه بر مدیران علمی، بر دوش مدیران اقتصادی و بازرگانی نیز میگذارند و دستگاههای دولتی را مکلف به این عمل از طریق حمایت از تولیدهای دانشبنیان داخلی میکنند: «تولیداتی که محصول شرکتهای دانشبنیان ماست، باید ترویج بشود و یکی از قلمهای عمدهی ترویج این است که در دستگاههای دولتی جز محصول این شرکتها به کار نرود.» مسئلهای که در دولت غربگرای حاضر و علیرغم تأکیدات صریح و ویژهی معظمله، در اثر غفلت بارها نقض شده است.
2. اقتصاد دانشبنیان
دانشبنیان بودن اقتصاد اهمیت زیادی از دید رهبر انقلاب دارد، زیرا این مسئله بهواقع حلقهی مفقودهی ارتباط بین دانش و اقتصاد کشور است که هم سبب استحکام اقتصاد مبتنی بر علم و دانش میشود و هم منجر به کارآمدی دانش و فناوری برای پیشرفت کشور میگردد. رهبر انقلاب در اینباره و پیرامون شرکتهای دانشبنیان چنین میفرمایند: «شرکتهای دانشبنیان، هم علماند، هم اقتصادند. پرداختن به شرکتهای دانشبنیان یکی از اساسیترین کارهاست. این جزء اولویتهاست و باید به این پرداخت.»
ایشان همچنین برای نشان دادن لزوم کاربردی بودن علم و دانش و نیز نفی نگاه تزئینی به دانشگاه، ایدهی شرکتهای دانشبنیان را حامی اقتصاد ملی میدانند: «اینکه ما روی علم و فناوری تکیه میکنیم، فقط بهخاطر این نیست که میخواهیم نِصاب علمی خودمان را بالا ببریم. پیشرفت علم و فناوری به پیشرفت اقتصاد کمک میکند. بنگاههایی که دانشبنیان هستند، میتوانند به اقتصاد ملی کمک کنند.»
رهبر معظم انقلاب اسلامی، کارآمدی علمی را بیشتر از آنکه مدیون بودجه و پول بدانند، مدیون روحیهی انقلابی و مدیریت جهادی معرفی میکنند: «نگویید ما پول و بودجه نداریم. بله، خیلی کارها با پول انجام میگیرد، لیکن بهنظرم میرسد که کل دستگاه علم و دانش کشور، باید با یک دید انقلابی به مسئله نگاه کند. مثل آنکسی که فرزندش درون آب افتاده و دارد غرق میشود، مثل روحیهی همان مبارزی که در دوران پیش از پیروزی انقلاب، هیچچیز (نه زن، نه بچه، نه زندگی، نه خانه، نه راحتی) نمیفهمید و همهی زندگیاش مصروف این میشد که کاری انجام بدهد. دستگاه علمی کشور باید اینطور جلو برود و هر چیزی که مانع سر این راه است، حقیقتاً برطرف بشود.»
3. پرهیز از حاشیهسازی و رفع مشکلات ساختاری
یکی از دغدغههای رهبر انقلاب، که بارها نیز به آن اشاره کردهاند، توقف پیشرفت علمی کشور بهواسطهی درگیریهای اداری و بیهوده است. مسئلهای که در دولت یازدهم بهشدت احساس میشود. کاهش سرعت رشد علمی کشور در این دولت، به گزارش آمار رسمی، در نتیجهی دلایل متعددی میتواند باشد. یکی از این دلایل، سیاسیبازی و دور کردن دانشگاه از محلی برای تولید علم و تبدیل آن به محلی بهعنوان حیاطخلوت احزاب و گروههاست. اتفاقی که در دولت یازدهم نیز با همان بدنهی مدیریتی دولت اصلاحات مجدداً تکرار شد.
رهبر انقلاب علاوه بر تأکید بر عدم سیاسیبازی در دانشگاهها، که مانع پیشرفت علمی میشود، در مواردی به مسائل و اختلافات اداری و ساختاری نیز شخصاً ورود کردند تا مسئله به نفع پیشرفت علمی کشور حل شود. اینگونه ورود به مدیریت یک حوزهی کشور مخصوصاً بهصورت علنی، بیانگر تسلط یک مدیر عالی به اجزای تحت مدیریت خود است: «اگر واقعاً میبینید که معاونت علمی و بنیاد نخبگان باهم نمیسازند، یعنی وظایف بنیاد نخبگان با فعالیتهای وسیع معاونت علمی سازگار نیست، یک فکری برایش بکنید؛ یا از هم جدایشان کنید یا لااقل در ذیل همان چارچوب معاونت علمی، یک مدیر قوی برای بنیاد نخبگان بگذارید.»
4. ارتباط دادن علم و دانش با نیازهای جامعه یا ایجاد علم نافع
یکی از ویژگیهای علم و دانش از نگاه گفتمان انقلاب اسلامی، نافع بودن آن است. این نفع در درجات عالیه و معنوی، بهمعنی بالا بردن انسان و کمال و رشد اوست؛ چنانکه امام خمینی (ره) در اینباره میفرمایند: «اصطلاحات و زرقوبرق عبارات و تزئین ترکیبات کلمات و تحویل دادن به عقول ضعیفه برای تحصیل مقامات دنیویه، آن را آیات محکمات نتوان گفت، بلکه حجب غلیظه و اوهام واهیه باید نام نهاد، زیرا که انسان اگر در کسب علوم، مقصدش به وصول به حق تعالی و تحقق به اسما و صفات و تخلق به اخلاقالله نباشد، هریک از ادراکاتش درکاتی شود برای او و حجابهای مظلمهای گردد که قلبش را تاریک و بصیرتش را کور کند.»
اما این مسئله در علوم مادی و دارای منفعت دنیوی نیز جاری است. «این مسئله اختصاص به علوم دنیوی یا اخروی ندارد، بلکه هر دانشی که راه به معشوق حقیقی نبرد، بار خاطر است.» همانطوری که یکی از مظاهر طی طریق بهسمت حق، خدمت به خلق خداوند است. لذا علم، دانش، فناوری و مهارتی که از آن منفعت مردم حاصل نشود، نافع نخواهد بود. امیرالمؤمنین (ع) توصیه به عدم علمآموزی از شخصی که علم نافع ندارد، میفرمایند: «لا تتعلم العلم ممن لم ینتفع به فان من لم ینفعه علم لا ینفعک»؛از کسی که علمش به او نفعی نرسانده، علم نیاموز؛ چراکه علمی که به حال او سودمند نیست، به حال تو نیز سودمند نخواهد بود.
مقام معظم رهبری در اینباره در دیدار با اهالی دانشگاه میفرمایند: «دنبال علمی باشیم که برای کشور لازم و نافع است؛ نهفقط برای حال کشور، بلکه برای ده سال بعد و بیست سال بعد کشور.» رهبر انقلاب بهعنوان مثال از نافع نبودن علم یا بهاصطلاح دینی، ضار بودن علم، کنایهای مستند به جریان علمی کشور میزنند: «الآن به من گزارش میدهند که بسیاری از همین مقالاتی که گفته شد (که خب تعداد مقالات زیاد است) به درد کشور نمیخورد؛ یعنی کار تحقیقیای مقالهنویس انجام داده، اما مفید برای کشور نیست یا مفید برای هیچکس نیست یا مفید برای آن شرکت خارجیای است که بهنحوی سفارشدهندهی این مقاله است.»
ایشان در جمعبندی بهصورت خلاصه نیز علم نافع را اینگونه توصیف میکنند: «اولین مطلب این است که علم باید، هم نیاز امروز را تأمین کند، هم نیاز آینده را. این آینده را حدس بزنید، محاسبه کنید ببینید چهچیزی لازم داریم.» لذا دولت انقلابی باید دقیقاً خلاف برنامهریزی غربگرایان با علم و دانشگاه برخورد کند و بهجای اینکه دانشگاه را محلی برای حاشیهسازی سیاسی در جهت تقویت علم ضار نماید، محلی برای پرورش علم نافع و اهالی آن نماید./998/د۱۰۱/س
نویسنده: سید امیرعلی ناقدی؛ پزوهشگر موسسه تحلیلی ـ تبیینی برهان.